متیو لیلارد از نقش جدیدش در «تویین پیکس» می گوید
در مصاحبهای جدید، بازیگری که بیشتر به خاطر نقشهای کمدی شناخته می شود، از حضور متفاوتش در بازسازی سریال قدیمی و به شدت محبوب دیوید لینچ و محلق شدن به خانواده عجیب بازیگران او صحبت کرد.
پیش نمایش هفته گذشته «تویین پیکس» کلی سورپرایز با خودش از راه آورد، اما احتمالا این یکی از غیرقابل پیشبینی ترین سورپرایزهایی بود که شاهد آن بودیم: یک نقش آفرینی گیرا از متیو لیلارد در نقش ویلیام هیستینگز، مدیر دبیرستان که متهم به قتل شده و همسرش هم درگیر مسئله مرموز ماوراطبیعی است که حول محور بدل بدطینت مامور دیل کوپر (کایل مک لاکلان) شکل گرفته است.
مسیر حرفه ای کاری لیلارد در اوایل دهه ۱۹۹۰ با نقش هایی در «مامان زنجیرهای» و «هکرها» آغاز شد و مسلما اعتبار و آوازه او در گونه هایی از کمدی ریشه دارد، از کمدی های ژانر وحشتی مثل «جیغ» گرفته تا فیلم های لایو-اکشن «اسکوبی-دو» (و پروژه های انیمیشن بعدی که لیلارد هنوز هم در آن ها مسئولیت صداپیشگی شخصیتش شَگی را بر عهده دارد).
«تویین پیکس»، با وجود اینکه هرگز کمبودی از نظر لحظات بامزه ندارد، نشانگر یک جدایی برای این بازیگر است. شاید هم به همین خاطر بود که در پیش نمایش دو اپیزود اول این سریال در فستیوال کن در جمعه گذشته، لیلارد بعد از نمایش بسیار مورد توجه قرار گرفت و حضار در مهمانی پس از مراسم پیش او رفتند تا از کارش تجلیل کنند. او از طریق تلفن به ایندی وایر گفت: «دیوانه وار بود. تا حدودی حس میکردم چهره مرکزی هستم. البته دیوید لینچ چهره مرکزی است، اما حس می کردم نفر بعدی چهره مرکزی هستم.»
مثل بسیاری از بازیگران جدید دیگری که وارد سریال تازه شدند، پروسه انتخاب بازیگرها هم در هالهای از ابهام و مخفی بود، البته وقتی لیلارد وارد دفتر انتخاب بازیگر شد می دانست که او را برای نقشی در «تویین پیکس» در نظر گرفتهاند. او بعد از نخستین تست بازیگری اش گفت: «حسابی دیوید لینچی است. که خیلی این را دوست دارم، آدم انتظار چیز کمتری را هم ندارد. لحظهای هست که آدم وارد دفتر میشود و مکالمه ای با کسانی که بازیگران را انتخاب می کنند دارد، که خیلی دوست داشتنی هستند. و همینطور که این مکالمه معمولی را برقرار میکنید، یک دوربین بیرون می کشند و شروع می کنند ضبط کردن شما.»
این پروسه نکات مثبت و منفی دارد. او می گوید: «از یک نظر تا حدودی خیال آدم را راحت می کند چون مجبور نیستید کاری برای شان انجام بدهید. اما در عین حال دلتان نمی خواهد آن آدمی باشید که درست تا تازه با کسی ملاقات کرده، خراب کاری میکند.»
کار کردن برای لینچ یک نکته عجیب دیگر هم دارد: دیدن اینکه دیگر چه کسی در دفتر انتخاب بازیگران منتظر ایستاده است. «فرق بین این نوع تجربه و دیگر تجربه های انتخاب بازیگر این است که وقتی از دفتر بیرون رفتهای و وارد لابی شدهای، همه جور مرد خوش تیپ و زن زیبایی آنجا هستند. در این سیرک انسانیت در اتاق انتظار قرار دارید. هرگز فکر نمی کردم انتخاب بشوم، چون همه بسیار بسیار باحال تر از من بودند.»
البته لیلارد نقش را به دست آورد، اما هرگز متوجه نشد که دقیقا چه چیزی بود که باعث شد او استخدام بشود. «با او کار کردهام، او را می شناسم، آدم خوش مشرب با رفتار دوستانه ای است. اما هیچ ایدهای ندارم که چرا یا چطور این کار را به دست آوردم. امید و انتظارم این است که توانسته باشم هر نوع کنجکاوی و خواستی که او داشته را ارضا کرده باشم. وقتی در شرایطی مثل این قرار می گیرید، دلتان می خواهد به هدفی که برای خودتان قرار داده اید برسید و یک جمله بگویید و امیدوار باشید که او خوشحال بشود.»
لیلارد لحظه ای مکث می کند و اضافه می کند: «خدایا، امیدوارم خوشحال باشد.»
اما این تنها یک جنبه از امید و باوری بود که این پروژه به آن نیاز داشت. «خیلی سخت نیست. آدم دارد در مورد یک فیلمساز و کارگردان نمادین صحبت می کند. بنابراین آدم باید بگوید بله. اما همینطور که داری صحنهها را می خوانی، فقط میتوانی امیدوار باشی که قرار نیست عریان سر از جایی در بیاوری و کاری عجیب و غریب انجام بدهی.»
