چالشهای پیشروی بانوان کارآفرین
تریتانیوز/طیبه دینمحمدی:
طی سالهای اخیر بحثهای زیادی پیرامون نقشآفرینی زنان در حوزههای اقتصادی مطرح شده و نظریات فراوانی در خصوص وجوه، چالشها، باید و نبایدها و آسیبشناسی کار زنان شکل گرفته است. این در حالی است که زنان از زمانهای قدیم تا به امروز در امور اقتصادی مختلف همچون کشاورزی، دامداری، صنایع دستی و مانند آن وظایف فراوانی را دوشادوش مردان پذیرفته و به عنوان اعضای فعال جامعه نقشهای کلیدی را برعهده داشتهاند. در واقع با اتخاذ رویکردی تاریخی – فرهنگی و نگاهی جامع میتوان دریافت، که کار زنان نه به خودی خود، بلکه به دلیل چالشهایی که با آن همراه است مورد توجه قرار گرفته است. چالشهایی که در برخی جوامع بسیار پررنگ تر بوده و رفع آنها نیازمند سیاستگذاریها و اقداماتی کارآمدتر است.
در گذشته خانواده یک واحد اقتصادی بود و فعالیتهای تولیدی زنان به خانه و فضای محدود به منطقه زندگیشان مربوط میشد. فعالیت اقتصادی آنها بخشی معمول از زندگی روزانهشان بود و در ازای کاری که زنان انجام میدادند دستمزدی ارائه نمیشد. پس از انقلاب صنعتی فعالیت اقتصادی زن در مقابل دریافت مزد از خانه به کارخانه کشیده شد که در پی آن نیز مسائلی همچون مهارتجویی و دستیابی به سطوح بالاتر تحصیلی و در پی آن استقلال اقتصادی زنان مورد توجه قرار گرفت. زنان در کنار انجام وظایف تاریخی مادری و همسری در بخشهای تولیدی و خدماتی مشغول به کار شدند و دامنه فعالیتهایشان نسبت به گذشته گستردهتر شد.
در پی این تحولات و گذر از دوران سنت به مدرنیته، علاوه بر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، تغییراتی نیز در سبک زندگی زنان ظاهر گشت؛ بهطوری که دوگانه نقشهای ذاتی و نقشهای اکتسابی زنان در جایگاه یکی از محوریترین موضوعات زندگی آنها قرار گرفت و در نتیجه تحلیلها، جنبشها و کارزارهای بسیاری پیرامون ابعاد این تغییر شکل گرفت. به تبع این تحولات بحثهای متعددی در زمینههای حقوقی، انتظارات اجتماعی و فرهنگی، و چرایی لزوم توافق بر سر نحوه و ایجاد تسهیلات برای کارآفرینی زنان مطرح شد. با توجه به ظرفیت کاری زنان که نیمی از بدنه جامعه را تشکیل میدادند و نقش آنان در توسعه همه جانبه کشورها، دولتها خود را ملزم دانستند با ایجاد تسهیلات لازم در راستای بهبود سبک زندگی و معیشت به زنان، به خصوص زنان دارای فرزند اقداماتی را انجام دهند. زنان در تلاش بودند که نشان دهند امور مربوط به خانه مانع اساسی برای شاغل شدن آنان نیست؛ از سوی دیگر تغییرات ایجاد شده در نهاد خانواده، افزایش طلاق، شوکهای ناشی از جنگهای جهانی و افزایش مرگ و میر مردان در پی آن، اهمیت استقلال اقتصادی زنان را دوچندان ساخت.
