هیچکس نباید از خدمات روان محروم بماند

تریتا نیوز /دکتر محمدباقر صابری زفرقندی،عضو گروه سلامت روان فرهنگستان علوم پزشکی در گفتوگویی به مناسبت روز جهانی سلامت روان ۲۰۲۵ (۱۴۰۴) با اشاره به شعار امسال سازمان جهانی بهداشت با عنوان «دسترسی به خدمات سلامت روان در شرایط بحرانی و اضطراری» (Access to Services – Mental Health in Catastrophes and Emergencie) گفت: این شعار تأکیدی است بر اینکه بهداشت و مراقبتهای روان حق همه انسانهاست و در زمان بحرانها اهمیت این حق دوچندان میشود. او افزود: در ایران، با توجه به بحرانهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی اخیر، سلامت روان باید در صدر اولویتهای نظام سلامت قرار گیرد.
وی ادامه داد:همه ساله سازمان بهداشت جهانی برای روز جهانی سلامت روان شعاری را انتخاب می کند.
انتخاب شعار سال به معنی توجه به موضوعی است که دربین سایر موارد اولویت بالاتری دارد. به عبارتی شعار سال به معنی نادیده گرفتن ویا کم رنگ کردن ویا شدن سایر اقدامات نیست. تعیین اولویت درقالب شعار سال اقدام مفیدی است تا مجموعه تلاش ها هدفمند برای حل وبه سامان رساندن یک الویت بهداشتی متمرکز شود.
شعار امسال ( ۲۰۲۵- ۱۴۰۴)روز جهانی سلامت روان، دسترسی به خدمات سلامت روان در شرایط بحرانی و اضطراری است.
(Access to Services – Mental Health in Catastrophes and Emergencies)
به عبارتی شعار امسال به زبان ساده ولی بلند فریاد می زند که بهداشت و مراقبت های روان شناختی حق همه است، واین حق در شرایط سخت مضاعف می شود و نیاید فراموش کرد که در بحرانها هیچکس نباید از خدمات سلامت روان محروم بماند.
به نظر می رسد که انتخاب این شعار برای ایران در مقایسه با بسیاری از کشور های دیگر لازم تر و کاربردی تر باشد.
در سالهای اخیر، کشور عزیز ما با شرایط بحرانی و اضطراری متنوع و گوناگونی مانند زلزله، سیل، حوادث اجتماعی، فشارهای اقتصادی و بحرانهای زیستمحیطی دست و پنجه نرم کرده است. یورش سبعانه اخیر رژیم صهیون و خسارات و آسیب های متعاقب آن در جنگ ۱۲ روزه نیز مزید بر علت است که پرداختن به سلامت روان مردم را برای نظام سلامت ما حیاتی کرده است. اگر بخواهیم پیام این شعار را برای جامعه خودمان ترجمه و تبیین کنیم این است که مسولین محترم سیاسی، امنیتی، قضایی، رسانه ای و بهداشتی فراموش نکنید که در هر شرایطی اعم از بحرانهای طبیعی تا اجتماعی، سلامت روان باید در اولویت باشد. به زبان دیگر اینکه هیچ فرد ایرانی به شکل کلی وبه خصوص در هنگامه بحران و اضطرار نباید از خدمات وحمایت های روانی محروم بماند.
پیام این شعار چند نکته کلیدی است.
اول دسترسی به خدمات سلامت روان در شرایطی که کشور درگیر یک بحران است. این بحران می تواند شامل بحران های طبیعی مثل سیل ویا زلزله و یا خشکسالی باشد و یا بحران هایی که متجاوزین و جنگ افروزان در قالب تهدید ویا حمله مستقیم نظامی بر سایر کشورها تحمیل می کنند. و همچنین تاکید بر دسترسی آسان به خدمات سلامت روان در وضعیت های اضطراری است.
دوم نشان دادن این مهم است که در زمان بحران ها افراد آسیب پذیرتر هستند و اهمیت فراهمکردن خدمات سلامت روان حتی در بهبوحه بلایا و یا جنگ دو چندان می شود و نظام سلامت نباید از این نکته کلیدی غافل بماند.
سوم تاکید بر استمرار حمایت روانی در بحرانها است. بدیهی است که در بحرانها، خدمات جاری بهداشتی ودرمانی مختل شوند ویا با توجه به نیاز های اولویت دار دیگر نا خواسته اولویت آنها کاهشیابد. با این شعار می توان اینگونه نتیجه گرفت که در چنین مواقعی نیز نباید دسترسی به مراقبت های روان قطع شود و ضروری است که تقویت گردد.
چهارم توجه به گروههای آسیبپذیر در شرایط دشوار است. زمانیکه جامعه ای درگیر بلایای طبیعی مثل سیل وزلزله می شود و یا بحرانهای انسانی مثل جنگ خود نمایی می کند بیشترین آسیب را کسانی متحمل می شوند که مشکلات روان شناختی دارند و یا در معرض آن هستند. این شعار گوشزد کردن این مهم است که افراد آسیب پذیر در بحران ها نباید فراموش شوند.
پنجم، تاکید بر اهمیت و ضرورت همکاری بینبخشی در مواقع بحران است. به عبارتی برای تحقق این شعار، همکاری و هم افزایی فعالیت های بین بخشی یک امر اجتناب ناپذیر و واجب می شود. در بحران ها باید خدمات سلامت روان به صورت ادغام یافته و هماهنگ ارائه گردد. برای تحقق این شعار آنچه از مسولین محترم ایران انتظار می رود این است که دسترسی به خدمات روان شناختی برای همه مردم تسهیل شود. خدمات روانشناختی باید در دسترس تمام افراد، بهویژه در مناطق آسیبدیده مثل روستاها، مناطق زلزلهزده، مناطق کمبرخوردار قرار گیرد. حفظ و ارتقایآمادگی در بحرانها واجب است. نظام سلامت ودانشگاههای علوم پزشکی ضرورت دارد آموزشدیده و آماده باشند و در بحرانها گروه های تخصصی روانشناختی را با فوریت به مناطق مورد نظراعزام کنند. همه دستگاهها و به خصوص رسانه ها و به طور مشخص صدا وسیما برای کاهش انگ و از بین بردن ترس از مراجعه برای دریافت خدمات روان شتاختی تلاش کنند. با بهر مندی از نظر کارشناسی و پرهیز از انتشار سخن افراد غیر حرفه ای و مطالب شبه علم و خرافی و عوام پسند فرهنگ مراجعه برای دریافت خدمات روانشناسی و مشاوره را نهادینه کنند که این مهم بهویژه پس از حوادث یا بحرانها پر رنگ تر می شود. نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی تقویت آموزش سلامت روان و به تبع آن افزایش سواد سلامت روان در مدارس و دانشگاه ها وبخصوص برای اصحاب رسانهها را در دستور کار والویت کاری خود قرار دهند. آموزش مهارتهای تابآوری، کنترل استرس، و حمایت اجتماعی باید از سنین پایین آغاز شود. حمایت از کارکنان امدادی و کادر درمان در الویت قرار داده شود. افرادی که در بحرانها خدمت میکنند مانند پزشکان، پرستاران، امدادگران، خبرنگاران نیازمند مراقبت روان هستند.