کانالهای اثرگذاری توسعهی صنعت بیمه بر رشد اقتصادی

تریتا نیوز :آزاده علی آبادی، کارشناس ارشد علوم اقتصادی،بیمه به عنوان یکی از ابزارهای مهم و اساسی در دنیای متمدن امروزی نقش به سزایی در کاهش ریسک و تأمین امنیت مالی و ذهنی بازی میکند. امروزه انواع مختلف بیمهها برای کاهش ریسکهای متعددی که افراد با آنها روبرو هستند شکل گرفته است.
کنفراس سازمان ملل متحد در مورد تجارت و توسعه در اولین جلسه خود در سال۱۹۶۴ به طور رسمی تائید کرد که یک بازار بیمه اتکایی و بیمه ملی سالم، یک مشخصه ضروری و اجتنابناپذیر از رشد اقتصادی است. به طور کلی شرکتهای بیمه به عنوان ارائه دهندگان انتقال ریسک و پرداخت خسارت میتوانند رشد اقتصادی را توسط بهبود عملکرد سیستمهای مالی تحت تأثیر قرار دهند.
همانطور که دیدگاههای طرف عرضه و طرف تقاضا که توسط Patrick در سال ۱۹۶۶ ارائه گردید، از نظر تئوری، رابطه بین بیمه زندگی و رشد اقتصادی ممکن است یک طرفه یا دو طرفه باشد. او فرض کرد که رشد اقتصادی میتواند یا از طریق رشد در سیستمهای مالی یا معادل آن از طریق رشد در اقتصاد، که توسعه فعالیتهای مالی را به ارمغان میآورد، افزایش یابد. بر اساس دیدگاه طرف عرضه، توسعه مالی موجب افزایش رشد اقتصادی با انتقال منابع از بخشهای سنتی به بخشهای مدرن و ترویج کارآفرینی در بخشهای مدرن باشد. در مقابل دیدگاه طرف تقاضا، عدم توسعه مالی مؤسسات به دلیل عدم تقاضا برای خدمات وسرویسهای مالی است، بنابراین هنگامی که نرخ رشد درآمد واقعی افزایش مییابد، تقاضاهای سرمایه گذاران و پس اندازکنندگان برای سرویسها( خدمات) مختلف و جدید مالی افزایش مییابد از این رو که منجر به ایجاد مؤسسات مالی مدرن، تأمین داراییها و بدهیهای مالی شان، و خدمات مالی مرتبط، میشود.
از دیدگاه عملکردی، شرکتهای بیمه میتوانند از طریق افزایش ثبات مالی، جانشینی و تکمیل کننده برنامههای تأمین اجتماعی دولتها، تجهیز پساندازها، کاهش خسارت و تخصیص کارآمد سرمایه بر روی رشد اقتصادی تأثیر داشته باشند. در ادامه به بررسی اجمالی هریک از شاخصهای مذکور می پردازیم.
افزایش ثبات مالی
بیمه با خسارت دادن به آنهایی که ضرر و زیان دیدهاند، به استحکام و ثبات مالی افراد، خانوارها و سازمانها کمک میکند. بدون بیمه افراد خانوارها از لحاظ مالی فقیر شده و مجبور میشوند برای کمک دست نیاز به سمت اقوام، دوستان یا دولت دراز کنند. به همین ترتیب شرکتهایی که با خسارتهای بزرگی مواجه شوند که آن را بیمه نکرده باشند، ممکن است با ورشکستگی و تعطیلی مواجه شوند. در چنین مواردی، نه تنها این شرکتها ارزش خود را از دست میهند بلکه کمکی که آنها میتوانستند به اقتصاد بکنند نیز از بین میرود.
از جمله ضررهای ناشی از ورشکستگی، میتوان به بیکاری کارگران و کارفرمایان، از دست رفتن فرصت خریداری مشتریان از آن شرکت و حذف درآمد مالیاتی دولت نام برد. بنابراین ثبات فراهم شده به وسیله شرکتهای بیمه (صنعت بیمه)، افراد و شرکتها را در خلق ثروت با این تضمین که سرمایه آنها در مقابل خطرات بیمهپذیر، بیمه شده است، حمایت میکند. با توضیحات بیان شده در ارتباط با این کارکرد و همچنین مدلهای نظری ارائه شده میتوان گفت این کارکرد بیشتر از راه بهرهوری کل عوامل تولید و نسبت سرمایهگذاری به پسانداز بر نرخ رشد اقتصادی مؤثر باشد.
