دو سیمرغ در یک بخش اشتباه عجیب بود!/ دبیر جشنواره و داوران باید پاسخگو باشند
«این کاملا خلاف مقرارت است و از اشتباهات عجیب این دوره است و دبیر جشنواره و داوران باید درباره آن پاسخگو باشند.»
هوشنگ گلمکانی نامی آشنا در رسانهها و نشریات سینمایی است. او بیش از ۳۵ سال سردبیر قدیمیترین و محبوبترین مجله سینما؛ یعنی مجله فیلم است.
او بهعنوان منتقد و تحلیلگر سینما با اکثر نشریات معتبر همکاری کرده و علاوه بر این عضو هیات داوری چندین جشنواره داخلی و خارجی بوده است؛ از جمله سیودومین جشنواره فجر. مجموعه این ویژگیها نشان میدهد که میتوان دیدگاه او را بهعنوان کسی که تجربه کمی و کیفی لازم را دارد، بهعنوان دیدگاهی تحلیلی و ریزنگر درباره متن و حواشی جشنواره جویا شد. در ادامه گفتوگوی ما را با هوشنگ گلمکانی میخوانید که برآوردی از اتفاقات و ماجراهای سیوپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر، همراه با نظرات وی در مورد داوریها، هیاهوها و با نگاهی به آثار و تصور فروش این اثرها در اکران عمومی سال آینده است.
* رایزنیها و سفارشها بسیار است
شما در تمام دورههای جشنواره فجر حضور داشتهاید. چه بهعنوان منتقد و چه داور. آیا در دورههای قبل این حجم از انصرافها سابقه داشته است؟ بهنظرتان سینماگران باید نسبت به اعضای هیات انتخاب چه رویکردی اتخاذ کنند؟
بهدلیل اهمیت و تاثیر جشنواره فجر در کارنامه سینماگران، سازندگان همه فیلمهایی که تقاضای شرکت در این جشنواره را دارند، دلشان میخواهد در جشنواره و در بخش اصلی باشند. در این میان عدهای از آنها صاحب نفوذ و قدرتی هستند که اگر احساس کنند فیلمشان در حال ردشدن است با رایزنی و فشار و سفارش شاید بتوانند مسیر راهیابی فیلمشان را هموار کنند یا اگر نشد اعلام انصراف کنند. حتما این انصرافها قبلا اتفاق افتاده است. الان آمارش در ذهنم نیست ولی مثلا یادم هست که وقتی «آتشبس» در بخش اصلی پذیرفته نشد تهمینه میلانی حضور فیلمش در بخش جنبی را نپذیرفت و اعلام انصراف داد. موارد دیگری هم حتما وجود داشته است.
* عوامل برنامه «هفت» ربات نیستند
هر رسانهای طبعا دغدغهها و سلیقههای خاص خودش را دارد. اینکه برنامه فراگیری مثل «هفت» سعی میکند نگاه مغرضانهای به سینما داشته باشد از چه چیز نشأت میگیرد؟
سازندگان این برنامهها ربات که نیستند! بالاخره سلیقههای خاص خودشان را دارند. هر کدام از این رسانهها یک برنامهریز و مغز متفکر یا احیانا اتاق فکر دارند و هدفی را دنبال میکنند. دیدگاه اینها این طوری است و میتوانیم موافق باشیم و موافق نباشیم. خودم مخالف این نوع دیدگاه هستم. هنگام حضور در برنامه هفت هم گفتم شما نماینده تفکرات کسانی هستید که دلشان نمیخواهد سینما وجود داشته باشد. در واقع به ترویج این نوع نگاه سلبی با برنامه خودتان کمک میکنید بهجای اینکه به سینما و بهبود مشکلات آن کمک کنید. البته چون رسانه عمومی است، سیاستگذاریهای برنامه «هفت» بیشتر بازتاب پیدا میکند. حالا هر کس بنا به دیدگاه خودش میتواند آن را مغرضانه یا انتقاد سازنده بداند.