تغییرات تکنولوژیک طی سالیان گذشته اثرات گسترده ای را در ساخت اجتماعی جوامع بوجود اورده که نیازمند بازشناسی نقش اقتصادی و تولیدی زنان در جوامع است . فضای مجازی به عنوان زیست بوم جدید زندگی محدودیتها و مشکلات گذشته را از پیش روی کارآفرینی زنان برداشته است . کار و زندگی دوباره به خانه بازگشته و این فرصتی جدید است که میتواند جامعه زنان ما را در همه ابعاد فعال سازد
***موانع ساختاری و مبانی فرهنگی کارآفرینی زنان
مهمترین چالشهای کارآفرینی زنان به موانع ساختاری و مبانی فرهنگی جوامع باز میگردد. همواره ارزشها و ترجیحات جامعه نقشها و اولویتهای اعضا را روشن میسازد. تهدیدانگاری کار زنان نیز نتیجه ابهامات موجود در این روند و ناآشنایی با اثرات مثبت ایفای نقش زنان در عرصههای اقتصادی و نقش آن بر ارتقای ویژگیهای شخصیتی زنان، کسب سرمایه فرهنگی و کسب منزلت اجتماعی است. برخی اظهار نظرها در خصوص کار زنان بیآنکه پشتوانه علمی و مطالعاتی داشته باشد منجر شده که در فرهنگ عامه نقشآفرینی اقتصادی زنان در منافات با سایر نقشهای آنان در عرصههای مختلف انگاشته شود. اما طی سالیان اخیر اقدامات زنان کارآفرین در عرصههای مختلف و نتایج آن باعث شده تا حد زیادی از این نگرش منفی کاسته شده و به ظرفیتها و نقش کار زنان نه تنها در تربیت فرزندان پرداخته شود، بلکه اهمیت آن در حفظ بنیان خانواده نیز مورد توجه قرار گیرد.
زنان در ﻋﺮﺻﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ، با ﺧﻼقیت، ﻧﻮآوری و ابتکار خود ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن، ﻣﻨﺸﺄ ﺗﺤﻮﻻت ﺑﺰرﮔـﻲ در زﻣﻴﻨﻪﻫﺎي ﺻﻨﻌﺘﻲ، ﺗﻮﻟﻴﺪي و ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﺷـﺪهاﻧـﺪ و اکنون ﻧﻘـﺶ آﻧـﺎن ﺑـﻪﻋﻨـﻮان اعضای حیاتی ﺗﻮﺳـﻌﻪ اﻗﺘﺼـﺎدي غیر قابل انکار است.
مطالعات نشان میدهد ﻛﻤﺒﻮد ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻣﻌﻨﻮي و ﻣﺎدي از ﻃﺮف ﺧﺎﻧﻮاده، ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ واﻟﺪﻳﻦ ﺑﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ دﺧﺘﺮاﻧﺸﺎن، تلقی ﺗﻀﺎد ﻧﻘﺶ زن ﺑﻌﻨﻮان ﻫﻤﺴﺮ، ﻣﺎدر و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ، عدم همکاری سایر اعضای خانواده در جهت ﺑﺮﻗﺮاري ﺗﻌﺎدل ﺑﻴﻦ ﻛﺎر و زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺨﺼﻲ ، ﻛﻤﺒﻮد ﻣﻬﺎرت ﺣﺮﻓﻪاي، ﺳﻄﺢ ﺗﺤﺼﻴﻼت ﭘﺎﻳﻴﻦ در زﻧﺎن، ﻋﺪم درك و آﮔﺎﻫﻲ زﻧﺎن از ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ آن، ، ﻋﺪم اﺟﺎزه ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ دﺧﺘﺮان ﺟﻬﺖ اداﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ در رﺷﺘﻪ دﻟﺨﻮاه از جمله چالشهای جدی فرهنگی در کارآفرینی زنان است.
از سوی دیگر در ﻧﻮع ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺖ و ﻣﺤﺘﻮاي متناسب ﻣﻨﺎﺑﻊ درﺳﻲ، ﻋﺪم اﺟﺎزه ﺣﻀﻮر دﺧﺘﺮان در فضاهای ﺑﺎ ﺗﺤﺮك و ﭘﺮ ﺟﻨﺐ و ﺟﻮش و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺗﻀﻌﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﻮد ﺑﺎوري و اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ در زﻧﺎن، ﻓﻘﺪان اﻧﮕﻴﺰه ﻛﺎﻓﻲ (ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻧﺎنآور ﺑﻮدن ﻣﺮد در ﺧﺎﻧﻮاده ، ﺗﺤﺮﻳﻚﭘﺬﻳﺮي ﺑﻴﺸﺘﺮ زﻧﺎن در ﻫﻨﮕﺎم ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﺷﻜﺴﺖ در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ نیز از جمله موانع فرهنگی است که مشکلات جدی را پیش روی زنان کارآفرین قرار داده است.
همچنین باید به مواردی همچون ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ها ، ﻧﺎ اﻣﻨﻲﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎي ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺮﺧﻲ ﻣؤﺳﺴﺎت و ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ اشاره کرد که عرصه را برای زنان کارآفرین تنگ کرده است.
