زن ماجراجویی که برای خوابیدن از صخره و پل آویزان میشود
فیب اسمیت، زن ماجراجویی است که شبها برای خوابیدن از صخره و پل آویزان میشود و بهعنوان اولین زنی شناخته شده که در مهیجترین نقاط سرزمین بریتانیا خوابیده است.
فیب اسمیت، ماجراجو و نامزد پیشگام سال برای جایزهی «Everywoman in Travel Awards» در سال ۲۰۱۹ است. گپینگ گیل، غاری طبیعی در شمال یورکشایر انگلستان است که او از بالای دهانهی آن معلق شده بود، بهطوری که بین او و ارتفاع ۹۸ متری زیر آن تا زمین، هیچ چیزی، بهجز خاطرهی تشک ابری که روی آن خوابیده بود، وجود نداشت. او بهیاد میآورد که ناگهان اتفاق بدی افتاد و در آن لحظه فکر میکرد که دیگر همه چیز برایش تمام شده است. اما این اتفاق بد فقط به یکی از مهارهای کمکی مربوط بود، هرچند آن زمان چشمانداز مردن در خواب بهشدت ترسناک و دلهرهآور شده بود. البته، این اولینباری نیست که اسمیت برای بالابردن آدرنالین خود، خوابیدن ماجراجویانه را تجربه میکند.
آغاز شهرت اسمیت به زمانی برمیگردد که او بهعنوان اولین زنی شناخته شد که در مهیجترین نقاط سرزمین بریتانیا خوابیده است؛ یکی از آنها، آویزانشدن از پل معلق کلیفتون در نزدیکی بریستول انگلستان بود. بعدها او کریسمس را به بالا و پایین رفتن زیگزاگی از سه قلهی بلند انگلیس، ولز و اسکاتلند گذراند و بالای هر یک خوابید. سال گذشته نیز بهجای خوردن شام بوقلمون سال نو، با پوشیدن لباس واندر وومن به پیادهروی در Hadrian Hundred پرداخت و در خندقهای طول مسیر استراحت کرد.
او میگوید:
پس از این ماجراجویی، همین لباس را در صبحانهی بیبیسی پوشیدم و مجبور شدم بابت بوی بد آن عذرخواهی کنم، هرچند مطمئنم که باز هم این لباس را خواهم پوشید.
برای اسمیت، خوابیدن در طول شب فراتر از یک تجربهی ماجراجویی در سفر محسوب میشود. او با این کار میخواهد مشکل بیخانمانهای جوانی را برجسته کند که مجبور به خوابیدن در شرایط دشوار هستند، خلاف باور کسانی را نشان دهد که میگویند زنان نباید بهتنهایی سفر کنند و به دیگران بگوید که بریتانیا مهیجتر از آن چیزی است که فکر میکنند. او میگوید:
این یک مزیت فوقالعاده و البته کمی دور از عقل است است که بتوانید از طریق خوابیدن، کارآفرینی کنید.
دفتر خاطرات روزانهی او شبیه به یک سفرنامه است، هرچند که ابتدای آن تقریباً معمولی است. اسمیت میگوید:
تازه از سفر به کانادا و استرالیا برگشته بودم و با اینکه پول و وقت کافی نداشتم، اما بهدنبال یک ماجراجویی بودم. واضحترین راه این بود که بیرون بروم یا پیادهروی کنم؛ بعد به این فکر افتادم که اگر در جای دیگری بخوابم، تا حدودی حس هیجان و ماجراجویی را تجربه خواهم کرد. نمیتوانستم در برابر چنین وسوسهای مقاومت کنم و بههمین دلیل سعی کردم مکانهایی را پیدا کنم که روی نقشه وجود نداشت، درست مثل شکار گنج بود. در ادامه تلاش کردم که این کار را برای مدت زمان طولانیتری انجام دهم تا اینکه در نهایت کتاب «Extreme Sleeps» را نوشتم.