*همه ما خود را هیات داوران میدانیم
در این میان اظهار نظرهای کسانی که در چند رشته کاندیدا هستند عجیب جلوه میکند. آیا نباید یک فیلمساز سوای کار فیلمسازی، قاعده حضور رسانهها را بلد باشد و حرفهای رفتار کند؟
حتما باید قواعد بازی را رعایت کنیم. وقتی وارد یک بازی میشویم باید به داوران احترام بگذاریم و اگر آن جشنواره و داورانش را قبول نداریم در آن شرکت نکنیم. این را در نظر بگیرید هر کسی؛ سینماگر و منتقد و تماشاگر جشنواره، انتخابهای فردی و ذهنی خودش را دارد. وقتی که نتایج آرا اعلام میشود، نتایج را با انتخابهای خودشان مقایسه میکنند. هر کدام از ما خودمان را یک «هیات داوری تکنفره» میدانیم؛ بدون هیچ ملاحظهای و فقط و فقط بر اساس سلیقه و نگاه شخصیمان. اما هیات داوری از هفت نفر تشکیل میشود که با بحث کردن به نتیجه میرسند. ضمن اینکه داوران، خودشان سینماگرند و بههر حال تحت تاثیر جو هم قرار میگیرند، و ناچارند ملاحظاتی حرفهای را هم رعایت کنند به تعبیر خودشان عدالت، انصاف و کیفیت هم در نظر رفته شود. انواع و اقسام ملاحظات در بحثهای هر هیات داوری بهوجود میآید و این با انتخابهای شخصی، بدون هیچ ملاحظه جمعی و حرفهای یا بدون هیچ بحثی با کسی این فرق میکند.
*همه فکر میکنند که شاهکار ساختهاند
شما در چند جشنواره معتبر خارجی حضور داشته اید و داور هم بوده اید. چه شباهتها و تفاوتهایی میان جشنواره فجر و جشنوارهای مثل کن وجود دارد. برخی علت انتخاب تعداد زیاد فیلمها را منجر به این حواشی ریز و درشت میدانند.
سالهای سال گفته میشود که جشنواره فجر یک رویداد متورم است. در جشنواره کن که محبوبترین و معتبرترین جشنواره دنیاست در طول سال از میان هفتصد تا هشتصد فیلم از سراسر دنیا بیست فیلم برای بخش مسابقه انتخاب میکنند و تازه عدهای میگویند که فلان فیلم در بخش مسابقه چه کار میکند؟! تازه اینها نخبگان یک سال سینمای دنیا هستند. آن وقت ما میخواهیم از بین صد فیلم تولیدی یک سال ۴۴ فیلم برای جشنواره انتخاب کنیم که طبیعی است که این نسبت عجیب باعث میشود میانگین عیار کیفی بخش مسابقه پایین بیاید. همه فکر میکنند که شاهکار ساختهاند و هر کدام مدعی جایزه یا کاندیداتوری هستند. نکته مهم این است که هیچ جشنوارهای در دنیا نیست که ۴۴ فیلم در بخش اصلی داشته باشد و ۳۳ فیلم در بخش مسابقه و همه مدعی باشند و در ۱۸ رشته هیات داوری با یک بار دیدن فیلمها قضاوت کند. در واقع جشنواره فجر مخلوطی از جشنواره کن و مراسم اسکار است. از طرفی متولی سینمای کشور میخواهد نگاه جامعی به همه سینما داشته باشد و طبعا حضور فیلمها در این جشنواره برای اهل سینما اهمیت پیدا میکند. بنابراین این جشنواره با انبوه تقاضا روبهرو میشود؛ هم تقاضای شرکت و هم تقاضای سهم و جایزه. هیات داوری بعید است بیش از یک فیلمی را ببیند. اما در ۱۸ رشته جایزه میدهد. جشنواره کن یا هر جشنواره معتبر دیگری ششهفت جایزه دارد. هیچ جشنواره دنیا این قدر جایزه ندارد و طبیعی است که داوران آدم هستند و دیدن ۳۳ فیلم در مدتی کوتاه خستهشان میکند و ممکن است اشتباه کنند.
*ابراز احساسات جو میسازد
چقدر رسانهها در هدایت و خنثی کردن حاشیهها مهم هستند؟ بهعنوان مثال «ماجرای نیمروز» و «ویلاییها» چقدر نقش رسانه مهم است؟ مثلا کارگردان «ویلاییها» با اینکه اولین فیلمش در جشنواره حضور دارد، داوری را بهراحتی زیر سوال میبرد. چقدر این حواشی تحت تاثیر ذوقزدگی و جوزدگی این کارگردانان تازه کار است و چقدر رسانهها در این امر تاثیر دارند؟
دورههای قبل هم به آرای داوران اعتراضهایی میشد، منتها آن موقع یک تفاوت مهم با سالهای اخیر داشت. نه از تلگرام خبری بود و نه از اینستاگرام. فیسبوک البته بود اما استفاده از تلگرام و اینستاگرام خیلی آسانتر از فیسبوک است. ملت ما خیلی احساساتی است و این دو رسانه امکان این را به آدمهای احساساتی میدهد که در لحظه احساس خود را بروز دهند. و این ابراز احساسات، جو میسازد، شهر شلوغ شده و هیاهو برپا میشود. رسانهها هم نقش مهمی دارند و نیز خود سینماگران، که این هم به رعایت نکردن قواعد بازی مربوط میشود.