ارتقای فعالیتهای کارآفرینی زنان، محرکی موثربرای رشد وتوسعه و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب میشود. مطالعات نشان میدهد از دﻳﺪﮔﺎه زﻧﺎن کارآفرین، ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ آنها ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺻﻮرت دروﻧﻲ در ﻗﺎﻟﺐ رﺷﺪ ﺷﺨﺼﻲ، ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺷﻐﻠﻲ و اﺛﺒﺎت ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎ و ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎی آنان ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﻲﺷﻮد و آﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﺮوﻧﻲ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺳﻮد ﻳﺎ رﺷﺪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻤﺘﺮي دارﻧﺪ. در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ زﻧﺎن ﺑﻪ ﻣﻮاردي ﭼﻮن ﺗﻮﻓﻴﻖ ﻃﻠﺒﻲ، ﺻﺒﺮ، ﻋﺰم و اراده، اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ، ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰي، ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ در ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻛﻤﻜﻬﺎي ﺗﺨﺼﺼﻲ، ﺣﻀﻮر در دورهﻫﺎي ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر، اﻧﺘﻈﺎر ﺳﻮد واﻗﻌﻲ، ﻗﺪرت ﺷﻨﺎﺧﺖ و درﻳﺎﻓﺖ ﻓﺮﺻﺘﻬﺎي ﻣﻮﺟﻮد، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰي، ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺗﻮﻟﻴﺪات ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎت، ﻛﻴﻔﻴﺖ ﭘﺮﺳﻨﻞ، وﻓﺎداري ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن و داﻧﺶ اراﺋﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪات ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ به منزله دستاوردهای ارزشمند آنان اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ داﺷﺘﻦ ﺗﺤﺼﻴﻼت و داﻧﺶ ﺑﻪ روز از ﻓﻨﺎوري ﻣﻮﺟﻮد، آﮔﺎﻫﻲ از ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر و اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻬﻴﻨﻪ از ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎ و داﻧﺶ، ﺧﻮد در ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر مورد توجه زنان اﺳﺖ. زﻧﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎري را ﺑﺮ اﺳﺎس اﻧﮕﻴﺰه ﺷﺨﺼﻲ اﻳﺠﺎد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮي ﺑﻪ ﺳﺨﺖ ﻛﺎر ﻛﺮدن دارند.
***کارآفرینی زنان و چالشهای اقتصادی در پیش رو
بسياري از محققان معتقدند که فعاليتهاي کارآفريني توسط زنان، نقش برجستهاي در سلامت اقتصاد ملتها دارد. زنان با ورود به عرصه کسب و کار تحولات عظيمي در توسعه اقتصادي کشورها ايجاد کردهاند. چنانچه آمارها نشان مي دهد فعاليتهاي اقتصادي زنان ۲۵ تا ۳۵ درصد کل فعاليتهاي جهان را تشکيل ميدهد. دلايل متعدد اقتصادي همچون بيکاري، نیاز به کسب استقلال مالی و کسب درآمد، پايين بودن دستمزدها و عدم رضايت از شغل قبلي زنان را به سوی ایجاد کسب و کار هدایت میکند؛ اما در عین حال عوامل اقتصادی بسیاری نیز در این زمینه مشکلات و چالشهایی را پیش روی آنان قرار داده است.
دﺷﻮاري ﻛﺴﺐ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ اوﻟﻴﻪ و ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ، ﻣﺤﺪودﻳﺖ در دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ اﻋﺘﺒﺎرات و ﺧﺪﻣﺎت ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻋﺪم اﻋﺘﻤﺎد ﻣﻮﺳﺴﺎت، ﻋﺪم اﻋﺘﻤﺎد ﺳﺮﻣﺎﻳﻪگذاران ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎي زﻧﺎن، ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ زﻧﺎن در ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻤﻮدن وﺛﻴﻘﻪ ﺗﻀﻤﻴﻨﻲ ﺟﻬﺖ راهاﻧﺪازي ﻳﻚ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ، ﻛﻤﺒﻮد ﻳﺎ ﻧﺒﻮد ﻣﻜﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻛﺴﺐوﻛﺎر و اﻣﻜﺎﻧﺎت ﺳﺨﺖاﻓﺰاري و ﻧﺮماﻓﺰاري، دﺷﻮاري ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻮاد اوﻟﻴﻪ، ﻋﺪم ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻛﺎﻓﻲ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ورود ﺑﻪ ﺑﺎزار و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺣﻀﻮر در ﺑﺎزار، نگاه منفی سایر فعالان اقتصادی ﺑﻪ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ زﻧﺎن ودر ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻋﺪم اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ آنها و ﭘﺮﻫﻴﺰ از ﻫﻤﻜﺎري ﺑﺎ آﻧﺎن، ﺑﻲﺗﺠﺮﺑﮕﻲ زﻧﺎن در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﻳﺰي ﻣﺎﻟﻲ، ﻓﻘﺪان داﻧﺶ ﻛﺎﻓﻲ در ﻣﻬﺎرتﻫﺎي ﻣﺪﻳﺮﻳﺘی از جمله چالشهای اقتصادی جدی بر سر راه کارآفرینی زنان هستند.
