فضای سوررئال و کم نظیر
می دانم که مرا دائماً با سیگورنی ویور و کاراکتر افسانه ای الن ریپلی قیاس و بر اساس آن صدور رای می کنند اما من کار خودم را می کنم و توجهی به این قیاس ها ندارم و نشریات هالیوودی را هم نمی خوانم. با شروع نمایش موفقیت آمیز و اکران چشمگیر و پرفروش و خبرساز «بیگانه: عهد» که ادامه ای بر سری فیلم های فضایی و علمی تخیلی مشهور «بیگانه» و همچنین دنباله ای بر «پرومتئوس» فیلمی سنگین و رنگین از همین ژانر (و محصول ۲۰۱۲) است، بسیاری از چشم ها بر روی کاترین واترستون هنرپیشه زن ۳۷ ساله متولد شهر لندن انگلیس و مقیم نیویورک آمریکا متمرکز شده است تا ببینند هنرمندی که از سال ۲۰۰۷ و با بازی در «مایکل کلیتون» به عالم هنر معرفی شد، در ایفای نقشی بسیار شبیه به رل افسانه ای ستوان الن ریپلی که در تمامی ۴ نسخه قبلی «Alein» توسط سیگورنی ویور بازی شده بود، به چه میزان توفیق رسیده است. مشخصه متمایز کننده «بیگانه» جدید این است که توسط ریدلی اسکات ساخته شده که فقط «بیگانه یک» را در سال ۱۹۷۹ ساخت و تن به سه ورسیون بعدی که در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ عرضه شدند نداد اما بعد از ارائه «پرومتئوس» که یک نوع رجعت به گذشته برای کاراکترهای «بیگانه» بود، این تمایل را در خود دید که پس از فترتی تقریباً ۴۰ ساله قسمت جدید «Alien» را خودش کارگردانی کند و کاراکتر دانی یلز را با بازی واترستون تبدیل به چهره ریپلی وار فیلم جدیدش و یک سیگورنی ویور ثانوی کند و او را زن اول سفینه موسوم به «عهد» (اشاره به عنوان فیلم) معرفی نماید. سفینه ای که در یک ماموریت تحقیقاتی مکانی بهشت وار و امن را برای ساکنان محدود و بلا دیده کره زمین جستجو می کند و درست وقتی گمان می کند که چنان جایی را یافته، بلایی بزرگتر بر سر دانی یلز و همراهانش نازل و دنیا همچون شب تیره می شود. ببینیم خود واترستون چه می گوید.
®®®
|خانم واترستون، از ورسیون جدید «بیگانه» بگویید. آیا این تمثیل واقعی یک بهشت خیالی برای «بشر گم کرده راه» نیست؟
ـ قطعاً همین طور است. سرنشینان سفینه «Covenant» ماموریت دارند مکان مناسبی را بیابند و آنجا را هر چه بیشتر برای انسان های به مخاطره افتاده آماده و مناسب سازند و زندگی بهشت وار تازه ای را پی ریزند اما اصلا چنین نمی شود.
|کاراکتر دانی یلز به عنوان فرمانده این سفینه تا چه میزان به فرجام ماموریت اش خوشبین است؟
ـ او آدم دنیا دیده ای است و می داند که کار به این آسانی ها نیست. قدرت او غیرقابل انکار و بخش عظیمی از سفینه دربردارنده امکانات بهسازی سیاره ای است که در آن فرود می آیند اما خطر از سر و روی این پروژه می بارد.
|این زن واقعا چطور موجودی است. آیا دانی یلز بیش از حد مرموز نیست؟
ـ خیر، او آدمی پرکار و واقع بین است و حتی وقتی دردسرهای سفینه «عهد» بالا می گیرد، او به وجود قابلیت هایی در خودش پی می برد که پیش از این از آنها بی اطلاع بود. این سوال مرکزی و مهم در دل فیلم جدید «بیگانه» است که آدم ها در هنگامه بحران های بزرگ برای رفع مشکلات چه باید بکنند.
|به این ترتیب او یک ستوان ریپلی ثانوی و مثل او یک زن یکه تاز است.
ـ ریدلی اسکات هم دنبال چنین چیزی و مصمم به خلق مجدد این کاراکتر بود، هر چند که مثل «بیگانه یک» وقتی فیلم شروع می شود، رجحان آشکاری را نسبت به سایرین برای او نمی توان حس کرد.
|بزرگترین مشکل در راه ساخت ورسیون جدید «بیگانه» چه بود؟
ـ تا آنجا که به من مربوط می شد، معضل بزرگ رعایت سطح و کلاسی بود که از فیلم های «Alien» پس از این همه سال صبر و دور ماندن اختیاری اسکات از این پروژه توقع آن می رود. برای من برآورده کردن این انتظارات به غایت سخت بود. البته من به عنوان یکی از عشاق این سری فیلم ها می دانستم چه باید انجام بدهم و در عین ایجاد فضاهایی تازه و جا انداختن این باور که فیلم ما یک کپی برداری صرف نیست، تکه هایی از فیلم های قبلی و مشخصه های کاراکتر ستوان الن ریپلی را دزدیدم تا با کپی برداری از روی آن کار را کاملتر کنم.
