وضعیت بغرنج شاهدختهای جهان عرب با انتخاب اولین سفیر زن در عربستان [قسمت دوم]
قبل از این که به وضعیت دشوار و باورنکردنی شاهدخت های جهان عرب بپردازیم بهتر است از انتصابی بی سابقه در عربستان سعودی حرف بزنیم. مقامات عربستان سعودی در روزهای گذشته اعلام کردند که پرنسس (شاهدخت یا ملکه) ریما بن بندر آل سعود به عنوان سفیر جدید این کشور در ایالات متحده انتخاب شده است که بدین ترتیب او را به اولین زن در تاریخ این پادشاهی تبدیل می کند که نقش سفیر را در کشوری دیگر بر عهده می گیرد. پرنسس آل سعود جایگزین شاهزاده خالد بن سلمان، برادر کوچکتر شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد جنجالی و جوان کشور، خواهد شد که به عنوان معاون وزیر دفاع کشور منصوب شده است.
پرنسس ریما بن بندر آل سعود در سال ۱۹۷۵ در شهر ریاض بدنیا آمده و پدر و مادر او به ترتیب شاهزاده بندر بن سلطان و حیفا بن فیصل هستند. پدرش از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵ سفیر کشورش در ایالات متحده بود. در طی سال هایی که پرنسس عربستانی در ایالات متحده در کنار پدرش بوده، در آکادمی اسلامی سعودی در الکساندریا، ویرجینیا و دانشگاه جرج واشنگتن درس خوانده و در رشته مطالعات موزه شناسی فارغ التحصیل شده است. او از همسرش جدا شده و دو فرزند دارد. پرنسس ریما که مدافع حقوق زنان در کشورش به شمار می آید، به عنوان معاون برنامه ریزی و توسعه وزارت ورزش های همگانی عربستان سعودی، در جریان وارد کردن فعالیت های فیزیکی (ورزش) به برنامه درسی مدارس دخترانه در سال ۲۰۱۷ نقشی مهم داشت. او همچنین در بخش خصوصی نیز به عنوان موسس یک مرکز تفریحی ورزشی و آب درمانی به نام «ییبرین» و موسس و مدیر بخش نوآوری یک برند لوکس کیف های دستی به نام «بارابوکس» (Baraboux) فعالیت داشته است.
در سال های اخیر، زنان عربستانی تغییرات فاحش و بی سابقه ای را در وضعیت خود تجربه کرده اند. در سال ۲۰۱۷، بر اساس یک فرمان سلطنتی از طرف ملک سلمان، زنان اجازه دسترسی به خدمات دولتی و بهداشتی بدون نیاز به رضایت سرپرست مذکر خود (شوهر، پدر یا برادر) را یافتند. سال گذشته نیز به زنان حق رانندگی، اجازه راه اندازی کسب و کار شخصی بدون نیاز به اجازه سرپرست مذکر، تماشای مسابقات ورزشی در برخی استادیوم ها و همچنین ثبت نام در ارتش کشور داده شد. در گزارش جهانی شکاف جنسیتی سال ۲۰۱۸، در میان ۱۴۹ کشور مورد بررسی قرار گرفته، عربستان سعودی رتبه ۱۴۱ را بدست آورده بود. علیرغم بهبود محسوس در شرایط برای زنان عربستانی، وقتی که به برابری حقوقی زنان می رسیم، این کشور همچنان از طرف سازمان های حقوق بشری مورد انتقاد شدید قرار می گیرد.
در سال ۲۰۱۶، جمال خاشقجی از حضور در رسانه های کشورش منع شده و مجبور شد به ایالات متحده بیاید تا در روزنامه واشنگتن پست فعالیت نماید. مدت کوتاهی بعد خاشقجی توسط افرادی که گفته می شود از طرف دولت عربستان سعودی ماموریت داشتند، وی را در کنسولگری این کشور در استانبول به قتل رساندند که این موضوع جنجال چند ماهه ای را در جهان و روابط کشورها با این کشور عربی ایجاد کرد که هنوز هم پس لرزه های آن ادامه دارد. اوایل ماه کنونی نیز خبر رسید که دولت این کشور از یک سیستم یا اپلیکیشن به نام «ابشر» (Absher) استفاده می کنند که یک بخش از آن به فعالیت های زنان کشور مربوط بوده و اطلاعات موجود در آن می تواند مانع از سفر زنان این کشور بدون اجازه سرپرست مذکرشان خواهد شد و این موضوع نشان می دهد که هنوز هم در عربستان فاصله زیادی برای نزدیک شدن حقوق زنان به مردان وجود دارد.
