حقیقتی که سرانجام توسط وزیر ارشاد گفته شد
صبح روز گذشته فضای مجازی مملو از توییت سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد که گفته بود: «کپی غیرمجاز محصولات فرهنگی، غیراخلاقی و نامشروع است. ملت با فرهنگ را سارق جلوه ندهیم و در اصلاح قوانین و تغییر رفتار بکوشیم.» این گفته وزیر را میتوان از چند منظر نگریست.
یکی آنکه وزیر محترم خود اذعان دارد که چنین پدیده غیراخلاقی و نامشروع در جامعه وجود دارد و کتمان آن بیمعنی است. اگر از این منظر نگاه کنیم باید به زمینههای به وجود آمدن چنین رفتار غیر اخلاقی و نامشروع توجه کنیم. به عبارتی چرا چنین پدیدهای در حوزه فرهنگ که باید الگوی اخلاق باشد به وجود آمده است؟ از منظر دیگر این گفته وزیر پیش درآمد یا آغازی بر اصلاح قوانین و تغییر رفتار در حوزه آثار فرهنگی میتواند باشد. اگر هر دو این منظر را قبول داشته باشیم ما در فضایی تنفس میکنیم که آلودگی غیر اخلاقی و بیقانونی، وضعیتی شوم برای بحران فرهنگی در کشور است. فضایی که در گذشته زمینههای تمدنسازی را مهیا میکرد اما اکنون نه تنها با رویشی رو به رو نشده بلکه ریزشهای اخلاقی سبقت گرفته است. سالهاست که بسیاری از اصحاب فرهنگ بخصوص در حوزه نشر و فیلم با کپی غیر قانونی و غیر اخلاقی رو به رو هستند و حتی قوانینی که در این زمینه وجود دارد نه تنها مانعی نیست بلکه گویا ناکارآمد هم شده است. ادامه چنین وضعیتی با ظهور فضای مجازی شتاب جدی یافت و فضایی برای تاخت و تاز آنها شد. اصحاب فرهنگ با ضررهایی رو به رو شدند که ادامه کار را برای بسیاری از آنها با مشکلرو به رو کرده است.
وقتی که بسادگی و سهولت شما میتوانید کتابی را که با صرف وقت چند ساله مؤلف یا مترجم و هزینهای که ناشر برای تولید آن صرف کرده تهیه کنید و یا فیلمی که چند میلیارد تومان هزینه آن شده براحتی میتوانید دانلود کنید بیگمان فضای مشوشی را در جامعه به وجود میآورد که گویی فعالیت فرهنگی نه تنها اجر مادی ندارد بلکه اجر معنوی آن هم در دست سوداگرانی است که بیوجه و همت، آن را در بازار مکاره به حراج گذاشتهاند. اگر بخواهیم وارد جزئیات این واقعه دردناک شویم ساعتها میتوانیم صحبت کنیم. اما باید توجه داشت که این اتفاق نامبارک در فضای فرهنگی سالهاست که در کشور جریان دارد و هنوز اقدام جدی و عملی برای آن صورت نگرفته است. قانون کپی رایت آثار فرهنگی در بسیاری از کشورهای دنیا اکنون جزو ملزومات فعالیت فرهنگی است و ما ایرانیان بدون توجه به چنین قانونی بسیاری از کتابها را بدون اجازه مؤلف و ناشر ترجمه و منتشر میکنیم. گفته وزیر ارشاد در صورتی که اقدامی عملی و نه شعاری و نمادین باشد نه تنها قدری دیر است بلکه باید به سرعت به این وضعیت غیر اخلاقی و نامشروع پایان داده شود. به طور مثال، اگر قانون کپی رایت در کشور اجرا میشد ما با پدیده ناهنجار پایاننامه نویسی در مقابل دانشگاهها و جعل مقالات رو به رو نبودیم.
ظهور این پدیده مولود همان بیقانونی است که در کشور ما با آن رو به رو هستیم. باید بپذیریم و با خود رودربایستی نداشته باشیم که اکنون تبدیل به سارقی شدیم که بدون هیچ واهمهای سرقت فرهنگی میکند. جای خوشوقتی است که وزیر محترم ارشاد در جملات کوتاه خود این پدیده شوم را آشکارا طرح کرده و جای امیدواری است که ایشان در مدتی که زمام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده دارد سریعتر به این وضعیت با حضور اصحاب فرهنگ و حقوقدانان رسیدگی کند و به جمعبندی برسد. اگرچه با کار عجیبی رو به رو نیستیم و طرد این رفتار غیر اخلاقی میتواند زمینههای بیشتر خلاقیت فرهنگی را در کشور فراهم سازد.