مسوولیت با کدام است؛ تلویزیون یا تولیدکنندگان؟
چندی پیش حکمی مبنی بر محکومیت عوامل تولید و پخش سریال «۵ کیلومتر تا بهشت» به دلیل خودکشی اتفاق افتاده توسط نوجوان ۱۲ ساله، سر و صدایی را بین تولید کنندگان و اصحاب رسانه ایجاد کرد. طبق این حکم خانواده پسرک مدعی خودکشی فرزندشان به دلیل دیدن سریال مذکور و علاقه او برای تبدیل به روح، شده بودند و دادگاه نیز تهیه کننده، کارگردان و مدیر وقت شبکه سه را به پرداخت دیه محکوم کرد. در همین راستا ما در بانی فیلم بر آن شدیم تا صحبت کارگردانان و تهیه کنندگان با تجربه دنیای تصویر را درباره این اتفاق و اصلأ میزان بازگشت تأثیرات مثبت و منفی که یک اثر تولیدی روی جامعه دارد را بشنویم. در بخش اول این گزارش ضیاءالدین دری، کارگردان کلاه پهلوی و … با تاکید بر آگاهی از ساخت هر کاری بیان کرد: ما در کل هنوز بلد نیستیم که فیلم ماورایی بسازیم و با نگاه به سبقه ژانر وحشت و ماورایی تولیدات موجود به این نکته پی می برید. در ادامه بخش اول مجید اوجی تهیه کننده باغ سرهنگ، ما فرشته نیستیم و … عنوان کرد: تا الان گویی هیچ ارتباطی بین تأثیرگذاری یک کار و تولیدکنندگان آن وجود نداشته، زیرا همانطور که آن اثر مثلاً مخرب بوده، آیا سریال های سازنده ای که در طول این سال ها من و دوستانم تهیه کردیم و بالاخره تاثیرات مثبتی هم داشته، مورد تشویق واقع شده که حالا بر اثر چنین رخدادی که به هر دلیلی برای کار آقای افخمی افتاده این گونه برخورد می شود. علاوه بر این ها محسن شایانفر نیز در این گفت و گو بیان کرد: تهیه کننده تنها برنامه ساز است و برنامه ای که می سازد، حتماً از فیلترها و شوراهایی که مهرهای حکومتی دستشان است، گذارنده شده، خود من هم مانده ام و این دست اتفاقات، موجب می شود تا حرفه ما انگیزه روشنگری اش را از دست بدهد و دیگر کارهایی که در حاشیه و بی خاصیت هستند انجام می شود.
در بخش دوم این گزارش صحبت های چهره هایی چون اسماعیل عفیفه، محمدرضا آهنج و علیرضا سبط احمدی را می خوانید:
اسماعیل عفیفه:
حکم صادر شده یک بدعت نادرست است!
اسماعیل عفیفه تهیه کننده ای که مجموعه هایی چون «همسایه ها»، «پس از باران»، «میوه ممنوعه»، «مامور بدرقه»، «خانه کاغذی»، «در مسیر زاینده رود»، «پریا» و… در گفت و گو با بانی فیلم، پیرامون حکم صادر شده برای عوامل سریال ها «۵ کیلومتر تا بهشت» عنوان کرد: به نظرم این حکمی که داده شده کار خطا و بدعت نادرستی را پایه گذاری کرد. زمانی که فیلمی پخش می شود و اتفاق ناخوشایندی رخ می دهد، بازماندگان او ادعا می کند که علت این اقدام مجموعه پخش شده بوده، اما لحظه صورت گرفتن این اتفاق چه کسی حضور داشته که به طور قطعی بتواند چنین حکمی دهد، یک بچه و یا هر آدم بالغی که فیلم می بیند و تحت تأثیر قرار می گیرد، قطعاً زمینه های خانوادگی و اجتماعی زیادی در تصمیمش موثر هستند، آن وقت ما همه این زمینه ها را ندیده می گیریم، آن وقت تقصیر را گردن فیلمی می اندازیم که در این چرخه ممکن است، کمترین تأثیر را داشته باشد، دلیل من این است که این فیلم را میلیون ها بچه و بزرگ دیده اند و اگر قرار بوده با دیدن یک فیلم همه دست به خودکشی بزنند که این اتفاق رخ می داد، پس چرا تنها برای یک آدم منحصر به فرد رخ داد؟ برای اینکه آن فرد، در زندگی خانوادگی خودش، مدرسه، اجتماع و… درگیر دلایل و مسائلی شده بود که باعث شد تا دست به خودکشی بزند، حال شیوه این اقدام با پخش یک سریال مصادف شده و به همین دلیل این حکم درست نیست و به نظرم سازمان صدا و سیما نیز باید در این مورد اقدام کند، چون از این به بعد هر کسی ممکن است که هر اتفاقی که در دور و اطرافش رخ می دهد، را به بهانه ای به یک سریال و بعد از آن به آهنگ خاص، شعر یک شاعر و… وصل کند و مدعی شود که اینها مقصر هستند و باید خسارت دهند.
