مدیریت واکنش در زمانی که مدیر، اعتبار کار شما را به خود نسبت میدهد
برخی اوقات، مدیران اعتبار کارهای کارمندان را به نفع خود مصادره میکنند. در این موقعیت، واکنش کارمند نقشی حیاتی خواهد داشت.
مدیران نالایق و آنهایی که از محبوبیتی در میان کارمندان برخوردار نیستند، کارهای مختلفی انجام میدهند که موجب ناراحتی کارمندان میشود. در میان این کارها، به سرقت بردن اعتبار کاری که توسط کارمندان انجام شده، بدترین رفتار است. دلیل عمدهی نفرت کارمندان از این رفتار، احساس عدم توانایی و قدردانی نشدن است که به آنها دست میدهد. این احساس، کل اعتماد بهنفس و امنیت فرد را زیر سوال میبرد.
در این مواقع، با وجود ترسناک بودن واکنش، دفاع از حق و تلاش برای بهدست آوردن آن، بهترین اقدام است. این رفتار نه تنها برای خود کارمند، بلکه برای همکارانش نیز مفید خواهد بود و مهمتر از همه، اشتباه بودن کار را به مدیر گوشزد کرده و از اتفاقات بعدی جلوگیری میکند. برای انجام این واکنش، راهکارهای متنوعی وجود دارد تا بدون توهین و درگیری، شرایط را به نفع خود و دیگر کارمندان رقم بزنید. در ادامهی این مقالهی زومیت، به بررسی این موارد میپردازیم.
۱- مستند کردن اتفاقات
از هر ابزار مجازی اعم از ضبط صدا تا ذخیرهسازی یادداشتها و گزارشها، برای مستند کردن فعالیت خود و همچنین ارتباط با مدیر استفاده کنید. گزارشی از تمامی صحبتها ذخیره کنید. اگر قوانین شرکت اجازه میدهد، در مکاتبات ایمیلی خود در بخش CC، کارمندان یا مدیران ارشد دیگر را نیز در جریان کار قرار دهید.
۲- صحبت کردن در مورد کار
در حین انجام کارها، در مورد آنها با همکارانتان صحبت کنید. بهتر است بهطور همزمان با چند نفر در این مورد صحبت کنید. بهعلاوه میتوانید مراحل پیشرفت خود در کار را در اعلانهای عمومی شرکت یا حتی شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید. لینکدین یکی از بهترین مقاصد برای این کار است چرا که در صورت فاش شدن سوء استفادهی مدیر در این شبکه، عواقب کار برای او جبرانناپذیرتر خواهد بود.
هرچه بیشتر در مورد روند کاری و ایدههای خود در پروژه صحبت کرده و اطلاعات منتشر کنید، مدیرتان کار دشوارتری برای به سرقت بردن آن و به کنار راندن شما خواهد داشت. البته این صحبت کردن در مورد ایده و روند کاری باید بر اساس قوانین حفظ اطلاعات سازمان باشد.
یکی از راهکارهای کاربردی در این زمینه، تبدیل شدن به منبع اطلاعات برای آن موضوع خاص است. به همکاران پیشنهاد دهید که هرگونه سوال در حوزهی این پروژهی خود را پاسخ خواهید داد. اگر جزئیاتی هستند که مدیرتان توانایی پرداختن به آنها را ندارد، اطلاعات مربوط به آنها را با همکاران مشتاق دیگر به اشتراک بگذارید. البته هدف در اینجا آن نیست که مدیر را فردی ناآشنا یا با اطلاعات کم جلوه دهید. حتی میتوانید مدیرتان را نیز در فرآیند ارجاع دادن معرفی کنید. هدف نهایی این است که این اطلاعات، دخیل بودن کامل شما با این پروژه را نشان دهد.
۳- تغییر دادن زبان
از آنجایی که قصد توهین یا پایین آوردن ارزش رئیس در چشم دیگران را ندارید، در جلسههای عمومی با دیدگاههای او موافقت کرده و او را تایید کنید. سپس جملاتی که درگیری شما را نشان دهند بیان کنید. بهعنوان مثال بگویید: «بسیار خوشحالم که بخشی از این پروژه بودم و بخش x را اجرا کردم. مایهی افتخار من این است که شما از ایدههای من استقبال کردید. ما قطعا در این پروژه، همکاری عمیقی با یکدیگر داشتیم.» این جملات بدون توهین به رئیس، درگیر بودن کارمند در فرآیند انجام پروژه را توضیح میدهد.
