«زمان خوب» دقیقا برعکس، یک لذت ناب سینمایی

رابرت پتینسون بازیگر انگلیسی که با بازی در مجموعه سینمایی «گرگ ومیش» به شهرت جهانی رسید، برای بازی خوب خودش در فیلم «زمان خوب» با تشویق ایستاده ۶ دقیقهای حضار در جشنواره فیلم کن روبه روشد.
مونالا دارگیس منتقد این نشریه درباره پتینسون نوشته است:
همین هفته پیش بود که با رابرت پتینسون روی تراس یک رستوران مدیترانهای نشسته بودیم و داشتیم اسپرسو میخوردیم.
شاید به نوعی جنبه مضحکی داشته باشد که منتقدی بنشیند و درباره جشنواره کن بنویسد. در هر حال پتینسون با فیلم جدیدش «زمان خوب» در بخش رقابتی هفتادمین جشنواره فیلم کن حضور داشت. صبح روز بعد، این فیلم در فهرستهای رویدادهای متعددی که پر بودند از فیلمهایی که تقریبا با تمایل به موعظه کردن یا حتی کوبیدن مخاطبان، و به همین دلیل تقریبا با بیاعتنایی تماشاگران روبه روشده بودند، سروصدای زیادی به پا کرد. «زمان خوب» دقیقا برعکس، یک لذت ناب سینمایی درباره یک رویداد بیشتر خندهدار وگاه تکان دهنده است که هر چند هیچ جایزهای را نصیب او نساخت؛ اما موجب ابراز علاقه شدید منتقدان کن به وی شد.
در این فیلم پتینسون در نقش کنستانتین نیکاس بازی میکند؛ یک پسر بد بیمنطق با اسم مستعار «کانی» که در جریان یک ماجراجویی وحشتناک در نیویورک، پیکرهای درهم شکستهای را در پی خودش به جای میگذارد. این فیلم را برادران جاش و بنی سفدی کارگردانی کردهاند و فیلمی انرژیک و متمرکزاست. فیلم قصد ندارد پیام یا رستگاری را بشارت دهد، اما به جای هر کدام از این موارد شما به یک ماجرای مارپیچ و تو درتوهل داده میشوید که مدام در حال تعمیق است. از آنجا که اشتباهها به فاجعهها منتهی میشوند، کانی نیز به نوبه خود رشد میکند و به شخصیتی بدل میشود که شیوههای بامزهای برای پیروزی آمریکایی آن هم در حالی که آکنده از احساسات طرفداران ابرقهرمانها و سرخپوستان است، کشف میکند. وی در عین حال اصرار دارد که پیروزی فقط اجتناب ناپذیر نیست، بلکه حقی حیاتی است.
«زمان خوب» بخشی از یک دوره تصحیح جذاب انجام شده توسط پتینسون است که در سالهای اخیربه تناوب در عناوین سینمای هنری مانند «بچگی یک رهبر» و«شهر گمشده زی» ظاهر و ناپدید شدهاست. گرچه او با بازی در بلاک باسترها به شهرت رسید و کارش را با ایفای نقش در فیلم «هری پاتر» شروع کرد، اما با بازی در نقش ادوارد کالن بود که شهرتی جهانی یافت و این فیلم «گرگ و میش» بود که او را با آن سیمای رنگپریده به همه معرفی کرد.
این هنرمند مشهور شهرت دیوانهوارش را وقتی شروع کرد که با بازیگرهمکارش یعنی کریستن استوارت از فیلم «گرگ و میش» رابطهای طولانی مدت را ادامه داد وبعد ناگهان به این رابطه خاتمه داد و به یک عامل تبلیغاتی تمام عیار بدل شد که با فیلم«گرگ و میش» درهم تنیده شده بود.
در طی سالهای «گرگ و میش»، پاتینسون همیشه با منتقدان مهربان روبه رو نبوده و برای آنها اغلب چیزی فراتر از زیبایی ظاهری وی و یا ابزاری برای موضوعی جسمانی در مجموعههای سینمایی نبوده است. بر خلاف استوارت، او پیش از این یک مجموعه کاری ارایه شده در کارنامه نداشته و با وجود بازی در فیلمهای کوچکی چون «مرا به خاطر بیاور» در سال ۲۰۱۰ نتوانسته است این کار را انجام دهد.
در هر حال «جهانشهر» محصول ۲۰۱۲ که با اقتباس از رمان دان دلیلو توسط دیوید کراننبرگ ساخته شد بود، الگوی اصلی کار پتینسون را شکل داد. او در این باره میگوید: «فکرمیکنم این اولین بار بود که داشتم در کاری اینقدر پیچیده سهیم میشدم». او میافزاید: «جهان شهر» در اصل اولین فیلمی بود که او پس از اتمام فصل نهایی مجموعه «گرگ ومیش» در آن بازی کرد و در این باره میگوید: «مخصوصا این واقعیت را دوست داشتم که این فیلم دقیقا در اوج محبوبیت من شکل گرفت». پتینسون با تایید گروه بازیگران این فیلم در جهانی که او آن را جذاب و دیدنی مییابد و با خشونت سقوط فزاینده انسانیت همراه است میگوید فیلم «یک نقطه عطف برای من بود و من دقیقا فهمیدم که دلم میخواهد چه کار بکنم».
کاننبرگ این فیلم را بدون تمرکز بر یک قالب ساخته بود وستاره او مشتاق ادامه همین مسیر شد. وی میگوید: «فکر میکنم خیلی نادر است که چیزی الگوها را بشکند» و میافزاید: «احساس من تقریبا چنین است که انگار همه چیزها در این جهان طراحی شده تا قابل پیشبینی باشد». وی میگوید خیلی دوست دارد بتواند با مارن آده کارگردان آلمانی سازنده فیلم «تونی اردمن» کار کند. در جریان جشنواره امسال فیلم کن اعلام شد پتینسون ستاره فیلم «سوغات» از جوآنا هاگ کارگردان بریتانیایی خواهد بود ومارتین اسکورسیزی به عنوان تهیه کننده این فیلم حضورخواهد داشت. پتینسون همچنین امیدوار است این تابستان بتواند کار در پروژه «زندگی بالا» را که کلیر دنیس کارگردان فرانسوی آن را میسازد شروع کند. او سه سال برای ساخته شدن این فیلم کار کرده است.