احساس تنهایی درزنان متاهل
تریتا نیوز : دکتر پروانه صفایی مقدم – روانشناس بالینی ،تنهایی ازجمله پدیده هایی است که دردنیای جدید به یکی ازموضوعات مهم زندگی افراد بدل شده است واین حس هم می تواند درزنان وهم درمردان باشد.
تنهایی ،احساس بسیارعمیق جدایی است که درمواردی به قدری عمیق است که فردتنها، شدیدا احساس ناراحتی وپوچی میکند.این حالت ممکن است به رفتاره
ای انحرافی بیانجامد که درعمل بااسیب های اجتماعی همراه است.حالت ناخوشایند تنهایی این احساس را درفردایجادمی کندکه خواستار حضورشخص دیگری درکنار خودباشید.
زمانی که مادریک رابطه قرارمی گیریم درصورتی که حمایتی کمترازانتظارخود ازرابطه دریافت کنیم ،احساس تنهایی برماغلبه می کند.
ازنظر کمبودمناسبات اجتماعی،دونوع احساس تنهایی رامی توان تعریف کرد:
۱ -تنهایی عاطفی: شایع ترین گونه تنهایی درمیان زنان متاهل ،تنهایی عاطفی است،زنان به دلیل داشتن روحیه حساس تر،وابسته تر وشکننده تر درصورت فراهم بودن بسترمناسب برای بروز تنهایی ،بیشتربه این حس دچارمی شوند.تنهایی عاطفی ،حس ناخوشایندی است که درنتیجه ی عدم رضایت فرد ازکیفیت رابطه خود بادیگری به وجود می آید.
احساس تنهایی ناشی ازانزوایی عاطفی درمیان زنان متاهل به دلیل ازدست دادن رابطه نزدیک عاطفی بادیگری که می تواند همسر،دوست یاحتی فرزند باشد،رخ میدهد.مشخصه تنهایی عاطفی ،اضطراب ،ترس ،تهی بودن وطرد شدگی است،این حالت تنهاباجایگزین کردن یک رابطه بادل بستگی عطفی جدید وباترمیم رابطه قبلی میتواند جبران شود.
۲- تنهایی اجتماعی :نوع دیگرتنهایی درزنان می تواند تنهایی اجتماعی باشد.همتانطورکه گفته شد،این نوع تنهایی ناشی ازفقدان شبکه روابط اجتماعی است. تنهایی اجتماعی می تواند درراستای تنهایی عاطفی ویابه تبع آن برای زنان ایجادشود.
زمانی که زنان ،دسترسی خودرابه شبکه ها وحمایت های اجتماعی ازدست میدهندبه نوعی بی هدفی ودرحاشیه قرارگرفتن،سوق داده می شوند وچاراحساس بی ارزشی وخستگی می گردند وددرنتیجه ،عزت واعتمادبه نفس در|آنها افت می کند،این امردرزنانغیرشاغل بیشتراست.
نکته :
نکته قابل توجه این است که زنان ممکن است دارای ارتباطات زیادی چه درسطح خانواده وچه درسطح دوستان ویاهمکاران باشند،اماانان زمانی احساس تنهایی راتجربه می کنند که دراین ارتباطات ازنظر عاطفی واحساسی ارضاء نشوند.
تنهایی درزنان متاهل
زنان تنهایی رابه معنای علاقه به گوشه نشینی،ابرازنکردن احساسات وناراحت بودن ازتغییر وعدم اعتمادبه نفس ونداشتن قدرت میدانند.وقتی سخن ازتنهایی به میان می آید،گاهی آنرا فقط تعمیم به زنان مجرد می دهند،چون معتقدند که زنان متاهل به دلیل داشتن کسی درکنارخود،این احساس راندارند. اما چنین تصوری اشتباه است ،زنان متاهل هم حس تنهایی راتجربه می کنند ولی شکل آن به گونه دیگراست.
عوامل تنهایی درزنان متاهل
خشونت ها یخانوادگی ومسائل اقتصادی واحساس تنهایی.زنان متاهل به دلیل فقدان صمیمیت فیزیکی ویازمانیکه مشکلات کاری باعث میشود،زمان کمتری راکنارهم سپری کنند،ممکن است احساس تنهایی کنند.همچنین میل برآورده نشده برای ارتباط احساسی هم باعث میشود،خیلی اززنان متاهل احساس تنهایی کنند.
