“مجبوریم” و روایتی از وجدان بیدار پزشکان
تریتانیوز:مهناز خدادوست؛ درام “مجبوریم” یک روایت کاملا زنانه از مواجهه دو زن با بازی فاطمه معتمد آریا و نگار جواهریان با یک زن بیخانمان با بازی پردیس احمدیه را روایت می کند.
فیلمی کم و بیش جذاب که داستان متفاوتی را نقل میکند.
“مجبوریم” داستانی را روایت میکند که در آن شاهد مرور روحیات مختلف سه زن هستیم؛ یک پزشک زنان متعهد و خوشنام (با بازی فاطمه معتمد آریا)، یک وکیل جوان و پرانرژی (با بازی نگار جواهریان) و یک زن بیخانمان که به ماشین بچه سازی تبدیل شده (پردیس احمدیه) است.
هرچند اصل داستان فیلم “مجبوریم” پیرامون دختری کارتنخواب با بازی پردیس احمدیه است ولی روایت فیلم “مجبوریم” یک روایت کاملا زنانه است که در آن زندگی سه زن از سه طبقه گوناگون جامعه به تصویر کشیده شده و هر کدام از آنها نگرش خاص خودشان را به زندگی دارند و با دغدغههای شخصیشان دست و پنجه نرم میکنند اما به لطف یک مشکل شایع در جامعه به یکدیگر متصل میشوند.
دکتر پندار پزشک جراح و متخصص زنان و زایمان است که در طبقه ظاهرا غنی جامعه قرار گرفته و زندگی پرازفرازونشیبی را تجربه میکند اما به دلیل مواجهشدن با بیمارانی که از طبقه فرودست جامعه (زنان کارتن خواب)هستند،نگرانیهای بسیاری دارد.
پزشکی از آن حرفههایی است که موقعیتهای دراماتیک زیادی میتواند ایجاد کند که دم دستیترین آن بهخاطر ارتباط با بیمار اتفاق میافتد. براین اساس پزشک میتواند به خصوصیترین لحظهها و حالات یک انسان دیگر دست پیدا کند. از طرف دیگر موج وحشت یک بیماری میتواند دستمایه خوبی برای فیلمهای ماجراجویانه باشد.
برای بسیاری از سینمادوستان به تصویر کشیدن کنشهای بین بیماران و پزشکان جذاب و هیجان انگیز، گاه امیدوارکنننده، گاه مایوس کننده ،گاه پرتنش و گاه هماهنگ و آرام بوده است اما هرآنچه که هست علاقمندان و مخاطبان خود را دارد.
فیلم “مجبوریم ” ضمن آن که به مخاطب کمک می کند تا دغدغههای پزشکان را از دریچه ای تازه ببیند به نوبه خود روایتی جذاب و ماجراجویانه ارائه میدهد از دو زن دیگر در ارتباط با پزشک زنان.
دکتر پندار نماینده زنان تحصیلکرده ایرانی است که واقعیتهای جامعه ایرانی برای زنان را پذیرفته و میداند که برخی از مشکلات هرگز راه حل درستی ندارند بنابراین تلاش میکند تا به سهم خود مانع بروز مشکلات بیشتر شود و فضا را از آن چه که هست برای زنان ایرانی ترسناکتر نکند.
دکتر پندار آنقدر در کارش غرق است که از زندگی شخصی خود غافل میشود و این خودش آسیب شناسی متفاوتی می طلبد.
در “مجبوریم” مسئله نارضایتی، شكايت و دادخواهی بيماران از پزشكان معالج، به علت خطای پزشکی و خطاهای تشخيصی و درمانی، که از مسائل مهم و مبتلابه جامعه است مرور شده که در نوع خود جای تامل دارد.
امروزه علی رغم تلاش های پزشكان و كادر درمانی و با وجود بهره وری از امكانات در دسترس، ميزان نارضايتی و شكايت بيماران رو به افزايش نهاده است با این حال پزشکان تا حد زیادی به سوگندنامه خود پایبندند و نباید بخاطر درصد کمی از همکاران غیر متعهد، همه را به یک چوب راند. تعهد پزشکان به سوگند نامه را می توان تا آنجا متصور شد که مثلا پزشکی از بیماری واگیردار و خطرناک بیمارش مطلع است، با تمام وجود و با به خطرانداختن سلامتی خود،درجهت درمان او اقدام می کند و بیماری فرد را مانند یک راز پیش خود حفظ میکند.
در این درام دکتر پندار به درستی وظایف مربوط به حرفه خود را با وجدان بیدار و آگاه و حس انسان دوستی و نجات یک انسان از بهره کشی اجرا نموده است.
در عالم پزشکی میان پزشک و بیمار رابطه حقوقی عمیقی برقرار است و بر این اساس پزشک مکلف خواهد بود در قبال معالجه بیمار از تمام استعداد و قابلیتهای خویش بهره گرفته و با عنایت به نظامات و مقررات دولتی این وظیفه را به انجام رساند. در این میان، همواره مقصود مطلوب محقق نمی گردد و مشکلاتی بروز می کند. گاه پزشک آنگونه که شایسته است در انجام تکلیف خویش، عمل نمیکند و زمانی به صورت اتفاقی و غیر عادی نتیجهای متفاوت از نتیجه معمول محقق میگردد.
از این رو مسئله خطا یا تخلف، قصور و تقصیر پزشک مطرح میگردد که حسب مورد، پیامد و عواقب حقوقی آن برای پزشک متفاوت است چرا که پزشکان هم به موجب مقررات حقوقی و جزایی و هم به موجب مقررات صنفی، مسئول تخلفات خود هستند.
در “مجبوریم” دکتر پندار برای یک زن کارتن خواب مادری میکند و ناخواسته او را از دور باطل نجات میدهد ولی دردسری تازه شکل میگیرد…
او نمونه کامل پزشکی است که لذت مادری را کنار میگذارد و از سر دلسوزی و مهربانی حاضر میشود بیمار را به صورت رایگان ویزیت نماید.
دکتر پندار علیرغم ظاهر سرد خویش، پزشکی مهربان و دلسوز است و همین صفت موجب شده تا در طبابت مسائل مادی برایش ارزشی نداشته باشد و از سر مهربانی تمام سعی و تلاش خود را جهت بهبودی مریضها انجام دهد.
دکتر پندار نگران متولدین فرزندان اعتیاد است، زیرا آنها نوزادان بیگناهی بوده که حاصل روابط تامین چند گرم مواد مخدر هستند. آنها نه اوراق هویتی دارند و نه خانهای برای زندگی و روزگارشان با پرسه در خیابانهای شهر میگذرد. اغلب این نوزادان اگر به دلیل اعتیاد مادر، پس از تولد زنده بمانند، سر از باندهای توزیع موادمخدر درمیآورند و در همان پاتوقهای آلوده در کنار صدها معتاد، بزرگ میشوند و اکثرشان در سنکم به زبالهگردی، توزیع موادمخدر و… روی میآورند.
این فیلم نمونه خوبی برای تصویر کردن زندگی پزشکی بوده که میتواند هم پزشک خوب باشد و هم جنبههای انسانی خود را حفظ کند.
دیدن این فیلم برای تمام پزشکان توصیه میشود، چرا که فیلم براساس واقعیت، زندگی حقیقی، دغدغه و روزمرگی و مسایل پزشکان ساخته شده است.