۱۵ فیلم غم انگیز و تاثیرگذاری که شما را به گریه خواهند انداخت [قسمت اول]
آیا تابحال پیش آمده یک فیلم غم انگیز تماشا کرده و ناگهان متوجه شوید اشکهایتان جاری شده است؟! بدون شک هنگام تماشای برخی فیلم ها چنین حالتی به تماشاگر دست می دهد و شما در این موضوع تنها نیستید. گاهی اوقات نیز نیاز به گریه کردن دارید و هیچ چیزی بهتر از تماشای یک فیلم غم انگیز نمی تواند این کار را به خوبی برای شما انجام دهد. از نظر شما چنین فیلمی چه خصوصیاتی دارد؟ در چه ژانری خواهد بود؟ درام؟ کمدی؟ جنگی؟ از قبل به شما اخطار می دهیم که فیلم هایی که در ادامه این مطلب آمده اند هر یک لحظات و سکانس هایی دارند که بدون شک شما را به گریه خواهند انداخت.
برخی باعث می شوند نتوانید گریه خود را متوقف کنید و برخی دیگر نیز ممکن است باعث حیرت زده شدن، شاد شدن، عصبانی شدن و یا غمگین شدن شما شوند که در نهایت شما را به گریه خواهند انداخت. دلایل زیادی برای جاری شدن اشک از چشم ها وجود دارد اما تماشای یک فیلم غم انگیز شاید بهانه ای باشد برای این که فشارهای درونی خود را خالی کنید. این فهرست می توانست شامل ۵۰ عنوان فیلم باشد اما می خواهیم ۱۵ فیلم غم انگیز و تاثیرگذاری که بدون شک بهترین ها در این زمینه هستند را به شما معرفی کنیم.
۱۵- ساوانا لبخند می زند (۱۹۸۲)
فیلم «ساوانا لبخند می زند» (Savannah Smiles) یک فیلم خانوادگی کمدی است که بدبیاری ها و اشتباهات شخصیت های اصلی داستان تنها بر اساس یک قانون عمل می کنند: اگر می خواهی بیننده را به گریه بیندازی ابتدا آن ها را بخندان. در این فیلم غم انگیز، بریجت اندرسون نقش ساوانا را بازی می کند که دختر یک سیاستمدار است. او تشنه توجه از طرف پدر و مادرش است و عدم دریافت بازخورد مناسب از طرف والدین باعث می شود که وی ناگهان خود را در کنار دو مرد کلاهبردار می بیند و آن ها ظاهراً ربایندگان ساوانا هستند و اگر چه اینجا دیگر خبری از سندروم استکهلم نیست اما او در کنار این دو “آدم ربا” احساس بهتری دارد زیرا این دو بسیار بیشتر از والدینش به او اهمیت داده، محبت کرده و به او توجه دارند.
همراهی این دو مرد خلافکار اما خوش قلب و ساوانا باعث می شود که لحظات شاد و مفرحی برای آن ها رقم بخورد و زندگی آن ها برای همیشه تغییر کند هر چند در آخر اتفاقات غم انگیزی رخ می دهدو این فیلم غم انگیز با داستان کمدی و گاه کودکانه خود هنوز هم بعد از ۳۰ سال می تواند تماشاگر را به گریه بیندازد.
۱۴- تار شارلوت (۱۹۷۳)
انیمیشن کلاسیک «تار شارلوت» (Charlotte’s Web) به کاگردانی ای بی وایت فیلم غم انگیز دیگری است که به دلیل داشته لایه های داستانی فراوان هنوز هم می توان برای چندمین بار به تماشای آن نشسته و چیزهای جدیدی دید؛ بخصوص برای بزرگسالان. داستان این انیمیشن نگاهی به واقعیت خشن و سختگیرانه زندگی دارد و پیام اصلی آن این است که زندگی به هیچ عنوان در کنترل انسان درنیامده و نمی توان تمامی اتفاقات زندگی را پیش بینی و مدیریت کرد. برای تماشاگران نوجوان، این فیلم معانی غنی مانند دوستی، فداکاری و مرگ در خود دارد که شاید هیچ پدر و مادری هیچگاه نتوانند به این خوبی و تاثیرگذاری آن ها را به کودکان خود منتقل نمایند.
داستان این فیلم غم انگیز در مورد یک خوک به نام ویلبر و یک عنکبوت به نام شارلوت است که سعی دارند با اجرای یک نقشه ماهرانه صاحب مزرعه را از فروختن ویلبر منصرف کنند. «تار شارلوت» از آن دسته فیلم هایی است که هیچ وقت کهنه نمی شود. شاید شما به عنوان یک بزرگسال با دیدن این انیمیشن به گریه نیفتید اما بهتر است هنگام تماشای آن دستمال کاغذی در دسترس داشته باشید زیرا ممکن است به آن نیاز پیدا کنید.
