اگر هنر و تجربه خصوصی شود، بیچاره می شود
گروه سینمایی «هنر و تجربه» از ابتدای شروع به کار خود با هدف توجه و حمایت از فیلم هایی در اصطلاح هنری بود که مخاطب عام ندارد. بدین ترتیب سانس هایی در چندین سینما به آن اختصاص داده شد که گاهی هم سینمادار تصمیم می گرفت که در آن سانس فیلم دیگری نمایش دهد.
اینکه به فیلم ها و آثار سینمایی از زاویه هنری توجه شود، کار قابل تحسینی است اما اینکه گروه سینمای هنر و تجربه در این راه تا چه حد توانسته موفق باشد جای سوال دارد. سینمایی که از ابتدا هم با چشم داشت مالی به آثار سینمایی و هنری نگاه نکرده و حمایت های دولتی را به همراه داشته، تبدیل به راهی برای نمایش برخی از آثار بی کیفیت که از اکران های حرفه ای رانده شده اند شده است. در این بین حتی فیلم های مستند و کوتاهی که به گفته سازندگان آن ها، سینما مدیوم مناسبی برای اکران آنها نیست، در این گروه صاحب سانس شده اند. هر چند معمولا در این سینماها جای خود را به فیلم های بدنه سینما می دهند.
با تمام این اوصاف گروه هنر و تجربه که از سال گذشته به عنوان یک موسسه غیرانتفاعی، از حالت دولتی به شکل موسسه خصوصی درآمده انتظار می رود که در سیاستگذاری های خود تغییر مطلوب در جهت گسترش اکران ها و سینماهای این گروه و همچنین محتوای فیلم هایی که در این گروه به نمایش در می آیند، بگنجاند.
در بخش دوم این گزارش با برخی از مدیران و فیلمسازانی که آثار آنها در این گروه به نمایش درآمده، گفت و گو کردیم که از نظرتان می گذرد.
ابوالفضل جلیلی:
هنر و تجربه جوانان را گرد هم آورده و هدفمندشان کرده است
ابوالفضل جلیلی، نویسنده و کارگردان در خصوص ارزیابی عملکرد گروه هنر و تجربه به بانی فیلم گفت: به نظرم با هر حرکت آگاهی دهنده و متفاوتی که در این مملکت اتفاق می افتد، عده ای شروع به مخالفت می کنند و با سازمان و ارگان و حرکتی که می خواهد آگاهی بدهد و سطح دانش و بینش مردم را بالا ببرد، مخالفت می کنند. از جمله گروه هنر و تجربه. من خود هیچ وقت فیلم هایم در ایران چه در سینمای حرفه ای و چه سینمای هنر و تجربه اکران نشده و نخواهد شد، اما به نظرم این کار هنر و تجربه کار بسیار خوبی است و فکر می کنم باعث و بانی آن هم دکتر ایوبی بود. هر اتفاقی که در سینما می افتد، به این معنا نیست که باید به سینمای تجاری کمک کند، چون تمام عوامل سینمای تجاری از جمله کارگردان و تهیه کننده صرفا به دنبال پول هستند، برای به دست آوردن آن هر کاری انجام می دهند و ذره ای برای آگاهی مردم در سینمای حرفه ای تجاری کار نمی شود. این هنر و تجربه مانند تمام جاهای دنیا آگاهی دهنده است و نوعی حرکت برای جوانان محسوب می شود. فکر می کنم هنر و تجربه حرکت خوبی بود و هست و ان شاء الله خواهد بود اما عده ای مانند خبرگزاری که وابسته به دولت پیشین بود، برنامه داشتند که مدام سینمای هنری را بکوبند.
جلیلی ادامه داد: فکر می کنم هنر و تجربه جوانان را گرد هم آورده و هدفمندشان کرده است؛ یعنی به جای اینکه فیلم را به خارج از کشور بدهند، به هنر و تجربه می دهند این نوع سینما اجباری نیست و هر کس دوست داشته باشد، می رود و اگرنداشته باشد، نمی رود.