حالا به بحث اصلی در مورد مشکلات پرنسس ها یا شاهزاده های زن در کشورهای عربی بازی می گردیم.
در امارات متحده عربی هر زنی که تصویر مردسالارانه خانواده یا نظم مردسالارانه حاکم بر فضای عمومی کشور را تهدید کند خانه نشین می شود، چه در خانه خودش و چه توسط دولت و در زندان. شرایطی که اکنون پرنسس لطیفه دارد برای دختران و زنان دیگر خانواده های سلطنتی نیز پیش آمده و در گذشته مواردی از حبس خانگی برای این زنان مشاهده شده است. از این رو جای تعجب ندارد که بدانید تلاش دختران و زنان خانواده های سلطنتی در جهان عرب برای فرار از کشور چیز تازه ای نیست. حتی باید بدانید که مورد اخیر فرار پرنسس لطیفه اولین تلاش او برای فرار از کشورش نبوده است. در سال ۲۰۰۲، زمانی که لطیفه تنها ۱۶ سال داشت، او سعی کرد به عمان فرار کند اما دستگیر، زندانی و شکنجه شده و از دریافت مراقبت ها و کمک های پزشکی منع شد. همچنین، همانطور که او در ویدیو گفته شده می گوید، وی پس از اینکه تلاش خواهر بزرگترش، پرنسس شمسه، برای فرار ناکام ماند و برای سال ها در خانه زندانی شد، تصمیم به فرار گرفت.
این مشکل تنها به امارات متحد عربی محدود نمی شود. یحیی عسیری، مدیر گروه حقوق بشری ALQST در لندن، که در زمینه کمک به زنان عربی که می خواهند از کشورشان فرار کنند فعالیت می کند می گوید که در سال ۲۰۱۳ با ۴ دختر ملک عبدالله، پادشاه سابق و درگذشت سعودی، در تماس بوده که همگی از تمایل برای فرار از کشورشان سخن می گفته اند. عسیری می گوید که دو تن از این دختران در یک خانه و دو خواهر دیگر نیز در خانه هایی جداگانه تحت بازداشت خانگی قرار داشتند. پس از آن که ملک سلمان، برادر ناتنی ملک عبدالله، به قدرت رسید، عسیری تماس خود با دو تن از این دختران و مادرشان که قصد داشت به دخترانش برای فرار کمک کند را از دست داد. عسیری در این باره می گوید: «آخرین پیام من به مادر آن ها این بود که پرسیدم آیا او توانایی حل مسئله را دارد یا اینکه مورد تهدید قرار گرفته است. ما فقط می خواستیم بدانیم که آیا تلاش های ما به هر نحوی کمک کننده بوده است یا خیر اما پاسخی دریافت نکردیم».
علیرغم از دست دادن تماس با این دختران، عسیری تماس های متعددی را از دیگر پرنسس های خاندان سلطنتی سعودی دریافت می کند که برای فرار از کشور درخواست کمک دارند. بزرگ ترین چالش این است که سرپرستان مرد این زنان معمولاً پاسپورت های آنان را از قبل ضبط کرده و در اختیار خود گرفته اند. عسیری ادامه می دهد: «اگر آن ها به پاسپورت هایشان دسترسی نداشته باشند کار زیادی نمی توانید انجام دهید». اگر چه پروژه فرار پرنسس شیخه لطیفه با شکست روبرو شد، اما این موضوع باعث نشده که دیگر زنان و دختران برجسته خاندان سلطنتی کشورهای عربی یا حتی خانواده های معمولی سوار هواپیما شده و به امید رسیدن به آزادی مورد نظرشان در غرب، دست از ثروت و امتیازاتشان خانوادگی شان نکشند.