تهیه کننده سریال «پریا» تصریح کرد: خصلت کار هنری آزادی است، در طول تاریخ فیلم های زیادی ساخته شه که در آن مسائل تلخ و شیرین مطرح شده، مثلاً در نمایشنامه شکسپیر دختری خودکشی می کند، حال باید شکسپیر را بازخواست کنند که تو در داستانت خودکشی داشتی و بعد از آن دختران زیادی در انگلستان خودکشی کردند، این حرف کاملاً غلط است. از لحاظ روانشناسان نیز این دست رخدادها ممکن است دلایل فیزیولوژیک، اقتصادی، خانوادگی، ناهنجاری های فردی و موارد بسیاری دیگری داشته باشند. به عقیده من مسوولیت اول به عهده والدین است.
عفیفه در ادامه در خصوص نمایش رخدادهای خاکستری و اتفاقات منفی، در فیلم ها و سریال ها اضافه کرد: گاه صحبت از عدم نمایش این موضوعات موارد نقض دارد، به عنوان مثال در سال ۱۳۳۰، تلویزیون نداشتیم که فیلم و سریال نشان دهد، اما در هر قهوه خانه ای منقل و وافور بود و اعتیاد به شدت رواج داشت. تلویزیون و رسانه ای از این دست فایده شان در جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی خیلی بیشتر از مضرات آن است، اما برای اینکه چنین رخدادهایی پیش نیاید، در همه جاری دنیا فیلم ها را درجه بندی می کنند، یعنی مثلاً این فیلم ها را زیر ۱۸ سال نبینند یا بچه ها و مواردی از این دست، اما زمانی که این درجه بندی ها انجام می شود، والدین در وهله اول حواسشان هست که بچه ها کارهای نامناسب را نبینند، اما ناممکن است این درجه بندی را در ایران انجام دهیم، اما والدین این دقت، تسلط و تمرکز را بر فرزندانشان ندارند و بچه ها همه فیلم ها را می بینند. ما باید سعی کنیم فرهنگ درجه بندی فیلم و سریال ها ایجاد شود و جا بیفتد و از همه مهمتر خانواده ها دقت کنند.
محمدرضا آهنج:
سریال ها باید رده بندی شوند!
محمدرضا آهنج، کارگردان فیلم ها و مجموعه هایی چون «معما»، «سایه آفتاب»، «به دنیا بگویید بایستد»، «عملیات ۱۲۵»، «ملکوت»، «آسمان من» و… با اشاره به میزان برگشت تاثیرات یک اثر تولیدی به عواملی چون کارگردان و تهیه کننده به بانی فیلم گفت: اگر بخواهیم منطقی و صادقانه به ماجرا نگاه کنیم، صد درصد عوامل هم در این تأثیرات دخیل هستند، یعنی کاری که ساخته می شود، قطعاً نشأت گرفته از این افراد است، اما در مورد خاص سریال آقای افخمی، من چندان وارد نمی شوم، زیرا به مسائل حقوقی و جزایی مسلط نیستم، اما خود این رخداد، هشداری است که به قول معروف اگر آدمی خواست افکارش را بیرون بریزد، باید مراقب مخاطبانی که دارد، باشد. این است که برای تولید کننده مسوولیت جدی به وجود می آید و این بحث در تصویر خیلی اهمیت پیدا می کند، اینکه اثری ساخته شود که از استانداردهای لازم بهره مند باشد و کمترین تأثیر نامطلوب را داشته باشد.