همچنين باید اشاره کرد که در حال حاضر در حوزه هاي صنعتي، تجاري و خدماتي، برنامهريزي راهبردي و پژوهشهاي کاربردي و آموزشهاي کارآفريني و ارتقاء مهارتهاي تجاري مناسب و متناسب زنان کارآفرين ضعيف است. تبيين پتانسيل زياد زنان براي کارآفريني اجتماعي و ايجاد ظرفيتهاي نوين براي ماندگاري و گسترش فعاليت از سوي زنان و توجه به ايجاد سرمايه و ارزش اجتماعي، يافتن بازارها و خلق فرصتهاي جديد که مولد ارزش اقتصادي ملي باشد از جمله مواردی است که باید مورد توجه فعالان اقتصادی زن قرار گیرد.
*** کارآفرینی زنان در گذرگاههای حقوقی
یکی از مهمترین مواردی که به شدت کسب و کار زنان را تحت تاثیر قرار داده، خلاهای قانونی و عدم حمایت رسمی از فعالیتهای اقتصادی زنان است
ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻧﻬﺎد ﻳﺎ ﺳﺎزﻣﺎن دوﻟﺘﻲ ﻣﺨﺘﺺ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن وﺟﻮد ﻧﺪارد و ﺗﻨﻬﺎ در ﺑﺮﺧﻲ وزارﺗﺨﺎﻧﻪﻫﺎ و ﻧﻬﺎدﻫﺎي دوﻟﺘﻲ، ﺣﻤﺎﻳﺖﻫﺎي ﻣﺤﺪودي از ﺧﻮد اﺷﺘﻐﺎﻟﻲ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﻲﮔﺮدد. اﻳﻦ ﺣﻤﺎﻳﺖﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻤﻮﻣﻲ اﺳﺖ و زﻧﺎن ﻧﻴﺰ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﺮدان در ﺣﺪ اﻣﻜﺎن از آن ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ ﻣﻲﺷـﻮﻧﺪ. از سوی دیگر ﺑﺮﻧﺎﻣﻪاي وﻳﮋه ﺑﺮاي زﻧﺎن ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ وﺟﻮد ﻧﺪارد. از اﻳﻦ ﺣﻤﺎﻳﺖﻫﺎ ﻣﻲﺗﻮان ﺑـﻪ ﻃـﺮح ﺧﻮداﺷـﺘﻐﺎﻟﻲ وزارت ﻛﺎر و اﻣﻮر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﻛﻤﻚﻫﺎي ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺎﻧﻚ ﻛﺸﺎورزي، ﺣﻤﺎﻳﺖﻫـﺎ و ﻛﻤـﻚﻫـﺎي وزارت ﺗﻌﺎون اﺷﺎره ﻛﺮد. ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي وﻳﮋه ﺑﺮاي زﻧﺎن ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ، ﻛﻤﻚﻫﺎي ﺟﺰﺋﻲ ﺑﺎﻧﻚ ﻛﺸـﺎورزي و ﺣﻤﺎﻳﺖ وزارت ﺗﻌﺎون از ﺗﻌـﺎوﻧﻲﻫـﺎي ﺑـﺎ ۷۰% ﻋﻀـﻮ زن ﻣـﻲﺑﺎﺷـﺪ ﻛـﻪ آن ﻫـﻢ ﻣﺘﺄﺳـﻔﺎﻧﻪ ﻛـﺎراﻳﻲ و اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻻزم را ﻧﺪاﺷﺘﻪ و ﺑﻪ راﻧﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ.
