کارگردان «آنچه میماند»: برای عشق به سینما فیلمساز نشدم
در اولین هفته از رویداد «فیلمکوتا» سه فیلم «سوزن»، «آنچه می ماند» و «بارون درخت نشین» از آناهیتا قزوینی زاده در کافه گالری آس با حضور حسن مجتهدی و امید رنجبر و اجرای اسماعیل باستانی نمایش داده شد.
در نخستین نشست این رویداد پس از اکران هر سه فیلم گفتگویی بصورت زنده با کارگردان این آثار در فرودگاه شیکاگو برقرار شد که طی آن منتقدین و مخاطبان سوالاتی را مطرح کردند.
در ابتدا کارگردان در پاسخ به این سوال که در آثارش نگاه جدی زنانه دارد، گفت: نگاه زنانه به فیلم منتقل می شود اما به شکل یک ایدئولوژی جنسیتی نیست که من بر اساسش فیلم بسازم. از آنجایی که بیشتر فیلم ها تجربه های زندگی من و به نوعی شبه خود نگاره هستند پس طبیعتا زنانه اند. اما در پروسه نوشتن و ساختن سعی می کنم که به شکل ایده های فمنیستی به نظر نیاید و خودآگاه نباشد.
وی ادامه داد: برخی فیلمسازان را دوست دارم اما برای عشق به سینما فیلمساز نشدم. برای ساخت فیلم هایم از خود زندگی الگو می گیرم و فکر می کنم سینما پیش از آنکه از خود سینما بیاید، ارتباط مستقیمی با زندگی دارد. بنابراین هر آنچه می نویسم مربوط به نقطه ای می شود که در آن ایستاده ام و بازگشت به گذشته هم به حساب می آید.من در بینابین ترین دوره زندگی ام قرار دارم و به طبع میزان کاری که در این ۶ سال انجام دادم حتی بیشتر از ایران بوده،اگرچه در ایران هم در ورکشاپ خیلی کار می کردیم اما بزرگ شدنم به عنوان یک فیلمساز از ابتدا تا دوره بلوغ در اینجا اتفاق افتاد ولی از طرفی منابعی که از آن الهام می گیرم همه از ایران می آید و دقیقا فیلم بلندم هم دارای همین تعلیق و بینابینی است.
قزوینی زاده در پاسخ به سوالی در خصوص پرداختن به مسئله مهاجرت در سینمای حال حاضر اروپا و امریکا و رویکردی اینچنین در آثارش به عنوان فیلمسازی ایرانی که خود مهاجر محسوب می شود اضافه کرد: فیلم هایی که در این جلسه به نمایش در آمدند فیلم هایی بودند که من از وقتی به اینجا آمدم ساخته ام.در اینجا این که تو یک زن مهاجر ایرانی هستی انتظار همه را به این سمت می برد که باید در این مورد فیلم بسازی در حالیکه در امریکا سیاست های هویت محور محدود کننده ای هم وجود دارد.زن ایرانی باید در مورد یک زن ایرانی که از فشاری فرار کرده و به اینجا آمده فیلم بسازد که داستان من این نیست.
وی افزود: نه به طور مستقیم بلکه کاملا غیر مستقیم و به شکل ایده هایی که در ایران شکل گرفتند و در اینجا متناسب با جامعه امریکا بازنویسی شدند، تاثیر این مهاجرت را می توان دید.فیلم ‘آنچه می ماند’ تنها فیلمی بود که شکل سفارش داشت اما سفارشی آزاد که طی آن به من و چهار فیلمساز دیگر که در کن حضور داشتیم گفته شد که با تم کودک آزاری یک فیلم بسازید و چون من با بچه ها زیاد کار کرده بودم برایشان مهم بود که باشم.طبعا این انتظار می رفت که من فیلمی بسازم با شخصیت اصلی کودک. اما این بار فیلمی ساختم که شخصیت اصلی اش کودک نبود و تم کودک آزاری داشت.
