تریتا نیوز

منو اصلی

  • صفحه اصلی
  • اقتصاد
  • واریته
  • سلامت
  • درباره ما

logo

  • صفحه اصلی
  • اقتصاد
  • واریته
  • سلامت
  • درباره ما
  • عرضه ۸۴۹ هزار تن انواع محصول در بورس کالای ایران

  • ایجاد زیرساخت‌ها و انجام عملیات اجرایی در معدن مس سریدون سرعت گرفت

  • توصیه های غذایی در روزهای آلودگی هوا

  • آغاز فصل جدیدی از همکاری بانکی برای حمایت از تولید و اشتغال

  • مزایده املاک مازاد شرکت توسعه دیدار ایرانیان

  • این وام طلا ست/ جزئیات و شرایط انواع وام

  • در طرح «نظرسنجی مهربانی ملی» شرکت کنید

  • «آساوام» بانک اقتصادنوین به نفع مشتریان به‌روزرسانی شد

  • ۷ فایده برترشکلات تلخ برای سلامتی

  • پست بانک ایران سقف تسهیلات طرح‌های توجیهی قابل ارائه به کانون مشاوران اعتباری را به ۵۰ میلیارد ریال افزایش داد

سلامت
صفحه اصلی›سلامت›پنجه هاي طلايي همچنان مي درخشند /گفت و گو با دکتر عباسيون، جراح مغزو اعصاب که نام اش غرور هر ايراني است

پنجه هاي طلايي همچنان مي درخشند /گفت و گو با دکتر عباسيون، جراح مغزو اعصاب که نام اش غرور هر ايراني است

توسط مهناز خدادوست
۱۳۹۸-۰۶-۰۹

تریتا نیوز ،مهناز خدادوست ،پروفسور”کاظم عباسیون” چهارم اسفند ۱۳۱۶ در یک خانواده بازرگان در تهران متولد شد.  تحصیلات ابتدایی را در دبستان فردوسی و متوسطه را در دبیرستان‌های علمیه و مروی به‌پایان رساند و در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز شد.

سپس در سال ۱۳۴۱ به‌مدت یک‌سال رزیدنتی در رشته آسیب‌شناسی عمومی را در بیمارستان نمازی شیراز شروع کرد و سال ۱۳۴۲ به ‌آمریکا عزیمت و دوره شش‌ساله تخصص جراحی مغزواعصاب را در دانشگاه «جان‌هاپکینز» گذراند و سال ۱۳۴۸ موفق به اخذ بورد تخصصی گردید.

دکتر « كاظم عباسیون» با اینکه از سوی دانشگاه «جان‌هاپکینز» برای همکاری دعوت شده بود، اما به‌دلیل علاقه قلبی ایشان به وطن در همان سال ۱۳۴۸ به كشور بازگشت و با مقام دانشیاری در دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز مشغول آموزش دانشجویان گردید و به‌مدت چهارسال، تدریس تمام‌وقت و سرپرستی امور دانشجویان را برعهده داشت.

وی سال ۱۳۵۲ به دانشگاه تهران منتقل گردید و در تجهیز و راه‌اندازی دانشکده پزشکی و بخش‌‌های مختلف بیمارستان شریعتی تهران (داریوش‌کبیر سابق) سهم بسزایی داشت.  وی از سال ۱۳۵۳ مسوولیت آموزش بخش جراحی مغزواعصاب را عهده‌دار می‌باشد.

دکتر «کاظم عباسیون» پس از ترک دانشگاه تهران با درجه استاد تمام در سال ۱۳۶۵، فعالیت خود را همچنان ادامه داد و به تقویت و تکمیل بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان «آراد» تهران همت گمارد.  وی از سال ۱۳۵۰عضو انجمن جراحان مغزواعصاب آمریکا و کنفدراسیون بین‌المللی جراحان مغزواعصاب است و از سال ۱۳۵۴ عضو هیات‌مدیره انجمن جراحان مغزواعصاب ایران می‌باشد.

