علائم اضطراب در کودکان
تریتا نیوز : سميرا سرايلو،کودکان مبتلا به اضطراب ممکن است علائم را کاملاً مانند بزرگسالان نشان ندهند. برای مثال، ممکن است علاوه بر ترس و نگرانی، عصبانیت یا تحریک پذیری را نیز از خود بروز دهند.
قابل درک است که والدین در مورد اضطراب فرزند خود نگران باشند، اما مهم است که بدانید برخی از اضطراب های دوران کودکی طبیعی و مورد انتظار است. با این حال، برخی از کودکان دارای اختلالات اضطرابی هستند. خوشبختانه، کارهایی وجود دارد که والدین می توانند برای کمک به فرزندان خود برای درمان و مقابله با احساس اضطراب انجام دهند.
نگرانی های رایج دوران کودکی
مواردي وجود دارد که به طور معمول باعث نگرانی و اضطراب برای کودکان در سنین مختلف می شود. موقعیت های جدید، وظایف چالش برانگیز و حتی افراد ناآشنا می توانند هر از چند گاهی منجر به ترس و اضطراب در کودکان شوند.
سایر ترس های مناسب سن عبارتند از:
• نوزادان ۷ تا ۹ ماهه: اضطراب غریبه و اضطراب جدایی تجربیات اولیه طبیعی هستند و در حدود ۳ سالگی برطرف می شوند.
• کودکان پیش دبستانی: ترس از تاریکی، هیولاها، حشرات و حیوانات
• کودکان خردسال در سن مدرسه: ترس از ارتفاع یا طوفان
• کودکان بزرگتر و نوجوانان در سنین مدرسه: نگران مدرسه و دوستان
این ترس های دوران کودکی طبیعی هستند و معمولاً با بزرگتر شدن کودک به خودی خود کاهش می یابند. برای نشان دادن علائم واقعی یک اختلال اضطرابی بیش از اضطراب گاه به گاه، که می تواند طبیعی باشد، نیاز است.
علائم و نشانهها در کودکان مبتلا به اضطراب
به همان اندازه که داشتن اضطراب گاه به گاه رایج است، برای کودکان نیز اختلالات اضطرابی رایج است. در حالی که تخمین های شیوع متفاوت است، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) بیان می کند که ۹.۴٪ از کودکان بین سنین ۳ و ۱۷ دارای اضطراب قابل تشخیص هستند.
علائم واقعی اضطراب که ممکن است کودکان تجربه کنند عبارتند از:
• عصبانیت یا پرخاشگری
• اجتناب از موقعیت های خاص
• شب ادراری
• تغییرات در اشتها
• خستگی
• در مدرسه دچار مشکل شدن
• سردرد
• تحریک پذیری
• تنش عضلانی
• عادات عصبی مانند جویدن ناخن
• کابوس ها
• امتناع از رفتن به مدرسه
• بی قراری
• کناره گیری اجتماعی
• دل درد
• مشکل در تمرکز
مشکل در خواب (بی خوابی)
فراوانی و ظهور علائم بسته به ماهیت اضطراب می تواند متفاوت باشد. برخی از ترس ها (مانند اضطراب اجتماعی یا فوبیا) ممکن است توسط موقعیت ها، اشیاء یا تنظیمات خاص ایجاد شوند. انواع دیگر اضطراب، مانند اختلال اضطراب فراگیر یا اختلال هراس، می تواند منجر به علائمی شود که با فراوانی بیشتری رخ می دهد.
سایر شاخصهای نگرانی عبارتند از علائمی که در توانایی کودک برای یادگیری، تعامل با همسالان، خواب شبانه یا عملکرد عادی در زندگی روزمره اختلال ایجاد میکنند.
ترس های عادی دوران کودکی که انتظار می رود در سن خاصي محو شوند چنانچه باقی بمانند (مانند ترس از تاریکی یا دوری از والدین پس از سن پیش دبستانی) نیز یک نقطه نگران کننده است.
انواع اضطراب دوران کودکی
مانند بزرگسالان، کودکان نیز می توانند اختلالات اضطرابی دیگری داشته باشند که از اضطراب جدایی و اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) تا حملات پانیک را شامل می شود. تشخیص برخی از نشانه های اضطراب آسان تر است، اما تشخیص سایر اختلالات اضطرابی کمی سخت تر است.