وی با اشاره به لزوم رده بندی سنی برای آثار تولیدی اضافه کرد: تلویزیون جدا از گستردگی که دارد، در مورد ساعت پخش، درجه بندی و خیلی از مسائلی که در دنیا با آن علمی برخورد می کنند. ما کمتر اینگونه عمل می کنیم. من جدیداً دیده ام که گاهی در مورد برخی از فیلم ها با همین تفاوت توجه می شود، اما بعد از این می طلبد که ما توجهات بیشتری در حوزه مخاطب خاص، کانال خاص، ساعت و برنامه های خاص داشته باشیم، همه اینها مواردی هستند که وسعت عمل دارند و ما باید با آسیب شناسی در این مسیر گام برداریم.
کارگردان «عملیات ۱۲۵» در بخش دیگری از این گپ و در خصوص نمایش سوژه های منفی که ممکن است روی مخاطب تأثیر بگذارند بیان کرد: پخش ما به خودی خود گرفتار ممیزی هایی هست و خود ما بارها و بارها دقت هایی را بابت چارچوب های موجود در کارها داشته ایم و مثلاً من گفتم مسوول پخش فلان صحنه که درباره مثلاً اعتیاد است را برای آگاه کردن مخاطب گذاشته ام، اما بعد توجیهاتی و توضیحاتی مطرح شدند که ممکن است مخاطبی که آگاهی ندارد، از آن پلان تأثیر عکس بگیرد، اتفاقی که به مراتب ضرر بیشتری نسبت به آگاهی که قرار است به بیننده دهیم دارد، برای همین دچار سانسور و ممیزی می شویم. اما در کل این طور نیست که ما به خاطر تأثیر مثبتی که شاید ۹۹ درصد از کار می گیرند و تنها بابت ۱ درصد که ممکن است نتیجه نامطلوب بگیرند، داستان را به کل سانسور کنیم، چرا که اگر آن درصد بالا رهایی پیدا کنند و آگاه شوند، مهمتر از این است که یک درصد احتمالی را مد نظر قرار دهیم.
آهنج با اشاره به محکومیت سریال «۵ کیلومتر تا بهشت» اضافه کرد: من با این گروه کار کردم، آقای افخمی و هاشمی انسان های شریفی هستند و آقای پورمحمدی نیز چندین کار ما را هدایت کرده اند، اینها افرادی هستند که خیلی ملاحظه گر و آگاه به کارشان بوده اند و قطع به یقین قصد مغفول بودن از موضوعی را هیچگاه نداشتند. من در مورد این اتفاق تنها می توانم بگویم متأسفم و اینکه افراد حاضر در این گروه قطعاً قصد ایجاد چنین رخدادی را نداشته اند، یعنی جان یک انسان آنقدر ارزشمند است که اگر هر یک از این دوستان فکر می کردند چنین اتفاقی می افتاد، حتی از ساخت کار صرفنظر می کردند. به هر حال وضعیت روحی و روانی آن نوجوان نیز در شکل گیری این رخداد مؤثر بوده و همان طور که گفتم ماجرا آنقدر پیچیده است که نمی شود در مورد آن قضاوت کرد.