دکتر «عباسیون» از سال ۱۳۶۳ عضو جامعه جراحان ایران و در مدت۱۰سال گذشته به‌عنوان عضو هیات‌مدیره جامعه جراحان، دبیر اجرایی جامعه جراحان ایران بوده و با حفظ این سمت اکنون به عنوان نایب رییس جامعه جراحان ایران در تدوین،تنظیم و اجرای برنامه‌‌های علمی-آموزشی و کنگره‌های سالانه، بازآموزی‌جراحان کشور و ارتقای جایگاه علمی و صنفی این افراد نقش بسزایی را ایفا می‌کند.

سال‌ها خدمت شایسته در راه درمان بیماران، فعالیت مداوم در ارتقای سطح علمی رشته جراحی مغزواعصاب ایران، تلاش درحل مشکلات جامعه پزشکی ایران و مردم از نکات برجسته کارنامه حرفه‌ای ایشان است. ارائه صدها مقاله علمی و نگارش کتاب «كیست هیداتیك مغزی» . . . و سخنرانی‌‌های متعدد در کنگره‌‌ها بخشی دیگر از فعالیت‌های وی محسوب می‌‌گردد. در  یکی از روزهای گرم تابستان مهمان ایشان در جامعه جراحان بودم.

چه افرادی و عواملی در موفقیت‌‌های حرفه ای شما نقش اساسی داشته‌اند؟

شاید شما تعجب کنید! مادرم را در سن یکساگی و پدرم رادر۸ سالگی ازدست دادم. بنابراین وقتی شما با یک فردی اینچنینی برخورد می‌‌کنید بایداحساس کنیدکه فردی با پشتکاربسیار قوی وخود ساخته است.  می‌توانم بگویم یکی ازعلل پیشرفتم این بود که هم در کنکور دانشگاه تهران و هم در دانشگاه شیراز شرکت کردم و خوشبختانه قبول شدم.

آنجا تنها حسنی که داشت همه چیز به انگلیسی بود اساتید خارجی بودند و از همان بدو امر ما با یکسری استادانی روبرو شدیم که آمده بودند به زبان انگلیسی آموزش دهند و دانشگاه هم به زبان انگلیسی بود و باعث شد ارتباط ما در آن زمان با علوم بین‌المللی بهتر از این باشد.  خوشبختانه من استادی داشتم به نام”مرحوم دکتر محسن ضیایی” که متخصص اطفال بود و تحصیلات خودرا دردانشگاه «جان‌‌هاپکینز» گذرانده بود؛

وقتی که فعالیت من را در دوره انترنی دید با من صحبت کرد و به من گفت می‌‌خواهی چه کارکنی؟ گفتم الان احساس می‌‌کنم جراح مغز و اعصاب در این مملکت کم است و اتفاقا آقایی به نام کنت لیویگستون آن زمان برای مدت ۶ سال برای کار به شیراز آمده بود. کانادایی بود و من با او توانستم رابطه نزدیکی برقرار کنم و آشنایی با اوعلاقه من را به رشته جراحی اعصاب زیاد کرد.

خیلی جالب بود او دوست داشت صبح‌‌ها به باغ پرندگان نزدیک بیمارستان نمازی برود، پرندگان را دقیقا می‌‌شناخت واگر پرندگان را نمی دید سر کار حاضر نمی شد.  آنجا برایم از پرندگان می‌‌گفت.  من با ایشان ارتباط خوبی داشتم و با دکتر ضیایی هم همینطور به همین خاطر من علاقه خودم را نسبت به جراحی اعصاب نشان دادم.

استادم دکتر ضیایی برای مدتی قصد سفر داشت از من پرسید دوست داری چه چیزی از سفر برای تو بیاورم؟ گفتم فضای خوب برای آموزش در رشته جراحی اعصاب.  یک ماه بعد برای من نامه نوشت ودر نامه ذکر کردهمانجا بمان. .  بعد از اینکه دکترای پزشکی عمومی را گرفتم.

یکسال در رشته پاتولوژی کار کردم ولی به هر ترتیب وارد دانشگاه «جان‌‌هاپکینز» شدم و یک دوره ۶ ساله کامل جراحی مغز  و اعصاب را  در آنجا گذراندم.  و بعد از امتحانات برد تخصص و موفقیت در بیمارستان «جان‌‌هاپکینز» شروع به کار کردم.

