شیوه ۳ جانبه برای کمک به تقویت ذهن فرزندان
ما زمان بسیاری را صرف صحبت درمورد اهمیت قدرت فیزیکی می کنیم، اما تاکید خیلی کمی بر قدرت ذهنی می شود. اما بدون قدرت ذهنی ، بسیاری از کودکان مهارت های لازم برای رسیدن به توانایی های بالقوه شان را نخواهند داشت. خواه کودکی با قلدری در زمین بازی و پارک روبرو می شود یا برای درک و انجام تکالیف جدید با مشکل مواجه می شود، قدرت و توانمندی ذهنی می تواند به کودکان کمک کند تا به صورت ثمربخشی با مشکلات مواجه شوند و آنها را حل و فصل کنند.قدرت و تبحر ذهنی به معنی پروراندن “کودکی قوی و مقاوم” نیست که هیچ وقت گریه نمی کند. بلکه، ایجاد قدرت ذهنی به معنی کمک به فرزندتان در باور داشتن به توانایی هایش و عزم و اراده لازم برای رسیدن به اهداف و آرزوهایش است.
کودکانی با قدرت ذهنی بالا بهتر قادرند که بعد از شکست دوباره از جا بلند شوند. آنها از شکست های شان درس می گیرند و مسئولیت رفتارشان را به عهده می گیرند. آنها با ترس های شان بهتر مواجه می شوند و بهتر برای مقابله با سختی های اجتناب ناپذیر زندگی روبرو می شوند.داشتن الگویی با قدرت ذهنی به عنوان ابزار آموزشی قدرتمند و فوق العاده عمل می کند. اما کودکان صرفا با نگاه کردن و تقلید از دیگران نمی توانند مهارت لازم برای داشتن قدرت ذهنی را کسب کنند. به جای آن، آنها به فردی نیاز دارند که بطور موثر و مبتکرانه مهارتهایی که برای قوی تر شدن بدان نیاز دارند را به آنها بیاموزد. در اینجا یک شیوه ی سه جنبه ای ارائه می شود که به فرزندتان کمک می کند تا قدرت ذهنی اش را تقویت کند:
- به فرزندتان یاد دهید که به افکار منفی اش بی توجهی کند
باوجودی که هر شخصی گه گاهی افکار منفی افراطی را تجربه می کند، برخی از کودکان بیشتر از سایرین مستعد بدبینی هستند. کودکانی که دائما به چیزهایی مثل،” من احمقم” یا ” هیچ کس من را دوست ندارد” فکر می کنند، در داشتن احساس خوب نسبت به خودشان با مشکل مواجه اند و به سختی می توانند عملکرد خوبی داشته باشند. به فرزندتان یاد دهید که فقط چون به چیزی فکر می کند به این معنی نیست که آن چیز درست است. به او خاطر نشان کنید که چه زمانهایی عکس العمل ها و انتظارات فرزندتان می تواند آسیب زا باشد. به او یاد دهید که با ارزیابی افکارش بطور موثری فکر کند وافکار مثبت و واقع گرایانه را جایگزین افکار بیش از حد منفی کند. برای تلاش های فرزندتان تحسین و تشویق صحیحی را در نظر بگیرید و به ویژگی های خوبش اشاره کنید .به او کمک کنید تا نقاط قوتش را بشناسد، در عین حال به او خاطر نشان کنید که همه ما حوزه هایی داریم که باید روی آنها کار کنیم تا بهبود یابند. درمورد اشتباهات صراحتا صحبت کنید و درمورد استراتژی هایی برای غلبه بر شکست و کسب پیروزی بحث و گفتگو کنید.
- به فرزندتان نشان دهید که چگونه احساساتش را مدیریت کند
به فرزندتان بیاموزید که احساسات-حتی احساسات ناخوشایند- همه شان خوب هستند. تجربه احساساتی مانند خشم، غم، ناراحتی و ترس طبیعی و عادی هستند. به هر حال، انتخابهای ما در زمان بروز این احساسات است که این تفاوتها را ایجاد می کند. برخی از کودکان برای تحمل همایندی ناخوشایند احساساتی خاص در کشمکش هستند. در حالیکه کودکی ممکن است هر زمان که خشمگین شد پرخاشگری می کند، کودکی دیگر ممکن است از انجام هر کاری که اضطرابش را بر می انگیزد اجتناب کند. با مربی گری مناسب کودکان می توانند یادبگیرند که چگونه احساسات و هیجانات شان را کنترل کنند- به جای اینکه احساسات شان آنها را کنترل کنند.
با گفتن ” می دانم الان واقعا عصبانی هستی” یا ” می دانم ناراحتی که نمی توانیم پارک برویم” احساسات فرزندتان را تایید و تصدیق کنید. سپس به فرزندتان کمک کنید تا شیوه های سالمی را برای مقابله با این احساسات پیدا کند.
- فرزندتان را تشویق کنید تا رفتاری خوب داشته باشند
رفتار صحیح و موثر-علی رغم شرایط- مهارتی است که به فرزندتان در کل زندگی اش کمک می کند. آموختن نحوه ی تصمیم گیری و انتخابات سالم نیاز به تمرین دارد. بازخورد مناسب برای کمک به فرزندتان فراهم کنید تا یاد بگیرد که عملکرد مناسبی داشته باشد. از تقویت مثبت استفاده کنید تا فرزندتان را به تصمیم گیری خوب و درست تشویق کنید. برای مثال، برای احترام و محبت به دیگران او را تشویق کنید یا وقتی از قوانین تبعیت می کند به او توجه ویژه نشان دهید. تقویت کردن انتخابهای خوب فرزندتان او را تشویق می کند که به این کار خوبش ادامه دهد. گاهی اوقات والدین تصادفا رفتار منفی را تقویت می کنند. برای مثال، تسلیم اوقات تلخی و بد اخلاقی فرزند شدن ، به کودک می آموزد که برای رسیدن به خواسته هایش کافی است که فضا را بهم بریزد و تحت کنترل بگیرد. لازم است که از پیامدهای منفی برای ممانعت از تکرار رفتار نادرست و اشتباه بهره بگیرید.
به فرزندتان بیاموزید که چگونه نتخابهای درستی داشته باشد حتی در مواجه با شرایط دشوار و احساسات ناخوشایند. مهارتهایی که فرزندتان به آنها نیاز دارد مانند مهارتهای حل مسئله و خود نظم دهی را بیاموزید، بنابراین او می تواند از اشتباهاتش درس بگیرد و راه های مناسب و درست را برای مواجه با این احساساتش پیدا کند.