در ادامه او به سرعت ادامه داد: «البته این را نمی گویم که این کار را نکردهام. اجازه ندارم که در مورد هیچ چیزی در سریال نظر بدهم. اما می دانید، برای من انجام دادن کاری مثل این، اینطور بود که به خودم می گفتم خدایا لطفا بگذار من جایی از سریال لخت نشوم، باید فرم بدنم را بهتر کنم. بنابراین آدم به خواندن ادامه می دهد و نمی داند چه چیزی در راه است… می تواند هر چیزی باشد، خلاصه دیوید لینچ است. میتواند هر چیزی باشد.»
لیلارد می گوید خود پروسه تهیه سریال خیلی لذت بخش بود. تا حدودی هم دلیلش این بود که با توجه به تجربه های خودش، «هر چقدر فیلمساز دیوانه تر باشد، شیرین تر و متواضع تر هستند. وس کریون چیزهای هولناک می ساخت و مهربان ترین مردی بود که من می شناسم. و دیوید لینچ هم همان نوع حس را دارد… یک حسی در موردش هست که به نظر می رسد پر از لذت باشد.»
او تا حدودی هم حس فشار در مورد این نقش می کرد. در این باره میگوید: «یک عنصری در ساختن چنین سریالی هست که نسبت به انجام دادن یک سریال تلویزیونی معمولی نیست. عنصری از ریسک بسیار بالا هست. به نظرم همین ایده موجب شد این سریال بازسازی بشود، آن هم با توجه به اینکه ۲۵ سال پیش یک پدیده فرهنگی بود، و آدم متوجه می شود که دارد کاری انجام می دهد که مردم زیادی به تماشای آن خواهند نشست. بنابراین این مسئله یک عنصر تنش به آن اضافه می کند. ریسک به عنوان یک بازیگر هم بسیار بالاست و آدم نمی خواهد خراب کاری کند.»
به خاطر مخفی بودن این پروژه، لیلارد اغلب به خاطر اینکه می دید با چه بازیگرانی می تواند کار کند بسیار سورپرایز می شد و تا وقتی که شبکه شوتایم لیست رسمی تمام ۲۱۷ بازیگر سریال را سال گذشته اعلام کرد، نمی دانست دقیقا چه کسانی در تمام سریال حضور دارند. «روزهایی بودند که آدم به اطرافش نگاه می کند و بازیگرانی را میبینید و با خودش می گوید اوه، او که بازیگر خیلی مشهوری است و او هم بازیگر خیلی شناخته شده ای است. مثل یک خانواده خیلی عجیب می ماند که عموزاده ها و عمه زاده ها را نمی شناسید. اما هنوز هم یک خانواده بسیار بزرگ هستید.»
به دست آوردن این فرصت برای لیلارد چه ارزشی داشت؟ «باید بگویم، فوق العاده بود. خیلی فوق العاده است که می توانم در پروژه ای حضور داشته باشم که تا این حد محبوب است. اما خیلی وقت است که بازی می کنم و امیدوارم کمی بیشتر هم بتوانم به این کار ادامه بدهم. تمام هدف من این است که پروژه هایم بتوانند تا حدی به من اعتبار بدهند که بتوانم یک سال دیگر هم کار کنم. همین.»
ایندی وایر به این نکته اشاره کرد که احتمال به وقوع پیوستن چنین چیزی بسیار بالاست. «امیدوارم. الان هم داریم تلفنی صحبت می کنیم. این نشانه خوبی است، مگر نه؟ اگر افتضاح بودم، شما به من زنگ نمیدید، به کس دیگری زنگ میزدید. من در خیلی چیزها بودم و خیلی چیزها ناپدید می شوند و کسی آن ها را هرگز نگاه نمی کند. اما پاسخ شکل گرفته نسبت به این پروژه دیوانه وار بوده است.»
چیزهای بیشتری هم از لیلارد در راه هستند؟ او می گوید: «خب، لعنت، امیدوارم بتوانم در بخش های بیشتری هم بازی کنم. چه کسی می داند. آدم هرگز نمی داند. ممکن است کارم تمام باشد. هیچ ایده ای نداریم که بعد چه اتفاقی می افتد. این تمام چیزی است که می دانیم.»
لیلارد از تجربه «تویین پیکس» با حداقل یک یادگاری تعویض ناپذیر بیرون آمد؛ یک کنده چوب تزیینی که از مهمانی پیش نمایش آن را دزدید. «می توانید با خیال راحت این را گزارش کنید، مشکلی با این قضیه ندارم. می توانید به کل دنیا بگویید که من یک کنده چوب را دزدیدم. انگار به اندازه کافی خورده بودم که یکی از این ها را برداشتم.» اما او همچنین توانست در «تویین پیکس» جدید باشد. همین خیلی خاص بود. اپیزودهای جدید «تویین پیکس» یکشنبه شب ها از شبکه شوتایم روی آنتن میرود.