روزی دکتر فرخ سعیدی و آقای دکتر نهاوندی که رییس آن زمان دانشگاه شیراز بود برای انتخاب افراد برجسته که تحصیلکرده در خارج هستند به دفتر رییس بخش ما آمدند.  من را صدا زدند و گفتند که ما آمدیم که شما را به ایران ببریم و گفتند  ما برنامه زندگی شما را می‌‌دانیم وخیلی خوشحال می‌‌شویم اگر شمابه دانشگاه ما بیایید و تدریس کنید.  همانجا حکم دانشیاری رشته جراحی اعصاب را امضا و به من دادند. باورتان نمی‌شود، آن زمان از نظر مالی برایم آمدن مشکل بود که پول بلیط هواپیمای برگشت را بدهم چون پولی که آنجا در می‌‌آمد نسبت به درآمد پزشکان امروز خیلی کمتر بود.  با ماهی ۷۰دلار زندگی می‌کردیم.  بلافاصله بعد از دوره تخصص امتحان بوردم را با موفقیت گذراندم و قبول شدم.

با بورد آمریکایی جراحی اعصاب در سال ۱۳۴۸ به ایران بازگشتم و در دانشگاه سرپرست دانشجویان پزشکی شدم.  بعد از گذشت ۴ سال دکتر نهاوندی از شیراز به دانشگاه تهران آمد و رییس دانشگاه پزشکی شد و از من درخواست کردکه به تهران بیایم و اولین کاری که انجام دادیم این بود که ساختمانی که ۳۰ سال قرار بود به عنوان بیمارستان روانی تأسیس شود (محل فعلی بیمارستان دکتر شریعتی)  به من دادند.

مرحوم پروفسور عاملی ،دکتر هدایت ،دکترصفی نیا که ارتودنسی درس می‌‌داد. خانم دکتر عاملی، دکتر هدایت،  دکتر ملک و خلاصه همه ما مامورشده بودیم این بیمارستان را بازسازی و به یک بیمارستان عمومی دانشگاهی تبدیل کنیم .  وقتی تمام شد اسم آن را گذاشتند دانشکده پزشکی داریوش کبیر و بعد که انقلاب شد این دانشگاه تبدیل به مرکز پزشکی دکتر شریعتی گردید.

شما، پروفسور «مجید سمیعی» وپروفسور«نصرالله عاملی»، از استادان نامدارجراحی مغزواعصاب هستید. کمی درباره این استادان برایمان بگویید.

هر دوی این بزرگواران در سال ۱۹۵۰به ایران آمدند. پروفسور عاملی جراحی را به پایان رسانده بود. پروفسور در شرکت نفت استخدام شد و دوباره برای تخصص به انگلیس رفته بوددر آنجا دوره جراحی اعصاب را گذرانده بود وو قتی متخصص شده بود برگشت . پروفسور سمیعی هم همزمان با ایشان در زوریخ تحصیل کرده بود و با افراد بسیار شایسته آن زمان تحصیلات را به پایان رساند وبه ایران برگشت.

پروفسور عاملی در سن ۶۵ سالگی و وقتی انقلاب شد چون فرزندانش در کانادا بودند از همان جا به کانادا رفت و بازنشسته هم بود و مدت‌‌ها هم آنجا زندگی کرد و ما به اتفاق هم بعدها یک کتاب درباره یکی از بیماریهای شایع پزشکی با عنوان «کیست هیداتیك مغزی» را به زبان انگلیسی نوشتیم و درسال ۱۹۹۵به چاپ رساندیم.  و در اکثر کتابخانه‌‌های برجسته این کتاب وجود داردودر اختیار جوامع بین الملل قرارمی گیرد و تقریبا می‌‌توان گفت که یک کتاب منبع می‌‌باشد.

مهمترین کارها ی خیریه و یا ارضاء کننده روحی خود را بیان بفرمایید

کاری که من در جامعه جراحان انجام می‌‌دهم خیریه است و بابت آن حقوقی در یافت نمی‌کنم.  من هر روز صبح در انجمن و در خدمت جامعه پزشکی و جراحان هستم و مرتب به اینجا سرمی زنم و امور را اداره می‌‌کنم. البته تمام اعضا هیئت مدیره هزینه‌ای را دریافت نمی کنیم.  جامعه جراحان در ۱۵  استان شعبه دارد و به امور آنها رسیدگی می‌شود .