بههمین ترتیب، اسمیت به قول خودش به کمپینگ وحشی اعتیاد پیدا کرد و به یک نویسنده و مقام رسمی در خوابیدن در فضای بیرون تبدیل شد. او در طول سفرهای مختلفش، دهها هزار پوند برای خیریهی سنترپوینت (Centrepoint) جمعآوری میکند که به جوانان بیخانمان کمک کند.
باوجود نیات خیرخواهانهی اسمیت، زمانی که کتابش در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، دشمنیها بالا گرفت و ماجراجوییهای او را نهتنها متظاهرانه، بلکه قلابی میدانستند. یک نفر توییت کرده بود که اسمیت بدون کیف لوازم آرایشش، دوام نمیآورد. اسمیت هم بهشوخی پاسخ داده بود که این حرف واقعاً خندهدار است، چرا که من بهندرت آرایش میکنم. او گفت که این حرفها نهتنها او را دلسرد نکرده، بلکه انگیزهی بیشتری برای ادامه مسیر پیدا کرده است.
برای اسمیت، کنشگری و ماجراجویی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، زیرا او بهعنوان سفیر «Big Canopy Campout» نیز فعالیت میکند که در این رویداد هر سال صدها ماجراجوی جنگل در شبی خاص در جنگل اتراق میکنند تا از جنگلهای در معرض نابودی محافظت کنند؛ او همچنین در شغل خود بهعنوان سردبیر همکار در مجلهی وندرلاست (Wanderlust) به مسائل زیستمحیطی میپردازد. او میگوید:
قدرت داستانگویی باعث میشود که مردم برای مکانها، انسانها و حیاتوحش اهمیت قائل شوند و متعاقب آن بخواهند که از آنها محافظت کنند.
سال آینده، اسمیت و ماجراجوی دیگری بهنام دووین فیلدز قصد دارند که در مأموریتی اکتشافی بهنام پروژهی «وی تو» (WeTwo)، گروهی از جوانان محروم را به جنوبگان ببرند. آنها از انجام این مأموریت، دو هدف دارند: میخواهند تعادل را به چشمانداز سفر ماجراجویانه برگردانند، چرا که اعتقاد غلطی وجود دارد که چنین سفرهایی مختص مردان، سفیدپوستان و ثروتمندان است. در ضمن، این دو نفر دائم در حال مسافرت بودهاند و بهخوبی میدانند که سفر چه نقشی در القای مفاهیم مهم و ناملموسی نظیر تغییرات اقلیمی و آوارگی گونههای جانوری ایفا میکند.
مردم با سفرکردن بیشتر میفهمند که چطور همهچیز بههم مرتبط بوده و اینکه همهی این موارد در سراسر دنیا در حال وقوع است. بهعنوان یک جامعه، نگرانی اصلی ما باید این باشد که اکنون این وقایع چه منفعتی برای ما دارند؟ در واقع، دنیا به جای بهتری تبدیل خواهد شد، اگر از خود بپرسیم: «این وقایع چه سودی برای چندین نسل بعد از ما خواهند داشت»؟
اسمیت میگوید:
ما ابتدا باید دربارهی ایدهی مسافران زن انفرادی آسیبپذیر روشنگری کنیم. بهعنوان مثال، اگر قرار باشد در طول سفر اتفاقی برای من بیفتد، نسبت به آن آگاهی دارم؛ نظیر اینکه کولهگردهای زنی که بهتنهایی سفر میکنند، مورد حمله قرار میگیرند. بنابراین، این ماجرای همیشگی که میگویند زنان در سفر امنیت کمتری نسبت به مردان دارند، کاملاً مضحک است و باید این نگرش را تغییر دهیم.
اسمیت با مشکلات پیش روی مسافران زن انفرادی بیگانه نیست، اما اجازه نداده است که مانعی برسر راه جاهطلبی او شوند. او به همهی کسانی که میگویند دنیا جای بسیار خطرناکی برای سفر انفرادی زنان است، میگوید:
زندگی، خطر کردن است. بیرونآمدن از رختخواب، یک نوع خطر کردن محسوب میشود. زندگی، یک ماجراجویی هدفمند است.