نشانه هاى كمبود محبت دربين زوج هاى جوان
پایگاه خبری تریتا نیوز ، دكترپروانه صفايى مقدم ، روانشناس بالينى، هر فردی در زندگی خود نیاز به توجه و دریافت حس عاطفی و محبت از اطرافیان دارد که اگر به این نوع رفتارهای احساسی توجهی نشود ضربه عاطفی سنگینی به دنبال دارد. در این میان بنا بر ذهنیات عمومی زنان بیشتر از فرد دیگری نیاز به محبت دارند اما موضوعی که از همه مهمتر است ابراز محبت زوج ها به یکدیگر است.
نشانههای کمبود محبت
کمبود محبت همواره نشانههای متعددی دارد که برخی از مهمترین آنها را می توان در احساس تنهایی، احساس دوست داشتنی نبودن، رفتارهای چسبنده و احساس بیگانه بودن فرد در محیط خلاصه کرد. افرادی که دچار کمبود محبت هستند، چه مشکلاتی در انتخاب همسر و ازدواج پیدا میکنند؟ بعد از ازدواج، کمبود محبت بین زوجها چه مشکلاتی را ایجاد میکند؟.
همه انسانها به محبت نیاز دارند، اما افرادی که مشکلات جدی در حوزه عاطفی خانوادهشان دارند، ممکن است که همین ضعفشان را تنها معیار برای ازدواج قرار دهند و اگر این مساله تنها معیار باشد، ممکن است ملاکهای منطقی دیگری که برای ازدواج لازم است را نبینند.
بنابراین کمبود محبت، از این جهت ضرر دارد که افراد دچار آن، ممکن است در معیارهای ازدواجشان به بیراهه بروند و دچار خطا شوند.محبت کردن مسالهای جدا از ویژگیهای زندگی مشترک است.
در زندگی مشترک، هم اسلام و هم روانشناسها اذعان دارند محبتی که ابراز نشود، تاثیرگذاری و ارزش ندارد. معتقدیم که ابراز محبت، نشان دهنده نپختگی دو طرف نیست، بلکه زوجها در زندگی مشترک باید یاد بگیرند که به یکدیگر محبت کنند و عشق بورزند.
معمولا افراد بعد از ازدواج در بیان احساس مثبتشان، کوتاهی میکنند و فکر میکنند که طرف مقابل هم محبت او را میفهمد. در این موارد، ابراز محبت کلامی با عملکرد فرد باید یکی باشد.
ابراز علاقه و محبت به صورت علنی بین والدین و فرزندان و همین طور والدین باهم، یکی از اساسیترین بخشهای زندگی اجتماعی است.
کمبود محبت باعث انحراف بین جوانها هم میشود؟
کمبود محبت در یک فرد هم قبل و هم بعد از ازدواج منجر به برخی انحرافات میشود، چرا که زمانی که ظرف محبت شخصی خالی باشد، درصدد پر کردن آن بر میآید.
در زمان قبل از ازدواج، معمولا افرادی که به دنبال سودجویی از جوانان هستند- به ویژه حوزه مواد مخدر- از این ضعف شخص استفاده میکنند.
بعد از ازدواج نیز، علیرغم غیراخلاقی بودن آن، ممکن است فرد به انحرافاتی از قبیل ارتباط با افراد ناسالم سوق داده شود. البته کمتر کسی را دیدم که رابطهای نامناسب را تجربه کرده باشد و در پشت آن، کمبود محبت نبوده باشد.
روانشناسها معتقدند که پیام چیزی نیست که ما ارسال میکنیم، پیام چیزی است که از طرف مقابل دریافت میشود؛ بنابراین همیشه باید آزمایش کنیم که طرف مقابل، محبت را دریافت کرده یا اینکه فکر میکنیم که به او محبت کردهایم. کمبود محبت زمانی که از کمبود محبت صحبت به میان میآید بیشتر زنان و دختران در ذهن نقش میبندد درست است که زنان نیاز به محبت و توجه بیشتر دارند و کمبود محبت احتمالاً باعث ضربه عاطفى در آنان میشود اما کمبود محبت در آقایان هم دیده میشود؛ اما در دختران و پسران بهصورت متفاوتى بروز میکند در زنان با کلام و در مردان در رفتار نمود مییابد. اما سؤالی که ممکن است ذهن افراد را درگیر کند این است که چگونه متوجه شوم رفتار یا کلام من از کمبود محبت است؟
این دردها منشأ جسمانى ندارند اما آسیب فکرى و روانى میتواند باعث آسیب جسمانى شود، برخى از نشانههای کمبود محبت که میتوان به آن اشاره مرد شامل:
- احساس تنهایى شدید
- احساس دوستداشتنی نبودن
- رفتارهاى چسبنده بیگانه بودن فرد در محیط و …
گاهى افراد به دلیل عدم آگاهی راههای اشتباهى براى برطرف کردن کمبود عاطفى خود انتخاب میکنند بهطور مثال در کودکى با لجبازى و رفتارهای پرخطر و در بزرگسالی با خیانت، تهدید، بزهکارى.
