مرگ مرموز یک زن باردار و فرزندش در بیمارستان
به گزارش «بهداشت نیوز» همسر زن جوان در تشریح جزئیات واقعه غمانگیز گفت: «شرایط همسر۲۸ سالهام تا چند روز قبل از پایان دوره بارداری طبیعی بود. اما سهشنبه شب گذشته، به یکباره سکینه به سرفه افتاد که بشدت نگرانش شدم. به همین خاطراو را شبانه به بیمارستان بردم. اما تیم پزشکی پس ازبررسیها وضعیتش را طبیعی دانستند و اعلام کردند نیازی به بستری شدن ندارد. اما در نهایت وقتی با اصرارهای ما روبهرو شدند، سرانجام همسرم را در بخش عفونی بیمارستان بستری کردند. بعد از سه روز که هیچ کار خاصی هم برایش انجام نداده بودند، به یکباره همسرم دچار افت فشار شد و نفسش به شماره افتاد. ما بلافاصله از تیم پزشکی و پرستاری کمک خواستیم و آنها هم با توجه به شرایط همسرم تصمیم گرفتند او را برای سزارین به اتاق عمل منتقل کنند. اما در میانه راه با وخیم شدن اوضاع، سکینه را به یکی از اتاقهای بیماران در طبقه همکف بیمارستان بردند و پس از خارج کردن بیماران اتاق، دو تخت را به هم چسباندند تا همانجا عمل سزارین را انجام دهند.
البته این عمل خیلی طول نکشید و دقایقی بعد پزشک متخصص از اتاق خارج شد و اعلام کرد که مادر و نوزاد هر دو فوت کردهاند. پزشک هم علت فوت را نارسایی تنفسی و تجمع آب میان بافتی در ریه (ادم) اعلام کرد. با وجود این سؤال ما این است آیا بیماری که نارسایی تنفسی و ادم ریه داشته باید با خواهش و تمنا در بیمارستان بستری شود. آیا باید یک زن حامله آن هم در هفته آخر بارداری و در حالی که مشکل عفونی هم نداشته در بخش عفونی بیمارستان بستری شود. مهمتر اینکه وقتی فشار همسرم به ۴ و ۵ رسید ما تیم درمانی را مطلع کردیم. یعنی اگر همراهش نبودیم همسرم در همان بخش عفونی فوت میکرد.»
وی در ادامه گفت: «در عین حال آنقدر شرایط و محل انجام عمل سزارین نامناسب بود که حتی برخی کارکنان بیمارستان هم با دیدن این صحنه از ما خواستند به خاطر شرایطی که برای بیمار ما به وجود آمده بود، شکایت کنیم. به هرحال اتاق عمل شرایط و ویژگیهایی دارد که متأسفانه برای بیمار ما به هیچ عنوان وجود نداشت. ضمن اینکه پس از این اتفاقات ما شکایتی را تنظیم و ارائه کردیم و قرار است پس از بررسی پزشکی قانونی، علت فوت همسر باردارم به ما اعلام شود. ما شکایتمان را به خاطر قصور پزشکی و سهلانگاریهای تیم درمانی بیمارستان نیز پیگیری خواهیم کرد و نمیگذاریم خون همسرم و فرزندی که در راه داشتیم پایمال شود. هرچند این داغ سنگین برای همیشه در دلمان خواهد ماند.»