مردم پول رفتن به مراکز مشاوره را ندارند!
تریتا نیوز ، سمیه جاهدعطائیان: ناتوانی مردم در پرداخت هزینه های مشاوره و روان درمانی آنچنان واضح و شفاف است که روانشناسان و متخصصان نیز بارها نسبت به استقبال کم از خدمات روان درمانی و مشاوره انتقاد همچنین به ضرورت پوشش بیمه ای این خدمات پرداخته اند. مشکلات اقتصادی، تحریم، گرانی های روز افزون، مشکلات تهیه و تامین اجاره بهای مسکن، کرونا و … نیز همگی دست به دست هم داده تا مردم را بیش از پیش تحت فشار قرار دهد. با تمام این معضلات و کاستی ها، به جای پرداختن به اصل مشکلات و اندیشیدن راه حل برای افزایش اقبال مردم به خدمات روان درمانی و مشاوره، مدتی است که طرحی مبنی بر «اصلاح ماده یک قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور» در کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام وصول شده تا بر اساس آن «صلاحیت اعطای مجوز مشاوره با رویکرد و مبانی دینی و ارزش های اسلامی به صورت مستقل در اختیار مرکز مدیریت حوزه های علمیه کشور قرار گیرد. انعکاس خبر های این طرح، روانشناسان و متخصصان را به موضع گیری و انتقاد در این زمینه وادار کرد؛ به همین بهانه در مورد تبعات طرح مجوز مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی از سوی مدیریت حوزه های علمیه، گفت و گویی با «سید عباس عطایی» روانشناس و رییس انجمن صنفی کار فرماییِ موسسانِ مراکز روانشناسی و مشاوره کشور انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
از دیدگاه شما طرح برخی از نماینده های مجلس مبنی بر اضافه شدن تبصره جدید به قانون سازمان نظام روانشناسی و استقلال مرکز مدیریت حوزه های علمیه کشور در اعطای مجوز مشاوره با رویکرد دینی و اسلامی با چه هدفی مطرح شده و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟ آیا ضرورتی برای ارایه این طرح وجود داشت؟
به اعتقاد من، این مساله نه تنها کمک کننده نبوده بلکه می تواند مشکل آفرین هم باشد. اولین مساله که می تواند برای موضوع روان شناسی و حتی جامعه و روانشناسی اسلامی نیز مشکل آفرین باشد این است که ما با ارایه طرح فوق، رویکردها را از هم تفکیک کنیم و بگوییم که در مراکز مشاوره، یک رویکرد، دینی است و متولی اش حوزه های علمیه و رویکرد دیگر غیر دینی بوده و متولی اش سازمان نظام روانشناسی است. این در حالی است که این اقدام، ناقضِ دیدگاه مشترک امام خمینی ومقام رهبری در رابطه با وحدت حوزه و دانشگاه به نظر می رسد.
در مورد این دیدگاه رهبر و امام بیشتر توضیح می دهید؟
پیام امام خمینی در سال ۱۳۵۹ این بوده که «دانشجوها، دانشگاهیها، معممین، علما، روحانیون و همه این قشرهایی که مغز متفکر هستند، ائتلافشان را زیاد کنند.» (منبع: سایت حوزه، تاریخ انتشار ۲۷/۹/۱۳۹۸ به نقل ازکیهان فرهنگی، آذر و دی ۱۳۸۹ شماره ۲۸۸ و ۲۸۹ ) اگر قرار بر این باشد که ۲ سازمان مختلف، متولی این موضوع باشند، مثل این است که ما معنویت را از روانشناسی جدا کرده باشیم. ضمن آنکه امام خمینی در ادامه اعلام کردند: «متوجه باشند که میخواهند این ائتلاف را بشکنند. (همان منبع)؛ یعنی در واقع به نوعی گوشزد کردند که مراقب این ائتلاف باشید چرا که گروهی در دنیا یا در کشور قصد دارد که این ائتلاف را تضعیف کند.
یعنی طرح نماینده های مجلس می تواند این همبستگی را از بین ببرد؟
بله؛ این طرح، ائتلاف را می شکند و شکستن این ائتلاف نه به نفع روانشناسی و نه به نفع اسلام و روحانیت است. این تفکیک دینی و غیر دینی می تواند دودستگی ایجاد کند.
