«گسل» یک اثر جریان ساز!
سریال گسل را باید سریال قابل اعتنایی دانست که میتواند پیشگام سریالهای سیاسی جدی تر باشد. این مجموعه میتوانست به عنوان یک اثر جریان ساز مطرح شود اگر برخی اتفاقات در آن پررنگ تر میشدند.
گسل از چند جهت سریال قابل اعتنایی است، مهمترین وجه این سریال سمت کاراکتر اصلی آن یعنی محسن اعتبار (با بازی بیژن امکانیان) است. وی معاون وزارت فرضی «منابع و انرژی های پاک» است و از نظر شخصیتی یک مسئول عمل گرا محسوب میشود تا یک سیاست مدار. کسی که به اصول اخلاقی پایبندی زیادی دارد و ضایع شدن حق الناس را خط قرمز خود میداند تا آنجا که وقتی مشکل سد را متوجه میشود از سمت خود استعفا میکند و البته رقیبان سیاست مداری اطراف وی وجود دارند که جایش را به سرعت پر کنند.
وجهه سیاسی دیگر این سریال سوء استفادههای اطرافیان محسن اعتبار به خصوص خواهرش است که خود را وارد بازی کثیف پول شویی میکند. بر همین اساس محسن اعتبار که به دنبال یافتن مقصر اصلی موضوع سد است در مییابد که خواهرش هم در بازی مردان وارد شده و میخواهد با رانتی که دارد ثروتی برای خود محیا کند. تا اینجای کار طرح این سریال جذاب به نظر میرسد و حتی جذابتر میشود وقتی متوجه شویم آقای کارگردان به نمایش سبک زندگی مسئولین نیز نیم نگاهی دارد.
اما باید دید در پرداخت چقدر گسل توانسته حق مطلب را در این طرح ادا کند؟ با اینکه شخصیت پردازی علیرضا بذرافشان همواره فردی مثبت از آقای معاون ارائه میدهد اما بیننده نمیتواند او را به عنوان قهرمان داستان خود بپذیرد. محسن اعتبار پیچیدگی زیادی ندارد. در حقیقت یک مسئول ناتوان است که به خاطر اشتباهی که در زمان مسئولیتش پیش آمده و او هم مقصر نبوده از کارش استعفا میدهد. در حالی که محسن اعتبار میتوانست شخصیت کاریزماتیک تری از خود ارائه دهد حتی وقتی قالب سریال به خاطر محدودیتهای موجود طنز انتخاب شده باشد. اما این مسئول در دنیای خود فرو رفته و حتی از مدیریت زندگی شخصی اش ناتوان است. وی که وقت کمی را با خانواده میگذراند با بلاهت خاصی بعد از گذشت ۴۰ قسمت حتی در قسمت پایانی متوجه ارتباط عاطفی دخترش با محافظش نمیشود و از پسری که نمونه یک آقا زاده تازه به سن بلوغ رسیده است به کلی غافل است. پسری که در قسمت پایانی به صورت شفاف از ژن خوبش نسبت به دیگران سخن میگوید و همواره برای فخر فروشی تصاویر زنده از زندگی خود را در فضاهای مجازی منتشر میکند.
پسر محسن اعتبار یکی دیگر از واقعیتهای زندگی مسئولان را به نمایش میگذارد، فرزندانی که از شلوغی اطراف پدر مسئولشان، هوای متفاوت بودن در سر دارند و نگاهی از بالا به جامعه پیدا میکنند. بذرافشان این خطر را کمی پررنگتر نشان میدهد هرچند که نقش امیر اعتبار (با بازی محمد مهدی احدی) در حد کاراکتر باقی میماند و تنها در قسمت آخر رگه هایی از شخصیت پردازی در او هویدا میشود، چیزی که شاید در فصل بعدی این سریال محسوس تر شود.
منزل معاون وزیر هم یکی دیگر از نکات سریال بود. بذرافشان کوشیده بود خانه ای را به تصویر بکشد که در عین بزرگی، عاری از تجملات باشد.
نقطه قوت دیگری که خیلی به آن پرداخته نشد استعفای معاون وزیر بود، چیزی که در قصه سریال خیلی به چشم نیامد ولی میتوانست اتفاق بزرگی در فرهنگ سازی مدیریتی کشور باشد. در دنیای واقعی کشورمان استعفای مدیران به خاطر اشتباهاتی که در نهاد یا سازمان مرتبطشان رخ میدهد چیزی است که به ندرت رخ میدهد و علیرضا بذر افشان میتوانست این موضوع را پررنگ تر کند ولی متاسفانه شاید کمی محافظه کاری مانع از این شد. ممانعتی که سریالش را از یک مجموعه جریان ساز به یک اثر سرگرم کننده تنزل داد هر چند که هنوز هم گسل چیزهای زیادی برای گفتن داشت.