علیرضا سبط احمدی:
رسانه ملی تأثیرگذارترین رسانه است اما…
علیرضا سبط احمدی، تهیه کننده فیلم ها و سریال هایی چون «همسایه ها»، «خوب، بد، زشت»، «این خلوت تنهایی»،«در بانو»، «سنگ اول» و… در خصوص میزان مسئولیتی که تولید کنندگان یک کار در ازای تأثیرات مثبت و منفی آن در رسانه دارند، به بانی فیلم گفت: ما باید بپذیریم که رسانه ملی مهمترین و تأثیرگذارترین رسانه در جامعه است، در کشور ما که رسانه و مردم عضو جدا نشدنی هستند، می توانیم تأثیر هر آنچه در آن پخش می شود را در کوتاه ترین در جامعه ببینیم. در همین راستا، در جلسه ای که سال های پیش با قوه قضاییه داشتیم، آنها اذعان داشتند که با پخش کارهای پر زد و خورد بلافاصله، آمار درگیری ها، طلاق، اختلافات خانوادگی و آسیب های اجتماعی بیشتر می شود و وقتی که کار طنز، شیرین و جذاب پخش می شود، آمار این موارد به شدت کم می شود و این موضوع انکار ناپذیر است. از سوی دیگر با مقایسه تلویزیون نسبت به تمام دستگاه های دیگر، خوشبختانه یا متأسفانه، رسانه ملی نقد پذیرترین رسانه یا دستگاه است، چرا که ما از هر کسی انتقاد کنیم، سریعاً با یک نامه، شکایت و… از سطوح بالا تا پایین به آن خورده می گیرند، ولی در دستگاه های دیگر این گونه نیست. مثلاً در حادثه پلاسکو که چندین خانواده عزادار شدند و از لحاظ اقتصادی نیز خسارت بسیاری وارد شد و در آخر بعد از چند ماه، جوابیه صادر می شود که نه کسی را می گیرند و نه اتفاقی برای کسی می افتد، اما وقتی در تلویزیون سریالی پخش می شود و بعد از سال ها که اتفاقی در گشوه کشور می افتد، بقیه کارگردان و تهیه کننده کار را می گیرند. خوب این ۲ چه گناهی می توانند داشته باشند؟ آنها کاری را ارائه دادند و ما شورای تصویب داریم، شورا پخش و نمایندگان پخش داریم و از تمام قوای ۳ گانه کشور نیز، روی کارها نظر و نظارت دارند، پس چه گناهی گردن این افراد است؟! آیا این دست اتفاقات تنها امنیت شغلی، استقلال و مسئولیت مارا به خطر نمی اندازد؟! شما کدام مدیر ارشد را سراغ دارید که به خاطر تخلفات مکرری که داشته اند توبیخ و از کار بیکار شده اند و یا به این شدت با آنها برخورد شده باشد. چرا تنها در رسانه ما این اتفاق می افتد و با تهیه کننده و کارگردانی که گناهی ندارد این گونه رفتار می شود؟! قاعدتاً به همان نسبتی که شاید یک نوجوان متأثر از این کار شده، ممکن است ده ها نوجوان دیگری نکات مثبتش را گرفته اند، در این شهر و حتی کشور روزانه اتفاقاتی می افتد که دقیقاً به مسئولی که موظف به اجرا و یا نظارت قانونی بوده بر می گردد و بعد با احمال کاری نظارت او، جان چندین هزار نفر به خطر می افتد و کسی نیست که بگوید چرا؟ در کشور ما روزانه قسمت اجناس بسیاری به دلیل بی کفایتی مسئولش و عدم نظارت و کنترل آن بالا و پایین می شود اما اتفاقی رخ نمی دهد. همه ما هزاران بار شنیده ایم که در فلان محصول تقلب شده و مسموم است، اما با کدام یک از این کارخانه دارها این گونه برخورد قضایی می شود؟ در حالی که آنها جان هزاران نفر را به طور مستقیم به خطر می اندازد. این تهیه کننده و کارگردان نیز سریالی ساخته اند که هزاران نفر از آن نکات مثبت گرفته اند. در این مسیر تا به حال شده که بابت این نکات مثبت از کسی تقدیر کنند؟! این تهیه کننده با اشاره به تلاش تلویزیون برای جلوگیری از این رخداد، تصریح کرد: تلویزیون یقیناً تمام قد می ایستد، همانقدر که نماینده حقوقی سازمان پای کار هست و مدیر شبکه در دادگاه حاضر می شود، نشان دهنده این دفاع است، گاهی صدا و سیما در خیلی از برخوردهای این چنینی در اجتماع ما مهجور واقع می شود، در این جا ما هر کسی را نقد می کنیم زیادش بلند می شود، از پزشکان گرفته تا فهمیدن ما معلمان و…، حتی این روزها منتظریم تا جامعه سارقان و قاتلان هم علیه ما طومار امضا کنند. در واقع هیچ حامی برای حمایت از سازمان صدا و سیما وجود ندارد، این در حالی است که سازمان به همه آحاد جامعه تعلق دارد و وظیفه اش نقد کردن است، اما با هر حرفی از هر وزارتخانه و ارگانی به ما هجوم می آورند و گلایه مند می شوند. نمونه آن زمانی است که همان وقتی که ما دستگاه های اجرایی را به همراه نکات مثبت و منفی اش، به تصویر کشیدیم، فردای آن روز بودجه سازمان را محدود می کنند، دیگر نمونه ای از این روشن تر!
