سندرم آشیانه خالی
تریتا نیوز – ستاره حمیدی – روان درمانگر:هیچ چیز برای والدین دشوارتر از دور شدن از فرزندان نیست با فرا رسیدن میانسالی دقیقاً زمانی که فرزندان خود را برای زندگی مستقل آماده میکنند و دست به تصمیمات مهم زندگیشان میگیرند بحرانی والدین را تهدید میکند و ان هم ترس از دور شدن از فرزندان است. کودکان بزرگ شده و تبدیل به جوانانی مستقل میشوند جوانانی که میخواهند شریک زندگی خود را یافته و مستقلاً به زندگی ادامه دهند همانند والدینشان در این زمان برخی والدین دچار شرایط روحی نابسامانی میشوند مخصوصاً مواقعی که روابط اجتماعی با اقوام، آشنایان و دوستان محدودتر باشد والدین از نظر روحی آسیب پذیرتر هستند. فرزندانی که سالها در کنار خود پرورش دادهاند هم اکنون میخواهند خانه را ترک گویند. این سیر طبیعی زندگی بالواقع برای برخی والدین تبدیل به یک بحران جدی میشود و فرد را دچار احساس فقدان، تنهایی و حتی بی ارزش بودن میکند. احساس مادر و یا پدری تنها که حال فرزندانشان آنها برای ساختن زندگی جدید ترک گفتهاند دردناک است. روانشناسان این افسردگی ناشی از ترک خانه توسط فرزندان را سندرم آشیان خالی نامیدهاند.
در حقیقت سندرم آشیانه خالی به احساس افسردگی، ناراحتی و اندوهی اطلاق میشود که والدین هنگام ترک فرزندان تجربه میکنند. این میتواند بعد از رفتن بچهها به دانشگاه در شهری دیگر و یا ازدواج آنها و مستقل شدنشان باشد. احتمال ابتلای خانمها به این بحران بیشتر از آقایان است. از سوی این اتفاق ممکن است مصادف باشد با زمان یايسگی زنان که باتوجه به ترشح هورمونها شرایط نامناسبی را برای آنان بوجود میآورد. برخی در این دوران احساس میکنند که دیگر هیچ امیدی برای زندگی ندارند زیرا دیگر فرزندانشان به آنها احتیاجی ندارند فارغ از اینکه این مرحله از زندگی نیز شرایط خاص خود را داشته و فرزندان هنوز هم نیاز به حمایت عاطفی والدین خود دارند. ماندن در این بحران روحی حاصلی جز افسردگی ندارد. این افراد به کرات در طول روز گریه کرده و خود را سرزنش میکنند. احساس پوچی بدترین حسی است که در این مرحله با آن روبرو میشوند. روانشناسان جهت گذراندن این بحران به شکلی مؤثر راهکارهایی را ارائه میدهند که عبارتند از:
- افزایش ارتباطات: در این زمان بهترین کاری که فرد میتواند انجام دهد افزایش دادن میزان ارتباطات اجتماعیاش میباشد حال با اقوام، آشنایان، دوستان و…… رفت و آمد داشتن و شرکت کردن در مراسم و جمعهای خانوادگی مانع از احساس تنهایی و افسردگی فرد میشود.
- شرکت در بنیادهای خیریه و مؤسسات: مؤسسات زیادی هستند که اقدام به کارهای خیرانه میکنند عضو شدن در این مؤسسات کمک شایانی به فرد میکند و احساس ارزشمند و مفید بودن را در وی تقویت میکند. احساس مهم و با ارزش بودن همان چیزی است که همه انسانها در هر مقطع سنی بدان نیاز دارند از بدو کودکی تا پایان میانسالی.
- روابط مؤثر با همسر: کم شدن دغدغههای فرزندان یکی از موهبتهای است که والدین نباید آن را دست کم بگیرند حال آنها خود مستقلانه مراقب خود هستند و این بهترین زمان است برای توجه به روابط زناشویی بهتر است در این شرایط زن و مرد با دیگر به روابط خود نشاطی دو چندان ببخشند و زمان بیشتری را کنار هم بگذرانند. همانند مسافرتهای دو نفره و برنامه ریزیهای که یادآور دوران خوش آشنایی و جوانی شا باشد.
- بهره برداری از تنهایی: زمانی که والدین درگیر دغدغههای فرزندان میشوند دیگر زمانی برای رشد خود نمییابند این زمان بهترین فرصت است برای یک بازسازی مجدد و توجه به علایق و آنچه میخواستند تاکنون انجام دهند ولی فرصت آن تا کنون نیافتهاند.
- افزایش اطلاعات عمومی: آنچه میانسالان را از فرزندان و نوهها دور میکند بروز نبودن است. برای داشتن روابط اجتماعی خوب و برقراری رابطه با نسلهای بعدی نیاز است افراد با تکنولوژی پیش روند ماندن در گذشته چیزی را درست نمیکند. آنچه به ادمی شور و نشاط میبخشد تحرک و پیشرفت است. حضور در کلاسهای آموزشی و یادگیری برخی مهارتهای مورد علاقه تأثیر شگفت انگیزی در تجدید روحیه دارد.
- وقت گذراتدن با فرزندان و نوهها: آنچه مسلم است احتیاجات و نیازهای فرزندان هیچ گاه تمام شدنی نیست آنان همیشه به والدین خود نیازمند هستند. گذراندن زمانی در کنار آنها و داشتن تعامل با فرزندان و نوهها تأثیر بسزایی در تقویت روحیه فرد دارد و حتی انجام کارهای کوچک برای آنها سبب احساس مؤثر بودن میشود.
- مراجعه به روانپزشک و روانشناس: بهتر است در این زمان فرد هر چه سریعتر احساسات خود را با پزشک خود مطرح کند. ممکن است در این زمان نیاز به استفاده از قرصهای ضدافسردگی باشد و همزمان صحبت با یک روانشناس کمک شایانی میکند. و برای کنترل احساساتتان باید با متخصص روانشناس صحبت کنید.