اما زمانى که روانشناسان آنان را راهنمایى و همراهى میکنند احتمال این آسیبها کمتر میشود روانشناسان با توجه به اینکه فرد را با کمبود محبتش روبرو شود به او محبت بیقیدوشرط را آموزش میدهند مهارت رفع کمبود محبت به روش صحیح و مؤثر به دست میآورند.
مشکلات شک و بدبینی بین زن و شوهر
وقتی بی توجهی (به هر علتی) از سوی همسر آغاز میگردد، بهتدریج عشق و محبت بین آنها کمرنگ خواهد شد، روابط بین آنها رو به سردی میگراید و زوجین از یکدیگر فاصله خواهند گرفت در اینجاست که به خاطر کمبود محبت دریافتی زوجین دچار طلاق عاطفی خواهند شد و شک و تردید (عدم اطمینان به همسر) وارد زندگی میشود و این فکر که مبادا همسرم به دیگری علاقهمند شده باشد و … در ذهن هر یک متبادر خواهد شد و به دلیل حس مالکیتی که زن و شوهر نسبت به دیگری دارد سعی در کنترل همسر خواهند کرد، در این صورت دیگر حریم شخصی بیمعنا خواهد بود، تنش و دلنگرانی راه خود را به زندگی باز میکند که از جمله عوامل ویرانگر زندگی خواهد بود. زنان به این محبت های شوهرانشان نیاز دارند.
شنیدن جمله دوستت دارم
همه افراد دوست دارند که به خوبی از طرف شخصی که دوستشان دارند، شناخته شوند و از طرفی دوست دارند که توسط آن فرد نیز دوست داشته شوند . شاید با خودتان فکر کنید که شما با وجود شناخت تمام ویژگی های منفی و مثبت همسرتان باز هم او را دوست دارید اما این تنها کافی نیست . این دوست داشتن را باید در اقدامات متفاوتی به او نشان دهید که یکی از آن ها بیان جمله ساده دوستت دارم می باشد که برای همسرتان بسیار خوشایند خواهد بود.
درک کردن و بخشش
روزهایی در زندگی هر زوج وجود دارد که هر کدام مرتکب خطاهایی می شوند که در این روزها دوام آوردن و یا تحمل کردن شرایط کار راحتی نیست اما باید این موضوع را در نظر بگیرید که هیچ کس کامل نیست . همسرتان از شما انتظار دارد که او را بفهمید، ارزش او را بدانید و او را ببخشید و مطمئن باشید که زندگی شما با بخشش دوام می آورد .
خانم ها معمولا نوسانات هورمونی بالایی را در طول ماه تجربه می کنند که در این شرایط هرگز نباید طوری عکس العمل نشان دهید که انگار او دیوانه شده است . او در این زمان ها مهربانی ، درک و دلسوزی شما را می خواهد.
اعطای حس استقلال
درست مثل مردان زنان هم نیاز دارند گاهی تنها باشد و این ممکن است برای مردان ناراحت کننده باشد چراکه مردان وابستگی خاصی به همسرشان دارند با تنها ماندن از سوی او دچار کلافگی می شوند برای همین است که دوست دارند با کنترل همسرشان با او در ارتباط باشند و اگر این ارتباط کم شود آنها دچار کلافگی و البته نگرانی خواهند شد اما این را باید دانستن که زنان نیاز به زمانی برای تنهایی دارند و یکی از محبت های مرد نسبت به همسرش شاید ایجاد حس استقلال در او و فراهم کردن شرایط مناسب برای تنها بودنش باشد.
مکالمه واقعی
اجازه ندهید که مکالمات شما با همسرتان به بحث تبدیل شود. از طرفی هرگز از مکالمه و صحبت های دو نفره دوری نکنید. در مورد هر چیزی مثل شغل، کودکان، آب و هوا و هر موضوع دیگری با یکدیگر صحبت کنید و تبادل نظر داشته باشید و البته باید مراقب باشید که مکالمات شما مصنوعی و از سر اجبار و وظیفه نباشد و سعی کنید که احساسات خود را در کمال صداقت با او به اشتراک بگذارید.