۴- استراحت کردن
وقتی بفهمید که رئیستان به شما خیانت کرده است، قطعا احساسات شما فوران خواهد کرد. چند ساعت یا حتی یک روز کامل را استراحت کرده تا موقعیت و شانسهای خود را بررسی کنید. از آنجایی که واکنش شما به این اتفاق، در آیندهی کاری تاثیر زیادی دارد، قدمهای بعدی را تنها از روی منطق و عقل و با توجه کامل به تمام قوانین، بردارید.
۵- روبرو شدن با رئیس
به این نکته توجه کنید که برخی اوقات، مدیران متوجه رفتار ناخوشایند خود نمیشوند. آنها تصور میکنند که با این کار، وظیفهی همیشگی خود مبنی بر پذیرفتن ستایشها بهجای دیگر کارمندان را انجام دادهاند. در این مواقع، احساسات توانایی غلبه بر آنها را دارند و ممکن است مدیر، بیش از حد روی خودش تاکید کند. بهترین راهکار این است اکه ابتدا یک صحبت خصوصی با مدیرتان داشته باشید و احساس خود را توضیح دهید. از او بپرسید که آیا برداشتتان از صحبتها و اظهاراتش صحیح بوده است؟ فراموش نکنید که بهترین کار، پرسوجو است و نه متهم کردن.
۶- شفافسازی در مورد انتظارات و قوانین
بهصورت محکم اما مودبانه، انتظارات خود را به مدیر بیان کرده و همچنین، قوانین شرکت در بخش مالکیت معنوی را (در صورت وجود) به آنها یادآوری کنید. در بسیاری از موارد، اطلاع داشتن از قوانین و ارائهی آنها و همچنین نشان دادن شجاعت مبنی بر پیگیری از طریق قوانین، بدترین مدیران را نیز از اقدامات سودجویانه منع خواهد کرد.
۷- اطلاع دادن به دیگران
اگر این اتفاق تنها یکی دو بار رخ داد و مدیر نیز برای جبران آنها تلاش کرد، قضیه را حل شده بدانید. اما اگر حتی پس از انجام مراحل قبلی و نشان دادن تصمیم برای رجوع به قانون، به نتیجه نرسیدید، از مدیران بالادستی یا حتی همکاران و مربیان خود کمک بگیرید. بهعلاوه میتوانید واحد منابع انسانی را نیز در جریان بگذارید و منابع و مدارک مورد نیاز را نیز برای آنها تهیه کنید. مدیران ارشد و افراد باتجربهی سازمان در این بخش بسیار مفید هستند؛ چرا که توانایی و قابلیت اثبات حرفها و اخلاقیات شما را دارند.
۸- پروژههای جانبی
پروژههای جانبی، صحبت کردن در مورد علایق، تجربیات، ایدهها و تواناییها، همگی نشاندهندهی تخصص شما در موضوع مورد نظر هستند. بهعلاوه، انجام این کارهای جانبی نیاز به بررسی و نظارت دقیق آن مدیر ندارد. تا آنجا که میتوانید این پروژهها و علایق را در معرض دید عموم قرار دهید. این کار، تواناییهای شما و پتانسیل بالا برای انجام کارهای مشابه را نشان میدهد. بهعلاوه، مدیرتان هیچگونه دسترسی به آنها نخواهد داشت. در نهایت، این کار موجب تشکیل شبکهی کاری قوی نیز میشود که در مواقع دیگر به شما کمک خواهد کرد.
مدیران به دلایل مختلف، اعتبار کار کارمندان خود را به سرقت میبرند. یکی از این دلایل، نیاز آنها به اعتبار است. دلیل دیگر، تصور آنها مبنی بر این است که دیگران با دیدن نام مدیر در کنار پروژه، آن را بهتر قبول میکنند. صرفنظر از دلیل انجام این کار، سرقت عمدی پدیدهای غیرقابل تحمل است. از استراتژیهای بالا استفاده کنید تا از رخ دادن این اتفاق در آینده جلوگیری شود.
ترک کردن شغل، همیشه آخرین راهکار در این مواقع است. اگر چنین تصمیمی گرفتید، حتما با یک اعلامیهی کتبی به بخش نیروی انسانی، دلیل خود را بیان کنید. اگر مسئول این بخش در مورد دلیل ترک شرکت سوال پرسید، با صداقت پاسخ دهید. روی این نکته تاکید کنید که عدالت و همکاری، ارزشهای شما هستند و موقعیت پیش آمده، با مسیر شخصی شما همخوانی نداشته است. با این کار و خودداری از توهین و صحبتهای بیمورد، خود را پیروز این میدان نشان داده و ارزشهای شخصیتان را اثبات کردهاید.