برخی از انواع مختلف اضطراب دوران کودکی عبارتند از:
اضطراب جدایی
اضطراب جدایی شامل ترس اغراق آمیز از جدا شدن از والدین و مراقبان است. این نوع اضطراب در کودکان خردسال رایج است اما معمولاً زمانی که کودک در حدود ۳ یا ۴ سالگی است شروع به کاهش میکند. علائم اضطراب جدایی معمولاً به راحتی قابل تشخیص است و شامل امتناع از رفتن به جایی بدون والدین یا مراقب، امتناع از تنها خوابیدن یا امتناع از رفتن به مدرسه است.
اختلال اضطراب فراگیر
به عنوان بخشی از تشخیص اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، یک کودک باید شواهدی از ترس و نگرانی بیش از حد (که می تواند به عنوان علائم بالا ظاهر شود) به مدت شش ماه یا بیشتر داشته باشد، و باید توسط بیش از یک چیز تحریک شود. مانند مضطرب بودن در مورد مدرسه، ورزش، کار و دوستان.
همچنین کودک مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در کنترل احساس نگرانی خود دچار مشکل می شود و باعث ناراحتی و نوعی اختلال می شود. به عنوان مثال، ممکن است به دلیل نخوابیدن آنقدر تحریک پذیر باشند که در حفظ دوستان خود با مشکل مواجه شوند یا به دلیل عدم تمرکز نمرات آنها کاهش یابد. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ممکن است علائم جسمی مانند سردرد، درد شکم و درد عضلانی نیز داشته باشند.
فوبیای خاص
علاوه بر یک اختلال اضطراب فراگیر، کودکان می توانند فوبیای خاص تری نیز داشته باشند. آنها مضطرب و نگران می شوند، اما فقط در مورد محرک های بسیار خاص، مانند رعد و برق، عنکبوت، تنها ماندن، یا رفتن به استخر و غیره.
اگرچه این کودکان ممکن است گریه کنند و اگر والدینشان در اطرافشان هستند یا فکر می کنند در اطراف چیزی هستند که واقعاً از آن می ترسند، ممکن است به آنها بچسبند، خوشبختانه، بیشتر بچه ها از این نوع اختلال اضطراب رشد و گذر می کنند.
اختلال وسواس فکری عملی
کودکان مبتلا به OCD ممکن است افکار مزاحم مکرر (وسواس) در مورد چیزهای خاصی را همراه با رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی (اجبار) که انجام می دهند، مانند شستن زیاد دست ها، بررسی مکرر چیزها، یا تکرار کلمات یا عبارات خاص داشته باشند.
حملات وحشت زدگی
حملات پانیک می تواند نشانه ای از سایر اختلالات اضطرابی باشد یا می تواند نشان دهنده اختلال پانیک باشد. اگرچه در کودکان غیرمعمول است، اما حملات پانیک و اختلال هراس در سال های بعدی نوجوانی شایع تر می شوند. علاوه بر ترس یا ناراحتی شدید، تعریف حمله پانیک مستلزم چهار یا بیشتر از علائم زیر است:
• احساس غیرواقعی بودن (غیرواقعی) یا جدا شدن از خود (شخصیت زدایی)
• درد قفسه سینه
• لرز یا گرگرفتگی
• سرگیجه
• احساس خفگی
• ترس از دست دادن کنترل
• احساس تنگی نفس
• حالت تهوع یا درد شکم
• بی حسی یا سوزن سوزن شدن (پارستزی)
• تپش قلب یا ضربان قلب سریع
• تعریق
• تکان خوردن
داشتن اختلال هراس به این معنی است که کودک از داشتن حملات پانیک بیشتر می ترسد و شروع به اجتناب از موقعیت ها، فعالیت ها، افراد و مکان هایی می کند که احساس می کند ممکن است باعث حمله پانیک شود. با این حال، در اختلال هراس، حملات پانیک اغلب غیرمنتظره هستند و ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که انتظارش را ندارید، مانند زمانی که در حال استراحت، راه رفتن با سگ و حتی خواب هستید.
لالی انتخابی
از بین تمام اختلالات اضطرابی در کودکان، لالی انتخابی شاید یکی از مواردی است که معمولاً نادیده گرفته می شود، زیرا مردم فکر می کنند این کودکان بسیار خجالتی هستند. کودکان مبتلا به لالی انتخابی در واقع از صحبت کردن امتناع می ورزند و ممکن است فقط با اعضای نزدیک خانواده در خانه صحبت کنند. در مدرسه یا در موقعیتهای دیگر، اغلب مضطرب میشوند و زمانی که از آنها انتظار میرود صحبت کنند بسیار ناراحت میشوند.