تصورات نادرست :
اگراحساس تنهایی می کنید،ازدواج کردن چاره کارنیست،درواقع این تصورغلط که ازدواج می تواند تنهایی رادرمان کندباعث می شود که برخی ازخانم ها واردروابطی شوند که حتی باعث بدترشدن احساس تنهاییشان می شود.نکته جالب اینکه “شدیدترین وآزاردهنده ترین تنهایی،تنهایی است که با فرد دیگری آغاز می شود”وقتی ازدواج نتواند تنهایی فردراپرکند،خشم ،تلخی وپس زدن احساسی موفق می افتد که می تواندموجب بیشترشدن حس تنهایی شود
خطرات :
تنهایی می تواند ازنطر جسمی برقلب فردتاثیربگذارد،مغزافرادتنها مقداربسیار زیادی کورتیزول که هورمون استرس است ،تولیدمی کندکه برسیستم قلبی –عروقی اثرگذاشته ومی تواندخطر بیماری های قلبی راافزایش دهد.همچنین تنهایی میتواند موجب افسردگی ورفتارهای خود مثل اعتیاد ویاخیانت شود.
زنان متاهلی که احساس تنهایی می کنند بیشتر به خیانت کشیده می شوند یا به عبارتی می توان گفت:زنان معمولا زمانی دست به خیانت می زنند که ازدواج خواسته های آنها را برطرف نکرده و دچار مشکل باشند.
علل شکل گیری تنهایی عاطفی در زنان متاهل:
نتهایی عاطفی از مهمترین پیامدهای فاصله عاطفی بین زوجین است.برای زنان متاهل احساس تنهایی تجربه ناخوشایندی است که در پاسخ به کمبودهای کمی و کیفی در رابطه با همسرشان ظاهر می شود.زنان وقتی بین تصوراتی که از یک رابطه در ذهن خود ایجاد کرده و خواهان آن هستند,به آنچه که در زندگی مشترک در کنار همسر خود به دست می آورند شکاف و فاصله می بینند دچار احساس تنهایی می شوند.هرچه این فاصله بیشتر باشد حالتی آزار دهنده تر و دردناک تر را تجربه می کنند.
توجه:در حالت صمیمیت,فرد با شناخت و درک عمیق افکار و احساسات طرف مقابل به یک رابطه عاشقانه و عاطفی دسترسی پیدا می کند.زمانی که این صمیمیت به واسطه کمبود عاطفی از طرف مقابل دچار اختلال می شود فاصله شکل می گیرد و فرد خود را محدود می بیند و نیاز دارد خود را از قید آن برهاند.
نکته:خشونت (خانگی)علیه زنان عامل دیگری است که منجر به بروز احساس تنهایی در زنان به خصوص زنان متاهل می شود.خدشه دار شدن عزت نفس ,حس حقارت و ناکامی,اضطراب و افسردگی و درماندگی و در نهایت ایجاد یک تصویر منفی از خود در ذهن منجر به کاهش اعتماد به نفس زنان می شود.در این حالت خانه و خانواده دیگر محیط امن و صمیمی برای زنان نیست و آنها بطور مداوم نوعی احساس فشار و تهدید از طرف همسران خود دریافت می کنند.
در جامعه ما به خصوص به علت خصوصی بودن روابط زناشویی و ارزش های حاکم بر جامعه,در اکثر مواقع خشونت های خانگی پنهان باقی می مانند که خود باعث تشدید این رفتارها و در نتیجه افزایش تنهایی در زنان می شود.
توجه توجه:البته رابطه بین خشونت و تنهایی,یک رابطه دوطرفه است.از یک سو خشونت یک عامل در ایجاد تنهایی در زنان می شود و از سوی دیگر تنهایی در زنان باعث افزایش خشونت علیه آنان است.
خشونت خانگی
از جمله مشکلاتی است که همه زنان طبقات با قشرهای مختلف فرهنگی و اجتماعی تحت تاثیر آن هستند.خشونت علیه زنان پدیده ای نو و جدید نیست.مطالعاتی که در این زمینه در سطح جامعه صورت گرفته است نشان می دهد که خشونت خانگی به قشری خاص یا سطح معینی از اقتصاد با سرمایه اجتماعی و تحصیلات اختصاص ندارد,بلکه زنان و گروه ها و قشرهای مختلف را درگیر خود می کند.
