پیامدهای اخلاقی و اجتماعی تراژدی توزیع نامناسب گوشت

گوشت کیلویی ۱۰۰ هزار تومان مثل پسته کیلویی ۲۰۰ هزار تومان و پراید ۴۵ میلیون تومانی، جوک سال پر فراز و نشیب ۹۷ بود که مثل دلار ۱۹ هزار تومانی، باورش کمی سخت است. اما باید آرام آرام با آن کنار آمد. آن هم در چهل سالگی انقلاب ۵۷ و در دومین سال دولت تدبیر و امید که شعارش، ارزانی و رفع فقر و اتخاذ تدابیر ویژه به نسبت دولت محمود احمدی نژاد بود!
خیلی چیزها دارد لاکچری می شود. مثل خرید کتاب، مثل خرید گوشت، مثل خرید میوه، مثل خرید خانه و غیره. لاکچری شدن زندگی در ایران و شلوغ شدن صف خرید مایحتاج عادی و ضروری زندگی، یک پیامد دارد و آن هم شلوغ شدن صف مهاجرت از کشور به هر قیمتی.
اگر به جشنواره گردشگری ایران در بهمن ماه برفی و بارانی تهران رفته بودید، جولان بی نظیر آدم پران های شیک و قانونی را در غرفههای مجلل نمایشگاهی که قرار بود، جلوه فرهنگ و توریسم ایران باشد را تماشا می کردید که چگونه «ویزای شنگن تضمینی» و حماسه »مولتی پل ۵ ساله» بر در و دیوار جشن دوازدهم گردشگری ایران، حضور پر رنگ داشت. این که چرا پس از گذشت چهل سال، باز باید به عصر کوپن و پیکان و صف های شبانه نفت و قند و گوشت و این چیزها در دهه شصت بازگردیم، الله اعلم. . .
گوشتی که با افتخار از برزیل و کشورهای تازه استقلال یافته شوروی کمونیستی وارد کشور می شود و با قیمت کیلویی ۲۹ هزار تومان با صف های طویل و دعوا و مکافات به دست بخشی از مصرف کننده گان می رسد، کمی آن طرف تر از میادین میوه و تره بار، کیلویی ۵۵ هزارتومان توسط دلالان عرضه می شود! اینکه چرا پس از ۴۰ سال ما نتوانستیم سیستم توزیع کالا را در کشور سامان بدهیم را باید به فهرست بلند بالای مصادیق اقتصاد فشل و فلج اضافه کنیم که کم تر از نیم درصد در اقتصاد جهان مشارکت دارد.
پیامدهای اخلاقی توزیع گوشت تنظیم بازار
در چنین شرایطی نخستین گزینهای که باید مد نظر قرار داد تأمین معیشت طبقه فرودست جامعه است تا این قشر از جامعه برای تأمین حداقلها دغدغه نداشته باشند و به همین منظور باید راهکارهای مناسب با آن را در پیش گرفت؛ راهکارهایی که نشان دهد یارانههایی از این دست بدون هیچمشکل یا مانعی به دست آنها میرسد و در این مسیر وارد پروسه قاچاق و بازار سیاه نمیشود.
در چنین شرایطی بیشک تأمین معاش طبقه ضعیف جامعه از اولویتهاست و در این مسیر باید راهکارهایی مناسب با کمترین خطا به کار گرفته شود. ما تجربهای اینچنین را در هشت سال جنگ داشتهایم؛ تجربهای موفق اگر چه بعضی از نسلها به خاطر دارند که برخی اصناف با سوءاستفاده از تفاوت نرخهای دولتی و بازار آزاد سودهای نامشروع زیادی به دست آوردند.
توزیع گوشت که باعث بهوجود آمدن صفهای طولانی شده به نوبه خود مزایا و معایبی را به خود میبیند که در ادامه این روند باید با دقت بیشتری بررسی شود. یکی از احتمالاتی که شاید نادیده گرفته شده این است که بعضی خانوارها به دلیل اطلاعات پایین یا سالخوردگی و از کارافتادگی و حتی معلولیت یا کسانی که ساعات کاریشان اجازه نمیدهد در این صفها بایستند، نتوانند گوشت مورد نیازشان را از طریق این بازار تأمین کنند.
در واقع این شیوههای توزیع شیوه درستی نیست ما باید به شیوههای کارآمدتر توزیع بیندیشیم؛ بهعنوان مثال شیوه توزیع کوپن عادلانهتر بود. واقعیتی که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت این است که چنین وضعیتی انبوهی از احساسات منفی را ایجاد میکند. احساس تبعیض، توهین، کمبود، عدم امنیت غذایی و… به همین دلیل مجموعه برداشتها و احساسات منفی را ایجاد میکند که اینها پیامدهای اخلاقی را در پی دارد؛
پیامدهایی که میتواند هم در سطح خرد اتفاق بیفتد و هم به عنوان یک احتمال گاهی میتواند تنشهایی در حوزهای از یکی از مناطق حاشیهای شود؛ همه این امکانات وجود دارد. مردمنهادها میتوانند در این توزیع و کاستن پیامدها کمک کنند، البته بهرهبردن از تخصص متخصصان حوزه رفاه هم میتواند، راهگشا باشد.

صف گوشت وارداتی در تهران
تجربیات دنیا هم وجود دارد، البته نباید پیامدهای اخلاقی را هم نادیده گرفت؛ چون یکی از مواردی که در چنین شرایطی امکان دارد مغفول بماند پیامدهای اخلاقی چنین وضعیتی است و بیشترین توجه را بازتابها و بازخوردهای اقتصادی به خود جلب میکنند.
واقعیت امر این است که به وجود آمدن چنین شرایطی و بهرهبردن طبقات سودجو سبب میشود که جامعه با تشکیل طبقات نوکیسه روبهرو شود که رفتارهای فرهنگی نامناسب دارند و هم احساس عدمرضایت و تبعیض در اکثریت جامعه به وجود بیاید؛ البته نه خود احساس لزوما بلکه در مواردی باعث عدول از هنجارهای فرهنگی و اخلاقی میشود.