چرا همیشه متاهلها از ازدواج ناراضیاند و مجردها را منعمیکنند؟
«بچهها قدر مجردی رو بدونید ازدواج نکنید پشیمون میشید بدبخت میشید بیچاره میشید!» در حالی که ازدواج دغدغه نزدیک به ۱۱ میلیون جوانان ایرانی محسوب می شود اما همین دغدغه بسیاری از زوج ها را از کرده خود پشیمان کرده است.
این بار حرف از تجرد و دلایل ازدواج نیست. این بار میخواهیم از موضوع دیگری حرف بزنیم. از موضوعی که شاید مخاطبانش دختران و پسران مجرد نباشند اما بارها و بارها زمانی که حرف از ازدواج به میان آمده جملاتی را از کسانی شنیدهاند که خود زندگی متاهلی را تجربه کردهاند.
این بار روی سخن ما به سوی ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر مجردی که ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار نفر آن را مردان و ۵ میلیون و ۶۷۰ هزار نفر آن را زنان تشکیل میدهند، نیست. این بار مخاطبان ما هزار و ۸۹۵ زوجی است که در هر شبانه روز در ایران پای سفره عقد مینشینند و به زندگی مشترک زیر یک سقف پاسخ مثبت میدهند. مردان و زنانی که برای رسیدن به این مرحله شیرین زندگی از هفتخوان سخت ازدواج گرچه تن خسته ولی به سلامتی گذشتهاند و توانستهاند رویای خود را به حقیقت بدل کنند.
نگاهی به ازدواج در سال ۹۵ از دید آمار و ارقام
آخرین آمارهای ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور در دی ماه سال جاری نشان میدهد که ۵۳ هزار و ۳۱۳ ازدواج در طول این ماه در کشور به ثبت رسیده است. براساس این آمار استان تهران با ثبت ۸ هزار و ۴۲۶ ازدواج رتبه اول ازدواجها و استان سمنان با ثبت ۴۱۶ ازدواج کمترین آمار را به خود اختصاص داده است. پس از تهران اما خراسان رضوی، خوزستان و فارس از جمله استانهایی بودهاند که بیشترین آمار ازدواج را به ثبت رساندهاند. اما از آنجایی که سال ۹۵ همچنان ادامه دارد آمار دقیق و جامعی از کل ازدواجها در کشور ارائه نشده است. با این حال میتوان از جمع کل ازدواجها از ابتدای سال تا دی ماه فهمید که ۵۸۸ هزار و ۹۸۶ ازدواج در طول ۱۰ ماه در ایران به ثبت رسیده است که مرداد ما با ثبت ۹۲هزار و ۷۰۴ ازدواج بیشترین آمار ثبت شده را به خود اختصاص داده است.
براساس آمار سازمان ثبت احوال در سال ۹۴ اما در کل کشور ۶۸۵ هزار و ۳۵۲ ازدواج به ثبت رسیده که از این تعداد ۵۶۲ هزار و ۶۷۱ ازدواج در شهرها و ۱۲۲هزار و ۶۸۱ ازدواج در روستاها به ثبت رسیده است. تهران همچنان در این سال با ثبت ۸۶ هزار و ۸۸۳ بالاترین آمار و استان سمنان با ثبت ۴هزار و ۷۰۵ ازدواج پایینترین آمار را به خود اختصاص دادهاند.
ناراضی یا پشیمان اما طلاق نه!
فکر نوشتن این گزارش از آنجا آغاز شد که خبرآنلاین با موجی از اظهارنظرهای کاربران در رابطه با علل و عوامل افزایش تجرد جوانان مواجه شد که حکایت از یک واقعیت تلخ داشت. واقعیتی که تنها مختص به فضای مجازی نبود. واقعیتی که شاید به چالش کشیدن آن بتواند پرده از ماجرای طلاق در ایران بردارد یا شاید به کاهش آن کمک کند. واقعیتی به نام «رضایت در عین نارضایتی».
ناراضایتی از ویژگیهای انسان است حتی اگر در اوج باشد. نارضایتی از زندگی مشترک موضوع مختص به زوجهای در آستانه طلاق و جدایی نیست، حتی مختص به مرد و زن. این روزها بسیاری از زوجهایی ایرانی که زندگی آرام یا نیمه آرامی دارند در عین حال که علاقهای به جدایی از همسر خود را ندارند اما از زندگی زناشویی خود ناراضیند و به افراد مجرد توصیه میکنند که اشتباه آنان را تکرار نکنند. شاید دلیل این امر بار سنگین مسئولیت زندگی مشترک باشد یا شاید آزاد زیستن در دوران مجردی. با این حال اما این ناراضایتی که شاید پشیمانی از ازدواج را در پی داشته باشد میتواند ساحل آرام زندگی مشترک را متلاطم و پریشان کند.
