دختر زایان ببینند!!
مهناز خدادوست – تریتا نیوز
آيا بعد از گذار از عصر کشاورزی كه پسر، آورده ويژهای برای
خانواده داشت و بهعنوان نیروی کار میتوانست نقش
تعیینکنندهای در آینده اقتصادی خانواده داشته باشد، هنوز
جنسیت در جامعه ایرانی مسئله است؟ بهخصوص اینکه در
دوران جدید، زنان تحصیلکردهتر و مستقلتر شدهاند و حتی در
موارد بسیاری میتوانند از خانوادههایشان حمایت کنند.
پیش از این و همچنان امروز تا حد زیادی، پدراناند که تصمیم
میگیرند چند بچه در خانواده به دنیا بیاید و بچهها چه جنسیتی
داشته باشند. این دیدگاه پدران هم از منظر نقش ریاست یا
سرپرستی خانوار بود. زنان نیز معمولا منظر و نظر مردان را در
اولویت قرار میدادند و تلاششان این بود که بهاینترتیب جایگاه
و ارزشی را برای خود فراهم کنند و جلب رضایت شوهران را
داشته باشند. فرزند پسر هنوز برای آنها ارج و قرب به بار میآورد
و بهمثابه يك امتياز تلقی میشود. پیش از این و در جامعه
سنتی، زنی كه می توانست مادر چندين پسر باشد تاج سر بود و
افتخار میآفرید، پس طبیعی بود که نهتنها تمایل پدران به سمت
داشتن فرزند پسر باشد که مادران نیز چنین چیزی بخواهند.
در گذشته تولد فرزند پسر، قدرت به حساب میآمد و زنان از
طریق آن نشان میدادند مادر توانای «پسرزایی» هستند. این نگاه
را بگذارید برابر مادری كه انگ «دخترزايی» می خورد؛ غافل از
واقعیتهای زیستشناختیای که پدر را تعیینکننده واقعی
جنس فرزند میشناسد. بههرحال، این واقعیتی بوده است که
خطر هوو و طلاق بیشتر تهدیدی بود در مقابل زنانی که
نمیتوانستند فرزند پسر بیاورند. درواقع تنها نازایی نبود که
میتوانست باعث طلاق و ازدواج مجدد مردان شود بلکه
دخترزابودن زن هم میتوانست دلیل یا بهانهای برای این امر
بشود. اصولا آوردن فرزند پسر به تعداد زياد برای زنان افتخار
محسوب و موجب می شد كه موقعيت زن در خانواده در مقايسه
با زنان ديگر بالاتر باشد.
پسر کشی ،نمونه بارز داستانی معمایی از پیچیدگیهای روابط
خانواده ای است که به خاطر یک باور غلط، که در دهه های
مختلف دچار بحران شده را به تصویر کشیده است.