اصولی که باعث حفظ و بقای استارتاپ در بازار میشوند
رهبران کسبوکار با تلاشهای غیر متمرکز و پراکنده و روی آوردن به راهکارهای غیر هدفمند، نمیتوانند شرکت خود را در بازار رقابتی حفظ کنند.
همهی ما از آمار کمابیش مأیوسکنندهی نرخ موفقیت استارتاپها باخبریم: از هر ۱۰ استارتاپ، ۸ مورد در سال اول تأسیس و ۹۶ درصد آنها طی ۱۰ سال شکست میخورند. اگر میتوان گفت که استارتاپها برای پیشرفت خود با چالشهای زیادی مواجهاند، امر برای کارآفرینانی که باید کسبوکار خود را در بازار جهانی حفظ کنند، دشوارتر است.
پس چگونه میتوان یک کسبوکار را با موفقیت هدایت کرد؟ پاسخ ساده است: سعی نکنید تمام استراتژیها و راهکارهای مختلف را همزمان اجرا کنید. در عوض با متمرکز شدن بر سه هستهی اصلی، کسبوکاری پایدار و موفق داشته باشید:
تمرکز بر نتایج
شکی نیست همان دلیلی که باعث شکست برخی از رهبران میشود، برخی دیگر را به موفقیت میرساند: نتایج. مشکل از کجا است؟ اغلب رهبران در تعریف مفاهیم دستاوردهای کلیدی مورد نظر خود که برای رسیدن به آنها تلاش میکنند، موفق عمل نمیکنند. تحقیقات و مطالعات سبکهای رهبری در محل کار، این موضوع را تأیید میکنند. ۸۶ درصد از کارمندان و کارکنان در سطوح مختلف اذعان کردهاند که نتایج و دستاوردهای کلیدی در سازمانشان بهطور واضح تعریف نشده است. درعینحال ۸۴ درصد از پاسخدهندگان میگویند اولویتها در شرکتشان مدام در حال تغییر هستند و باعث میشوند آنها در مورد نتایج و دستاوردهای نهایی دچار سردرگمی شوند.
این آمار نشان میدهد که اغلب رهبران نمیتوانند مقصد و هدف را برای کارکنانشان تعریف کنند. مثل این است که یک بازیکن راگبی در زمین بازی بدود بیآنکه موفق شود به خط پایان برسد و امتیازی کسب کند؛ یا حتی آگاه نباشد که در جهت درست میدود یا نه!
نتایجی که برای رسیدن به آنها تلاش میکنید چیست؟ جریان نقدینگی، کسب درآمد یا حفظ مشتریان فعلی؟ هر هدفی که دارید، مطمئن شوید که همهی افراد سازمانتان در همان راستا باهم همسو و هماهنگ هستند.
تمرکز بر فرهنگ
فکر میکنید یکی دیگر از چیزهایی که بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را برای یک کسبوکار در حال رشد تضمین میکند، چیست؟ سرمایهگذاران؟ تبلیغات در رسانهها و کمپینهای بازاریابی؟ استراتژیهای فروش؟ خیر. پاسخ هیچکدام از این موارد نیست.
یکی از مهمترین نکات ظریف و ضروری برای بازگشت و سود سرمایهی استارتاپ، این است که بهخوبی روی کارمندانش سرمایهگذاری کند. کارمندان، بزرگترین داراییهای شما هستند و به زمان و توجه نیاز دارند. اگر میخواهید بیشترین تأثیر را بر نیروهای انسانی خود داشته باشید، بر فرهنگ تمرکز کنید.
فرهنگ چیزی نیست که روی یک پوستر نوشته و روی دیوار نصب شود. همانطور چیزی نیست که بخواهید روی پیراهن کار کارمندانتان چاپ کنید. فرهنگ همان خطمشی فکری و رفتاری شما و کارمندانتان در سازمان است و توسط رهبرانی مسئول و وظیفهشناس شکل میگیرد که در مورد افرادی که استخدام میکنند، آموزش میدهند و باعث ارتقاء و ترفیع آنها میشوند، هدف و بینشی صحیح دارند.
ادوارد دمینگ، پروفسور و دانشمند بزرگ آمریکایی میگوید:
من اغلب میشنوم که رهبران میگویند ما برای توسعه دادن اصول وقت نداریم. اما بعد آنها را میبینیم که مجبورند بارها و بارها زمان بیشتری برای حل مشکلات ناشی از فقدان اصول صرف کنند.
پس حرکت کنید: با سرمایهگذاری روی پیشرفت و توسعهی کارمندانتان، آنها را به افرادی فوقالعاده تبدیل کنید. از آنها بخواهید که خدماتشان را در سطح جهانی به مشتریان ارائه کنند و البته پیش از آن، آنها را در همان سطح بالا و باکیفیت آموزش دهید.
هنگامیکه بر کارمندانتان بهعنوان ارزشمندترین داراییها متمرکز میشوید، حصول نتایج موردنظرتان را شاهد خواهید بود.
تمرکز بر بازخورد
اخیراً مدیرعامل یک سازمان تولیدی جهانی گفته است که پس از ۵ سال هدایت گروهش، از عضویت در تیم رهبری کاملاً ناامید شده بود. او حس میکرد باوجود اینکه تمام تلاشش را میکند، نتایج ضعیفی به دست میآورد و با درآمدی نزولی مواجه است.
گرچه اوایل به دریافت هیچ بازخوردی متمایل نبود؛ اما سرانجام تصمیم گرفت این راه را امتحان کند.
هنگامیکه دریافت بازخورد از اعضای تیم شروع شد، متوجه شد بزرگترین مشکل از کجا است: خود او. او در جلسات کاری به افرادش دستور میداد و آنها را کنترل میکرد، بهندرت با کارمندانش مشارکت و همکاری داشت و تقریباً همهی اعضای گروه حس میکردند بدون حضور او، نمیتوانند تصمیمی اتخاذ کنند.
من فکر میکردم با سختکوشی تمام وظایفم را اجرا میکنم و اشتباهاتم را نمیدیدم. اعضای تیم مشکلات را میدیدند و درک میکردند؛ اما تا زمانی که خودم در پی کشف علت برنیامدم و سؤال نکردم، از موضوع بیخبر بودم.
طبیعتاً او با این چالش مواجه بود که دست به تغییراتی اساسی بزند و تجربهای متفاوت برای تیمش خلق کند. ولی نتایج این عمل خیلی زود مشاهده شد: او احساس میکرد حالا او را بهعنوان یک رهبر میپذیرند، سطح عملکرد تیمش واقعاً بالا رفته بود و پس از دو سال، توانست یک دورهی سهماهه سودآوری داشته باشد.
شما باید هرروز از مشتریان، کارمندان، گروههای همکار و مربیانتان بازخورد بگیرید. اگر حتی یک روز را بدون دریافت بازخورد بگذرانید، ممکن است فرصتی طلایی را از دست بدهید.
اگر میخواهید استارتاپ شما به موفقیت برسد، با تلاش برای امتحان کردن تمام راهکارهای موجود، تیم خود را آشفته و سرگردان نکنید. در عوض با تمرکز بر نتایج، فرهنگ و بازخورد، شما و شرکتتان میتوانید با بازار جهانی همسو شوید و رشد کنید و البته تغییرات زیادی پیش رو داشته باشید.