جانشین و تکمیل کننده برنامههای تأمین اجتماعی دولت
بیمه، به ویژه بیمه عمر میتواند جایگزینی برای برنامههای تأمین اجتماعی دولت باشد. بنابراین با بیمههای عمر انفرادی فشار بر سیستمهای تأمین اجتماعی کاهش مییابد و همچنین این بیمهها به افراد اجازه میدهند تا برنامههای امنیتی خود را با ترجیحات خودشان تنظیم کنند. مطالعات نشان میدهند که هزینههای انفرادی بالاتر در بیمههای عمر با کاهش هزینههای دولت در زمینهی برنامههای بیمهی اجتماعی در ارتباط هستند. نکته دیگر اینکه با توجه به چالشهای مالی رو به رشدی که سیستم بیمه اجتماعی کشور با آن مواجهاست، این نقش جانشینی و تکمیل کنندگی صنعت بیمه بسیار با ارزش خواهد بود. با توجه به مطالب ارائه شده میتوان گفت این کارکرد نیز، بیشتر از راه افزایش نرخ پسانداز و بهرهوری عوامل تولید بر نرخ رشد اقتصادی مؤثرمیباشد.
تجهیز پساندازها
مطالعات انجام شده نشان میدهند که به¬ طور متوسط کشورهایی که پسانداز بیشتری دارند، سریعتر رشد مییابند و به عبارت دیگر پسانداز موتور رشد اقتصادی هر کشور میباشد. این در حالی است که صنعت بیمه میتواند نقش مهمی در تجهیز پسانداز و تخصیص آن در سرمایهگذاری ایفا نماید. صنعت بیمه به سه طریق، کارایی سیستم مالی را افزایش میدهد. اول این که بیمهگران هزینههای معاملهی مربوط به گردآوری پسانداز کنندگان و وامدهندگان را کاهش میدهند.
بدین صورت که هزاران نفر به طور نسبی حق بیمه میپردازند و سپس بیمهگران این پول را به عنوان وام در اختیار مؤسسهها و شرکتهای سرمایهگذار قرار میدهند. وقتی که بیمهگران این کار واسطهای را انجام میدهند به بیمهگذاران انفرادی کمک میکنند تا از کارهای پرهزینه و وقتگیر، وام دادن و سرمایهگذاری مستقیم اجتناب کنند. بیمهگران در مقایسه با افراد میتوانند اطلاعات لازم برای سرمایهگذاری سالم را با کارایی بیشتری به دست آورند، در نتیجه منافع حاصل از سرمایهگذاری در پروژههای با بازدهی بالا از راه کاهش در حق بیمه وصولی در صدور بیمهنامه در سالهای آینده به طور غیرمستقیم در اختیار بیمهگذاران قرار میگیرد.
دوم این که بیمهگران با دریافت حق بیمه از بیمهگذاران، قادرند وجوه نقد را به وامهای بلند مدت و دیگر سرمایهگذاریها اختصاص دهند. به عبارت دیگر، بیمهگران نقدینگی ایجاد میکنند و عدم نقدینگی را از راه پرداخت وام کاهش میدهند و در نهایت بیمهگران صرفههای اقتصادی ناشی از مقیاس را در سرمایهگذاریها ایجاد میکنند. زیرا پروژههای سرمایهگذاری بزرگ نیاز مالی بالایی دارند که بیمهگران قادرند با جمعآوری حق بیمه بیمهگذاران، نیازهای مالی چنین پروژههایی را تأمین کنند.
در نتیجه بیمهگران با گسترش پروژههای سرمایهگذاری و با تشویق کارایی اقتصادی به اقتصاد ملی کمک میکنند. بدین ترتیب این کارکرد صنعت بیمه دقیقاً در ارتباط با نرخ پسانداز و نسبت سرمایهگذاری به پسانداز که در مدلهای معروفی همچون مدل «پاگانو» بیان شده قرار دارد. همچنین به طور غیرمستقیم به افزایش بهرهوری کل عوامل تولید کمک میکند.