خشونت خانگی تنها خشونت جسمی نیست,بلکه خشونت های کلامی,اقتصادی,جنسی و به خصوص خشونت های روانی را نیز دربر می گیرد. پرخاش کردن و فحش دادن از مصادیق خشونت های کلامی است که فراوان در خانواده ها دیده می شود.خشونت های اقتصادی به ویژه در خانواده هایی که زنان از استقلال مالی برخوردار نیستند رواج دارد.مردان با کنترل پول و هزینه ها همسران خود را تحت فشار می گذارند.توجه نکردن به نیازهای طرف مقابل,تحمیل تمایلات جنسی نامعقول از مصادیق خشونت جنسی است که زن با این توجیه که باید وظیفه زناشویی خود را انجام بدهد,باید آن را تحمل کند.خشونت روانی و عاطفی نیز از دیگر انواع خشونت علیه زنان است که شخص از طریق رفتار و گفتار خود و با سرزنش و تحقیر و ایجاد احساس گناه در زن,اعتماد به نفس او را از بین می برند.
چرا زنان خشونت خانگی را نادیده می گیرند؟
زنان خشونت علیه خود را به دلایل مختلفی پنهان می کنند یا آن را عادی جلوه می دهند.خشونت علیه زنان با موقعیت های جنسیتی آنها درهم آمیخته است و زنان با این تصور که خشونت واقعی در خیابان اتفاق می افتد,خشونت های خانگی را نادیده می گیرند.آنها این مسئله را امری خصوصی می پندارند بنابراین برای مقابله با آن به دنبال راه حل های شخصی هستند یا از طریق مدارا منتظر حل خودبه خودی مشکل می مانند.
زنان معمولا در روابط خشونت آمیز در خانواده باقی می مانند زیرا تصور می کنند که راهی جز آن را ندارند.آنها به دلایل مختلفی چون ترس از دست دادن فرزندان,برچسب های اجتماعی,محرومیت های منزلتی,فقدان حمایت های مالی از سوی خانواده,فقدان حمایت های اجتماعی و قانونی و فشار هنجارهای اجتماعی که طلاق را تایید نمی کنند,ترجیح می دهند در روابط خشونت آمیز باقی بمانند.
یک نکته:
درجامعه ما حاکم،همواره زنان رابه گونه ای پرورانده است که برزای حفظ پابرو،خشونت اعمال شده برخوردرانادیده گرفته،باآن مدارامیکنند.ترس ازدست دادن موقعیت وجایگاه سنتی زن صبورونجیب،ترس ازدست دادن روابط خانوادگی یا گرفتارشدن درشرایط اقتصادی،زنان راواداربه پذیرش خشونت میکند.آنهایی که خشونت راتجربه کرده ومیکنندچنان بارسنگینی رابه دلیل این تجربه آسیب زا برقلب،ذهنن وروان خود تحمل میکنندکه تبدیل به موجوداتی منزوی وتنها،افسرده ومضطرب میشوند.زنانی که اعتمادبه نفس خودراروزبه روز بیشترازدست میدهند.
یک نکته مهم
تنهایی درزنان خانه دار ،هرچند که یک پدیده فردی است اما درعین حال مساله ای اجتماعی است وبرکل اعضاء اثردارد،به این معنی که میتواند تعامل مادر وفرزند را دچارچالش کرده وباعث به وجودآمدن بحران درروابط زن وشوهر شود
ازعواملی که موجب بوجودآمدن تنهایی وانزوا درمیان زنان خانه دارهست،میتوان به ماهیت کارهای خانه اشاره کردکه یکنواخت وتکراری ووقت گیر هست ودیگران گاهی برای آن ارزش قائل نیستند وآن راوظیفه زن قلمداد میکنند،همچنین درتصمیم گیری ها زنان شرکت داده نشده مورد توجه قرارنمیگیرند،امامهمترین عامل برای زنان خانه دار،عدم توانایی مالی آنهاست،عدم استقبال ووابسته بودن به مرد به لحاظ اقتصادی،حسی منفی درزنان ایجادمیکندوموجب پایین آمدن اعتمادبه نفس درزنان میشود.
نداشتن ارداه ،قدرت تصمیم گیری ،خستگی مداوم ونداشتن رابطه اجتماعی،خودباوری رادربین زنان ازبین میبرد،باافزایش احساس بی ارزشی،رضایت وشادابی درزنان کاهش می یابدوماشاهدزنانی غمگین،نگران وتنها ومضطرب خواهیم بود.