شایع ترین علت مراجعه افراد به جراحان مغز و اعصاب چست ؟   

در حال حاضردردکمر و درد گردن از شیوع بالایی برخوردار است.  انواع سکته‌ها در سنین بالا، مانند سکته‌های مغزی كه یا به علت بسته شدن رگ‌هاست در اثر خونریزی داخل نسج مغز از شایعترین علت‌‌های مراجعه است. صرع یکی دیگر از عواملی است که خیلی مراجعه کننده دارد و سر درد بسیار شایع است که به نظر من اگر خیلی طولانی شد حتما باید به پزشک اعصاب مراجعه کنند. به خصوص در کودک، وقتی از خواب بیدار می‌‌شود و می‌‌گوید سرم درد می‌‌کند و بعدها با استفراغ همراه باشد حتما برای بررسی مغزی باید به پزشک مراجعه گردد.

ایران در تشخیص ودرمان تومورهای مغزی درچه جایگاهی قرارداردودردرمان تومورهای مغزی وضعیت کشورمان چگونه است؟

بعد از انقلاب مجبور می‌‌شدیم به علت کم و کاست در وسایل تشخیصی و درمانی بیماران را به خارج اعزام کنیم اما اکنون به جایی رسیدیم که مگر در موارد استثنایی درمانی مثلا زیر یک درصد نیاز باشد فردی برای درمان به خارج از کشور برود.

شباهت‌های علامتی تومورهای ناحیه نخاع با عارضه دیسک کمر چیست؟

اصولا  توموری اگر روی ریشه عصب باشد به آن نوروفیبروم می‌‌گویند و دردی مانند درد سیاتیک دارد.  به علت دررفتگی دیسک ریشه عصب سیاتیک در آن ناحیه تحت فشار قرار می‌گیرد و اگر درد در مسیر آن اگر پیشرفت کند، کرختی و ضعف عضله بوجود می‌آورد.

تومورهای ناحیه دم اسبی رشته‌‌هایی از اعصاب هستند چون نخاع معمولا درموازات مهره ۱ و ۲ کمر تمام می‌شود و رشته‌‌های عصبی می‌آید که تشکیل عصب سیاتیک را بدهد آن رشته‌‌ها تحت فشارقرار می‌‌گیرند و به اینکه کدام رشته در مقابل کدام دیسک تحت فشار قرار بگیرد  به تشخیص نهایی از طریق  اِم‌آر‌آی بستگی دارد.  وقتی توموری هم باشد که به صورت خیلی نادر از دیسک باشد آن را  بررسی و نسبت به درمان تصمیم گرفته می‌‌شود .

تنگی کانال نخاع یکی از بیماریهای مهم درتخصص شماست،علل بروز و راهکارهای درمان آن چیست؟

هر انسانی با یک قطر کانال به دنیا نمی آید.  مقداری هم به  فاکتور ژنتیکی ارتباط دارد. مثلا بعضی از اقوام کانال آنها وقتی به دنیا می‌‌آیند تنگ است.  تنگی در کف جمجمه در گردن و ناحیه پشتی مثل دنده‌‌ها و جناغ ثابت و حرکت در ناحیه پشت محدود است.  ولی دو محلی که حرکت زیادی داردو بیشتر وزن روی آن است یکی گردن است که سر را دائما جابجا می‌‌کند و دیگری کمر است که کل وزن بدن روی آن قرار دارد.

تنگی کانال از نوع ژنتیک را اگر کنار بگذاریم، وقتی که عوارض سنی هم روی ستون فقرات اضافه می‌‌شود، آن زمان به علت آرتروز سفت شدن مفصل و برجسته شدن دیسک به سمت کانال این تنگی را واضح تر می‌‌بینیم به همین خاطرسعی بر عمل جراحی داریم که آن را گشاد کنیم.  زمانی که بیمار می‌‌گوید وقتی راه می‌‌روم بعد از مدتی پاهایم کرخت می‌‌شود و ضعف عضله می‌‌گیرم و مجبورهستم چند دقیقه جایی بشینم و بلندشوم و راه بروم این مهمترین علامت برای عمل جراحی است.