جلیلی در پاسخ به این پرسش که آیا جایگاه اکران در سینمای هنر و تجربه صحیح است یا نه، عنوان کرد: بله. به نظرم برای اینکه این اتفاق نیفتد که نگویند به عنوان مثال چرا صرفا فیلم های کوتاه را اکران می کند، میتوانند با هر فیلم سینمایی که اکران می کنند، یک فیلم مستند کوتاه نیز اکران کنند. این فیلمساز در خصوص اینکه آیا بودجه دولتی بخش هنر و تجربه بازی به دوش دولت بوده است یا نه گفت: دولت موضوعی به نام خصوصی سازی را در مملکت ما درست کرده است اما خصوصی سازی در هر زمینه ای درست نیست و اگر بخواهند در کار فرهنگی خصوصی سازی انجام دهند، فاتحه فرهنگ خوانده می شود. چه اشکالی دارد؟ دولت باید هزینه کند. فرض کنید دانشگاه را خصوصی کردند و این حجم از دانشگاه و دانشجو اگر خصوصی سازی شود، چه اشکالی دارد؟ وظیفه دولت است که سرمایه گذاری کند و در حقیقت هنر و تجربه پناهگاهی برای افرادی شده است که می خواهند متفاوت فکر کنند. همه دولت ها برای فیلمسازها هزینه می کنند؛ به عنوان مثال دولت فرانسه برای فیلمسازان فرانسوی هم هزینه می کند اما اگر برای خودمان هزینه نکنیم، چه باید انجام دهیم؟
جلیلی یادآوری کرد: اگر هنر و تجربه خصوصی شود، بیچاره می شود؛ چون فرهنگ ما خصوصی سازی نیست و تنها اسم آن خصوصی سازی است و عده ای نورچشمی و آقازاده می آیند کاری را به عنوان پیمانکاری می گیرند و همان پولی که دولت خرج می کنند را می گیرند و بخشی را خودشان بر می دارند و باقی را خرج می کنند. معتقدم بهتر است هنر و تجربه خصوصی سازی نشود و دولت به آن کمک کند و اگر برداشت مادی نکرد، اشکالی ندارد، چون در آینده برداشت معنوی خواهد کرد.
جلیلی در پاسخ به اینکه چه راهکاری برای جلوگیری از اکران فیلم های بی کیفیت پیشنهاد می دهید، به بانی فیلم گفت: به نظرم خوب است بعد از این مدت، به مردم اعتماد کنیم و مردم خودشان شعور دارند و اگر فیلم ها خوب باشد، استقبال می کنند و اگر خوب نباشد، نمی رود. معتقد به این نیستم که بعضی فیلم ها را باید اکران کنیم و برخی را نه.
محمدرضا عباسیان:
اعداد جدول فروش هنر و تجربه واقعاً فاجعه است
محمدرضا عباسیان مدیرسابق موسسه رسانه های تصویری ارزیابی عملکرد گروه سینمای هنر و تجربه به بانی فیلم گفت: وقتی اعداد درآمد فیلمها در گروه هنر و تجربه را خواندم به نظرم شوخی بود، به نظرم اگر آن بودجه ای که سازمان سینمایی به مجموعه فعالیت های گروه هنر و تجربه اختصاص داده را بین فیلم های این گروه تقسیم می کرد درآمد بیشتری برای صاحبان فیلم در پی داشت. وی افزود: تا جایی که در بخش بین الملل تخصص درام می دانم که دوستان در گروه هنر و تجربه سازمان مستقل همه فن حریف در حوزه بین الملل راه اندازی کرده اند و در همه بازارهای بین الملل هم شرکت می کنند که من نمی دانم گروه هنر و تجربه چه کار بین المللی قرا است، انجام دهد. حجم حواشی برای جدول اکران و کار رسانه ای و پولی که بابت آن پرداخت می شود یک طرف، بخش بین المللی این گروه هم یک طرف. مثلاً در کاتالوگی که در جشنواره فجر امسال ارائه دادند نام فیلم «فروشنده» آقای اصغر فرهادی را هم آورده بودند، در حالی که این فیلم مربوط به یک کمپانی فرانسوی به نام ممنتو بوده و توزیع بین المللی آن هم در اختیار آن است، همچنین این فیلم اصلاً در چارچوب گروه هنر و تجربه نمی گنجد. این موارد قابل توجیه نیست. در بحث اکران هم در رسانه ها می بینم و می شنوم که اکثراً می گویند در بحث اکران موفق نبوده است.
این مدیر سینمایی با بیان اینکه پرفروش ترین فیلم هنر و تجربه فیلم «ماهی و گربه» آقای شهرام مکری بوده است، عنوان کرد: بین الملل بودن هیچ کدام از فیلم های هنر و تجربه ارتباطی به دست اندرکاران این گروه سینمایی ندارد. اینکه واحد بین الملل گروه هنر و تجربه دقیقاً چه کار می کند را نمی دانم، ولی حتماً برای آن هزینه زیادی از سازمان سینمایی می شود.
عباسیان در خصوص اکران فیلم های کوتاه و مستند در گروه هنر و تجربه تأکید کرد: اعدادی که در جدول فروش آنها دیدم واقعاً فاجعه است. به طوری که اگر بخواهیم مقایسه کنیم عملکرد جشنواره فیلم عمار که فیلم های مستند در مساجد سراسر کشور اکران می کنند بسیار موفق تر و پرمخاطب تر بوده است. من به عنوان یک مستندساز حرفه ای با سابقه ۲۰ ساله به شما می گویم؛ مستند برای اکران تولید نمی شود، حتی در غرب و اروپا هم به ندرت مستندی نمایش داده می شود که آن هم مستندهای مایکل مور یا مستندهای خاصی است. مستند مربوط به مدیوم تلویزیون است. در سینما تک های خارج هم به ندرت مستند نمایش داده می شود حتی در نمایش خانگی هم استقبال چندانی از آن نمی شود. در اکران هم اصلاً استقبال نمی شود. وی خاطرنشان کرد: این بسیار خوب است که ما ساز و کاری طراحی کنیم تا از فیلمهایی که در اکران مورد توجه قرار نمی گیرد حمایت شده و نمایش داده شوند، اما به نظر می رسد دوستان هنر و تجربه مصداق ضرب المثل «آفتابه لگن هفت دست، ولی شام و ناهار هیچی» هستند. فیدبک و نتیجه کارشان زیاد با حجم سرمایه گذاری و امکاناتی که در اختیار دارند همخوانی ندارد. شاید با یک دفتر در بنیاد سینمایی فارابی یا مرکز گسترش با دو نفر کارمند می توانستند از عهده این کارها برآیند و این حجم از نیرو احتیاج نبود.
