ادامه راه کیشلوفسکی…/حامد فیضی دیزجی تهیهکننده سینما مطرح کرد

تریتانیوز: حامد فیضی دیزجی یکي از معدود تهيه كننده هايي است كه توانسته دوبار جايزه معتبر رمي را ببرد؛ یکی برای فیلم پوزیتیوهای فراموش شده و دیگری برای فیلم ناتمام. جشنواره بینالمللی فیلم World Fest-Houston International Film Festival که در سال ۱۹۶۸ تأسیس شده است، یکی از سه جشنواره معتبر فیلم سالانه در قاره آمریکا و قدیمیترین جشنواره مستقل جهان است که هرساله در ماه آوریل در هیوستون، تگزاس برگزار میشود و به برگزیدگان خود جایزه رمی اعطا میکند. حامد فیضی دیزجی در گفتگو با تریتانیوز درباره زمینه های تولید آثاری با زبان جهانی که بتواند در نقاط مختلف جهان مخاطب داشته باشد، حرف زده است.
*در سینمای دنیا سالانه آثار فراوانی تولید میگردد که فقط برخی از آنها میتوانند به جشنواره های معتبر راه یابند و حائز دریافت جایزه گردند. درباره موفقیت دوجانبه با دو فیلم در جشنواره هیوستون بگویید؟
**جایزه گرفتن کار دشواری نیست ولی اینکه بتوانید در جشنواره هایی شرکت کنید که مخاطب و برنامه نمایش فیلم دارند، مهم است. بسیاری از جشنواره های تازه تاسیس را داریم که فقط در حد یک سایت و یکی دو ادمین هستند و تازه پول هم میگیرند که جایزه دهند! با این حال در دوران فعالیت حرفه ای ام اصلا برای جشنواره و جایزه ، فیلم تولید نکردم و داستان برایم مهم بود و سناریو و تیم تولید.
*یعنی وجهه مخاطب پسند بودن آثار؟
**دقیقا. سینما بدون مخاطب معنا ندارد و در طول صدها سال اثبات شده فیلمهای مخاطب پسند شاید در زمان تولید به دلایل مختلف نتوانستند دیده شوند ولی چون هدف گذاری داستانی آنها، صحیح و برای جلب نظر مخاطب بوده به همین دلیل توانسته اند در اعصار باقی بمانند و جلب نظر کنند. شما فکر میکنید چرا بعد از سالها بنیاد اسکورسیزی فیلمهای پنجاه سال قبل بهرام بیضایی و مثلا رگبار و غریبه و مه را ترمیم و بازسازی میکند. دقیقا به دلیل آن که سوای وجهه هنری، بیضایی با درام گیرا فیلمسازی کرده است. در دو فیلم ناتمام و پوزیتیوهای فراموش شده، اول از همه به سناریویی رسیدیم که جذاب باشد و بعد به زمینه های انسانی درام توجه داشتیم چون دیگر با این گستره سایبری، هیچ فیلمی، محلی نیست و هر فیلمی ممکن است در ده ها نقطه دنیا دیده شود.
*جشنواره هیوستون هم عمدتا هم آثار کیفی از لحاظ تکنیکی را مورد توجه قرار داده و هم ویژگی های مخاطب مستد داستانی را؟
**فیلمسازان مطرحی همچون استیون اسپیلبرگ، جرج لوکاس، آنگ لی، برادران کوئن، ریدلی اسکات، جان لی هنکاک، برایان دی پالما، راندال کلیزر، الیور استون و دیوید لینچ در دورههای مختلف این جشنواره موفق به دریافت جایزه رِمی در بخش فیلمهای بلند داستانی شدهاند و اینها فیلمسازان ضدمخاطب نیستند و کاملا با آثار خود مخاطبان مختلفی را جلب نمودهاند. فیلمهای ناتمام و پوزیتیوهای فراموش شده نیز داستانگویی سرراست دارند و اتفاقا با برخی اعضای هیات داوران که گپ میزدیم معلوم شد برایشان جالب است که سینمای ایران هم فیلمهایی داستانگو به جشنواره ها می فرستد.
*شاید به خاطر تقابل با آن نگاه محفلی برخی جشنواره های اروپایی ضدمخاطب و کاملا فرمال؟
**البته که بیزنس فیلمسازی جشنواره ای مربوط به امروز و دیروز نیست و سالیان سال رواج داشته و مشتری خاص خود را دارد ولی من مخاطب آن نیستم. هواداری خیلی خوب است ولی ژست هواداری، خطرناک است. گاهی فیلمهایی می بینیم که کاملا با ژست هنری تولید شده یعتی کارگردان چون توانایی تزریق نگاه هنری نداشته قدری از برگمن تقلید کرده، اندکی از تارکوفسکی، مقادیری از میخالکوف و پاره ای جیم جارموش. این گونه فیلمها فیک هستند نه به خاطر مخاطب نداشتن بلکه به خاطر اینکه اصلا اثر هنری نیستند و صرفا نوعی جعل به شمار میروند.
*یک ویژگی آثار تولیدی شما نگاه به انسان به عنوان میراث دار معنویت در زمین است. شاید قدری شبیه نگاه کیشلوفسکی؟
**کیشلوفسکی کارگردان بزرگی بوده چون بلد بود مخاطب پسند قصه بگوید و البته قصه های اخلاقی معناگرا را با زبان عامه بگوید ولی با دکوپاژ درجه اول. در سینمای ایران نیز امثال داریوش مهرجویی یا ناصر تقوایی در هامون و کاغذ بی خط، سعی کردند همین رویه را ادامه دهند. من نیز به خود می بالم که امتداد دهنده چنین راهی باشم و بتوانم با همان ساختار قصه گوی جذاب آثاری را تولید کنم که انسانی و کاملا عمیق به قضایا نگاه کنند.