آیا واقعا انسانها باید منقرض شوند تا زمین زنده بماند؟
جنبش اختیاری انقراض انسان (VHEMT) یک جنبشی محیط زیستی است که مردم را به جلوگیری از تولیدمثل و ایجاد فرزندان جدید دعوت میکند.
در این جنبش از انقراض انسان به عنوان گونهای که بیشترین آسیبها را به حیات زمین بخصوص پس از صنعتی شدن وارد کرده است، حمایت میشود.
به گفته معتقدان به این جنبش انقراض گونههای غیرانسانی و همچنین کمبود منابع مورد نیاز انسانها از عواملی هستند که باید از سوی انسانها لحاظ شوند و کاهش و یا اتمام تولیدمثل انسان میتواند به بهبود کیفیت زندگی انسان و همینطور حفظ محیط زیست کمک کند.
لس یو. نایت، کنشگر آمریکایی، در سال ۱۹۹۱ این جنش را برپا کرد و مدعی شد که انقراض انسان بهترین راه برای حل مشکلات پیش روی نوع بشر و حیات دیگر جانداران کره زمین است.
کره زمین حدود ۴.۵ میلیارد سال پیش شکل گرفت و حدود ۴ میلیارد سال قبل آب بر روی زمین پدید آمد.
اولین نشانههای حیات حدود ۳.۵ میلیارد سال پیش ایجاد شد. ابتدا موجودات تکسلولی بدون هسته پدیدار آمدند و با استفاده از آب و دیاکسید کربن فتوسنتز را آغاز کردند. این مساله سبب شد که ابتدا موجودات تکسلولی هستهدار شکل بگیرند و در نهایت قریب به ۱.۵ میلیارد سال پیش موجودات چندسلولی پا به عرضه حیات نهادند. شکلگیری حیوانات تنها ۵۰۰ میلیون سال قدمت دارد و پستانداران کمتر از ۲۰۰ میلیون سال پیش بوجود آمدند.
نخستیسانان که اجداد انسانها، میمونها و شامپانزهها را شامل میشوند حدود ۶۰-۷۰ میلیون سال پیش بر زمین ظاهر شدند. تخمین زده شده که نخستین گونه انسانی بین ۱.۹ تا ۰.۴ میلیون سال پیش بوجود آمد و انسان امروز قدمتی کمتر از ۳۰۰ هزار سال دارد.
زمین از نخستین روزهای پیدایش خود بسیار تغییر کرده است. از زمان شکلگیری حیوانات و گیاهان، زمین دستخوش ۵ انقراض بزرگ شده است، درجریان این انقراضها گاهی بیش از ۹۰ درصد از گونههای جانوری و گیاهی از بین رفت و گونههای جدید جای آنها را گرفتند.
برخی دانشمندان معتقدند که ششمین انقراض بزرگ زمین از حدود ۱۰ هزار سال پیش آغاز شده است و بیش از نیمی از گونههای جهان کنونی تا سال ۲۱۰۰ نابود خواهند شد.
با این حال صندوق جهانی طبیعت در آخرین گزارش خود اعلام کرد که به طور متوسط ۶۰ درصد از حیات وحش کره زمین از دهه ۷۰ میلادی به این سو از بین رفته است. به عبارت دیگر انقراض جدید با وجود انسان سرعت گرفته است.
صنعتی شدن جوامع انسانی، سوءمصرف از زیستبومهای طبیعی، برداشت نامناسب از خزانههای آبی مسائلی چون تغییرات شدید اقلیمی و گرمایش زمین را رقم زده و به انقراض حیات بر روی زمین سرعت بخشیده است.
جنبش اختیاری انقراض انسان نیز با اشاره به مسائلی از این دست و تکیه بر لزوم حفظ و تداوم حیات بر روی زمین در پی آن است تا با تشویق جوامع انسانی به سوی کم کردن نرخ زاد و ولد، سرعت تغییرات زمین را کاهش دهد.
با این حال، بسیاری از کارشناسان محیط زیستی، این جنبش را به تندروی متهم میکنند. آنان معتقدند که انسان نیز همانند دیگر گونههای جانوری باید حق حیات داشته باشد، اما از سوی دیگر با این مساله که چارهاندیشی برای حفظ محیط زیست زمین بار سنگینی بر دوش انسانهاست نیز موافقند. آنها استدلال میکنند که انسانها باید جمعیت خود را کنترل کرده و در عین حال ه جستجوی راههای کمضررتر برای توسعه تمدن انسانی و تامین مایحتاج خود بپردازند.