برای موفقیت در شغل جدید مرزهای سالمی تعیین کنید!

تریتا نیوز :سمیرا سرایلو ،  ناتوانی در تعیین حد و مرزها در اوایل کار جدید نه تنها خسته کننده است، بلکه شما را درگیر انتظارات بالایی می کند که باید به طور مداوم به آنها عمل کنید، که می تواند روحیه شما را تضعیف کند. نویسنده استراتژی هایی را در مورد چگونگی تنظیم سالم حد و مرزها و … ارائه می دهد.

به گزارش تریتا نیوز : پس از یک جستجوی شغلی طولانی و سخت، آنا از دریافت پیشنهادی از یک آژانس بازاریابی برتر بسیار خوشحال شد. او مشتاقانه این پیشنهاد را پذیرفت و از چشم انداز گسترش حرفه خود با کار بر روی حساب های بزرگتر هیجان زده شد. آنا تمام تلاش خود را کرد تا هنگام ترک شغل قبلی خود همه چیز در بهترین حالت باشد پس از آن، او با تمام وجود در آماده سازی برای نقش جدید خود تلاش کرد. او که مادام‌العمر فرد موفقی بود، سه هفته فاصله بین شغل‌هایش را صرف مطالعه مشتریان آژانس، تعیین اهداف و تقویت مهارت‌هایش در تبلیغات رسانه‌های اجتماعی کرد- مهارتی که نقش جدید او به آن نیاز دارد.

در پایان هفته اول کار، آنا متوجه شد که برنامه های خوب او آنطور که انتظار داشت پیش نمی رود. او از یک پیشینه بازاریابی شرکتی با سلسله مراتب سنتی و رویه های ثابت آمده بود. از سوی دیگر، شرکت جدید آنا مانند یک استارت آپ عمل می کرد. این یک محیط سریع و ماتریسی با فرآیندهای محدود و مسئولیت های کمتر تعریف شده بود.

در جلسه مربیگری بعدی ما، آنا اعتراف کرد به مشکل برخورده است. او گفت: “من خیلی دنبال رضایت دیگران هستم.” من به همه چیز «بله» می گویم و ایده هایم را مطرح نمی کنم. من در مورد هر مکالمه با همکارم استرس دارم، نگران هستم نکند از من ناراحت شود.» ترس آنا را به سمت کار بیش از حد سوق می داد. او می‌گوید: «من با این کار بیش از حد فکر می‌کنم، بنابراین تا دیروقت و شب‌ها هم کار می‌کنم و سعی می‌کنم به این شغل برسم. می ترسم سه ماه هم دوام نیاورم.»

اگر شما هم یکی از میلیون‌ها کارمندی هستید که اخیراً در جستجوی تعادل بهتر بین کار و زندگی، شغل جدیدی را شروع کرده‌اند، ممکن است با داستان آنا ارتباط برقرار کنید. بسیاری از افراد موفق در اولین روزهای کاری خود برای اثبات خود تمایل زیادی به فشار بیش از حد به خودشان دارند. اگر تا به حال این کار را انجام داده اید پس ممکن است برای انجام کارهای اضافی داوطلب شده باشید تا مفید به نظر برسید، ساعت ها زمان صرف پاسخ دادن به ایمیل ها کنید تا پاسخگو تلقی شوید، یا در غیر این صورت خود را بیش از حد تحت فشار کاری بگذارید تا توجیه کنید شما گزینه مناسبی برای استخدام هستید.

ناتوانی در تعیین حد و مرزها در اوایل نه تنها خسته کننده است، بلکه شما را در دام انتظارات بالایی که باید به طور مداوم به آنها عمل کنید می اندازد که می تواند روحیه شما را تضعیف کند و ناپایدار باشد. در اینجا نحوه تعیین محدودیت های سالم در روزهای اول کار جدید آمده است تا بتوانید نیازهای خود را متعادل کنید و در این فرآیند تأثیر خوبی بگذارید.

محرک های تان را شناسایی کنید.

در مورد تمایلات اساسی تان برای اثبات خودتان فکر کنید. بسیاری از انگیزه های شما احتمالاً مثبت هستند، مانند داشتن اشتیاق به کار یا اینکه می خواهید نشان دهید سخت کوش و وظیفه شناس هستید. اما این احتمال نیز وجود دارد که ترس‌های خاصی شما را به سمت خود تخریب گری سوق دهد. باورهای غیر مفید معمولاً با عباراتی مانند:

من بهتر است…

من باید…

مجبور هستم…

ما متوجه شدیم آنا یک باور غیرمفید دارد: «من باید خوب باشم تا دیگران مرا دوست داشته باشند». این باور، در حالی که ناخودآگاه بود، به روش‌های عمده‌ای بر رفتار او تأثیر می‌گذاشت، یعنی باعث می‌شد او از ایده‌های نوآورانه خودداری کند- همان ویژگی که برای آن استخدام شده بود. در نظر بگیرید که چه قوانین ضمنی بر عملکرد شما حاکم است. نام بردن از ترس‌هایتان، تسلط آن‌ها بر شما را کاهش می‌دهد و به شما قدرت می‌دهد تا باورهای مربوط به ارزش و کارتان را مجدداً تنظیم کنید.

جنبه مثبت را در نظر بگیرید.

