ریشههای فرسودگی شغلی در پرستاران
پرستاران،رابطان حیاتی بهداشت و درمان در کشورهای مختلف هستند و ازاینرو، بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین اجزای نیروی انسانی نظام سلامت محسوب میشوند. وجود پرستاران باانگیزه و توانمند، نقش مهمی در ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی دارد. پرستاران در فرآیند ارائه خدمات، با بیماران و بیماریهای مختلف روبرو میشوند و به همین دلیل، پیوسته فشارهای روانی شدیدی را تجربه میکنند. بر این اساس پرستاری بهعنوان یکی از حرفههای پراسترس شناختهشده است.
یکی از پیامدهای اجتنابناپذیر استرس در کار، فرسودگی شغلی است. برای سنجش دقیق این متغیر باید تلاش کرد که ابعاد مختلف آن شناسایی و سنجیده شود. طبق نظر متخصصین، فرسودگی شغلی شامل سه بعد خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و عدمکفایت فردی است.
پرستاران در فرآیند ارائه خدمات، با بیماران و بیماریهای مختلف روبرو میشوند و به همین دلیل، پیوسته فشارهای روانی شدیدی را تجربه میکنند. بر این اساس پرستاری بهعنوان یکی از حرفههای پراسترس شناختهشده است.
خستگی هیجانی، احساس زیر فشار قرار گرفتن و از بین رفتن منابع هیجانی در فرد است. مسخ شخصیت پاسخی منفی و سنگدلانه به افرادی است که معمولاً دریافتکنندگان خدمت از سوی فرد شاغل هستند و به برداشت منفی فرد از سوی مددجویانش اشاره دارد و کاهش عملکرد شخصی نیز، کم شدن احساس شایستگی در انجام وظایف شخصی است و درواقع یک ارزیابی منفی از خود در رابطه با انجام کار به شمار میرود.
در این رابطه، پژوهشگرانی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی و همچنین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به مطالعه جامعه پرستاران شاغل در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران پرداختهاند.
برای انجام این پژوهش، از بین بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران، چهار مرکز بهصورت تصادفی انتخاب شدند. این مراکز عبارت بودند از بیمارستان فوق تخصصی کودکان بهرامی، بیمارستان روانپزشکی روزبه، بیمارستان فوق تخصصی پوست رازی و بیمارستان عمومی ضیائیان.
در مرحله بعد، ۲۰۰ نفر از پرستاران بیمارستانهای فوق از بین لیست پرستاران حاضر در روزهای مراجعه پرسشگر، انتخاب شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پرستاران، از بخشهای مختلف بیمارستانی و همچنین از ردههای مختلف تحصیلی بودند.
محققین پس از بررسیهای انجامشده در این پژوهش، میانگین فرسودگی شغلی را ۱.۹۹ برآورد کردند که کمتر از حد متوسط ارزیابی میشود.
همچنین بر اساس نتایج حاصله، ابعاد خستگی هیجانی با میانگین ۲.۲۶ و عدمکفایت فردی با میانگین ۲.۰۲ نزدیک به حد متوسط بودند و بعد مسخ شخصیت نیز با میانگین ۱.۴۴ کمتر از حد متوسط برآورد شد.
بااینحال، در این تحقیق، پژوهشگران متوجه شدند که با افزایش سطح تحصیلات، میزان فرسودگی شغلی در پرستاران افزایش مییابد. همچنین کارکنانی که وضعیت استخدامی آنان، پیمانی، قراردادی یا شرکتی است، نسبت به کارکنان رسمی فرسودگی شغلی بالاتری دارند.
بررسی میزان فرسودگی شغلی پرستاران به تفکیک بیمارستانهای موردبررسی نیز نشان داد که بیشترین میزان فرسودگی شغلی مربوط به بیمارستان روانپزشکی روزبه است.
علاوه بر این، بررسی تأثیر سن بر فرسودگی شغلی نشان داد که سابقه کاری پرستاران با فرسودگی شغلی در آنها ارتباطی عکس دارد و با افزایش سابقه کاری از میزان فرسودگی شغلی پرستاران کاسته میشود.
کرمی اژدری و همکاران، مجریان این پژوهش میگویند: «نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که وضعیت کارکنان در بعد مسخ شخصیت بهتر از سایر ابعاد است و اگر قرار است مداخلهای برای بهبود وضعیت موجود انجام شود، بهتر است بیشتر به ابعاد خستگی عاطفی و کاهش احساس کفایت فردی توجه شود. همچنین در تفسیر ارتباط مستقیم بین فرسودگی شغلی و میزان تحصیلات فرد، میتوان گفت که هرچه سطح تحصیلات پرستاران بالاتر رود این مسئله موجب افزایش فرسودگی در کارکنان میشود».
محققین فوق معتقدند که توجه به مبانی و عوامل مؤثر بر فرسودگی شغلی، نقشی پیشگیریکننده در ابتلای پرستاران به فرسودگی شغلی خواهد داشت که به دنبال آن سلامت پرستاران، کیفیت مراقبت از بیماران و درنهایت وضعیت بهداشت و درمان در سطح بیمارستانها ارتقا خواهد یافت.
قابلذکر است نتایج پژوهش فوق بهصورت مقالهای علمی پژوهشی در نشریه «پایش» وابسته به پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی به چاپ رسیده است.