در حال حاضرمیزان شیوع شکستگی‌‌های جمجمه درکشور به دنبال تصادف‌های جاده‌ای بسیار بالا است.  بیشترین قربانی‌ها  در چه رده سنی قرار دارند و راههای پیشگیری از بروز شکستگی‌های جمجمه و آسیب‌های نخاعی چیست؟

ضربه‌‌ها یکی از شایعترین مشکلات با مرگ و میر خیلی بالاست.  بیشترین كسانی كه قربانی می‌شوند بین دهه‌های ۲۰ ،۳۰ و ۴۰ هستند.  اگر بتوانیم آموزش رانندگی صحیح به افراد  دهیم کمک فراوانی به کاهش تلفات و صدمات رانندگی کرده ایم.  فردی که سوار برموتورسیکلت با یک دست وسیله را می‌‌راند و با دست دیگر با تلفن همراه خود در حال صحبت کردن است.

به طور حتم جان خود را به خطر می‌اندازد.  یکی از مشکلات ما عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط موتورسواران است. لابه‌لای مردم ویراژ می‌دهند و عبورمی کنند.  مسبب حدود۴۰درصد از تصادفاتی که درتهران اتفاق می‌‌افتد موتورسواران هستند كه همه جوان از اقشار کم بضاعت می‌باشند.  اگر بتوانیم جلوی مرگ و میر را بگیریم توانسته‌ایم خدمت بزرگی برای مردم و جامعه داشته باشیم.

ابزارها وتجهیزات نوین چه فرصت و امکانی جهت درمان دقیق و اثر بخش در اختیار جراحان مغز و اعصاب قرار داده است؟

هر وسیله‌ای را که لازم باشد، در حال حاضر در اختیار داریم و كم و كسری در ایران وجود ندارد.  اصولا بیمارستان‌‌هایی هستند که تیم جراحی مغز و اعصاب آنجا قوی تر از تیم‌‌های دیگراست. بنابراین در اتاق عمل باید امکانات آنها بیشتر باشدوالزاما این امکانات در بیمارستان‌های درجه یك تهران وجود دارد.  برای  تیم جراحی اعصاب ضرورتی ندارد همه امکانات در یک بیمارستان دورافتاده وجودداشته باشد.

آقای دکتر اگر اجازه دهید كمی هم سوالهای شخصی از شما بپرسیم، لطفا یک ‌روز از زندگی شخصی و کاری خودتان را برای ما تعریف کنید.

ساعت ۶ صبح بیدار و قبل از ساعت ۸  از منزل خارج می‌شوم.  معمولا کارم را با کارهای اداری جامعه جراحان شروع می‌کنم؛ گاهی ۲ ساعت و حتی برخی روزها تا ۵ ‌ساعت هم در دفتر جامعه جراحان حضور دارم.  بعد با همکارانم درصورت داشتن عمل‌جراحی همراه می‌شوم و در بیمارستان هستم تا عمل‌های جراحی تمام شود.

دو روز در هفته، عصرها در محل درمانگاه بیمارستان از ساعت ۳ – ۷ بیماران را ویزیت می‌کنم و به مطب خصوصی خاصی هم نمی‌روم.  بعضی ‌روزها ساعت پنج بعدازظهر و برخی روزها حدود ۷ – ۸ بعدازظهر به منزل باز‌می‌گردم.  بیشتر شب‌ها حوالی ساعت ۱۱ به رختخواب می‌روم.  شام را دیرتر از ساعت ۹ شب صرف نمی‌کنیم.  گاهی روزها که زودتر به منزل برمی‌گردم ساعت۷ شام می‌خوریم.

زیباترین خاطره شما در طول سال‌های زندگی چه بوده است؟

دانشجویانم که رشته جراحی مغزواعصاب رازیرنظرم فراگرفته بودندواکنون جایگاه ویژه‌ای پیداکرده‌اند،در سن ۷۰ سالگی در دانشگاه تهران برای من مراسم بزرگداشتی گرفتند که خیلی برایم خاطره‌انگیز بود.