۱۳- جایی در زمان (۱۹۸۰)
کریستوفر ریو بازیگر فقید سینما و فیلم های «سوپرمن» هنگام بازی در فیلم «جایی در زمان» (Somewhere In Time) بهترین بازی خود را ارایه داد. وی در این فیلم در کنار جین سیمور، که همه او را به خاطر بازی در سریال «پزشک دهکده» می شناسند و در آن زمان هنوز چهره خیلی جوانی بود، در داستانی رمانتیک و علمی-فانتزی درباره عشق و قابلیت سفر در زمان حضور می یابد. وی در این فیلم نقش ریچارد کولیه را بازی می کند، یک نمایشنامه نویس اهل شیکاگو که بعد از روی صحنه رفتن یکی از نمایشنامه هایش با پیرزنی روبرو می شود که در ادامه داستان های پرفراز و فرودی برای این دو رقم می خورد.
این فیلم غم انگیز و رمانتیک یکی از بهترین و تاثیرگذارترین فیلم های رمانتیک تاریخ سینماست که لوکیشن های خارق العاده و موسیقی متن بی نقص باعث شد که تماشاگر هیچ شانسی برای جلوگیری از گریه کردن در برابر این فیلم و داستان غمناکش ندارند.
۱۲- ماسک (۱۹۸۵)
«ماسک» (Mask) از آن دسته فیلم هایی است که بسیاری از شما آن را تماشا نکرده اید و زمانی که در سال ۱۹۸۵ اکران شد بسیاری از تماشاگران تحمل تماشای آن تا انتها را نداشتند. تعداد زیادی از بازیگران سرشناس آن دوران خود را در فیلمی یافتند که شاید از زمانه خود جلوتر بود و به همین دلیل سازندگان آن نمی دانستند چگونه باید داستان آن را به تصویر بکشند که برای تماشاگران آن دوران قابل درک باشد. داستان این فیلم غم انگیز در مورد مردی به نام راکی (اریک استولتز) است که تمام عمر با یک ناهنجاری و بدشکلی جمجمه ای زندگی کرده که به او ظاهری ترسناک بخشیده است.
مادرش (شِر) او را ترغیب می کند که دست از تلاش برنداشته و آن طور که دوست دارد و بدون در نظر گرفتن ظاهرش زندگی کند تا دیگران به چشم یک انسان ناتوان به او نگاه نکنند. «ماسک» ظاهربینی و عدم تفکر عمقی در انسان ها را نشان می دهد و کمتری فیلمی پیدا می شود که توانسته باشد دیدگاه شخصیت ضدقهرمان داستان را به این خوبی و زیبایی به تصویر کشیده باشد. شاید این فیلم بی نقص نباشد اما بدون شک از آن دسته فیلم هایی است که تماشاگر را به گریه خواهد انداخت.
۱۱- کنار من بمان (۱۹۸۶)
فیلم «کنار من بمان» (Stand By Me) یکی از تاثیرگذارترین فیلم هایی است که در تاریخ سینما ساخته شده و روایت داستان آن کمتر از ۹۰ دقیقه طول می کشد. راب راینر به عنوان کارگردان فیلم، از بازیگران نوجوان خود در این فیلم چنان بازی هایی می گیرد که در تاریخ سینما بی سابقه بوده است. این فیلم غم انگیز در همان لحظات ابتدایی شما را به یاد دوران کودکی و نوجوانی و برخی از دوستانتان می اندازد و به شما می گوید تمام شادی ها و خوشی هایی که در گذشته داشته اید تنها یک سراب و توهم بوده است.
ضرورتاً داستان فیلم نیست که اشک را از چشم بیننده جاری می سازد بلکه آن چیزی که شما را به گریه می اندازد تماشای این فیلم در زمان درست و خاطراتی است که با دیدن این فیلم به یاد خواهید آورد. این فیلم اولین حضور ریور فینیکس، بازیگر نوجوان و آینده دار آن دوران بود که بعدها در ابتدای جوانی درگذشت.
۱۰- نجات سرباز رایان (۱۹۹۸)
هیچ چیز به اندازه تلاش و مبارزه بی امان و فداکاری های غیرقابل تصور یک گروه سرباز متحد برای تحقق یک هدف مقدس و انسانی و دیدن مرگ دوستان نزدیک در میدان نبرد، انسان را به گریه نمی اندازد. برای بسیاری از علاقمدان به سینما، فیلم «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) بهترین فیلم جنگی تاریخ سینماست که انسان را به شدت احساساتی می کند. استیون اسپیلبرگ با ساخت این فیلم غم انگیز و تاثیرگذار استانداردی تازه در زمینه ساخت فیلم های جنگی بنا کرده و رکوردهای بسیاری را شکست. او دهشتناک بودن جنگ را به شیوه ای نشان داد که باعث شد بسیاری از جنگ متنفر شوند.