عباسیان اضافه کرد: وقتی فیلمی تولید می شود باید از آن حمایت شود و در سینما اکران شود تا کسانی که این فیلم را دوست دارند تماشا کنند، ولی تشکیل موسسه ای با بودجه ای که هیچ وقت هم اعلام نکردند و خروجی اینچنینی ناامید کننده است. در مورد خصوصی شدن آن هم باید بگویم همه شرکتها و موسسات فیلمسازی هم با نظارت ارشاد فعالیت می کنند، ولی هنر و تجربه یک نهاد دولتی است که با پول دولت درست شده، کردیت دولتی دارد و نمی تواند خصوصی و شخصی باشد.
مهدی فرد قادری:
خصوصیسازی در بازدهی مالی اتفاق میافت
مهدی فرد قادری، در خصوص ارزیابی عملکرد گروه هنر و تجربه به بانی فیلم گفت: فکر می کنم که شکل گیری گروه هنر و تجربه در ابتدا ایده بسیار خوبی بود. سینمای ما به این نیاز داشت که فیلم های تجربه گرا و نوگرا در آن اکران شود و مخاطبان خود را داشته باشند. اما از یک جا به بعد دقیقا از جایی که گروه هنر و تجربه تصمیم گرفت که فیلم های گروه های دیگر را اکران کند که این تصمیم کاملا اشتباه بود. بدین ترتیب کمی از مسیر اصلی خود فاصله گرفت و مخاطبانی که به این امید به سینما می آمدند که فیلم های تجربه گرا ببینند با این مسئله روبرو می شدند که تعدادی از سانس های هنر و تجربه به فیلم هایی اختصاص یافته که مردم می توانند آن ها را در گروه های دیگر ببینند.
وی افزود: به نظرم مخاطبی که گروه هنر و تجربه در ابتدا جذب کرد مخاطب خاموش سینمای ایران بودند که بسیاری از آنها برای تماشای فیلم های دیگر به سینما نمی رفتند. آنها به سینمای هنر و تجربه می روند که فیلم های تجربی و یا موفقی که در فستیوال های بزرگ موفق می شوند را ببینند. ولی جایی که فیلم های سایر گروه ها در آن پخش شد مسیر اشتباهی را طی کرد.
وی در خصوص نمایش فیلم های کوتاه و مستند در این گروه سینمایی گفت: اگر من از خودم بخواهم برای شما مثال بزنم، تاکنون هفت فیلم کوتاه ساخته ام که هر کدام از آنها بیش از ۵۰ جایزه بین المللی دریافت کرده اند، ولی با این حال هیچ کدام از فیلم های کوتاه من در این سه سالی که گروه هنر و تجربه شکل گرفته در آن اکران نشده است. به نظرم ما یک گروه پنج یا هفت نفره داریم که برای همه فیلم ها اعم از کوتاه و بلند تصمیم می گیرند. این است از اکران فیلم های کوتاه استقبال چندانی صورت نگرفته است. این به دلیل این است که در انتخاب و نحوه پخش این فیلم ها از بچه های باتجربه فیلم کوتاه و مستند کمک نگرفته اند و همان هایی که برای فیلم های بلند تصمیم می گیرند برای اکران فیلم کوتاه هم تصمیم گرفته اند. قطعا اگر برنامه ریزی درستی در تبلیغات و نحوه اکران انجام می شد موفق تر بود. ولی وقتی می بینیم در سالنی که تنها دو نفر برای دیدن فیلم آمده اند و حتی فیلمساز و عوامل آن برای تماشای فیلم نیامده اند نتیجه همان چینش غلط است.
کارگردان فیلم سینمایی «جاودانگی» درباره خصوصی شدن سینمای هنر و تجربه عنوان کرد: خصوصی سازی زمانی اتفاق می افتد که یک سیستم بازدهی مالی داشته باشد. هنر و تجربه از ابتدا قرار نبود بازدهی مالی داشته باشد و بنابراین بود که فیلم ها از سوی دولت حمایت شوند. فکر نمی کنم یک گروه خصوصی با این مدل چینش ها دوام زیادی داشته باشد. تا زمانی حیاتش ادامه خواهد داشت که از دولت کمک بگیرد و در صورتی که خصوصی شود، چون نمی تواند با فروش فیلم ها درآمدهای خود را پوشش دهد طبیعتا نمی تواند موفق شود. این هم طبیعی است که در همه جای دنیا دولت ها به فیلم هایی که مخاطب خاص دارند کمک کنند.