چرا فرزند بزرگتر از بقیه باهوشتر است؟
زمانی که فرزندان یک خانواده با هم نمی سازند زندگی برای همه سخت میشود و زمانی که با هم دست برادری می دهند انگار بار سنگینی از روی دوش مادر و پدر برداشته شده است.
رابطه میان فرزندان در خانواده شبیه به آهنگ بیتر سوئیت سیمفونیست ( نام آهنگی از گروه بریتانیایی “د ورو”), همیشه باید انتظار وقوع رعد و برق را داشته باشید. اگر شرایط این گونه باشد که یکی از فرزندان، توجه بیشتری از والدین دریافت کند، معمولا کودک دیگر مسیر سرکشی را در پیش می گیرد.
می دانیم در اکثر مواقع فرزند بزرگتر از بقیه باهوش تر است، حال می خواهیم با هم دلیل این موضوع را بررسی کنیم:
محرک های روانی بیشتری از والدین دریافت می کنند
بسیاری بر این باورند که فرزند اول برای پدر و مادر عزیزتر است در نتیجه آنها محرک های روانی بیشتری دریافت می کنند. این توجه اضافه، فشاری دائمی به کودک وارد می کند که باعث تشدید سرعت رشد بخش خاکستری مغزشان می شود.
حمایت عاطفی بیشتر از طرف والدین
بر اساس فرهنگ مردم هند، وظیفه نگه داری از والدین در کهنسالی بر دوش نخستین فرزند است و این موضوع سبب می شود در کودکی توجه و رسیدگی بیشتری از پدر و مادر دریافت کنند. این توجه بیشتری مانند نیرویی عمل می کند در راه رشد ذهنی بیشتر کودک.
دفن شدن زیر آرزوهای به واقعیت تبدیل نشده ی والدین
با توجه به این که معمولا والدین نخستین فرزندشان را مسئول رسیدن به آرزوهای سرکوب شده شان می دانند در نتیجه در بیشتر مواقع فرزندان نخست، زندگی حرفه ای موفق تری دارند. پدر و مادر با انرژی بیشتری برای موفقیت فرزند نخستشان می جنگند در نتیجه در زندگی موفق تر خواهند بود.
سرعت یادگیری بیشتر
فرزند اول مسائل خانواده را بهتر و بیشتر درک می کند چرا که نسبت به بچه های دیگر زودتر متولد شده است. او با تولد خواهر یا برادر، طعم حس مسئولیت پذیری را می چشد. بزرگ ترین فرزند در اکثر مواقع نقش شبه پدر/مادر را برای خواهر یا برادر کوچکترش بازی می کند و این موضوع باعث رشد ذهنی بیشتر کودک می شود.
گرایش بیشتر به خانواده
مسائل خانواده برای فرزند نخست اهمیت بیشتری دارد و به نسبت دیگر فرزندان، دلسوز تر است. فرزند نخست نسبت به مسائل خارجی هم مسئولیت پذیرتر خواهد بود چرا که از اوایل کودکی آموخته خانواده اولویت اول است و باید برای آن فداکاری نمود. بر خلاف فرزندان کوچک تر که سرشان در آسمان ها سیر می کند، اولین فرزند روی زمین و سرگرم واقعیت است و این خود دلیل دیگریست برای هوشمند تر بودن آنها.
نصیحت ها و توصیه ها
فرزند بزرگ هر خانواده مانند سیبلیست برای تیر نصیحت آشنایان و اطرافیان. او تحت فشار بستگانش خواهد بود تا به محض یافتن شغل، ازدواج کند و به محض گذشت یک سال از ازدواج، توقع بچه دار شدن پدیدار می شود و این روند به همین شکل ادامه خواهد داشت. به همین سبب فرزند می آموزد به کدام توصیه اطرافیان عمل کند و از خیر کدام نصیحت ها بگذرد و این گزینش دائمی در طول سال ها، باعث باهوش تر شدن کودک می گردد.
فرزند اول خانواده نسبت به دیگر فرزندان ضریب هوشی بالاتری دارد واین موضوع در مطالعات زیادی ثابت شده است. این حقیقت به صورت علمی ثابت شده است و تحقیقات متفاوتی از آن پشتیبانی می کند.