علاوه بر این، تکنیک های فیلمبرداری به کار گرفته شده در این فیلم باعث شد که با واقعیت برخی از نبردهای مرگبار دوران جنگ جهانی دوم آشنا شویم، اتفاقات و تصاویری که شاید هیچگاه در هیچ فیلم جنگی دیگری تا آن زمان با چنین تاثیرگذاری و دقتی به تصویر کشیده نشده بودند. در این فیلم، کاپیتان میلر (تام هنکس) رهبری گروهی از سربازان را بر عهده دارد که در میدان نبرد قصد پیدا کردن و بازگرداندن یک سرباز به نام جیمز فرانسیس رایان (مت دیمون) را دارند که ۳ برادرش را در جنگ از دست داده و دولت می خواهد او را به عنوان تنها پسر بازمانده یک پیرزن به او بازگرداند. با توجه به شخصیت های متفاوت و داستان هایی که برای هر یک از آن رقم می خورد بسیار سخت است که هنگام تماشای این فیلم غم انگیز خود را در میدان نبرد همراه با آن ها نیافته و با مرگ و فداکاری هر یک، اشک از چشمانتان جاری نشود.
۹- ای. تی.: موجود فرازمینی (۱۹۸۲)
باز هم اسپیلبرگ! استیون اسپیلبرگ استاد بازگویی داستان هایی است که باعث می شود دیوانه وار به شخصیت های آن اهمیت داده و خود را در قالب آن ها مجسم کنید. علاوه بر این وی در به تصویر کشیدن شخصیت های فرازمینی و موجودات فضایی نیز کلیشه های این ژانر را کنار می نهد. با فیلم «ای. تی.: موجود فرازمینی» (E.T.: The Extra-Terrestrial) وی از ترکیب دو مولفه گفته شده برای ساخت پدیده ای سینمایی استفاده می کند که خانواده های بیشماری را در اوایل دهه ۱۹۸۰ از خانه بیرون کشیده و به سینماها کشاند. ترکیبی از کمدی، درام و نوستالژی از «ای تی» یک فیلم بسیار قوی و تاثیرگذار ساخته است که در دنیای خود به زیبایی هر چه تمام تر زندگی می کند. با داشتن سکانس هایی از شادی بی انتها و گاهی غم انگیزی عمیق، هنگام تماشای این فیلم سخت خواهد بود اگر بخواهید مانع از خیس شدن چشمهایتان شوید.
۸- افسانه های خزان (۱۹۹۴)
این همان فیلمی بود که برد پیت را به سیاره ای دیگر از شهرت و اعتبار برد. وی قبل از بازی در این فیلم نیز در مسیر شهرت قرار داشت اما «افسانه های خزان» (Legends of The Fall) فیلمی بود که او را به جهانیان شناخت. «افسانه های خزان» از آن دسته فیلم هایی است که باعث می شود بارها و بارها گریه کنید. فیلم افسردگی و تلاش یکی از شخصیت های داستان برای بیرون آمدن از این حالت را به زیبایی و تاثیرگذاری هر چه تمام تر به تصویر می کشد. همچنین لوکیشن این فیلم یکی از زیباترین و بی نظیرترین مناظر طبیعی در ونکوور کانادا است که بسیاری از فیلم های حماسی و پرفروش سینما در آنجا ساخته شده اند و همین طبیعت و منظره های زیبا بر تاثیرگذاری داستان فیلم می افزاید.
تمامی بازیگران این فیلم از بهترین ستارگان عصر خود بوده و نهایت خلاقیت و استعداد بازیگری خود را نیز در آن به نمایش گذاشتند. این فیلم غم انگیز داستان ۳ برادر متفاوت و دور از هم (از لحاظ شخصیت و روانی) را روایت می کند که زندگی آن ها به شدت تحت تاثیر رفتارها و اصول پدرشان که بخاطر حضور در جنگ به یک مرد محکم و گاه مستبد تبدیل شده قرار دارد. در ادامه آن ها عاشق زنی می شوند که همراه با خشونت هایی ضروری که در فیلم وجود دارد باعث می شود تماشاگر بی اختیار لغزیدن اشک روی گونه اش را حس کند. قسمت دوم این مطلب را در «۱۵ فیلم غم انگیز و تاثیرگذاری که شما را به گریه خواهند انداخت [قسمت دوم]» بخوانید.