آقای دکتر الگوهای شما چه کسانی بودند؟

هر دانشجوی پزشکی الگوهای خاصی برای خود دارد.  من افتخار آشنایی با دکتر «محسن ضیایی»، متخصص بیماری‌های کودکان از دانشگاه «جان‌هاپکینز» را داشتم و این استاد گرامی در دوره پزشکی‌ام الگوی من بودند.  علاوه بر آن، یک جراح مغزواعصاب کانادایی نیز که مدت ۶ ‌سال مشغول خدمت و آموزش در دانشگاه شیراز بود، الگوی خوبی شد که راه آینده‌ام را انتخاب کنم.

به‌عنوان یک پزشک، لذتبخش‌ترین لحظه‌های زندگی شما چیست؟

وقتی بیماری وارد مطب می‌شود و مشکلش را برایم تعریف می‌کند، معاینه‌اش می‌کنم، عکس‌هایش را می‌بینم، برایش توضیح می‌دهم و او با لبخند از مطب خارج می‌شود، واقعا برایم ارضاکننده است و خیلی لذت می‌برم.

البته از آموزش به پزشکان جوان یا دانشجویان پزشکی و آموزش در اتاق‌عمل نیز همان‌قدر لذت می‌برم، اما راضی‌رفتن بیمار از مطب، بیش از هرچیزی لذت‌بخش است و بسیاری از بیمارانی که به من مراجعه می‌کنند، می‌گویند آقای دکتر! کاش پزشکان دیگر هم مثل شما معاینه می‌کردند و درباره نوع بیماری و روش درمان، کمی به ما توضیح می‌دادند.  امیدوارم همه پزشکان این رویه را در پیش بگیرند.

یا تاکنون پیش آمده که از کار خسته شوید؟

خستگی‌ها بوده، ولی زودگذر  به‌خصوص در زمان جنگ؛ تعداد بیمارانی که باید جراحی می‌شدند طوری بود که گاهی تا ۲۴ساعت هم نمی‌توانستیم بخوابیم. بالاخره باری بود که با علاقه برداشتیم و مساله‌ای هم به وجود نیامد.

بدترین لحظه طبابت شما چه زمانی است؟

بدترین لحظه از نظر من موقعی است که روند طبیعی جراحی دستخوش یک اتفاق غیرمنتظره و استثنایی می‌شود.  این مساله مسیر عادی درمان را مختل می‌کند و حتی می‌تواند به مشکل جدی برای بیمار منجر شود.  مثلا یکی از حالت‌های مشکل‌ساز زمانی است که یکی از عروق مغز دچار حالت بادکنکی یا آنوریسم شده و هر لحظه امکان پارگی دارد.

در اینگونه عارضه‌ باید به‌آهستگی به محل نزدیک شویم و قبل از پاره‌شدن رگ، عروق اصلی خونرسان آن را ببندیم؛ اما متاسفانه در برخی موارد اتفاقی غیرمنتظره رخ می‌دهد و پارگی ناخواسته رگ مغزی، روند جراحی را مختل کرده و کار را دشوار می‌کند.  این زمان بدترین حالت برای من و شاید هر جراح مغز دیگری باشد.

زندگی خانوادگی

سه فرزند دختر دارم.  دو تا از فرزندانم تحصیلات خود را تمام کرده و به مملکت خدمت می‌‌کنند که هیچ کدام در حرفه پزشکی نیستند؛ فرزند دیگرم در هنر و در «سن مارتین یونیورسیتی» لندن مشغول تحصیل است و دیگری در «دیزاین پور استیج» به معنی طراحی صحنه سینما و دکوراسیون داخلی.

جنگ و ماندگارترین خاطرات

ما در زمان جنگ واقعاً پدیده‌‌هایی را دیده‌ایم که در دانشگاه‌‌ « جان هاپکینز» آمریکا هم دیده نمی شد، چون مختص به خود زمان جنگ بود. مثلاً صدمات عروق مغزی در اثر اصابت ترکش‌‌ها و خمپاره‌‌ها به وجود می‌‌آمد و می‌‌شد گفت که شناخت کافی نبود و با تحقیقات و آنژیوگرافی‌‌هایی که از بیماران کردیم، تعداد زیادی از بیماران را پیدا کردیم که بعضاً نیاز به جراحی داشتند؛ جراحی کردیم و این جمع‌آوری بیماران منجر به انتشار چندین مقاله مستند خوب در سطح بین‌المللی شد.