بله شنیدن به جای نه شنیدن
گاهی اوقات همسرتان درخواست هایی از شما دارد که واقعا نمی توانید آن ها را برآورده کنید یا این که در همان لحظه نمی توانید آن را به مرحله اجرا در بیاورید . مراقب این رد کردن خواسته ها باشید ، چرا که همسرتان دوست دارد تعداد دفعات “بله” گفتن شما از “نه” گفتنتان بیشتر باشد و اگر مدام به او نه بگویید ، کم کم انگیزه و شادی او را از بین می برید. سپری کردن زمان با کیفیت در کنار همسر و فرزندان. باید زمانی که در کنار آن ها هستید را به یک زمان خاطره انگیز در زندگی همسر و فرزندانتان تبدیل کنید و روابط خود را با آن ها صمیمانه نگه دارید و آن ها را در اولویت قرار دهید. نجام دادن فعالیت های مشترک با یکدیگر می تواند روابط شما را مستحکم کند. اظهار نظر مثبت و انرژی بخش. پس برای خوشحال کردن همسرتان گاهی به او بگویید که مثل ” این مدل مویت خیلی زیباست ” یا ” چقدر این رنگ لباس به تو می آید”. بهبود مهارت های شنیداری. سعی کنید که همیشه دو گوش شنوا برای همسر تان داشته باشید تا او نیز به شما علاقمند تر شود و البته مجبور نیستید که با تمام حرف های او موافقت کنید . خانم ها فقط به شنوا بودن شما و توجهتان دقت می کنند، حتی اگر با آن ها عقیده کاملا متفاوتی داشته باشید. مهربانی و محبت
آخرین بار چه زمانی از لغاتی مثل ” لطفا ” ، ” متشکرم ” برای همسرتان استفاده کردید ؟ آخرین بار چه زمانی یک بوسه غیر منتظره را به او هدیه دادید ؟ متاسفانه بسیاری از زوج ها این موارد کوچک اما پر اهمیت را فراموش می کنند.این اقدامات جزء مواردی است که باعث پایداری بیشتر روابط بعد از ازدواج می شود.
طرز فکر سالم در مورد سلامتی
مردانی که به فکر سلامتی خانم هایشان هستند ، جذابیت بیشتری نسبت به بقیه آقایان دارند و از طرفی هرگز نباید سلامت خود را نادیده بگیرند. به این معنا که برای اینکه باب میل همسرتان رفتار کنید، حتما چکاپ های پزشکی و دندانپزشکی را انجام دهید و سلامت و قدرت مردانه را در اولویت قرار دهید تا همسرتان بیش از همیشه به شما عشق بورزد. نشانههای بیعلاقگی
برای درک بیعلاقگی همسرمان به خود، باید به نشانههای رفتاری او توجه و با دقت آنها را ریشهیابی و بررسی کنیم.
نشانههای بیعلاقگی در زوجها :
احساس ناامیدی و غم و تنهایی، عصبانیت و تحریکپذیری، توجه کمتر به هم و احساس نیاز برای برقراری روابط عاطفی خارج از محدوده زناشویی با غیرهمجنس، کاهش تعهد به طرف مقابل و درست انجام ندادن مسوولیتهای معمول، کاهش تمایل جنسی.
در یافتن دلایل بیعلاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه کنید و ببینید ممکن است کدام خصوصیت و رفتار باعث دوری همسرتان از شما شده باشد.
به هم و در مجموع کاهش صمیمیت و کمتر شدن گفتوگوها و درد دلهای روزانه بین زن و شوهر.به گفته کارشناسان، وقتی زنی به همسرش بیعلاقه میشود در او رفتارهای متفاوتی میبینیم مثلا دائما شوهر خود را مسخره میکند و از او ایراد میگیرد، غرور او را میشکند و در جمع به او بیاحترامی میکند. زنان وقتی به شوهر خود بیعلاقه میشوند، نمیتوانند به نیازهای جنسی او پاسخ دهند و دائما دنبال بهانهای برای دور شدن از همسر خود میگردند.
همچنین وقتی مردی به همسرش بیعلاقه میشود، تحریکپذیری او نسبت به رفتارهای همسرش بیشتر میشود، یعنی با کوچکترین برخوردهای همسرش از کوره در میرود و دنبال بهانه میگردد که سر همسرش داد بزند و او را تحقیر کند. مردان با تحقیر همسرشان ـ وقتی به او بیعلاقهاند ـ آرام میشوند. این مردان دیگر به برنامههای خانوادگی علاقه نشان نمیدهند و سر خود را با کار و فعالیتهای فردی گرم کرده و به بهانههای مختلف از خانه فرار میکنند. براساس تحقیقات انجام شده، میزان خیانت در میان مردان به دلیل بیعلاقه شدن به همسر خود بیشتر از زنان است.