وی افزود: متأسفانه معیارهایی که باید تصحیح کننده قوانینمان باشد، درست نیست و صدا و سیما تنها مانده است. هر زمانی که دولتی عوض می شود، ما در کشمکش آن دولت جدید و قدیم هستیم. هر زمان که دولت جدید قصد گرفتن تربیونی را دارد، فشارش را بر سازمان صدا و سیما بیشتر می کند تا در این فضا جایگاهش را برای تبلیغات و رد نظر باز کند، به طور خلاصه صدا و سیما مثل گوشت قربانی شده که از هر طرف کشیده می شود، ولی با همه این ها ما وظیفه داریم نقد کنیم و صدا و سیما نیز باید نکات مثبت و منفی هر دستگاهی را یادآوری و برای مردم بازگو کند و راه و روش برخورد مناسب را برای مردم، به شکل تصویری نمایش دهد.
تهیه کننده سریال همسایه ها در بخش دیگری از این گپ و گفت در پاسخ به این که با توجه به تاثیرگذاری نسبی که هر اثری می تواند داشته باشد، چه طور باید رخدادهای منفی را نمایش داد و آیا اصلا این مسائل را باید به تصویر کشید؟ بیان کرد: محرومیت از نمایش این رخدادها مثل این است که من بدنم را ضعیف کنم و چیزی نخورم که مبادا تأثیر نامطلوبی روی من بگذارد! صدا و سیما وظیفه دارد که همه چیز را به راحتی و روشنی بازگو کند، خود من حدود ۱۴۰ قسمت مستند درباره اعتیاد و اقشار مختلفی که درگیر آن هستند، ساختم. در کل این تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که صدا و سیما وظیفه دارد که این مسائل را بازگو کند. پدر و مادری که با علائم، وسایل و… اعتیاد آشنا نباشد، چه طور می خواهند متوجه شوند که فرزندشان اعتیاد دارد. یا در حال گرایش به آن است یا نه؟! در جامعه تلاش ما این است که همه انسان ها مثل کبک سرشان را در برف فرو کنند و بگویند که هیچ بدی نیست، در حالی که ما باید تمام هنجار و ناهنجارهای موجود را بازگو کنیم و بگویم آقای پدر و مادر شما وقتی فرزندی را به دنیا می آوری در مقابلش مسئول هستی. قرار نیست دستگاه های دولتی و غیر مدام مسئول باشند. ما بازگو می کنیم که این ها خوب و فلان رخدادها بد است، تلاش ما بر این است تا در جامعه روشنگری کنیم تا بعد خانواده با مهیا کردن بستری مناسب، فرزندش را واکسینه و محکم کند، چرا که در غیر این صورت من به عنوان والدین فرزندم نمی توانم توقع داشته باشم که تنها مدرسه نگذارد او به خطا برود، در همان فضا کافی است یک نفر مشکل داشته باشد و بقیه را هم درگیر کند. به همین دلیل اگر فرزندم آمادگی حضور در اجتماع را داشته باشد، آن وقت خیال ما راحت می شود. صدا و سیما باید تمام موارد هنجار و ناهنجار جامعه را بازگو کند.
سبط احمدی با اشاره به زمان بندی برنامه ها یادآور شد: رسانه و تلویزیون ما می تواند با درجه بندی برنامه های تولیدی موجود، مثل خیلی از کشورها فلان فیلم را برای ساعت ۱۱، ۱۲ شب که بچه خواب است بگذارد. الان اغلب شبکه های خارجی برای هر برنامه ای اعلام می کند که این برنامه به چه سنی تعلق دارد.