قزوینی زاده اضافه کرد: در آنجا بصورت کاملا ارگانیک و ناخودآگاه فکر کردم که میخواهم در مورد یک دختر ایرانی باشد و شاید تنها فیلمی بود که فکر کردم در آن می توانم تمی از مهاجرت را داشته باشم.شخصیت مهاجر در فیلم بلندم هم وجود دارد اما اینکه مستقیم بخواهم به تعریف سینمای تبعید، تبعید خود خواسته و غربت بپردازم اتفاق نیافتاده است.
در ادامه امید رنجبر، گفت: در دو سه سال اخیر ما از شاگردان کیارستمی آثار شاخصی را دیدیم و کم کم فیلم های بلندشان را هم می بینیم که بسیار تحت تاثیر همان سینمای کشف، شهود، بازنمایی واقعیت و تجربه گرایی به سبک خود کیارستمی هستند و از این منظر این سه فیلم را هم می توان مورد بررسی قرار داد. چرا که هنوز روح فیلم ‘بچه وقتی بچه بود’ در این آثار نیز دیده می شود.
وی افزود: دغدغه ای که کارگردان نسبت به کودکان دارد و البته تاثیری که کودکان از رفتار روزمره بزرگسالان می گیرند و آن ها را به نوعی بین خودشان تجزیه و تحلیل می کنند.در میان سازندگان فیلم کوتاهمان کمتر با این موقعیت ها مواجه می شویم .بیشتر ایده هایی را می بینیم که برای فیلم بلند هستند.تم خیانت،طلاق،بحران روابط،قصاص و… که برای جوانی ۲۵ ساله پرداختن به چنین مفاهیمی بسیار زود است. چرا که تجربه زیستی چندانی در این باره وجود ندارد و اتفاقا این رویکرد که کارگردانی در دوران جوانی، کودکی را بازنگری و تبدیل به ایده فیلم کند اتفاق بهتری است.
این فیلمساز ادامه داد: به نظر می رسد در این سه فیلم هم هنوز داستان ها از ایران می آیند بخصوص در فیلم ‘آنچه می ماند’ همان دغدغه های زندگی مدرن ایرانی را ترسیم می کند.به نظرم ما باید ببینیم در فیلم بلندش به چه ایده هایی می پردازد.آیا این ایده ها مبتنی بر جامعه غربی است یا مفاهیمی از زندگی ایرانی را مجددا در آن جامعه بازنمایی می کند؟
حسن مجتهدی نیز در این نشست به رویکردی روان پژوهانه در خصوص فیلم ‘آنچه می ماند’ اشاره کرد و گفت: اتفاق مهمی که در این فیلم وجود دارد آن چیزی است که در ادبیات روانکاوی به آن تروما می گوییم. تجربه های روانی ای در انسان ها هست که طی آن پوسته دفاعی روان شکافته می شود و فرد ممکن است در تمام عمر این را با خود حمل کند و موجب بسیاری از مسائل نوروتیک در او باشد و این صرفا اتفاقات بیرونی نیست بلکه آنطور است که آن فرد در منظومه روانی اش تجربه می کند.یکی از این ها آزار جنسی بخصوص در فضای خانه و خانواده است که خیلی برای کودک سنگین است و فرهنگ ، فشاری را وارد می کند که کودکان می ترسند اشاره ای بکنند زیرا ممکن است خودشان محکوم شوند.
او اضافه کرد: در کار آناهیتا قزوینی زاده جسارتی وجود دارد و نکته ای را وارد می کنند که زخم روانی سالیان را با خودش می آورد و نهایتا نمایش رابطه قربانی شونده و قربانی گر در اینجا بسیار مهم است. احساس درماندگی نسبت به آنچه می خواهد با آن مواجه شود.
به گزارش ایرنا، نشست فیلمکوتا طی ۱۶ هفته و شنبه شب به مدت ۴ ماه برگزار می شود، آثاری از ۱۶ کارگردان مستقل ایرانی به نمایش در آمده و توسط منتقدان و کارشناسان حاضر در جلسه با حضور کارگردان آثار مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.