همانطورکه طبق نظر APA (انجمن روانشناسی امریکا) روانشناسی به ۵۴ گروه تقسیم می شود و روانشناسی دینی نیز یکی از گروه های روانشناسی و یکی دیگر از این زیرگروه ها «روانشناسی معنوی» است. به عنوان نمونه در APA، روانشناسی «مسیحی» را بر مبنا و پایه انجیل مطرح میکنند. به اعتقاد شخص من، اینجا هم درواقع روانشناسی اسلامی بر پایه «قرآن» مطرح می شود ولی پایه و اساس آن روانشناسی است. در رواندرمانی، یک روانشناس مطالب را با مدارک و شواهدی که تقویت کننده
(قابل پذیرش) است همراه می کند. در روانشناسی اسلامی یک روانشناس اسلامی در تکمیل درمان خود با استفاده از آیات و احادیث ، تکنیک های رواندرمانی خود را تکمیل و برای مراجع قابل پذیرش سازد. اگر ما فکر کنیم که روانشناسی اسلامی نیز زیرشاخهای از روانشناسی است دیگر دلیلی بر این نمی ماند که یک سازمان دیگری به صورت موازی ایجاد شود و برای صلاحیت حرفهای یک فرد که روانشناس اسلامی است مجوز فعالیت حرفهای روانشناسی اسلامی صادر کند .اگر رویکرد، غیر از این است بنابراین حوزه های علمیه ، لازم است برای مبانی تشخیص اختلالات روانی و رویکردهای درمانی اسلامی مستقلی را ارائه دهند؛ در غیر اینصورت اینطور ایجاب می کند که همانند سایر رشته های روانشناسی همچون: بالینی، تربیتی، سلامت و صنعتی سازمانی و حتی اسلامی، تحت قوانین حمایتی و نظارتی سازمان نظام روانشناسی کشور و سازمان بهزیستی باشند.
اعلام و افشای لیست روانشناسان زرد از سوی سازمان نظام روانشناسی و فعالیت عده ای از افراد با سوء استفاده از نام حرفه ای برخی از روانشناسان، در ارایه این طرح از سوی نماینده های مجلس می تواند تاثیر گذار باشد؟
اکنون سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران متولی صدور پروانه صلاحیت حرفه ای فردی و تمدید آن و نیز نظارت بر عملکرد فردی دارندگان پروانه صلاحیت حرفه ای فردی است. در اسامی اعلام شده از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، برخی فاقد پروانه فعالیت حرفه ای فردی از سوی آن سازمان و برخی فاقد مدرک معتبرو مرتبط با روانشناسی بودند که به همین دلیل در لیست روان شناسان زرد قرار گرفتند.
البته طبق نظرسنجیهایی که این انجمن صنفی در مورد مشکلات مراکزدرزمینه فرایند صدورو تمدید پروانه صلاحیت فردی و مجوزتاسیس مرکز و یا تمدید پروانه ها توسط سازمان نظام روانشناسی و سازمان بهزیستی انجام داد، مشکلاتی از سوی پاسخ دهندگان گزارش شده و این مشکلات، طی نامه نگاری هایی نیز به رییس سازمان نظام روانشناسی و سازمان بهزیستی کشور اعلام و راهکارهای حل این مسایل نیز پیشنهاد شده است. اما تکیه بر این مشکلات نیز، دلیل کافی یا مناسبی برای ارایه طرح پیشنهادی مذکور از سوی نمایندگان مجلس نیست. چرا که سازمان نظام روانشناسی برای روانشناسی اسلامی، کار گروه تخصصی ویژه ای اختصاص داده و در این کار گروه تخصصی، آزمونهای روانشناسی اسلامی برگزار می شود و پروانه اعطا شده نیز پروانه صلاحیت حرفه ای سازمان نظام روانشناسی است. اگر در این فرایند مشکلی وجود دارد، راه حل مسایل موجود، این نیست که سازمان دیگری تاسیس شود. اگر در حیطه پروانههای صلاحیت حرفهای و پروانه مرکز مشاوره روانشناسی اسلامی، مشکلاتی وجود داشته، حل و فصل مشکلات باید از طریق سازمان نظام روانشناسی و سازمان بهزیستی انجام شود. نه آنکه سازمان عریض و طویل دیگری با هزینه های فراوان و غیر ضرور ایجاد شود. سازمان بهزیستی از سال ۱۳۵۷ و سازمان نظام روانشناسی از سال ۱۳۸۲ در این حوزه ها ایفای نقش کردند. اگر قرار باشد سازمان دیگری به موازات سازمان های نام برده از سال جاری اقدام کند، حداقل بیش از ۱۵ سال طول می کشد تا راه های رفته و تجربه شده در سازمان های مذکور را تجربه کند. این اقدام اتلاف وقت است و هزینه های زیادی را بر دولت و حوزه های علمیه تحمیل خواهد کرد. در حالیکه این هزینه ها می تواند صرف مهارت آموزی برای روانشناسی و مشاوره شود.
