چگونه بیمار رااز تشخیص سرطان آگاه سازیم؟
تریتانیوز:فرزانه باغجري-روانشناس –بروز هیجانات منفی توام با افشای تشخیص بیماری -در بیمار و درمانگر- امری شایع است. مطالعات نشان دادهاند كه برخی پزشكان هنگام مطرح كردن نتایج آزمایشات و تشخیص سرطان به بیمار، خود مضطرب و متشنج شدهاند و یا برخی بیماران، تجربهی جلسهی تشخیصی خود را به عنوان تجربهای تکاندهنده و تلخ تا مدتها حفظ کردهاند.به یاد داشته باشیمکه این تنش میتواند موجب نقص در فهم نیازهای بیماران و سرخوردگی درمانگر و نیز برای شخص بیمار موجب کژفهمی اطلاعات، کاهش رضایت بیمار از خدمات درمانی، افت میزان امیدواری و ناسازگاری روانی آتی اوگردد، بنابراین به نظر میرسدنحوهی افشای خبر بد به بیمار و خانوادهی او امری مهم، زمانبر و نیازمند تخصص است.آموزش راهکارهای افشای خبر بد و آگاهی بخشی به بیمار میتواند علاوه بر افزایش اعتماد به نفس تیم درمانی و کاهش احتمال احساس تنش و فرسودگی در آنها، برای سازگاری و همکاری بیمار در روند درمانهای دشوار و همچنین بهبود رابطهی تیمدرمانی- بیمار نیز موثر واقع شود.
مراحلافشای تشخیص بیماریهای جدی و مزمن:
مرحله اول: آمادهسازی شرایط مناسب برای صحبت در مورد تشخیص سرطان
بهطور معمول شرایط فیزیكی و محیطی مطلوب، صحبت در مورد موضوعات حساس را آسانتر میسازد. برای مثال فراهم كردن یك اطاق مصاحبهی راحت و با فضا و نور کافی، میتواندبرای یک مصاحبهی اثربخش ایدهآل باشد. در صورت دسترس نبودن این شرایط، میتوان با نشاندن بیمار روی صندلی و آرامسازی او بدور از شلوغی اطراف، با وی صحبت كرد. بهتر استدر صورت تمایل بیمار برای داشتن همراه، انتخاب را به سلیقهی شخص بیمار واگذاریم واز پرستار و یا سایر اعضاء تیم درمانی برای حضور در جلسه، كمك گیریم.نحوهی ارتباطگیری (کلامی وغیرکلامی) با بیمار در انتقال کلمات و تاثیرگذاری آنها، بسیار حائز اهمیت است، در این راستا ارتباط چشمی، یكی از کانالهای اصلی برقراری رابطهی مناسب با بیمار به شمار میرود که نمایانگر میزان همدلی درمانگر با بیمار و درک متقابل احساس اوست.لمس بیمار (لمس بازو و یا گرفتن دست)، در شرایط خاص و البته در صورت تمایل و راحتی او، میتواند موجب تقویت اتحاد درمانیگردد. تناسب حالات چهرهی درمانگر با خلق بیمار و نوع نشستن درمانگر (کمی خمیده و زاویهدار به سمت بیمار) نیزمیتواند احساس درکشدن و امن بودن توسط درمانگر را به بیمار منتقل کند.
مرحله دوم: ارزیابی درك بیمار از وضعیت خویش:
برای ارزیابی میزان فهم بیمار از بیماریاش، درمانگر میتواند سوالاتی نظیر: تاكنون در مورد بیماریتان به شما چه گفتهاند؟ آیا موضوعی وجود دارد كه شما را نگران كند؟ را مدنظر قرار دهد. سپس بر اساس این سؤالات میتواند اطلاعات نادرست بیمار را اصلاح كرده و جزئیات مربوط به بیماری سرطان را به صورت قابل فهم (متناسب با تحصیلات، سن و پایگاه اجتماعی بیمار)با او در میان گذارد.
مرحله سوم: فراخواندن بیمار برای درمیان گذاشتن تشخیص با او
میتوان با گفتن یا نشان دادنبرخی علائم و هشدارهای اولیه به بیمار مانند متأسفانه خبرهای خوبی برای شما ندارم یا متأسفم كه باید بگویم…، شوك و انکار احتمالیناشیاز افشای تشخیص سرطان را كاهش داد. پس از این زمینهسازی، بهتر است چند ثانیه صبر كرد و به بیمار زمان داد، تا در این فرصت واکنشهای هیجانی بعدی بیمار کاهش یافته و فرآیند پردازش اطلاعات برای وی تسهیل گردد. بیان حقایق مربوط به بیماری، باید در سطح فهم و دامنه لغات بیمار باشد و از به کاربردن كلمات تخصصی، ثقیل و مبهم حدالامکان پرهیز کرد. جملات تکاندهندهای مانند: «دیگر امیدی نیست، شما زیاد زنده نخواهید ماند» یا «کار دیگری نمیتوان انجام داد» خصوصا هنگامی که پیشآگهی بیماری خوب نیست، بیمار را بسیار خشمگین و رنجور خواهد ساخت.
اطلاعات مربوط به سرطان بهتر است در اجزای كوچکی گفته شده و بازخورد آنها دقیقا مشخص گردد، این امر برای ارزیابی درمانگر از میزان درکشدن اطلاعات گفته شده به بیمار غالبا مفید واقع میشود.
مرحله چهارم: پاسخدهی به عواطف و هیجانات بیمار
بیماران ممكن است با شنیدن واقعیات مربوط به بیماریخود، طیفی از پاسخهای هیجانی نظیر خشم، انكار، پریشانی و یا بیتفاوتی را نشان دهند، این واکنشها طبیعی بوده و ابراز آن، نمایانگر ناسازگاری روانی فرد با بیماری نیست، اما میتوان با همدلیکردن، آرامسازی و به طور کلی حمایت عاطفی-روانی درمانگر از بیمار است که میتواند موجب گذار بیمار از این قبیل هیجانات منفی شده و مانع از شروع تفکر فاجعهپنداری و افکار و باورهای غلط در بیمار شود.
مرحله پنجم: ارائه تمامی راهكارهای درمانی موجود به بیمار
در برخی کشورها، معرفی تمام درمانهای موجود و قابل اجرا به بیمار، یك اجبار قانونی است، اما به نظر میرسد بهتر است ارائهی این اطلاعات به فراخور نیاز و فهم بیمار صورت گرفته و در فرآیند انتقال آنها به بیمار، همهی اعضای تیم درمانی شرکتداشته باشند.گاهی بیماران از مطرح كردن و پرسیدن پیامدهای بیماری میهراسند یاحتی انتظاراتی غیر واقعی از درمانگر خود دارد. در این مواردی آنچه به کاهش فشار روانی –چه در بیمار و چه در درمانگر- کمک می کند، کمک به بیان شدن تمام افکار بیمارو مشاركت دادن وی در تصمیمگیریهای درمانی است.