کمک به کودک مبتلا به اضطراب
خوشبختانه، اختلالات اضطرابی قابل درمان هستند. اگر علائم اضطراب در فعالیت های عادی روزانه کودک شما اختلال ایجاد می کند، با متخصص اطفال، روانشناس کودک و/یا روانپزشک کودک صحبت کنید. برای بچه های سن مدرسه، یک مشاور مدرسه نیز می تواند پشتیبانی، مشاوره و ارجاع برای ارزیابی و درمان بیشتر ارائه دهد.
دختران تقریباً دو برابر پسرها اضطراب را تجربه می کنند. از آنجایی که اضطراب در صورت درمان نشدن بدتر می شود، کارشناسان پیشنهاد می کنند که همه دختران ۱۳ ساله و بالاتر باید در طول معاینات معمول سلامت از نظر اضطراب غربالگری شوند.
اگر کودک شما مبتلا به اختلال اضطراب تشخیص داده شود، درمان زودهنگام برای جلوگیری از بدتر شدن علائم و ادامه آن در نوجوانی یا بزرگسالی توصیه می شود.
روان درمانی با استراتژی های خاص برای رفع ترس ها، نگرانی ها و اضطراب ها، مانند درمان شناختی رفتاری، می تواند سودمند باشد. درک حلقه بازخورد اضطراب به افراد کمک میکند تا افکاری را که باعث ایجاد احساس اضطراب و وحشت میشوند، شناسایی کنند و هرگونه پاسخ ناسالم به آن احساسات (مانند رفتارهای اجتنابی) را کشف کنند. با تمرین، کودکان مبتلا به اضطراب می توانند یاد بگیرند که چرخه را متوقف کنند.
همچنین، برای هرکسی که اضطراب را تجربه می کند مفید است که درباره پاسخ «جنگ یا گریز» که بیش از حد فعال است بیشتر بیاموزد و تکنیک های آرام سازی را توسعه دهد که پاسخ «استراحت و هضم» را القا می کند.
چگونه به کودک مبتلا به اضطراب کمک کنیم
همچنین کارهایی وجود دارد که والدین می توانند در خانه انجام دهند تا به کودکان کمک کنند یاد بگیرند چگونه احساسات خود را از اضطراب مدیریت کنند. تاکتیک هایی که ممکن است کمک کند:
• از آنچه فرزندتان می ترسد اجتناب نکنید. در حالی که این ممکن است باعث تسکین کوتاه مدت شود، استفاده از اجتناب به عنوان مکانیزم مقابله، اضطراب را تقویت کرده و در طول زمان آن را بدتر می کند.
• كمك كنید آرامشش را حفط كند و الگويي براس پاسخ های مثبت باشید. به نگرانی های فرزندتان گوش دهید، اما مراقب باشید که این ترس ها را تقویت نکنید. در عوض، به کودک خود کمک کنید تا تکنیکهای آرامسازی را تمرین کند و در عین حال همچون الگويي پاسخهای مناسب و بدون ترس را به منبع اضطراب فرزندتان نشان دهيد.
• به کودک خود کمک کنید تا ترس خود را تحمل کند. اجازه دادن به فرزندتان برای مواجهه تدریجی با منبع ترسش در حین استفاده از تکنیک های آرام سازی برای آرام کردن پاسخ ترس به او کمک می کند تا تحمل پریشانی را بیاموزد و در نهایت بیاموزد که چیزی برای ترس وجود ندارد.
روشهایی که والدین با اضطراب کنار میآیند میتواند بر نحوه برخورد کودکان با ترسهایشان تأثیر بگذارد. در حالی که والدین نباید وانمود کنند که اضطراب ندارند، اما باید به بچه ها نشان دهند که این چیزی است که می توان با آرامش تحمل کرد و به طور موثر مدیریت کرد.
معمولاً کودکان خردسال هنگام یادگیری جهان دچار ترس و اضطراب می شوند و این بخشی از رشد طبیعی تلقی می شود. با این حال، اکثر بچهها با رشد مغزشان و کسب تجربه زندگی بیشتر از ترسهایشان گذر مي كنند. با این وجود، کودکانی هستند که دچار اختلالات اضطرابی می شوند و مداخله زودهنگام توصیه می شود.