ماه گذشته بود که رهف محمد القنون، دختر فرماندار یکی از مناطق شمالی عربستان سعودی، بعد از اینکه در فرودگاه تایلند در حال بازگردانده شدن به عربستان بود توانست از طریق رسانه های اجتماعی فریاد خود را به گوش جهانیان رسانده و در نهایت توانست در کانادا پناهنده شود. به گفته ضیاء الدین، رهف بسیار خوش شانس بود زیرا برای هر داستان فرار موفق ده ها و شاید صدها فرار ناموفق رخ می دهد که همگی پنهان باقی می مانند. رهف نیز مانند پرنسس لطیفه بیشتر به خاطر محدودیت هایی که برای سفر، تحصیل و استفاده از خدمات بهداشتی داشت و این که نمی توانست خشونت خانوادگی را گزارش دهد به فکر فرار افتاد. به او گفته شده بود که نمی تواند موهایش را کوتاه کند زیرا موی بلند یکی از معیارهای مورد نظر مردانی است که به دنبال پیدا کردن عروس خود هستند و وی با کوتاه کردن موهایش شانس خود را برای عروس شدن کاهش می دهد. اما رهف موهایش را کوتاه کرد و خانواده اش نیز در پاسخ به این رفتار «عصیانگرانه» او را در بازداشت خانگی نگه داشتند تا زمانی که بار دیگر موهایش بلند شوند.
رهف که اکنون در کانادا به سر می برد در مورد دلیل فرار خود چنین می گوید: «من پول داشتم اما آزادی نداشتم. من پول نمی خواستم.تمام چیزی که می خواستم آزادی و آرامش ذهنی بود». خانواده رهاف برای این که از رسوایی فرار دخترشان رها شوند اعلام کرده اند که او دیگر دختر آن ها نیست. مورد پرنسس لطیفه و رهف القنون شاید در دنیای خارج از جهان عرب برای حاکمان این کشورها یک آبروریزی و نکته منفی تلقی شود اما در داخل کشور برای آن ها حمایت خانواده های عربی را در پی خواهد داشت. مورد فرار رهف به سرعت در عربستان سعودی سیاسی شده و با پرداخت گسترده در رسانه های کشور آن را طوری نمایش می دهند که نشان دهند کشورهای خارجی از زنان سعودی برای اهداف خود سوء استفاده می کنند. همچنین در رسانه ای سعودی گفته می شود که مشکل رهف تنها محدودیت های خانوادگی نبوده و وی به اصطلاح »از دین برگشته» است که گناهی بسیار بزرگ و نابخشودنی برای مسلمانان بوده و مجازات آن مرگ است.
بدین ترتیب، روحانیون و خانواده های محافظه کار در عربستان سعودی از استمرار حمایت خاندان حاکم سعودی از قوانین سرپرستی به منظور در امان نگه داشتن زنان از بی آبرویی خشنود هستند. بسیاری از آن ها نیز برنامه هایی مانند «ابشر» که با نام «اپلیکیشن کنترل زنان» شناخته می شود و در صورتی که زنان و دختران سعودی بخواهند به خارج از کشور سفر کنند برای سرپرستان مذکر آن ها اخطار می فرستد را تحسین می کنند. چیزی که مشخص است این است که داستان رهف محمد القنون نیز مانند ماجرای پرنسس شیخه لطیفه، خانواده های کشورهای عربی را تکان داده است و بسیاری از آن ها تمهیدات و احتیاط هایی را برای ممانعت از فرار دخترانشان اندیشیده اند. رهاف می گوید که یکی از دوستانش و یک زن دیگر از کشورهای عربی با وی تماس گرفته و گفته اند که خانواده هایشان پاسپورت های آنان را ضبط کرده و به آن ها گفته اند که دیگر حق سفر به خارج از کشور را ندارند. زنان و دختران عرب می گویند که این شرایط آن ها را ترسانده است.