کاهش خسارت
شرکتهای بیمه برای کمک به بیمه شدگان جهت کاهش و جلوگیری از خسارت از انگیزههای اقتصادی بهره میگیرند. علاوه بر این، دانش دقیق هر شرکت بیمه در مورد حوادث و فعالیتهای زیانآور به آن امکان میدهد که در زمینهی کنترل و ارزیابی خسارت با سایر شرکتهای بیمه رقابت کند. وقتی که قیمتگذاری و دسترسی به بیمه به تجربهی خسارت و رفتار ریسکی وابسته باشد، بیمهگذاران ابزارهای اقتصادی کنترل خسارت را به دست میآورند.
بیمهگران از برنامهها و ابزارهای کنترل خسارت از قبیل جلوگیری از آتش سوزی، فعالیتهای بهداشتی و سلامت کار، جلوگیری از زیان صنعتی، کاهش در خسارت اتومبیل، سرقت و حادثه حمایت زیادی میکنند. این برنامه و ابزارها، خسارت وارده به مؤسسهها و افراد را کاهش داده و مدیریت ریسک را تکمیل میکند. به عبارت دیگر، جامعه نیز به طور کلی از کاهش چنین خسارتهایی سود میبرد.
خدماتی که شرکت بیمه برای پیشگیری و کنترل خسارت ارائه میدهد، کاهش میزان فراوانی و شدت خسارت را مورد هدف قرار میدهد. از آن جا که کاهش خسارتها باعث افزایش سود مورد انتظار و کاهش حق بیمهای مرتبط میشود، وجود فعالیتهای مربوط به کنترل و پیشگیری از خسارت، به یک نیاز اساسی برای شرکتهای بیمه تبدیل شده است. این عملکرد بیمه نیز میتواند از راه بهرهوری کل عوامل تولید بر نرخ رشد اقتصادی مؤثر باشد.
تخصیص کارآمد سرمایه
بیمهگران اطلاعات اساسی شرکتها و پروژهها را هم برای ارزیابی این که بیمه را به چه قیمتی بفروشند و هم به عنوان متقاضیان وام و سرمایهگذاران جمعآوری میکنند. پسانداز کنندگان و سرمایهگذاران انفرادی ممکن است وقت، منابع و توانایی به عهده گرفتن، جمعآوری و پردازش این اطلاعات را نداشته باشند. اما بیمهگران در این زمینه مزیت دارند و در تخصیص سرمایه مالی و کنترل ریسک بیمه بهتر عمل میکنند.
بیمهگران سالم¬ترین و کارآمدترین شرکتها، پروژهها و مدیران را انتخاب کرده و برای آنها بیمه و سرمایه مالی تهیه میکنند. بیمهگران گرایش دائمی به شرکتها، مدیران و پروژهها دارند و آنها را تدارک سرمایهی مالی میکنند که به بهترین نحو به نفع سهامداران کار کنند. با انجام این کار، بیمهگران (شرکتهای بیمه) جهت تدارک مالی، به طور محسوس شرکتهایی که از مدیریت خوب برخوردار هستند را انتخاب میکنند.
از این راه شرکتهای بیمه نه تنها باعث تخصیص کارآمدتر سرمایه میشوند بلکه کنترل ریسک را نیز سرعت میبخشند. همچنین این عملکرد بیمه میتواند از راه افزایش سرمایهگذاری به پسانداز روی نرخ رشد اقتصادی اثر بگذارد. همان طور که بیان گردید، تمام این تأثیرها بر رشد، تولید و اقتصاد در نهایت از دو کانال انباشت سرمایه (فیزیکی، انسانی) و نوآوری فنی انجام میپذیرند. .
منابع:
– احمدوند ، محمدرحیم (۱۳۸۱)، «نقش صنعت بیمه در اقتصاد ملی و بازار سرمایه (بررسی تجربه برخی کشورها و عملکرد ایران)»، فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، شماره ۲۲، وزارت امور اقتصادی و دارایی، معاونت امور اقتصادی.
– بيمه مرکزي ايران (١٣٧٢)؛ تحولات بيمههاي بازرگاني در ايران از آغاز تا ١٣٧٠؛ دفتر مطالعات و پژوهشهاي بيمهاي.
– کاردگر، ابراهیم(۱۳۷۶)؛ «تعیین عوامل مؤثر بر تقاضای بیمههای عمر در صنعت بیمه ایران»؛ پایان نامه کارشناسی ارشد؛ علوم اقتصادی؛دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی؛ دانشگاه شهید بهشتی.