آیا بین شاد بودن افراد و نشاط اجتماعی تفاوتی وجود دارد؟
در بررسی ها و مشاهداتی که از سایت ها و رسانه ها در خصوص ملت های شاد و غمگین داشته ایم همواره ایران جزو غمگین ترین کشورها معرفی شده تا جاییکه بنیاد افکارسنجی گالوپ در سال ۲۰۱۷ ایران را عصبانی ترین کشور جهان اعلام کرده است.
فارغ از توجه به میزان اعتبار و کیفیت آمار اعلام شده حتما به این نکته اذعان می کنیم که ما در بسیاری از موارد نتوانستیم با وجود امکانات کافی و شرایط مطلوب زندگی، رضایت خاطر برای خود ایجاد و در مواجهه با ناملایمات و حوادث تلخ بر خشم و استرس خود فائق آمده و فضایی آرام و توام با آسایش برای خود و دیگران به وجود آوریم.
درگیری های خیابانی، افزایش آسیب های اجتماعی، تنش های خانوادگی، عدم احترام به دیگران، رواج ناسزاگویی، افزایش پرونده های قضایی و بالارفتن میزان زندانیان و … از جمله مواردیست که برای هر دوستدار این مرز و بوم ناراحت کننده بوده و چنین وضعیتی سزاوار کشوری با تمدن ۲۵۰۰ ساله و با فرهنگی اصیل و والا نمی باشد.
اما فارغ از آمار و مشاهدات عینی و نقل قول ها به نظر می رسد فکر شاد بودن و خوشی داشتن و در تفریح به سر بردن در برنامه روزانه ایرانیان جای دارد و چنانچه به اعمال یک فرد در طول شبانه روز دقت می کنیم بخش اعظمی از امور روزانه به کارهایی همچون شوخی با دوستان و همکاران، خواندن لطیفه و طنز در شبکه های اجتماعی، پیاده روی، رفتن به کافه ها و رستوران ها، شرکت در جشن ها و مراسم شادی و … می گذرد. پس چگونه است که با وجود چنین مواردی، ایران را جزو کشورهای غمگین و عصبانی معرفی می کنند.
آیا بین شاد بودن افراد و نشاط اجتماعی تفاوتی وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت خوشی و یا شادی هر فرد، بیشتر متوجه به خود افراد می باشد و لزوما باعث نشاط اجتماعی نمی شود زیرا ممکن است آن شادی صرفا بصورت ظاهری و نه از روی احساس شور و شعف و رضایت خاطر حاصل شده و شاید کسب آن با رنجش و ناراحتی دیگران نیز همراه باشد ولی می توان گفت نشاط اجتماعی ضمن ایجاد رضایت باطنی برای هر فرد، در نهایت طیف عظیم جامعه از شادی و سرور بهره مند می شوند و شاید این نشاط حتما از کارهای به ظاهر شاد و خنده آور نشات نگرفته و از اموری که با کار گروهی و جمعی که ماحصل آن به عزت نفس و افتخار و احساس مفید بودن افراد منتج شده، حاصل شده باشد. از اینرو می توان گفت در نشاط اجتماعی حتما افراد آن جامعه بهره مند از شادی و سرور خواهند بود ولی لزوما شادی های فردی منجر به نشاط اجتماعی نخواهد شد.
پس نباید وجود نشاط در جامعه را صرفا معطوف به بودن شادی و تفریح در بین مردمان دانست چرا که در مفهومی از نشاط می توان هر نوع کاری که با میل و رغبت و رضایت خاطر از سوی گروهی از افراد انجام شده و آنان با همکاری و مشورت همدیگر به دنبال به نتیجه رساندن بهینه کار هستند و پس از اتمام آن، احساس ارزشمندی و سودمندی حاصل شده را هم می توان از جلوه های بودن نشاط در جامعه دانست، خواه فعالیت در محیط جشن و شادی بوده و یا در مراسم سوگواری باشد. پس می توان گفت در نشاط اجتماعی، کار گروهی، همراهی و همکاری، هدف مشترک داشتن ، همدلی و وجود حس اعتماد و باهم بودن، جزو مقوله های اصلی می باشد.
