اعدامی ها تئاتر اجرا می کنند/ زنانی که مسیر زندگی شان تغییر کرد
احمد جلیلی کارگردان مستند بلند «چند ملاقات با یک زن» بیان کرد که زن های مجرم این مستند گروه تئاتری ایجاد کردند و به اجرای نمایش پرداختند.
احمد جلیلی کارگردان مستند بلند «چند ملاقات با یک زن» که به بخش مسابقه ملی یازدهمین دوره جشنواره فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» راه یافته است درباره این اثر گفت: این مستند درباره زنان مجرمی است که جرم های سنگینی مثل قتل، آدم ربایی، سرقت مسلحانه و … مرتکب شده و در زندان به سر می برند. در واقع در این فیلم ۶ کاراکتر وجود دارد که ۵ نفر از آنها متهم به قتل هستند و کاراکتر اصلی که مرجان نام دارد سابقه سرقت مسلحانه و آدم ربایی را در پرونده خود دارد. این افراد که زیر حکم های سنگینی مثل اعدام یا چندین سال حبس هستند در زندان یک گروه تئاتر تشکیل می دهند و با دنیای جدیدی به نام هنر آشنا می شوند.
وی ادامه داد: از همین رو این موضوع زندگی آنها را تحت الشعاع قرار می دهد و مناسبات دنیای هنر آنها را دگرگون می کند اما این پایان ماجرا نیست زیرا ۲ نفر از آنها در معرض اعدام اند. به همین دلیل این تضاد بین مرگ و هنر، قصه اصلی فیلم را تشکیل می دهد. در واقع اتفاقات از زمانی که این گروه تئاتر شکل می گیرد آغاز می شود و تا زمان آزادی و یا اعدام کاراکترها پیش می رود.
این مستندساز اظهار کرد: آشنایی من با این گروه تئاتر از زمانی رخ داد که آنها برای اجرای تئاترشان با شرایط ویژه امنیتی به سطح شهر آورده می شدند. در این اتفاق ویژه که به همت اداره کل زندان های استان فارس به وجود آمده بود این خانم ها علی رغم اینکه حکم های سنگینی مثل اعدام داشتند با شرایط ویژه امنیتی مثل دستبند و اسلحه و با ماشین های مخصوص به خارج از زندان می آمدند و در سالن های مختلف شهر شیراز می توانستند تئاتر خود را برای عموم مردم اجرا کنند. در این فیلم تضادی که بین هنر و جنایت در سالن تئاتر رخ می داد، فضای وهم انگیزی را ایجاد می کرد و به همین دلیل من تصور می کنم که این فیلم مرزی بین جنایت تا هنر را به تصویر می کشد.
جلیلی بیان کرد: خوشبختانه با همکاری که اداره کل زندان های فارس با ما کرد، توانستیم بعد از آن تئاتر به داخل زندان برویم و ارتباط بهتری با آنها در زندان برقرار کنیم. ما فیلمبرداری را در زندان و در بند نسوان ادامه دادیم البته در پروسه ساخت فیلم تلاش کردیم تا از سه زاویه در زندگی شخصیت ها کنکاش کنیم؛ در صحنه تئاتر، در دنیای درون زندان و نیز سرنوشت پس از زندانِ این کاراکترها.
وی با بیان اینکه اجرای این تئاتر در آزادی شخصیت ها از زندان بسیار موثر بود، گفت: پیش می آمد که گاهی شاکی های این افراد به تماشای این تئاتر می نشستند و فضای مثبتی برای گرفتن رضایت ایجاد می شد با این وجود یکی از شخصیت های این فیلم با نام صفیه همچنان در معرض اعدام بود؛ او عاشق دنیای هنر و تئاتر بود و دوست داشت هم سنگ مریل استریپ شود. از همین رو گاهی با خودم می گویم ای کاش آشنایی آنها با دنیای هنر قبل از اشتباهات بزرگ رخ می داد تا مسیر زندگی آنها تغییر می کرد.
جلیلی ادامه داد: این افراد هیچگاه دیگر به دنیای جرم بازنگشتند و این را از تاثیرات هنر و تئاتر می دانند به طوری که در حال حاضر سالم زندگی می کنند. این پالایش در زندان روی این افراد صورت گرفته بود و از طریق هنر بازپروری شده بودند.
وی اظهار کرد: پروسه ساخت این فیلم ۸ سال به طول انجامید و ما در شیراز و ۵ شهر دیگر به فیلمبرداری پرداختیم چون هرکدام از این خانم ها اهل شهر متفاوتی بودند و ما برای برقراری ارتباط عمیق و موثرتر به شهر هرکدام سفر کردیم و ضمن حضور در جمع خانوادگی آنها از زندگی آنها فیلمبرداری کردیم. ولی من به دلیل حفظ ریتم داستان تصمیم گرفتم که سختی های تولید و سفرهای متعدد را به رخ تماشاگر نکشم و همه جزییات را وارد فیلم نکنم و بر محور خط اصلی داستان پیش بروم به همین دلیل قصه این شهرها را تا جایی که خط اصلی روایی اجازه می داد وارد کردم و نه بیشتر. این از پیچیدگی های کار با این افراد خاص بود چرا که در ابتدا، ملاحظات اجتماعی باعث می شد تا آنها به هیچ عنوان تمایلی برای حضور در مقابل دوربین نداشته باشند و از طرفی من هم به هیچ عنوان تمایلی به شطرنجی و یا محو کردن صورت کاراکترهایم نداشتم.
جلیلی در پایان توضیح داد: اولین نکته ای که برای مخاطب این فیلم تعجب برانگیز خواهد بود، حضور صریح و بی پرده این شخصیت ها در مقابل دوربین است. این نتیجه ۸ سال مداومت و نزدیک شدن تدریجی به کاراکترها است که دوربین فیلم توانست اعتماد آنها را جلب کند و در نهایت شاهد حضور تمام قد و بدون پرده پوشی کاراکترها در فیلم هستیم.