*فکر هیاهوها به انتخابات ربطی داشته باشد
برخی از کارشناسان حواشی جشنواره امسال را به انتخابات ربط دادند. بهعنوان نمود پررنگش حضور وزیر امور خارجه در مراسم اختتامیه و خوش و بش اغلب سینماگران با وی.
البته من در مراسم پایانی نبودم اما این جنجالها قبل از مراسم پایانی بهوجود آمده بود و بهنظرم چندان به این مسائل ربط ندارد. هر سال این حواشی و جنجالها وجود داشته است. اتفاقا جایزهها به اندازه فهرست کاندیداها جنجال به پا نکرد. فکر میکنم این قضایا همان قدر به انتخابات و سیاست ربط داشته باشد که مسائل دیگرمان ربط دارد؛ نه بیشتر.
*پارسال بهترین دوره جشنواره فیلم فجر بود
کلا این جنجالها چه دستاوردی برای سینماگران و سینما داشت؟
جنجالها بیهوده است. سینمای ما در اوج تواناییهای فکر و فنی و انسانی است. مگر قرار است که هر سال کلی شاهکار داشته باشیم؟ بهنظرم پارسال بهترین دوره جشنواره و بهترین سال سینمای ایران بود. قبل از آن، سالی که «جدایی نادر از سیمین»، «یه حبه قند»، «اینجا بدون من» و… در جشنواره بودند بهترین سال بود. ما مدام نمیتوانیم در حال تولید شاهکار باشیم! از سینماگر گرفته تا منتقدان، تماشاگران هر کدام فهرست دلخواهی دارند که چرا جای اینها در میان کاندیداها خالی است. خب فهرست بلند سینماگران و فیلمهای سزاوار توجه و جایزه نشاندهنده کیفیت هست یا نه؟ پس چطور برخی مرتب از کیفیت فیلمهای سینمای ایران انتقاد میکنند؟
*دو سیمرغ در یک بخش اشتباه عجیب بود
برخی اهدای جوایز هم زیاد با قواعد جشنواره همخوانی نداشت از جمله اهدای دو سیمرغ بازیگری.
این کاملا خلاف مقرارت است و از اشتباهات عجیب این دوره است و دبیر جشنواره و داوران باید درباره آن پاسخگو باشند.
گفتید که پارسال بهترین دوره جشنواره بود که نتیجهاش را در اکران عالی طول سال شاهد بودیم. به نظر شما فیلمهای جشنواره امسال چقدر پتاسیل فروش بالا را دارند و چه پیشبینی از اکران سال آینده در نظر دارید؟
مثل هر سال، هم فیلم پرفروش خواهیم داشت هم متوسط و هم کمفروش. ضمن اینکه فیلمهای اکران سال بعد فقط همینها نخواهند بود.
درباره فیلمهای مهم امسال چه نظری دارید؟ آیا از لحاظ تکنیکی و محتوایی قابل قبول هستند؟ فیلمهایی مثل «ماجرای نیمروز»، «تابستان داغ»،« ویلاییها»، «رگ خواب» و «خفگی»؟
مثل اغلب سالها یک هرم کیفی داریم. تعداد اندکی فیلم خوب و خیلی خوب در بالا، چند فیلم متوسط در میانههای هرم و انبوهی فیلم زیر متوسط و ضعیف در قسمتهای پایین هرم کیفی سینما ایران هستند. مثل همه جای دنیا.
*مسئولان و جامعه شناسان پاسخ دهند
از لحاظ محتوایی مدام به امید در فیلمهای چند سال اخیر اشاره شده اما در واقعیت انبوهی از ناامیدی مضمون فیلمها را در برگرفته است. چه تحلیلی نسبت به این حجم انبوه تلخی در فیلمها دارید؟
اینها همه از دل جامعه میجوشد. این را مسئولان باید پاسخ بدهند. شوراها و ناظران مختلف در کار سانسور و نظارت هستند و سرمایه دولتی بابت فیلمهای «سفیدنما» هم صرف میشود اما حاصلش پس از آن همه کنترل، این میشود. جامعهشناسان و خود مسئولان دنبال دلایلش بگردند.