زندگی ایده‌آل

صبح از منزل خارج می‌‌شوی، فکر کنی که یک کار مفید برای جامعه و خانواده انجام بدهی و شب ازانجام آن رضایت خاطر داشته باشی.  فکر می‌‌کنم آدم‌‌ها برای رسیدن به زندگی ایده آل، اول باید قانع باشند آنچه مهم است، این است که افراد مرفه باید به افرادی که نیازمندند، کمک کنند.

توصیه‌‌های مرد پنجه طلای ایران

۱-پیاده‌روی و شنا را فراموش نكنید

برای تقویت ستون فقرات باید ورزش‌‌های نظیر راهپیمایی و شنا که عضلات کمر را قوی‌تر می‌کند انجام دهید و  از  جابه جا کردن،  وزنه ‌های سنگین كه زمینه آسیب به  دیسک‌‌ها  را فراهم می‌كند پرهیز نمایید.

۲- زانوها را خم کنید، کمر را نه!

اگر  در نظر دارید  وزنه ای بیش از ده کیلوگرم را بلند کنید، بهتر آن  است که بنشینید، بغلش کرده  و بلندش کنید.  به همین دلیل هم در سطح بین‌المللی جمله معروفی داریم كه  می‌‌گوید:

don’t bend your back, Bend your knees كه یعنی زانوها را خم کنید، کمر را خم نکنید.  از عضلات قوی پا خیلی راحت می‌‌شود کمک گرفت. اصولاً کسی که آمادگی برداشتن وزنه را ندارد، به نظر من بلند كردن بیش از ۱۰ یا ۱۵ کیلو ممکن است مضر باشد.  البته جوان ترها وزنه‌‌های سنگین تری هم می‌‌توانند بردارند بدون آن که مخاطره انگیز باشد، ولی سن که بالا می‌‌رود (مثلاً تا ۵۰ یا ۶۰) باید واقعاً برای برداشتن وزنه احتیاط کرد.

۳- پرهیز از ایستادن و نشستن زیاد

ایستادن زیاد را نمی توان گفت مضر است؛ برای این که شغل ایجاب می‌‌کند.  من می‌‌گویم اگر شما مجبور هستید که نشسته کار کنید، وسط نشستن بعد از ۱-۲ ساعت قدم بزنید.  وارونه این موضوع هم هست؛ اگر مجبورید دایم روی پا باشید، هر دو ساعت یک بار بنشینید یا کناری دراز بکشید که فشار از ستون فقرات و عضلات اطراف اش برداشته شود.

۴- خانم‌های باردار بیشتر مراقب باشند

مراقبت از ستون فقرات در خانم‌‌های بار دار هم ضروری است. خصوصاً در روزهای انتهای بارداری که ماهیچه‌‌ها شل می‌‌شود و فرصت داده می‌‌شود که لگن باز شود تا نوزاد بتواند بیرون بیاید.  خانم‌‌ها بعد از زایمان باید از ورزش‌‌هایی استفاده کنند که اندام را مجدداً سفت کرده و عضلات را تقویت کند.  در حین حاملگی اگر کسی گرفتگی ستون فقرات دارد باید از گن‌‌های مخصوص حاملگی استفاده کند که فشار را از روی ستون فقرات بردارد.

۵- با احتیاط دوچرخه‌سواری كنید

من متأسفانه احتمال تصادفات را در تهران زیاد می‌‌دانم و توصیه دوچرخه‌سواری هر چند با احتیاط در تهران نمی‌کنم.  در مورد پیست‌‌های دوچرخه سواری اما خیلی خوب است و به کاهش وزن هم كمك می‌‌کند.  اگر از دوچرخه‌‌های معمولی استفاده می‌‌کنید، زیادی باید پا بزنید که مصرف انرژی را بالا می‌‌برد در کاهش وزن کمک می‌‌کند.

۶-  به كفش‌هایتان اهمیت دهید

کفش پاشنه بلند را اگر با آن بزرگ شده باشید، می‌‌توان پوشید ؛ در غیر این صورت آزاردهنده است.  در کل پاشنه پهن سه یا چهار سانتی برای کسی که مشکل ستون فقرات دارد، ایده‌آل است.