برای اینکه نشانههای بیعلاقگی را در همسر خود بیابید، خصوصیات کلی وی را به یاد داشته باشید و به تغییرات ناگهانی او در رفتار و احساساتش دقت کنید، اگر او قبلا روی مسائلی مربوط به شما حساسیت نشان میداد و اکنون به یکباره نسبت به آن مسائل بیتفاوت شده است، اگر قبلا با شما مهربان و انعطافپذیر بوده، ولی حالا با شما نامهربان و سنگدل شده، اگر رفتارش با فرزندان و افرادی که شما به آنها علاقهمندید، بد شده است، اگر از با شما بودن فرار میکند و از موقعیتهایی که با هم تنها میشوید اجتناب میورزد، ممکن است به دلیل بیعلاقه بودن به شما باشد. حال که متوجه تغییر رفتار همسرتان شدید باید به جستجوی دلیل بپردازید، گاهی این تغییرات رفتاری به دلیل بیعلاقگی به شما نیست و ممکن است دلیل دیگری داشته باشد.
مهمترین کار پس از کشف بیعلاقگی در خود یا همسرمان یافتن دلیل این بیعلاقگی است تا بتوانیم آن را برطرف کرده و عشق میان خود و همسرمان را دوباره زنده کنیم.
در یافتن دلایل بیعلاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه کنید و ببینید ممکن است کدام خصوصیت و رفتار باعث دوری همسرتان از شما شده باشد.
۳ راهی که پیش رو دارید
در صورت بی علاقه شدن نسبت به همسر شما ۳ راه در پیش رو دارید. اولین گزینه این است که با همین روش – که به همسر خود علاقه ای ندارید – به زندگی ادامه دهید که مهم ترین پیامد این روش آسیب های جبران ناپذیری است که به فرزندان تان وارد خواهد شد. دومین گزینه این است که از همسرتان جدا شوید البته طلاق پدیده ای است که عوارض و دشواری های بسیاری را به همراه دارد و در شرایطی که شما در آن قرار دارید، به هیچ عنوان برای راه حل توصیه نمی شود. گرچه طلاق انتخاب آخر است اما باید زمانی به این انتخاب به صورت جدی اندیشید که قدرت مقابله با عوارض و دشواری های آن در فرد وجود داشته باشد و صد البته راه دیگری برای حل مشکلات وجود نداشته باشد. سومین گزینه که پیشنهاد می شود این است که برای بهبود رابطه تان به مشاور مراجعه وتلاش کنید تا زندگی تان را دوباره بازسازی کنید. صیانت از سرمایه بزرگ
وقتی در یک ارتباط زناشویی، مشکلات و تعارضاتی به وجود می آید، قطع آن رابطه و شروع یک زندگی جدید، دقیقا مثل این است که هدیه ای را که گرفته اید و می دانید چیست با هدیه دیگری که اصلا نمی دانید چیست، تعویض کنید! شاید در ابتدا این کار هیجان انگیز به نظر برسد، اما این احتمال نیز وجود دارد که چیزی به مراتب بدتر گیرتان بیاید!
احتمالا در این مدت بارها و بارها موضوعاتی در زندگی پیش آمده که باعث ناراحتی شما شده است و احتمالا بارها این فکر به ذهن شما خطور کرده است که شاید از همان ابتدا، انتخاب شما اشتباه بوده است و باید هرچه زودتر به زندگی مشترک خود پایان دهید. اما برای چند دقیقه به این موضوع فکرکنید که شما در این زندگی مشترک چه چیزهای زیادی یاد گرفته اید! احتمالا شما اکنون کاملا می دانید که چه مسائلی در رابطه تان سر جای خودش نیست و چه مسائلی می تواند باعث اذیت و آزار روحی شما و یا شریک زندگی تان شود. این سرمایه بزرگی است!
در ضمن خوب است که بدانید آمار نشان می دهد که نارضایتی زن و مرد در ازدواج دوم و سوم به مراتب بیشتر از ازدواج اول گزارش شده است. بنابراین وقتی شما می توانید یک رابطه مغشوش را به رابطه ای سالم و مسرت بخش تبدیل کنید، چرا این کار را انجام ندهید؟.
به همسرتان محبت کنید تا محبت ببینید
همان گونه که شما به توجه و محبت همسرتان نیاز دارید وی نیز نیازمند توجه و علاقه شماست. به ویژگی های مثبت همسر خود توجه کنید و از وی به دلیل وجود این ویژگی ها تمجید کنید. انتظارات خود را با همسرتان در میان بگذارید. یکی از اشتباهات زوجین این است که تصور می کنند « چون همسرم مرا دوست دارد باید بداند که به چه محبتی نیاز دارم، چه انتظاراتی دارم و اگر نیاز خود را بیان کنم بی ارزش می شوم. » واقعیت این است تا زمانی که درباره نیازها و خواسته هایتان صحبت نکنید، هیچ فردی حتی نزدیک ترین افراد به شما (همسرتان) نمی داند که شما چه می خواهید.