آنا وقتی به او گفتم که باید در شغل جدیدش مرزهای قوی تری تعیین کند در ابتدا مخالفت کرد. این یک پاسخ متداول از سوی افرادی است که موفقیت‌های بالایی کسب کرده‌اند، که تصور می‌کنند نه گفتن یا تعیین محدودیت‌ها باعث می‌شود آنها ضعیف، دشوار یا خودخواه به نظر برسند. در واقع، خود مدیریتی – یک مهارت هوش هیجانی مرتبط با تنظیم زمان و انرژی شما – یک مهارت اساسی رهبری است که تا ۹۰ درصد از موفقیت شغلی را تشکیل می دهد. تعیین مرزها ثابت می کند که شما خودآگاهی دارید و از مدیریت زمان، اولویت بندی و مهارت های ارتباطی قوی برخوردار هستید.

تعیین مرزها هنگام شروع یک شغل جدید به این معنی است که نه تنها قابلیت های مهم رهبری را نشان می دهید، بلکه به شما امکان می دهد به مردم یاد دهید که چگونه با شما رفتار کنند. به عبارت دیگر، رفتار شما به دیگران نشان می دهد که چه چیزی قابل قبول یا غیر قابل قبول است. در مورد آنا، او متوجه شد که تمایلات مردم پسند او باعث شده دیگران از او توقعات بیجا داشته باشند. این بینش او را برانگیخت تا هر زمان که فکر می کرد استراتژی یا جایگزین بهتری وجود دارد، صحبت های دیپلماتیک را آغاز کند.

ترجیحات شخصی خود را بیان کنید و به اشتراک بگذارید.

در مورد مرزهای فیزیکی، ذهنی و عاطفی که باید در بهترین حالت خود باشید فکر کنید. که ممکن است شامل تعریف زیر باشد:

• چه ساعتی کار را شروع و پایان می دهید
• زمان پاسخگویی به ایمیل ها و پیام ها
• تقویم برای کار متمرکز یا زمان “بدون جلسه”
• دفعات و مدت استراحت در طول روز
• نیاز به منابع یا آموزش مورد نیاز برای انجام کارتان
• برای کارهایی که از انجام آن بیشتر لذت می برید

در ارتباط با مرزهای خود با مدیر و تیم خود روراست و شفاف باشید. همانطور که آنا در حال ورود بود، زمانی را اختصاص داد تا با هر یک از سهامداران خود یک جلسه “چگونه با هم کار کنیم” داشته باشد. وی در این جلسه به تشریح سبک کاری و ترجیحات خود پرداخت و انتظاراتش را به وضوح مطرح کرد. انجام این کار به او اعتماد به نفس داد و تأثیر مثبتی بر سهامدارانش گذاشت که از ارتباط شفاف آنا قدردانی کردند.

انرژی خود را به صورت استراتژیک به کار ببرید.

هفته ها و ماه های اول کار بدون شک به شهرت شما کمک می کند. مهم است که فراتر از آن بروید، اما این کار را انتخابی و استراتژیک انجام دهید. شما می خواهید مطمئن شوید که انرژی خود را به مناطقی با بیشترین تاثیر اختصاص می دهید. اهداف و انتظارات رئیس خود را مشخص کنید و سپس تلاش های خود را با آن اولویت های اصلی هماهنگ کنید تا بتوانید ارزش ارائه دهید.

به همین ترتیب، روی جذب مدافعان و حامیان خود تمرکز کنید. از “دوره مهلت” جدید بودن برای پرسیدن هر چه بیشتر سوال استفاده کنید. این شما را “احمق” یا ناآگاه نشان نمی دهد. بلکه به ایجاد روابط کمک می کند زیرا به دیگران کمک می کند تا احساس ارزشمندی و قدردانی کنند.

عادات جدید را ایجاد کرده و دنبال کنید.

یک شغل جدید شروعی جدید و فرصتی برای تنظیم مجدد ارائه می دهد. در روانشناسی، این به عنوان اثر شروع تازه یا تمایل به اقدام به سمت یک هدف پس از گذشت یک نقطه عطف خاص، مناسبت یا تاریخ کلیدی شناخته می شود. از این دوره زمانی به نفع خود استفاده کنید و عادت های بد را کنار بگذارید. آنا هرگز در نقش قبلی خود استراحت مناسبی برای ناهار نداشت. او متعهد شد که تغییری ایجاد کند، و اکنون تنها چند ماه از پستش در آژانس بازاریابی می گذرد، او از قبل غذا درست می کند، ناهار را در تقویمش حذف می کند و دور از میزش غذا می خورد.

مسئول نگه داشتن خود در قبال مرزهایتان کلیدی است. شاید یک بار در هفته برای ارزیابی پیشرفت خود، یک بررسی با خودتان برنامه ریزی کنید، یا شاید یک ردیاب برای ثبت دستاوردهای خود ایجاد کنید. پیدا کردن یک دوست پاسخگو که به طور دوره ای با او ملاقات می کنید نیز می تواند شانس موفقیت شما را تا ۹۵٪ افزایش دهد.

شروع یک شغل جدید می تواند هم اعصاب خردکن و هم نیروبخش باشد. با تعیین مرزهای قوی از همان ابتدا، خود را برای موفقیت پایدار در درازمدت آماده می کنید. با کنترل و مدیریت زمان خود و حتی با کسب مهارت های جدید زندگی متعادلی را تجربه کنید.