یک نمایش جدید در مورد پیکان به کارگردانی رحمانیان
محمد رحمانيان حالا نگارش و كارگرداني موسيقي- نمايشهاي «ترانههاي محلي»، «ترانههاي قديمي»، «روزهاي آخر اسفند»، «آدامسخواني» را در كارنامه دارد. اما شايد نخستين پرسشي كه در ذهن مخاطب شكل ميگيرد اين باشد كه آيا ويژگي متفاوت و قابل اشارهاي حاصل از تجارب قبل به موسيقي – نمايش «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» وارد خواهد شد؟ اين نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر در گفتوگو با «اعتماد» در اين باره توضيح داد: «من به نمونههايي كه شما گفتيد نمايش «سينماهاي من» را اضافه ميكنم كه در افتتاحيه پرديس سينمايي چهارسو اجرا شد. حتي پيش از آن در سالهاي قبلتر از ٩٢ نيز تجربه مشابهي داشتم كه نمايش «مسافران» با آهنگسازي سعيد ذهني از نمونههاي مهمش به شمار ميرود كه در تالار وحدت به صحنه رفت.
همچنين موسيقي- نمايش «ليلا» با آهنگسازي عليرضا افكاري از همين نمونه است كه سال ٨٧ در جشنواره موسيقي يك شب اجرا شد و در واقع موسيقي- نمايش «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» دنبالهاي بر تمام اين تجربهها به حساب ميآيد. به نظرم تمام اين موسيقي- نمايشها در كنار تمام شباهتهاي ظاهري – تركيب نمايش و موسيقي- اتفاقا به يكديگر شبيه نيستند و از نظر معنايي و نوع موسيقيشان تفاوت دارند.
به عنوان نمونه در داستان ترانههاي قديمي با آهنگسازي مواجه بوديم كه در فيلمهاي قديمي به جستوجوي ملوديهاي خودش مشغول است و در «ترانههاي قديمي١» روي سازههاي قديمي شهر تهران كار كرديم. جايي مثل پاركها، مترو، ميادين بزرگ، كاخ دادگستري و امامزادهها كه بخشي از حيات اجتماعي ساكنان شهر را رقم ميزنند.
بنابراين هريك تفاوتهاي ماهوي خودشان را داشتند و حالا در «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» به سازههاي از دست رفته شهر فكر ميكنم. به محلهايي مانند «درايوينگ سينماي ونك»، «فانفار» يا «پارك شهرداري» كه ساختمان تئاترشهر جايش را گرفت و ديگر تفرجگاههاي دوران ما مانند «كارخانه پپسي» كه امروز ديگر نشاني از آنها نيست.»
به گفته رحمانيان، موسيقي – نمايش «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» به بازنمايي ٨ نقطه خاطرهانگيز پايتخت اختصاص دارد. اين كارگردان ادامه ميدهد: «در نمايش – در روزهاي آخر اسفند- به نوعي با موسيقيتراپي حول موضوع كشتار گروه موسيقي «سگهاي زرد» در بروكلين امريكا مواجه بوديم. در كنار اين موضوع خاطرههاي جمعي از موسيقيهاي غربي دهه ٦٠ و ٧٠ و يك موسيقي دهه ٩٠ را مرور كرديم. بنابراين نگاهها و دلايل متفاوتي در هريك جاري است.»
اما در نهايت موسيقي- نمايش «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» در مقايسه با تجربههاي گذشته گروه چه ويژگي يا تفاوتي دارد؟ چراكه رحمانيان همواره نشان داده به مضامين تاريخي، اجتماعي و سياسي توجه دارد؛ اما در اين تجربه كدام يك پررنگتر ميشود؟ او در اين باره ميگويد: «مهمترين ويژگي و تفاوت نمايش ترانههاي قديمي در مقايسه با آثار پيش از خودش اين است كه بهشدت به فضاي سياسي و اجتماعي نزديك ميشود و از اين نظر سياسيترين كاري است كه در اين شيوه اجرايي نوشتهام. فكر هم نميكنم بعدا بتوانم تا اين حد به ماجرا نزديك شوم.»
اين شيوه اجرا توسط گروه تئاتر «پرچين» آزمون پس داده است و شايد بر همين مبنا از حالا بتوان ادعا كرد نمايش «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» با استقبال تماشاگر مواجه ميشود. اما اين عامل به چه اندازه ميتواند مشوقي براي ادامه نگارش و كارگرداني موسيقي – نمايشها باشد؟ رحمانيان در پاسخ به اين پرسش به نوعي تاكيد ميكند كه ايدههاي خودش را پي ميگيرد و استقبال يا عدم استقبال تماشاگران از آثار تاثير چنداني در ادامه آنچه مدنظر دارد، نيست.
چنانچه در همين پاسخ به نمونههايي اشاره ميكند كه در گذشته روي صحنه رفته و اتفاقا با استقبال زيادي هم مواجه نشدهاند: «اصلا مطمئن نيستم كه بر اساس الگويهاي گذشته بتوانيم ادعا كنيم اجراي موسيقي – نمايش «ترانههاي قديمي: پيكان جوانان» با استقبال تماشاگران مواجه ميشود، چون قبلا تجربههايي داشتم كه چندان مورد توجه مخاطب واقع نشدهاند و البته من از اجرايشان بسيار خوشحالم. از جمله ميتوانم به نمايش «دعوت» نوشته غلامحسين ساعدي اشاره كنم كه تعداد تماشاگران همه روزهايش به يك اجراي نمايش «مجلس ضربت زدن» نميرسيد.
گرچه بايد تاكيد كنم من از اين بابت ناراحت نيستم چون بعضي نمايشها تماشاگر كم دارد و اين اصلا مهم نيست، به اين دليل كه كارگردان دوست دارد شاهد جان بخشيدن به نمايشنامه باشد.
قبل از اينها هم تجربه نمايش «نام تمام مادران…» همين طور بود و ادعا نميكنم كه با استقبال مواجه شد، بلكه تماشاگران در حد معمول آمدند و به تماشاي كار نشستند. من هم خيلي خوشحالم اين نمايش را روي صحنه بردم. اين تجربه به حدي مورد توجه منتقدان قرار گرفت كه به همراه آقاي رضايي راد جايزه مشترك دريافت كردم.»
اين هنرمند تاكيد ميكند: «در حال حاضر چندان دغدغه فروش ندارم چون همين يكي، دو ماه قبل نمايش پرمخاطب «آينههاي روبرو» را روي صحنه داشتم. گرچه بايد به اين نكته اشاره كنم كه اصلا از قبل نميدانستم «آينههاي روبرو» هم با استقبال مواجه ميشود.»
اين روزها شرايط و مناسبات حاكم بر روند توليد موجب شده بعضي گروههاي تئاتري از تمرين طولانيمدت و توجه به كيفيت آنچه به صحنه ميآيد، صرف نظر كنند. محمد رحمانيان اما ميگويد قرار نيست جزو اين قسم از گروهها قرار بگيرد و توجه به كيفيت است كه موجب ميشود تماشاگر از نمايش استقبال كند: «به نظرم آنچه مورد توجه تماشاگر قرار ميگيرد اين خواهد بود كه وقتي به سالن وارد ميشود، شاهد كيفيت خوب باشد و اين يعني احترامي كه گروه براي مخاطب قائل است.»