نبود و یا کمبود نشاط در جامعه اثرات سوء فراوانی را به همراه خواهد داشت زیرا همانطور که اعمال یک فرد در صورتی بهره وری بالاتری خواهد داشت که وی با روحیه و انگیزه بالاتری آن کار را انجام داده است از اینرو در مقیاس بالاتر چنانچه در کلان جامعه شاهد نشاط بیشتری باشیم می توانیم انتظار راندمان بالاتر امور و کارها، در جامعه را داشته باشیم. کاهش بیماری های روانی، افزایش ضریب امنیت اجتماعی پایدار از دیگر نتایج افزایش نشاط اجتماعی در کشور می باشد. هرچند که این موضوع تا حد زیادی قابل قبول و پذیرش همگان می باشد ولی چرا با علم به این موضوع بعضی جوامع از نشاط اجتماعی پایین تری برخوردارند.
از آنجا که تعاملات اجتماعی و نوع فرهنگ رایج جامعه در هر کشوری تحت تاثیر برنامه ها و سیاست های دولت ها و حاکمیت ها و همچنین قوانین و مقررات موجود نیز می باشد و نباید نقش دولت ها را در این زمینه کمرنگ دانست ولی هر دلیل و پیش زمینه ای که باعث کاهش نشاط در جامعه می شود را ضمن آنکه باید شناسایی و بررسی نمود، باید به این نتیجه برسیم که در حال حاضر نیاز به ایجاد و تزریق نشاط در جامعه با هر نوع برنامه و توسط هر مجری بیش از پیش احساس می شود.
رشد و شکل گیری شخصیت و طرز تفکر و بینش هر فرد نخست در خانواده ها پایه گذاری شده و نوع فرهنگ حاکم در خانواده ها و نگاه آموزشی والدین بر فرزندان تاثیر بسزایی دارد و سپس حضور در مدارس برای کسب علم و تحصیل و ارتباط برقرار شده با معلمین به عنوان مربیان تربیتی و پرورشی که بسیار حائز اهمیت بوده به دیگر جایگاه اصلی فرهنگ سازی می توان اشاره کرد و همچنین با رشد و تکامل افراد و حضور در اجتماع و کسب و یادگیری مناسبات اجتماعی، دیگر محیط تاثیر گذار بر روی ویژگی های اجتماعی افراد مشخص می شود. پس خانواده ها ، مراکز آموزشی فرهنگی و جامعه سه ضلع فرهنگ سازی و ایجاد و رشد نگاه اجتماعی افراد در کشورها می باشد.
هر چند که برای آسیب شناسی کمبود نشاط در جامعه، دلایل ایجاد، بروز و سطح موجود آن در کشور نیاز به بررسی و پژوهش های دقیق کارشناسی دارد و برای افزایش آن باید به ارائه راهکار های علمی با وضعیت موجود در جامعه پرداخت ولی می توان به برخی از مولفه ها همچون، افزایش برنامه های فرهنگی هنری اجتماعی، تشریح مزایای کارهای گروهی، تزریق حس امیدواری و اطمینان، صداقت و شفافیت در کار مسوولین، تقویت و حمایت کارهای مردمی، واگذاری امور بویژه حوزه اجتماعی به بخش های خصوصی، گسترش سازمان های مردم نهاد، برنامه داشتن برای اوقات فراغت، ایجاد محیط شاد و زیبایی منظر شهری، کاهش دغدغه های مالی و اقتصادی و … برای افزایش نشاط اجتماعی را برشمرد.
در پایان به این نتیجه می رسیم همه ارکان های تصمیم ساز و تصمیم گیر در جامعه با برنامه ریزی دقیق و جامع و ایجاد بستر های لازم و همکاری آحاد جامعه و استفاده از نظرات کارشناسان، برنامه هایی با محتوای افزایش نشاط اجتماعی را در اولویت و دستورکار خود قرار دهند و ضمن استقبال از این نوع فعالیت ها با همدلی و همراهی همگان به پیشرفت کشور عزیزمان در بخش های مختلف کمک کنیم.
منبع: راه دانا