اتفاقات جدیدی در هنر افتاده است/ تغییر هویت اشیا در دستان هنرمند
سعید فلاح فر نقاش درباره جدیدترین نمایشگاه نقاشی خود که این روزها در گالری ایده پارسی برپاست بیان کرد در این نمایشگاه متناسب با سهم مخاطب در اثر، نتیجه و پاسخ را به عهده تماشاگر می گذارد.
سعید فلاحفر درباره نمایشگاه نقاشیهایش که بدون عنوان است به خبرنگار مهر گفت: اگر به فرهنگ واژه ها مراجعه کنیم مطابق تعاریف موجود آثار این نمایشگاه دقیقاً نقاشی نیستند، اما در حوزه هنرهای بصری و تجسمی اسمی نزدیک تر از نقاشی برای آن نداریم. در واقع می خواهم بگویم وقتی پای معنا در میان باشد، اصالت و چارچوب های رسمی مدیوم دیگر گزینه مطلق نیستند به همین دلیل در معرفی نمایشگاه و پوستر هم این عناوین خیلی به چشم نمی آید.
وی با اشاره به استیتمنت نمایشگاه که با تلخی درباره چیستی و چگونگی هنر مدرن و معاصر سخن گفته است، بیان کرد: در چند دهه گذشته اتفاقات تازه ای در هنر افتاده مثلا قواعد چارچوب های زیادی شکسته شده اند و همچنین عوامل اجتماعی و جامعه شناختی ضرایب بزرگتری در این بحث پیدا کرده اند و می بینیم اغلب هنرها از الزام پایبندی در استفاده از مواد مرسوم فاصله بیشتری گرفته اند مثلاً در موسیقی صدای پای رقصنده اسپانیولی هم به موسیقی اضافه شده و ادوات معمول زندگی گاهی کنار سازهای مرسوم صدای موسیقیایی تولید میکنند.
این نقاش ادامه داد: دیگر فیلم در سینما فقط به واسطه بازیگر و دوربین فیلمبرداری تولید نمی شود و اقسام انیمیشن ها جای خودشان را در این عرصه باز کرده اند. در حوزه هنرهای تجسمی هم این تغییر وجود دارد به طور مثال رنگ و بوم نقاشی دیگر تنها واسطه تولید نقاشی نیستند بلکه از کاهگل تا ماسه و نخ و آینه و… در تولید آثار هنری استفاده می شود. مجسمه ها دیگر فقط سنگ و فلز و سفال نیستند و این روزها چراغ نئون و لیزر و پارچه و… هم وسایل پذیرفته شده حجم سازی هستند.
فلاح فر با اشاره به اینکه خاطرات شخصی هنرمند در آثار هنری معاصر به مراتب بیش از آنچه در گذشته می توان دید بر احساس و درک جمعی غلبه کرده است، عنوان کرد: بر خلاف هنرهای مستظرفه و صنایع دستی، امروزه برای بسیاری از هنرهای تجسمی تکنیک های اجرایی هم اعتبار قطعی و بلامنازع محسوب نمی شود و در حالی که «تعریف هنر» بیش از هر چیز دیگری در معرض تحول دایمی است، هر چیزی اعم از شی و فرم و ذهنیت و… ممکن است جایی در اثر هنری داشته باشند. اشیا به دست هنرمند تغییر ماهیت می دهند و در فضای ارایه، معنای تازه پیدا می کنند و چه بسا نام اثر هنری به خود می گیرند. شی دیگر همان شی نیست و با تلفیقی از ذهنیت و خاطرات شخصی هنرمند، معنا و جایگاه تازه پیدا می کند.
وی ادامه داد: این نمایشگاه مخاطب را به طرح این پرسش ها دعوت می کند که البته متناسب با سهم مخاطب در اثر، نتیجه و پاسخ را به عهده خودش می گذارد آنهم خارج از آن که کسی بخواهد یک تنه در رد و یا تایید آن اصرار مستقیم کند. اما اگر بخواهم کمی بی پرواتر و صریح تر بگویم شاید نمایشگاه خالی از طعنه و کنایاتی در ماهیت هنر مدرن و معاصر و حتی اقتصاد هنر و… هم نیست.
