ممنون آقای «فروشنده»، دست مریزاد جناب «فرهادی»!

در آستانه عید نوروز و پنج سال پس از اسکار ارزشمند «جدایی نادر از سیمین»، اصغر فرهادی با تصاحب مجسمه طلایی برای «فروشنده» باز هم شادی و شعف را برای ایرانیان و طرفداران پر تعدادشان به ارمغان آورد. با این تفاوت که اسکار ۲۰۱۷ تحت تأثیر حواشی سیاسی پیش آمده که غلبه عجیبی بر متن داشت، مرزهای فرهنگی و هنری را در نوردید و اسکار فیلم خارجی زبان را بی اغراق پررنگ تر از سایر رشته های این جایزه معتبر جلوه داد. جایزه ای که بی شک برای اردوی دستگاه دیپلماسی کشورمان هم جایگاه ویژه ای دارد و یک بازی برد ـ برد فرهنگی سیاسی را برای ایران رقم زد. فرهادی با این اسکار خود و پیش زمینه های هوشمندانه ای که قبل از برگزاری مراسم برای آن چید، شرایط را به سمت و سویی برد که آکادمی اسکار غیر از اهدای مجسمه طلایی به «فروشنده»، چاره دیگری نداشت. جایزه ای که نام اصغر فرهادی را در همان دقایق اول اهدای جایزه به هفتمین ترند پر بازدید جهان در توئیتر بدل کرد و جزو ۱۰ ترند پر بازدید گوگل قرار گرفت. با این اسکار، فرهادی در کنار چهره های معتبری همچون استیون اسپیلبرگ، الخاندرو گونزالس ایناریتو، دیوید لین، کلینت ایستوود و فرد زینه من در زمره کارگردانانی جای گرفت که تاکنون دو بار موفق به دریافت این جایزه شده اند.
- ··
بعد از اهدای اسکار
حوالی بامداد دوشنبه بود که اسکار گرفتن فرهادی با پیشوند «خبر فوری» و نظایر آن در فضای مجازی پیچید. ایرانیان البته به دلیل رفتارهای سلیقه ای و غیر قابل تحمل صدا و سیما در بی اعتنایی همیشگی به چنین رویدادهایی، با توسل به شبکه های خارجی و بویژه فضای مجازی، تلاش کردند از این خبر زودتر مطلع شوند و با خوشحالی به بازنشر آن بپردازند.
چارلیز ترون جایزه اسکار را روی سن به انوشه انصاری و فیروز نادری نمایندگان اصغر فرهادی در این مراسم اهدا کرد تا جرقه شوخیهای وطنی با مزه هم با این رویداد شکل بگیرد و یک نفر بنویسد اگر فرهادی می دانست قرار است اسکار را چارلیز ترون به او بدهد، حتماً در مراسم حاضر می شد! یا آیدین سیارسریع این طور طنازی کند که: «… چیزی که الان قشنگه اسکار نیست، اینه که مردمت به جای فرهادی بهت میگن اصغر، اسم کــوچیکت رو صدا می زنن. عین یه عضو خونواده، ولی به بقیه میگن فراستی و افخمی، مثل وقتی که میخوان از همسایه بد اخلاقه حرف بزنن! این سکونتت در دلها مبارک باشه. اصغر جان!». جدا از مخالف خوانان وطنی، دونالد ترامپ هم از طعنه ها و کنایه ها در امان نبود تا فرهادی ثابت کند تیغ فرهنگ و هنر دست کم در مواردی برنده تر از سیاست است.
جیمی کیمل مجری اسکار همزمان با اهدای اسکار فرهادی به طعنه خطاب به دونالد ترامپ توئیت کرد «بیداری؟»! و پلی لیست هم بهترین سخنرانی اسکار امسال را از آن کسی دانست که در مراسم حضور نداشت تا تلویحاً به ستایش فرهادی و تقبیح ترامپ بپردازد. جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان هم نخستین دولتمرد داخلی بود که از طریق توئیتر «هزاران سال فرهنگ و هنر ایرانی» را به رخ جهان کشید و ایستادن سازندگان فروشنده در برابر ممنوعیت ایجاد شده برای مسلمانان توسط ترامپ را افتخار آمیز توصیف کرد. بی بی سی اما تلاش داشت خیلی شریک شادی مردم ایران نشود و سوژه برنامه «نوبت شما»ی دوشنبه شب گذشته را چنین انتخاب کرد: «بسیاری از ایرانیان از جایزه اسکار فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی خوشحال هستند، برخی نیز انتقادهایی به انتخاب آقای فرهادی کرده اند. اگر شما جزو این افراد هستید، دلیلتان چیست؟»! دست اندرکاران سایت دویچه وله آلمان اما اگرچه فیلم هموطنشان مارن اده با نام «تونی اردمن» رقیب سرسخت فیلم فرهادی بود، مهربانتر با قضیه برخورد کردند و تیتر زدند: «اسکار ۸۹؛ شب سیاسی هالیوود با برد بزرگ «مهتاب و فروشنده» و در مقدمه مطلبشان هم صادقانه آوردند: «گلایه و کنایه به ترامپ و سیاست های تفرقه افکنانه اش بخش بزرگی از بزرگترین شب هالیوود بود».
در هر حال فرهادی با افزودن دومین اسکار به ویترین سینمای ایران، دوباره نام کشورمان را در ابعادی وسیع و البته مثبت، در سطح جهان مطرح کرد. رویدادی مهم که تبعات خوب آن قطعاً به سینمای ما رونق بیشتری می دهد.
پیام فرهادی برای اسکار که توسط انوشه انصاری قرائت شد
تقسیم کردن جهان، توجیه فریبکارانه ای برای جنگ
افتخار بزرگی است که برای دومین بار، این جایزه باارزش را دریافت می کنم. دوست دارم که از اعضای آکادمی، تهیه کننده های فیلمم و سایر نامزدهای فیلم خارجی تشکر کنم.غیبت من به خاطر مردم کشورم و شهروندان ۶ کشور دیگری است که به خاطر قانون غیرانسانی ممنوعیت سفر به آمریکا، مورد بی احترامی قرار گرفته اند.
تقسیم کردن جهان به دسته ما در برابر دسته دشمنان ما باعث ایجاد هراس می شود و توجیه فریبکارانهای برای تجاوز نظامی و جنگ است.
این جنگها مانع دموکراسی و حقوق بشر در کشورهایی می شود که خود قربانی تجاوزهای نظامی بوده اند.
فیلمسازان می توانند دوربینهای خود را روشن کنند تا ویژگیهای مشترک انسانها را ضبط و کلیشههای موجود در مورد اعضای ملل و ادیان مختلف را بشکنند.
آنها می توانند بین ما و دیگران یکدلی ایجاد کنند- یکدلیای که ما امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم.