می توان درباره سیاهی حرف زد اما سفید دید
نشست بررسی «نقد درون گفتمانی قدرت» در حاشیه هشتمین جشنواره مردمی فیلم عمار با حضور فرشاد مهدی پور روزنامه نگار برگزار شد.
مهدی پور درباره موضوع این نشست که در سینما فلسطین برگزار میشد، گفت: وقتی میخواهیم درباره «نقد درون گفتمانی قدرت» صحبت کنیم یعنی قدرت و گفتمانی وجود دارد که ما میخواهیم آن را نقد کنیم. در اصل عنوان این نشست باید نقد قدرت باشد. وقتی ما راجع به گفتمان صحبت میکنیم یعنی چیزی که پیش از ما وجود داشته و پس از ما هم وجود خواهد داشت و ما از عناصری هستیم که در این گفتمان شراکت میکنیم.
وی افزود: قدرت به صورت کلاسیک به معنی اعمال اراده الف بر ب به نحوی که بر ب اثری را به جا بگذارد که الف اراده کرده است. همواره قدرت معطوف به اهداف است و بدون هدف معنا دار نیست همچنین قدرت به افکار عمومی اغواگری توصیه میکند.
باید به فکر نقد درون گفتمانی جریان انقلاب اسلامی باشیم
این روزنامه نگار بیان کرد: به جای به کار بردن «نقد درون گفتمانی قدرت» باید «نقد درون گفتمانی درون جریانی انقلاب اسلامی» را به کار بریم. باید دانست که رسانه، فی الذات بی طرف نیست. حتی کسانی که این حرف را می زنند هم با سوگیری مشخص در رسانه عمل می کنند. تصویری در رسانه های مختلف پخش شده بود که یک سرباز آمریکایی به یک فرد عراقی آب می داد اما وقتی سوی دیگر عکس را ببینید، متوجه می شوید که یک سرباز دیگر آمریکایی روی سر فرد عراقی اسلحه گذاشته است. سوگیری هر رسانه با کراپ کردن این عکس مشخص میشود.
وی درباره عناصری که اغواگری را تحت تأثیر قرار میدهد، بیان کرد: «حرفهای گری» نخستین موضوعی است که اغواگری را تحت تأثیر قرار میدهد؛ رسانه نمایشی را نشان میدهد که در راستای اهدافِ مالک آن است و کسی که در آن رسانه کار میکند وظیفه دارد با استفاده از بهترین ابزار، وفاداری خود را به اهداف مالک رسانه نشان دهد. «نمایش بسته بندی شده واقعیت» دومین موضوع تأثیر گذار است. در رسانه همیشه واقعیت دچار تغییر می شود مثلا از نظر BBC اتفاقاتی که امروزه در تهران در جریان است درست و بلامانع هستند و حمایت میشوند اما اگر همین اتفاقات در انگلیس بیفتد اغتشاش و از نظر BBC محکوم شده است.
مهدی پور ادامه داد: سومین موضوعی که اغواگری را تحت تاثیر قرار می دهد «تواتر» است. در گذشته وقتی اتفاقی روی میداد تا زمانی که به درگاه خبر میرسید بارها دستخوش تغییر میشد اما در حال حاضر هر شایعه درست و یا غلطی بدون واسطه از فضای مجازی به طور گسترده منتشر میشود و به دلیل تکرار خبر، خواننده فکر میکند اخبار درستی را دریافت کرده است و به دنبال منبع موثق خبر نمیگردد. در ۱۰- ۱۵ سال گذشته چیزی به نام تواتر وجود نداشت اما الان در مجموعه فضای مجازی به هیچ وجه نمیتوانید منبع اصلی را پیدا کنید.
این روزنامه نگار گفت: در هالیوود سالانه بیش از ۱۰۰۰ فیلم تولید میشود که در هیچ یک از آن ها نشانه اختلاف جدی و سیاه نمایی نمیبینید و در تمام فیلم ها امید در آمریکا به مخاطبان الهام می شود اما این در حالی است که در ایران سالانه ۱۰۰ فیلم تولید می شود که پر از نزاع و دعوا است و بعضی شان علنا ضد حکومتی هستند.
قدرت در شبکه فرهنگی آمریکا از طریق مالکیت مدیریت میشود
مهدی پور توضیح داد: قدرت در شبکه فرهنگی آمریکا از طریق مالکیت، مسیر رسانه را مدیریت میکند و این مالکیت طوری است که اگر کسی خارج از چنین چارچوبی حرکت کند یا حذف می شود و یا دیده نمی شود. در فیلم «شاهد» که به ظاهر فیلمی ضد آمریکایی است، مشاهده میشود که اگر فرد فاسدی وجود دارد یقینا فرد سالمی هم حضور دارد که آن را از بین ببرد.
وی بیان کرد: نسبت سینما با قدرت، نسبتی یک به یک است اما اساسا در داخل ایران چیزی به اسم قدرت مویرگی وجود ندارد که بخواهیم آن را نقد کنیم.
وی ادامه داد: ما چیزی در ماهواره به عنوان نماد جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی نداریم. رسانه هایی مانند المیادین به عنوان رسانه های جمهوری اسلامی به شمار نمیروند و خیلی سعی کردند به استاندارد های خودشان نزدیک شوند. مجموع این رسانه ها کمتر از ۲ درصد از رسانه های ماهواره ای را تشکیل میدهند.
انحصاری را که در عمار به دنبال شکستن آن هستیم خود به وجود آوردهایم
این روزنامه نگار بیان کرد: انحصار ها باید شکسته شود اما باید بدانیم که این انحصاری که در جشنواره عمار به دنبال شکستن آن هستیم را خودمان به وجود آوردیم. به عنوان مثال جشنواره فیلم فجر ادامه جشنواره های قبل از انقلاب نبوده است و در نظر داشت سیاست های انقلاب اسلامی را نشان دهد اما هیچ کدام از فیلم های اکران شده در جشنواره دغدغه نشان دادن انقلاب اسلامی را نداشتند به جز یک فیلم درباره اقتصاد مقاومتی که فیلمسازش انقلابی بود.
وی ادامه داد: اینکه چطور اثری به دور از سیاه نمایی و امید آفرینی بسازیم، دغدغه اکثر کسانی است که در حوزه انقلاب فعالیت می کنند. برخی به مفهوم شادی می پردازند که تا حدودی موفق هستند و به میزان لازم اثر بخشی دارند. ما میتوانیم فیلمی بسازیم که صرفا راجع به پلیدیها نباشد بلکه راجع به اختلافات و گفتگوهایی که بین خودمان است، باشد. میتوانید درباره اینکه جمهوری اسلامی مطلوب چیست و نظام ساختاری آن را چگونه باید اداره کرد فیلم ساخت.
وی در پایان درباره فیلم «بچه های آسمان» توضیح داد: در این فیلم همه چیز سیاه اما خود فیلم به شدت سفید است و در پایان فیلم مخاطب احساس امیدواری دارد گرچه تمام نمادهای فیلم سیاه است. ما میتوانیم راجع به سیاهی حرف بزنیم اما سفید ببینیم.