نظر متاهلان درباره ازدواج
آنچه خواهید خواند بخشی از نظراتی است که کاربران خبرآنلاین درباره ازدواج در گزارشهای مختلف بیان کردهاند. نظراتی که حکایت از توصیه آنها به مجردانی دارد که ازدواج دغدغه اصلی آنها به حساب میآید.
کوروش یکی از کاربرانی است که گرچه طنز را دست مایه سخن خود قرار داده اما خلاصه کلامش این است که ازدواج پشیمانی به همراه دارد. او میگوید: «بچه ها قدر مجردی رو بدونید ازدواج نکنید پشیمون میشید بدبخت میشید بیچاره میشید آخرش میشید مث من. نوکر همتونم ازدواج نکنیدددددد.»
کاربر دیگری به نام آرش در تایید حرف کوروش نوشته است: «اشتباهترین اتفاق در زندگی ازدواجههههه، فقط زندگی به سبک اروپاییها و امریکاییها خوبه»
البته مخالفت با زندگی مشترک واکنش بسیاری از کاربران را به همراه داشته است. کاربری به نام علی در موافقت با ازدواج خطاب به کوروش نوشته است: «آقا کوروش باید بگم که لکه دار کردی نام کوروش بزرگ رو با این پیام بی ارزشی که برای مجردها فرستادی واقعا متاسفم برات.چطور میتونی یه همچین نسخه ای برای جوونها بپیچی؟عزیزم تو خودت شکست خوردی و تو زندگیت درست انتخاب نکردی دلیل نمیشه که همه جوونها مثل تو اشتباه انتخاب کنن. من هم این دوران مجردی و همه سوالهایی که جوونها تو سرشونه رو گذروندم و از مجردیم هم واقعا لذت بردم و بسیار تردید داشتم برای ازدواج ولی با کمک خدای بزرگ و پشتکار بسیار زیاد خودم همسر ایده آلم رو پیدا کردم و بعد از شیش سال هر روز که میگذره خدا رو برای این انتخاب شکر میکنم.این هم بهتون بگم که فرق خوشبختی مجردی در مقابل خوشبختی زندگی مشترک مثل فرق بازی فیفا و فوتبال واقعی میمونه درسته که زندگی مجردی راحتتره ولی زندگی واقعی یه چیزدیگس»
مشکلات اقتصادی علت پیشیمانی است؟!
با این حال اما آن طور که از نظرات کاربران میتوان نتیجه گرفت مشکلات اقتصادی بیشترین عاملی است که متاهلان به ویژه مردان را از ازدواج پشیمان کرده است.
کاربری به اسم روین در واکنش به دفاع علی با بیانی طنز نوشته است: «داداشم یزار یکی دو سال از ازدواجت بگذره، اونوقت بهت میگم همراه یعنی چی؟ بهترین کار رو کردی همینجور پر قدرت به راهت ادامه بده. یکی دو سال دیگه بیا اینجا کامنت بزار بگو چقدر زندگی داره بهت حال میده ….»
کاربری به اسم علی در پاسخ به کسانی که از زندگی مشترک دفاع کردهاند، نوشته است: سلام دوستان چه بخواییم چه نخواییم شرایط فعلی ما همینه اکثرا مشکل اقتصادی داریم ولی وقتی ازدواج کنیم وضعیتمون از اینی که هست بدتر نمیشه. توکل به خدا داشته باشیم که خودش گفته در ازدواج از فقر نترسید. من دوماهه عقد کردم خداروشکر داره خوب پیش میره البته همراهم خیلی مهمه خیلی یعنی ی دختری باشه که بفهمه و درکش بالا باشه اینم برمیگرده به سن و سال طرف اگر سن بین ۲۶ تا ۳۰ داشته باشه منطقی تره. ما مگه چندبار بدنیا میاییم. اونایی که میترسین از مشکلات مالی ازدواج ، یک یاعلی بگید و ازدواج کنید خدا هواتونو داره از اونایی که ازدواج کردن بپرسید.»
کاربر به نام محمد شایگان تمام قد از زندگی مجردی دفاع کرده و نوشته است: «آقا زن نگیرید. من گرفتم اینقدر زندگی فشار اورده اینقدر بی پولی فشار اورده هر نوع مریضی که بگی گرفتم، از زخم معده گرفته تا قلب و عروق، پولم ندارم برم دکتر، ۲۷ سال بیشتر ندارم ولی آنچنان ضعف اعصاب دارم که حد ونصاب نداره. نگیر آقا نگیر، منم غلط کردم گرفتم.»
پس رفت به جای پیشرفت بعد از ازدواج
وضعیت اقتصادی، افزایش بار مالی، قسط و قرض و کاهش درآمد از جمله دلایلی است که مردان متاهل را از ازدواج پشمیان کرده است.