|همه می دانیم ریدلی اسکات چه فیلمساز دقیقی است و چقدر روی جزئیات تاکید دارد. با این اوصاف او چگونه با شما و سایر اعضای گروه تولید ارتباط برقرار کرد و به سوی آنچه برای ارتقای فیلم لازم بود، سوق داد؟
ـ این طور هم نیست که اسکات و نظایر او این گونه کارها را دائماً و عالی انجام بدهند. آنها وقتی بعد از بررسی ها و جستجوها بازیگران لازم را بر می گزینند با این پیش باور است که این نفرات از عهده کار بر می آیند و لازم نیست هر چیزی و بدیهیات را به آنها گفت. اسکات بازیگران را به گوشه ای از صحنه نمی برد و نیم ساعت برایشان نطق نمی کند بلکه فضا و مقدمات و هیجاناتی را می آفریند که برای جواب دادن فیلم به آنها نیاز است و بازیگران در همان فضا آنچه را که مورد نیاز است خلق می کنند.
|یکی از همبازیان شما در این فیلم مایکل فاسبندر است و آن هم در رل یک روبوت. از این قضیه بگویید.
ـ واقعاً مورد جالبی است. در این فضای سوررئال شرایط به گونه ای ترسیم می شود که من نظیر آن را در گذشته هرگز ندیده بودم. در این قبیل موارد شما باید دائماً فراموش کنید که با یک انسان طرف هستید و همیشه تصویر و تجسم یک روبوت را در ذهن تان حفظ کنید. البته فاسبندر هم به قدری در این قالب غیر عادی قوی و واقعی نشان می دهد که شما می پذیرید با یک موجود فلزی مواجه هستید.
|اسکات گفته است در اوایل تهیه فیلم روزی در لحظه ورودتان به صحنه ترس از هر جهت از چهره تان می باریده است. چنان حالتی چطور از صورت تان رخت بر بست؟
ـ روز مورد اشاره اسکات، یکی از نخستین روزهایی بود که ما مشغول تهیه فیلم شده بودیم. وارد اتاق شدیم و جمع کثیری از دستیاران اسکات و اعضای گروه های فنی را دیدم و برق از کله ام پرید. با خود گفتم این فیلم از فرط دشواری، وحشتناک است، همین.
|بجز فاسبندر و دو کاراکتر ایفا شده توسط او، با کاراکتر فرمانده سفینه هم ارتباط کاری نزدیکی دارید. این فضا چطور ترسیم و ارائه شده است؟
ـ قصه می گوید من با فرمانده حداقل ۱۰ سال مراوده و همکاری داشته ام اما این فقط بخشی از همکاری های سرنشینان سفینه است. سفینه سرشار از همکاری های دو نفره یا سه نفره است و بحث من و فرمانده سفینه هم جزیی از همین قالب ها است. البته بازی مدبرانه دنی مک براید هم در رل فرمانده سبب آسانی کارها و جواب دادن صحنه ها شده است.
|صحنه های مشترک شما با هیولاها و موجودات بیگانه چطور از آب در آمده است؟
ـ این جور چیزها را اسکات با کمک گروههای فنی اش جور می کند و ما در جریان جزییات آن نیستیم. ما فقط می دانیم که تمام تمهیدات قضیه را فراهم کرده اند. حتی ما که لباس های بدلی و گریم ها و یا گرافیک های کامپیوتری تشکیل دهنده صحنه ها را از نزدیک می بینیم، به سبب تاثیرگذاری صحنه ها دچار وجد و هراس می شویم و این نشان می دهد چه متخصصانی روی این مسایل کار می کنند و چقدر روی کارشان اشراف و تسلط دارند. میزان واقعی بودن این چهره سازی ها و صحنه ها به اندازه ای است که حتی وقتی در صحنه ای از دست یکی از این هیولاها می گریختم، با وقوف به این که این صحنه حقیقی نیست و آن موجود واقعی نیست با خودم می گفتم نکند مرا بگیرد و بکشد! همه اینها تقصیر ریدلی اسکات است. او بیش از حد توانا است.
|در نهایت و چه بخواهید و چه نخواهید، دائماً در حال قیاس شدن با سیگورنی ویور هستید و مردم در این خصوص در حال صدور رای پیرامون کار و نحوه حضور شما هستند. همه می پرسند آیا این الن ریپلی جدید است؟ با چنین توقعات کمرشکنی چطور کنار می آیید؟
ـ سعی می کنم به رغم تمامی سختی های موجود آن را نادیده بگیرم و معمولا مطالبی از این دست را چندان نمی خوانم و با نشریات هالیوودی کاری ندارم. من فقط سعی می کنم به بالاترین درجات و آمار در دسترس برسم و بهترین نمایش ممکن را ارائه کنم و بقیه امور را به تقدیر و حکم مردم و اهالی فن بسپرم.
من وقتی به تماشای یک فیلم هم می روم قبلا نقدهای موجود درباره آن در مطبوعات را نمی خوانم تا با ذهنی کاملاً باز و فاقد هرگونه پیشداوری آن را ببینم و با این اوصاف حرف های مطرح شده درباره جایگاه من و ستوان ریپلی ذهن مرا چندان اشغال نکرده است و نگران آن نیستم.