این عکاس همچنین درباره موضوع اقتباسی بودن آثار نیز توضیح داد: کلیت آثار به تغییرات و تطورات مفهموم سیال هنر و اثر هنری توجه دارد اما بعضی از این آثار هم مصداق کاملاً مشخصی دارند و حتی برای کسانی که آشنایی اندکی با تاریخ هنر و آثار تاریخی مشهور دارند، اشاره مستقیم به مرجع می کنند. به عنوان نمونه بوم شکاف خورده «فونتانا» اثری شناخته شده است و نظری هست که این شکاف را (علاوه بر تلاش برای اتصال پشت و رو به رو) در قیاس فضای خالی پشت بوم و نقاشی روی بوم تحلیل می کند. در تابلویی که در این نمایشگاه هست، لخته ای از داخل این شکاف بیرون زده که علاه بر اشاره به این تحلیل، کمی هم در حقیقت قطعی خلاء پشت بوم، سوال ساز می شود یا مثلاً اشاره ای که به «مارک روتکو» شده است. با این اشارات به این مهم توجه داشتم که تفاوتی اساسی بین سرقت هنری با اقتباس و گرته برداری و… قایل هستم که شرط آن صداقت در اثر است؛ صداقت چه به جهت شهرت اثر مبدا و چه به واسطه توضیح هنرمند. عناوین آثار هم با تاکید بر این رویکرد و به عنوان کلیدواژه های ورود به این مباحث انتخاب شده اند.
فلاح فر که در آثارش همه چیز را سیاه و خاکستری دیده است در این باره نیز گفت: «رنگ» هم یکی از کیفیات مهم اثر هنری است و فرار از وسوسه رنگ ها در همنشینی با سیاه هم ساده نیست. رنگ یکی از همان کیفیاتی است مثل بوم و قلم و سه پایه و پرداز و موضوع و… که زمانی تصور می شد اصل ثابت و ماهوی نقاشی است اما دیدیم که حتی اصلی به ظاهر شکست ناپذیر یعنی «موضوع» هم با ورود هنر آبستره و انتزاعی به راحتی از نقاشی حذف شد. این هم در ادامه نمایش همان سیالیت مفاهیم و تعاریف نقاشی است که ممکن است از طرف عده ای کنار گذاشته شود.
وی در پایان بیان کرد: شاید این انتخاب را بتوان نوعی اغراق در فقدان ثبات اصول پذیرفته شده نقاشی و فرار عامدانه از مفاهیم دم دستی نقاشی دکوراتیو تفسیر کرد. این را هم بگویم نباید سیاه را بی هیچ انعطافی، تنها مساوی معانی و مفاهیم منفی و تهی و یا تاریکی و… دانست. سیاهی؛ پنهانی و رمزآلودی هم هست. از طرفی این روزها فضاهای مجازی بسیاری از رابطه ها و ضابطه های مواجهه مخاطب با آثار هنری را مخدوش و مغشوش کرده اند. چطور می شود یک تابلو یا مجسمه بزرگ را ـ به جای فضای اصلی ارایه ـ در صفحه کوچک گوشی موبایل و تبلت در جای و زمانی غیر از فضای اصلی اثر تماشا کرد و درست دید؟ هر اثری باید در شرایط خاص ارایه خودش دیده و قضاوت شود. نمی خواستم این نوع فضاهای مجازی به این حق بدیهی ورود کنند. از این نظر هم با این انتخاب، تجربه دیدن این آثار جز از نزدیک میسر نیست و این می تواند نوعی بازگشت به اصل باشد.
نمایشگاه نقاشی های سعید فلاح فر هنرمند و پژوهشگر از ۲۸ مهر ماه در گالری ایده پارسی برگزار شده و تا ۳ آبان ماه ادامه دارد.