کاربری نوشته است: «من ده سال پیش ازدواج کردم و زود هم پشیمون شدم قبل از ازدواج درآمد خوب بنز صفر احترام داشتم چند نفری هم دورم نون می خوردند بعد از ازدواج زود پشیمون شدم به خاطر بچم تحمل کردم لطمه نخوره الان کار درستی ندارم ماشین و پولامو زنم گرفت چیزی تو دستم نمونده الان دیگه تحملشو ندارم خونمو میفروشم مهرشو بدم طلاقش بدم همشون مثل همند چیزایی که یه عمر و خونه باباش نمیدید یه شبه صاحب شد چه حرفهایی میزد الان همه زندگیم شده مالش و … نکنید جوونا زیر بار مهر سنگین نرین شرط کنید اموالتون مال مرده پشتوانه مرده اگه اومد قبول کرد میخواد زندگی کنه خودتو میخواد اگه نه که میخواد بکنه ازت و سواری بگیره و پشیمون میشی.»
کاربر دیگری به اسم حسین نوشته است: «ای کسانی که تصمیم دارید ازدواج کنید یا در شرف ازدواج هستید، بدانید و آگاه باشید، تمام عمرتان را صرف قسط و بدبختی خواهید کرد. جامعه امروز ما جامعه ای نیست که دیگه بشه توش “عاشق واقعی” پیدا کرد. همه چی تصنعی و ریا. یه سلامی هم بکنم به مسئولین که واقعا جامعه خوبی ساختند. داریم به نقطه ای میرسیم که دخترها و پسرها دارن از هم متنفر میشند.»
امیر که از سخنانش پیداس یکی از کسانی است که زندگی مشترک خود را دوست دارد اما از بار و فشار مالی شکایت کرده و نوشته است: «پيشنهاد من به جوانان به عنوان كسي كه هشت سال است ازدواج کرده اين است كه پول بسيار مهم است بايد يك طرف قضيه پول داشته باشه با اينكه بسيار با همسرم تفاهم دارم ولي وقتي نه جرات بچه دار شدن دارم نه آينده روشني مي بينم كم كم دارم به اين نتيجه مي رسم كه يك جاي كار اشتباه كردم با ماهي سه چهار ميليون تومان به جايي نمي رسم پس كي بايد از زندگي لذت ببرم…شايد خيليها بگويند همين كه زير يك سقف بدون تنش زندگي مي كني خوشبختي ولي در جواب مي گويم خوب است ولي كافي نيست در يك كلام حداقل يك خانه و ماشين داشته باشيد بعد ازدواج كنيد بخدا دارم زير چرخ زندگي له مي شوم با فكر ازدواج كنيد نه با عشق»
رضایت از زندگی به شرط انتخاب درست
میگویند نمیشود عشق را سر سفره گذاشت و با آن شکم را سیر کرد. پول و نان نیاز است که آرامش روان نیز در زندگی حاکم باشد. مخصوصا وقتی که پای زندگی فرد دیگری در میان باشد و بعد هم فرزندان پا به دنیا دو نفره زن و شوهر بگذارند. زندگی مشترک مسئولیت بیشتری را به زن و مرد تحمیل میکند و همین بار زیاد میتواند آنها را از زندگی پشیمان کند اما چطور میتوان زندگی رضایتمندی را تجربه کرد؟ برخی از کاربران انتخاب همسر را مهمترین عامل میدانند.
علی نوشته است: «من پنج سال پیش ازدواج کردم. همه صراحتا بهم میگفتن حماقت میکنی. ولی خداییش به معیارهام و انتخابم و روش زندگیم مطمئن بودم. حالا پنج سال می گذره، از هر لحاظ فکر میکنم کیفیت زندگی و روح و روانم خیلی بهتر از رفیقای مجردم. ازدواج که میکنی مشکلات زیادتر می شه ولی آدم خیلی قوی تر می شه. البته همو طور که گفتم باید تو زندگی معیارها و روش درستی انتخاب کنی.»
کاربر دیگری به نام رضا نوشته است: «سال ۹۰ ازدواج کردم هیچی بجز چند دفترچه قسط نداشتم. خیلی مواقع قسط ها عقب می افتاد و از اطرافیان قرض می کردم. ماشین نداشتیم. پول تاکسی هم نداشتیم با اتوبوس همه جا می رفتیم. یه جایی تو پایین شهر شیراز خونه اجاره کردیم خدا رو شکر آروم آروم کارم رونق گرفت و دو سال پیش فسطام تموم شد. سه ماه پیش که پراید کارکرده نسبتا تمیز خریدم. با همسرم الان احساس خیلی خوبی داریم خدا رو شکر میکنم.»
با این تفاسیر اما به راستی دلیل اصلی نارضایتی و پیشیمانی زوجها در عین علاقه به زندگی مشترک چه میتواند باشد؟ آیا دلایل اقتصادی و فشارهای مالی تنها دلیل مردان برای پشیمانی از ازدواج است؟ زنان چه دلایلی برای نارضایتی دارند؟