همه این موانع در حالی مورد مماشات و غفلت قرار میگیرند که ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ زنان ﻓﺮآﻳﻨﺪي اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻘـﺶ ﺣﻴـﺎﺗﻲ در ﺗـﺪاوم، رﺷـﺪ و ﺗﻮﺳـﻌﻪ ﻣﻠـﻲ و ﺣﺘـﻲ اﻗﺘﺼـﺎدي ﺟﻬﺎﻧﻲ اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻟﺬا ﻟﺰوم اﻳﺠﺎد ﺑﺴﺘﺮ و ﺟﻮ ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﺟﻬﺖ ﺣﻤﺎﻳﺖﻫﺎي ﻣﻨﻄﻘـﻲ اﻋـﻢ از ﻣـﺎدي، ﻣﻌﻨﻮي، ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ و ﻋﻠﻤﻲ از ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن زن ﺑﻴﺶ از ﭘﻴﺶ در ﻛﺸﻮر ﻣﺎ اﺣﺴـﺎس ﻣﻲﮔﺮدد.
*** گذر از موانع با سیاستگذاری فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی
یکی از مهمترین اقدامات جهت بهبود وضعیت زنان کارآفرین اتخاذ رویکرد مناسب در سیاستگذاریهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است و این امر جز با بازنمایی صحیح از واقعیت زندگی زنان کارآفرین میسر نیست. به عبارتی لازم است ابتدا ضمن شناسایی موانع و چالشها با ارائه تصویری واقعی از سبک زندگی زنان کارآفرین در راستای ابهامزدایی از فعالیت اقتصادی زنان و عدم منافات آن با سایر عرصههای زندگیشان اقدام گردد.
داﺷﺘﻦ وﻳﮋﮔﻴﻬﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ، اﻟﮕﻮﻫﺎي ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﺣﺎﻣﻴﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ و دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ، ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ زﻧﺎن ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻛﺮده اﻳﺮاﻧﻲ در راه اﻧﺪازي ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ لذا لازم است ضمن اشاره به این ویژگی های ارزشمند از وضعیت زنان کارآفرین اشاره کرد. ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ زﻧﺎن در اﻳﺮان، ﺧﺼﻮﺻﺎً در ﻣﻴﺎن دﺧﺘﺮان ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﻴﻞ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻞ ﺑﻴﻜﺎري، آﺛﺎر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي ﻛﺸﻮر ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. بنابراین لازم است ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮ کارآفرینی زنان، به آنان آﻣﻮزﺷﻬﺎي ﻻزم از ﻃﺮﻳﻖ ﺑﺮﮔﺰاري ﺳﻤﻴﻨﺎرﻫﺎ و ﻛﺎرﮔﺎﻫﻬﺎي آﻣﻮزش ﻣﻬﺎرﺗﻬﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ از ﺟﻤﻠﻪ آﻣﻮزش ﺗﺪوﻳﻦ ﻃﺮح ﺗﺠﺎري و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰي ﻗﺒﻞ از راه اﻧﺪازي ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر، اراﺋﻪ ﮔﺮدد. همچنین در دﺳﺘﺮس ﻗﺮار دادن اﻃﻼﻋﺎت دﻗﻴﻖ از وﺿﻌﻴﺖ رﻗﺒﺎي داﺧﻠﻲ و ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﺎ ﺗﻬﻴﻪ ﺑﺎﻧﻚ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ از ﻛﺴﺐ و ﻛﺎرﻫﺎي داﺧﻠﻲ و اﻳﺠﺎد ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺴﻴﺎري ﺑﺮ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎرﻫﺎ ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ.
ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻛﺴﺐ و ﻛﺎرﻫﺎي زﻧﺎن در زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﻟﻴﺪي و ﺧﺪﻣﺎﺗﻲ ﻫﻤﺴﺎن ﮔﺎم ﻣﺆﺛﺮي در ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ زﻧﺎن در ﻛﺸﻮر است و لازم است جهت ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ زﻧﺎن ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎي ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺎ ﻫﺪف اﻓﺰاﻳﺶ ﻛﺎراﻳﻲ اﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎ و ﺗﺪوﻳﻦ ﺳﻴﺎﺳﺘﻬﺎي ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ ﺧﺎص ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ در ﻣﻴﺎن دﺧﺘﺮان ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﻴﻞ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻣﻮرد ﺑﺎزﻧﮕﺮي و اﺻﻼح ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ.