شاید روزی گیرنده یا اهدا کننده عضو بودیم !
به گزارش تریتا نیوز به نقل از شرق ،سمیه جاهدعطائیان ،ابهامات، شبهات و سوالات جامعه در مورد اهدای عضو زیاد است. از صحت و سقم خرید و فروش کلیه یا قلب به واسطه اگهی های خیابانی گرفته تا نگرانی خانواده ای از سرنوشت نهایی عضوی از بدن فرزندش که قرار است به دلیل مرگ مغزی، اهدا شود. در مصاحبه ای که با «امید قبادی» نایب رییس هیات مدیره انجمن اهدای عضو ایرانیان انجام دادیم، به تعدادی از ابهامات جامعه اشاره شده که دانستن آنها برای تک تک مان لازم است. اشاره موردی در ادامه می آید…
گرفتن کارت اهدای عضو کافی نیست
دریافت کارت اهدای عضو اگر چه بسیار مهم است اما شرط کافی نیست. اولیای دم باید به این اهدا رضایت دهند. این کارت بیان نظر قلبی یک انسان در زمان حیاتش است. یکی از بزرگترین مشکلات اولیای دم بعد از مرگ مغزی عزیزشان این است که نمی دانند اگر او زنده بود، چه تصمیمی می گرفت. با اهدای عضو موافق بود یا مخالف. پس دریافت کارت اهدای عضو بسیار اهمیت دارد. با دریافت کارت اهدای عضو در زمان حیات، اعضای خانواده تان را در لحطات بحرانی تصمیم گیری همراهی کنید و آنها را در برزخ تصمیم گیری رها نکنید. اگر هم با اهدای اعضای خود مخالف هستید، همین حالا در این مورد با بغل دستی تان گفت و گو کنید.
بدن اهدا کننده عضو مثله نمی شود
بعضا مردم تصور می کنند که برای اهدای عضو، بدن فرد مرگ مغزی، تکه تکه می شود. اما این تصور درست نیست. در اهدای عضو تنها برش کوچک جراحی در قفسه سینه یا قسمت فوقانی شکم ایجاد می شود. مثل اینکه عمل قلب باز انجام می شود و پس از آن چون حرمت میت بسیار اهمیت دارد، محل جراحی به صورت کاملا اصولی و دقیق، ترمیم می شود و خانواده متوفی بعد از تحویل گرفتن عزیزشان تنها برش کوچک جراحی را مشاهده خواهند کرد.
ناشناس ماندن هویت اهدا کننده و گیرنده عضو
خانواده هایی از عاقبت اعضای عزیزشان ابهاماتی دارند. اغلب می پرسند که نمی دانیم این اعضا به چه کسی می رسد. لازم است بدانید که اصل جهانی بر این است که خانواده اهدا کننده و گیرنده به هیچ وجه نباید یکدیگر را بشناسند وبا هم روبه رو شوند. مگر در شرایط بسیار محدود، ویژه و استثنایی برای فرهنگ سازی و نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو که این اقدام هم با بستر سازی های چند ماهه و اقدامات زیربنایی. چندین دلیل عمده برای این مهم یعنی ناشناس بودن هویت افراد در اهدای عضو وجود دارد. یکی از دلایل این است که بعضا در دنیا دیده شده است که خانواده درجه ۲ یا ۳ به دلیل فقر، بعد از اهدا برای کبد فرزندشان تقاضای پول می کنند. دلیل عمده دیگر این است که مادری بعد از دادن رضایت به اهدای قلب فرزندش می گوید که می خواهد روزی چند بار صدای قلب فرزندش را در سینه فرد گیرنده عضو بشنود و یا دلیل دیگر این است که این وجود دارد عضو پیوند شده از بین برود و گیرنده فوت شود، در این صورت مادر و خانواده ۲ بار عزادار می شوند.
پارتی بازی در اهدای عضو نمی شود
اعمال دلیل مهم قبلی که به آن اشاره شد ممکن است خانواده ای را با این ابهام روبه رو کند که وقتی نمی دانیم عضو اهدایی به چه کسی و با چه شرایطی می رسد، پس شاید خرید و فروش یا پارتی بازی بشود. اما لازم است بدانید که سیستم تخصیص عضو در ایران سیستمی الکترونیکی بوده و هیچ اپراتوری در آن امکان دخل یا تصرف ندارد. برای اطمینان بیشتر تمام مخاطبان این گزارش را دعوت می کنیم در جشن «نفس» که سالی یکبار برگزار می شود حاضر شوند و در آنجا به صورت مستقیم و داوطلبانه با خانواده های گیرنده عضو، بیماران نیازمند به پیوند و در لیست انتظار و خانواده هایی که عزیزشان عضوی اهدا کرده است صحبت کنند. از هر خانواده ای که می خواهند بپرسند که آیا برای اهدای اعضای فرزندتان پولی دریافت کردید؟ یا بعد از پیوند، پولی پرداخت کردید؟ بسیاری از ابهامات در این دیدار برطرف خواهد شد.
مراقب کلاهبرداران مالی – اقتصادی باشید
ابهام مهم مردم در مورد پیوند عضو از افراد زنده است. دانستن این نکات لازم است که فرد زنده تنها می تواند عضو کامل کلیه را از یک فرد زنده دریافت کند. بخشی از کبد هم در ایران تنها قابل اهدا به فرزند یا بستگان نزدیک است. پس در ایران پیوند عضو فرد زنده به زنده فقط در مورد عضو کامل کلیه و بخشی از کبد امکان پذیر است. اینکه روی در و دیوار شهر می بینیم که نوشته شده قلب یا کلیه به ازای دریافت پول به فروش می رسد امکان پذیر نیست. ممکن است فرد گوینده دارای بیماری روحی روانی بوده و یا کلاهبردار مالی اقتصادی باشد که در هر حالت باید مراقب این افراد باشید و بعد از آن موضوع و آگهی را به مرکز مدیریت پیوند معاونت درمان وزارت بهداشت مطرح کنید تا واحد تخلفات با انها برخورد قانونی کنند. سالانه مالباخته های زیادی به این مرکز مراجعه می کنند که از آنها در این رابطه کلاهبرداری شده است. این احتمال وجود دارد که فرد بسیار فقیر بوده و راضی باشد که در ازای مرگ و پرداخت چند میلیون به خانواده اش، قلب خود را ببخشد که در این صورت هم دلیل اصلی بر رد موضوع آن است که اولین معیار و قانون برای تخصیص عضو این است که با آزمایشات دقیق، حرفهای، بافتشناسی و… این موضوع باید به دقت بررسی شود.
اهدای عضو با طرح شکایت منافاتی ندارد
با توجه به این که مهمترین علت مرگ مغزی ضربه به سر است پس در بسیاری از موارد یک شاکی وجود دارد که این شکایت یا ناشی از نزاع و یا ناشی از تصادف است. مردم تصور می کنند که اگر عضوی از عزیرشان را اهدا کنند، امکان یا حق شکایت برایشان وجود ندارد در صورتی که باید دانست اهدای عضو با شکایت هیچ منافاتی ندارد. یعنی فردی که اهدای عضو می شود بلافاصله می تواند برای کالبدشکافی برود. مساله مهم اینکه خانواده تصمیم دارد برای پیگیری شکایت و بعد از طی کردن مراحل و پروسه قانونی به سازمان پزشکی قانونی و کالبدشکافی برسد که ادعا را بررسی کنند پس با رضایت برای اهدای عضو، از همان روز اول پزشکی قانونی تمام موارد را بررسی کرده و مهم تر اینکه در روند رسیدگی به شکایت هم تسریع می شود.
پیوند کلیه از افراد زنده از روی ناچاری
مردم سوال و حتی انتقاد دارند که هنوز کلیه خرید و فروش می شود. باید توضیح داد، در طول ۱۰ سال گذشته از زمانیکه مدل ایرانی پیوند کلیه توسط استاد «سیم فروش» ارایه شد، دولت عددی را در نظر گرفته و آن را از گیرنده به اهدا کننده پرداخت می کند. باید بدانیم که تا امروز حداقل ۱۰ هزار نفر در سال اگر پیوند کلیه نشوند، مشخص نیست که تا چند روز دیگر زنده می مانند. در ایران هر سال تنها ۲- ۳ هزار نفر از آنها به واسطه اهدای عضو از افراد مرگ مغزی پیوند می شوند و تکلیف بقیه چه خواهد شد؟ در سال ۷۹ یک درصد پیوند های کلیه از مرگ مغزی بود و ۹۹ درصد موارد از افراد زنده انجام می شد. این آمار در ایران رشد کرد و پیوند کلیه از مرگ مغزی تا پایان سال ۱۴۰۰ به ۷۲ درصد و از زنده به ۲۸ درصد رسید. که اگر این روند به همین صورت سیر صعودی و افزایشی داشته باشد، با نهادینه شدن فرهنگ اهدای عضو، کلیه های افراد مرگ مغزی کفاف نجات جان بیماران نیازمند به پیوند کلیه را خواهد داد. اما تا ان زمان مجبور هستیم با یک سازکار درست و تحت نظارت دقیق از پیوند کلیه از زنده هم اقدام کنیم تا جلوی مرگ و میر را بگیریم.
گیرنده و اهدا کننده از یکدیگر ناشناس می مانند
تا حدود ۲ سال گذشته در پیوند کلیه از افراد زنده، فرد گیرنده همراه با اهدا کننده کلیه به محل انجمن حمایت از بیماران کلیوی می آمدند و اعلام می کردند که برای اهدا و پیوند توافق کرده اند. انجمن نیز کار علمی و آزمایشات لازم را انجام داده و در صورت تایید پزشکی برای اهدا، مبلغ تعیین شده برای اهدای کلیه از فرد زنده توسط گیرنده به حساب انجمن وازیر و انجمن بعد از انجام جراحی و پیوند، مبلغ را به حساب اهدا کننده واریز می کرد . اشکال کار این بود که در برخی از موارد که باعث ایجاد حواشی متعددی در ایران شده بود، میان این دو نفر یعنی فرد اهدا کننده و گیرنده بازار سیاهی به وجود می آمد و فرد اهدا کننده طلب پول بیشتری از گیرنده داشت به همین دلیل از ۲ سال گذشته کار تخصیص کلیه از افراد زنده نیز مثل مرگ مغزی تحت نظارت مستقیم وزارت بهداشت قرار گرفت و در حال حاضر گیرنده و اهداکننده با یکدیگر روبه رو نمی شوند. بلکه نیازمند به پیوند کلیه در لیست کامل (زنده و مرگ مغزی) ثبت و زمانیکه کلیه پیدا شد، از فرد نیازمند و در لیست انتظار پرسیده می شود که آیا تمایل دارند که از فرد زنده کلیه دریافت و در ازای آن مبلغی پرداخت کنند که در صورت توافق کار هماهنگی را انجمن حمایت از بیماران کلیوی با همکاری و بررسی پزشکی وزارت بهداشت انجام می دهد و گیرنده و اهداکننده در پیوند کلیه از زنده هم همدیگر را نمیشناسند.