مجموعه گسل با اینکه داستان نسبتاً منسجمی داشت ولی به گونه ای پرداخت شده بود که اگر مخاطب از قسمت اول آن را نمیدید نمیتوانست همه اتفاقات داستانش را درک کند. یکی از علتهای این موضوع حضور سینوسی برخی کاراکترها در سریال بود که البته به اقتضای داستان رخ میداد. شاید تنها خط داستانی که به صورت ثابت ادامه پیدا کرد همان قصه علاقه ارشیا مبتنی (با بازی سام درخشانی) به مرضیه اعتبار (با بازی ستاره حسینی) بود که در قسمت آخر هم پا در هوا باقی ماند تا فصل دوم بهانه دراماتیک بیشتری داشته باشد.
از طرفی، محافظ محسن اعتبار که در دست و پا چلفتی بودن چیزی از خود او کم ندارد. ارشیا مبتنی به خاطر اینکه حفاظت از یک شخصیت حقوقی نظام، عمل مقدسی است به حوزه حفاظت از مسئولین وارد نشده و گویی میخواهد با شغلش، خود را به دیگران اثبات کند. این ثابت کردن در میانههای سریال تنها به خانواده معاون وزیر محدود میشود تا بتواند دل مرضیه اعتبار را به دست بیاورد. ارشیا آن قدر اعتماد به نفسش پایین است که در طول سریال چندین بار به دیگران میگوید «من گاگول نیستم». البته وفاداری ارشیا نسبت به معاون وزیر بعد از اینکه از مرضیه جواب منفی میگیرد وجهه مثبت این شخصیت است، کسی که به قول امروزی ها بیشتر نان دل پاکش را میخورد تا نان فکر و هوشش!
مسئله حفاظت از شخصیتهای نظام یک بار به صورت جدی در سینمایی بادیگارد حاتمی کیا به نمایش درآمد، در آن فیلم شاهد محافظی جدی بودیم که از سر اعتقاداتش و عمل به وظیفه مسئولیت جان مسئولین را به دوش میکشد، مسئولینی که دشمن خارجی قصد حذف آنها را دارد ولی در سریال گسل هرچند که فرد یا گروهی به طور جدی قصد از بین بردن معاون وزیر را ندارند، اما دشمنان وی عده ای خلافکار از داخل کشور هستند.
بذرافشان با انتخاب ژانر طنز، سعی کرده هرچه بیشتر از حاشیههای ساختن یک سریال سیاسی دور بماند. همین مسئله در نگاه اول باعث شده نتوان خیلی درباره ابعاد مختلف سریال گسل صحبت کرد. سریالهای سیاسی پتانسیل بسیار زیادی برای طرح مشکلات جامعه و البته متحد و همسو کردن مردم دارد. بر نتابیدن انتقاد در یک سریال سیاسی جدی از سیاست مدارانی که با زندگی در اتاق شیشهای میانه ای ندارند چندان دور از انتظار نیست. از هر زاویه ای که نویسنده به داستان خود نگاه کند افرادی معترض میشوند و نویسنده را به جناح گرایی متهم میکنند. گسل از این بابت یک مجموعه پیشگام به حساب می آید که البته با محافظه کاری تابوی ساخته نشدن اثر سیاسی را شکسته است. امیدواریم در آینده با بالارفتن سعه صدر مدیران شاهد سریالهای سیاسی جذابتر و البته جدیتر باشیم به قول ادبیات بازیگران سریال گسل «کمی سعه صدر لطفاً»
سام درخشانی، بیژن امکانیان، مهتاج نجومی، فلور نظری، تیرداد کیایی، رامتین خداپناهی، شبنم فرشادجو، ستاره حسینی، سامان دارابی، محمد فیلی، رضا کریمی، نیکی محرابی، کاوه سماک باشی، طوفان مهردادیان و افشین نخعی از جمله بازیگران سریال گسل را تشکیل میدهند.
گفتنی است امشب ۲۹ شهریور حوالی ساعت ۲۲:۱۵ قرار است پشت صحنه یک ساعته سریال گسل روی آنتن برود. بینندگان می توانند از مراحل تولید و فیلمبرداری و اتفاقاتی که در جریان تولید این مجموعه تلویزیونی رخ داد را تماشا کنند. همچنین به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، مجموعه جدید تلویزیونی پرواز در ارتفاع صفر به کارگردانی عبدالحسن برزیده و تهیه کنندگی محمد نشاط از جمعه ۳۱ شهریور آغاز خواهد شد. این سریال که زندگی یک خلبان جنگنده نیروی هوایی را در دوران دفاع مقدس روایت می کند، در هفت قسمت ۴۵ دقیقه ای هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک سیما پخش می شود.