 

لینک کوتاه مطلب: https://tritanews.ir/?p=89034
تگ ها اعصابایستادنبیماریپاتولوژیپزشکپنجه هاي طلاييپیروزیتشخیص ودرمان تومورهای مغزیجراح مغزو اعصابجراحی مغز و اعصابجنگجنگ و ماندگارترین خاطراتدانشگاهدکتر عباسيوندوچرخه‌سواریدیسک کمررشته آسیب‌شناسی عمومیسلامتیشیوع شکستگی‌‌های جمجمهطرح تحول نظام سلامتفرزندكفش‌هایتانکسالتلذتبخش‌ترین لحظه‌های زندگیمغزنشستن زیاد

مطالب مرتبط درباره نویسنده

  • سلامت

    خوراکی های پر کالری که باید بخورید!!!!

    ۱۳۹۹-۰۷-۰۸
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    وقتی هر روز تخم مرغ می خورید چه اتفاقی برای بدن شما می افتد؟

    ۱۴۰۱-۰۲-۱۷
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    راهکارهای خانگی برای از بین بردن جوش های سر سیاه

    ۱۳۹۹-۰۳-۲۱
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    چرا با وجود خوردن غذا احساس گرسنگی کنیم؟

    ۱۴۰۰-۰۸-۱۶
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    کاهش وزن در زنان بالای ۴۰ سال

    ۱۳۹۸-۰۴-۰۹
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    واكسن كرونا، حمله به بيماريست

    ۱۳۹۹-۰۶-۱۷
    توسط مهناز خدادوست

پاسخ دادن لغو پاسخ

تبلیغات

  • آخرین

  • محبوب

  • دیدگاه ها

  • عرضه ۸۴۹ هزار تن انواع محصول در بورس کالای ایران

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۴-۱۷
  • ایجاد زیرساخت‌ها و انجام عملیات اجرایی در معدن مس سریدون سرعت گرفت

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۴-۱۷
  • توصیه های غذایی در روزهای آلودگی هوا

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۴-۱۷
  • آغاز فصل جدیدی از همکاری بانکی برای حمایت از تولید و اشتغال

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۴-۱۷
  • مزایده املاک مازاد شرکت توسعه دیدار ایرانیان

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۴-۱۷
  • عفونت بند ناف نوزادان را جدی بگیرید

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۳-۲۰
  • کوالکام می گوید در صورت پیوستن به برادکام، دو مشتری مهم خود را از دست ...

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۱۱-۲۳
  • خون دماغ یعنی ….

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۲-۲۳
  • تبلیغات محیطی جذاب و بی‌نقص با نمایشگرهای حرفه ای Outdoor سامسونگ

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۷-۲۹
  • بهترین زمان برای خرید لپ‌تاپ چه زمانی است؟

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۳-۱۶
  • مریم نجفی رحیمیان
    در
    ۱۴۰۱-۰۳-۱۸

    مهدی احمدی رییس اداره کل روابط عمومی خبرداد: اعلام اسامی برندگان جوایز قرعه کشی در ...

    سلام خسته نباشید سوال ...
  • قیمت آهن انبار مشهد
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۱۷

    بیماری‌هایی که کلیه را عفونی می‌کنند

    با سلام ممنون از ...
  • آهن مشهد
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۱۷

    با کفش Futurecraft 4D آدیداس آشنا شوید؛ کتانی ساخته شده با فناوری چاپ سه بعدی

    خیلی مقاله عالیی بود ...
  • مهناز خدادوست
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۰۶

    ۱۳۸۸ فقره وام ازدواج توسط بانک قرض‌الحسنه مهر ایران پرداخت شد

    با سلام و ارادت ...
  • مهناز خدادوست
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۰۶

    ۱۳۸۸ فقره وام ازدواج توسط بانک قرض‌الحسنه مهر ایران پرداخت شد

    با سلام و ارادت ...
  • خانه
  • واریته
  • سلامت
  • اقتصاد
  • درباره تریتا
  • تبلیغات در تریتا
  • درباره ما
تمامی حقوق این وبسایت برای تریتانیوز محفوظ است