در حال حاضر ناتوانی مردم در پرداخت هزینه های روانشناسی و مشاوره می تواند یکی از مهمترین مسایلی باشد که نماینده های مجلس و دولت در مورد آن چاره اندیشی کنند، از دیدگاه شما چرا در این بخش اقدامی نمی شود؟
بله؛ مساله بسیار مهمی است. در حقیقت موضوع اصلی در زمینه روانشناسی این نیست که شما با چه رویکردی در روانشناسی فعالیت میکنید، موضوع اصلی این است که جامعه بتواند هزینههای خدمات روانشناسی و مشاوره را پرداخت کند، به عنوان نمونه با رویکرد طرحواره درمانی درمان شود یا با رویکرد اسلامی. در شرایطی که جامعه از عهده هزینههای درمان روانشناسی برنمی آید، بودجههای بخش درمان در کشور به مشکلات مهم روانشناختی اختصاص داده نشده است و یا بخش زیادی از افراد جامعه با مشکلات روانی خود بسیار دیر آشنا می شوند و چه بسا مشکل روانشناختی آنان به یک بیماری روانی و یا روان تنی (فیزیولوژیک) تبدیل می شود. پس بسیار مهم است که در این راستا اقدامات جدی صورت گیرد. بسیار ضروری است که بهجای آنکه هزینه زیادی را صرف حل مشکلات پروانه فعالیت صنفی روانشناسان کرده و یک سازمان عریض و طویلی را با هزینه های گزاف راه اندازی کنیم، این هزینه ها را صرف ارایه خدمات و پوشش خدمات بیمهای مراجعین کنیم. حتی به عنوان انجمن صنفی کشور، در زمینه لزوم رسیدگی به کاهش توان مالی مردم برای دسترسی به خدمات روانشناسی و خدمات بیمه ای در این زمینه با رییس و نمایندگان مجلس در کمیسیون اجتماعی و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز مکاتبه ای داشتیم که در انتظار طرح آن در صحن مجلس شورای اسلامی هستیم.
علاوه بر لزوم اعمال خدمات بیمه ای برای جلسات روانکاوی و روانشناسی، چه اولویت های دیگری وجود دارد که نیازمند صرف هزینه و انرژی مادی یا معنوی بیشتر است؟ ضمن آنکه همراه شدن روانشناسی اسلامی با روانشناسی علمی چه مزیت هایی خواهد داشت؟
ازآنجاییکه بخشی از جامعه ما باورها و اعتقادات مذهبی بالایی دارند، رویکرد روانشناسی اسلامی در کنار روانشناسی کلاسیک می تواند بسیار کمک کننده باشد.
اما صرف بودجه کلان برای ایجاد سازمانی که بخواهد با سازمانهای دیگر به صورت موازی کار کند، ضرورتی ندارد. به جای اینکار می توان هزینه یا بودجه را صرف بومی سازی روانشناسی در کشور کرد. یعنی ترکیبی از مباحث کلاسیک روانشناسی همراه با مباحث معنوی روانشناسی و عرفانی در کشور بومی سازی شده و نسبت به برگزاری سمینار، کارگاه، نمایشگاههای روانشناسی، اقدام شده و نسبت به پژوهش های تخصصی روانشناسی اسلامی، بیان دستاوردهای روانشناسی و فعال شدن مباحث تحقیقاتی در جامعه اقدام شود. حتی می توانیم به عنوان یک انجمن صنفی که جایگاه کشوری دارد، پیشنهادات موثری برای حوزه علمیه داشته باشیم. کشورهای پیشرفته به این سمت و سو می روند که سازمان واحد و مستقلی داشته باشند که همه قوانین آن با یک وحدت اتفاق بیافتد در حالیکه این طرح نمایندگان مجلس، کثرت در کثرت است. با این حساب باید توقع داشتهباشیم که دانشگاهها، وزارتخانهها و هر سازمانی که علم تولید میکند در آینده بخواهد یک سازمان مستقلی برای ارایه پروانه فعالیت تشکیل دهد. در این حالت بدون شک صنف روانشناسی آسیب بسیار زیادی میبیند که صدمات آن قابل جبران نخواهد بود.
دیدگاه شما در مورد ورود طلاب برای تربیت نیروهای روانشناس و مشاوره چیست؟ این مساله را چه طور ارزیابی می کنید؟
پایه، اساس و مبنای روانشناسی در دانشگاه اتفاق میافتد واساس علمی دارد. در واقع اینکه تصور شود که فردی سطح یک، دو و سه حوزه را سپری کرده و بتواند مدرک معادل کارشناسی ارشد یا دکترا کسب و بدون گذراندن اصول کلاسیکِ روانشناسی امکان فعالیت در حیطه روانشناسی داشته باشد به معنی بازگشت و پسرفت روانشناسی به دوره ای است که هنوز روانشناسی به عنوان یک علم مطرح نشده بود. در حقیقت اگر طلابی که روان شناسی را در دانشگاه نیاموختند و بخواهند مباحث آموزش روانشناسی اسلامی را برعهده بگیرند، ممکن است وجهه علمی روانشناسی ایران در دنیا با مشکلاتی روبه رو شود.
در واقع روانشناسی اسلامی می تواند با سیستم و رویکرد دانشگاهی، توسعه یابد چرا که پژوهش هایی در این راستا انجام خواهد شد که پایه و اساس علمی – پژوهشی دارد و پژوهش محور است. نمونه و جامعه آماری اساس علمی دارد و همه داده ها و اطلاعات به صورت علمی گزارش خواهد شد. به اعتقاد شخص من و صاحب نظران دیگر، حوزه علمیه در اضافه کردن احادیث، آیات قرانی و دستورالعمل های اخلاقی به ساختار روانشناسی می تواند بسیار موثر باشد و نظرم این است که روانشناسی اسلامی نیز باید در اختیار دانشگاه باشد نه به صورت مستقل و در اختیار حوزه، بلکه تمام و کمال در اختیار دانشگاه باشد.