راهنمای خرید لپ تاپ گیمینگ با بودجه های مختلف
تردیدی نیست که دنیای پیسیهای مخصوصِ بازی بر خلاف پیسیهای اداری همچنان قدرتمند و پویا به پیش میرود و هر سال هم سازندگانِ قطعات و لوازمِ جانبی سعی میکنند با خلق ایدههای جدید و ابداعاتِ نوآورانه، کاربران را بیش از پیش به خریدِ محصولاتشان ترغیب کنند. بازار پیسی گیمینگ فقط به پیسیهای رومیزی محدود نمیشود و چند سالی است که لپتاپهای گیمینگ هم با استقبالِ روز افزونِ گروهی از کاربران مواجه است. کاربرانی که قابلیت جابجایی دستگاهشان مثل کنسولهای بازی اولویتِ اول را دارا است و میخواهند بازیهای محبوبشان را در هر کجا که هستند در کنار خود داشته باشند و بتوانند با دوستانشان به صورت آنلاین به رقابت بپردازند.
از طرف دیگر لپتاپها در ازای قابلیتِ جابجایی، ویژگیهایی دارند که در پیسیها وجود ندارد یا در صورت وجود از اهمیتِ کمتری برخوردار است. یکپارچه بودنِ نمایشگر، صفحه کلید و خنککننده با شاسیِ دستگاه در فضایی محدود، از بارزترین تفاوتهای لپتاپ با پیسیهای رومیزی است که چالشهای جدیدی را پیش روی آن میگذارد و در نتیجه معیارهای جدیدی را برای خرید و انتخابِ بهترین مدلها به فاکتورهای کیفی و راندمانیِ موجود برای قطعات پیسی اضافه میکند. میزانِ حرارتِ تولیدی، نویزِ تولید شده از سیستم خنک کننده، راندمانِ دستگاه در صورتِ کار مداوم، کیفیتِ ساخت و دوامِ نمایشگر و بدنه، ارگونومی صفحه کلید و تاچپد همگی برخی از ملاکهای اختصاصی مدنظر در بررسی لپتاپها هستند. استفاده از باتری در لپتاپ هم خصوصیتِ دیگری است که مدت زمانِ قابل استفاده بودن دستگاه در هنگامِ عدم دسترسی به برق شهری را تعیین میکند.
اما از آنجایی که مثل تمام پلتفرمهای مخصوصِ بازی، راندمانِ خروجی دستگاه در بازیها اولویتِ اصلی لپتاپهای گیمینگ محسوب میشود، در این مطلب هم سعی خواهیم کرد شیوهی تحقیق و گزینشِ مدلهای برتر بر اساس پردازنده و تراشهی گرافیکی را در کنارِ برخی از خصوصیاتِ منحصر به فرد در لپتاپهای گیمینگ بررسی و بازگو کنیم تا بتوانیم محصولی را بخریم که توقعی که از بازیها داریم را به بهترین نحو برآورده کند.
تراشهی گرافیک: اولویت انتخاب
همان طور که در مقالهی قبلی در تشریحِ بهترین ترکیب پردازنده و کارت گرافیک برای بازی های امروزی تکرار کردیم، روشن است که اولین اقدام پس از تعیین بودجه باید تمرکز روی گزینشِ مدلِ تراشهی گرافیکی باشد. تراشهی گرافیکی در هر ردهی بودجهای معمولا گرانترین قطعهی بکار رفته در لپتاپِ مخصوص بازی است و بعد از آن پردازنده در جایگاهِ بعدی قرار دارد.
تا مدتی پیش و هنگامی که تراشههای نسلِ نهم انویدیا رایج بود، تراشههای گرافیکیِ موبایلی با تراشههای دسکتاپی تفاوتهای اساسی داشتند و با وجود داشتنِ اسامیِ مشترک و رده بندیهای یکسان، از نظر توان و راندمانِ خروجی دو شاخهی مجزا محسوب میشدند. مثلا تراشهی GTX 970m با فناوریِ ساخت ۲۸ نانومتری برای لپتاپها تولید میشد و از ۱۲۸۰ هستهی پردازشی برخوردار بود، اما تراشهی دسکتاپی GTX 970 از ۱۶۶۴ واحدِ پردازشیِ سایه زن استفاده میکرد و به وضوح قویتر بود. مشخصات دیگرِ آنها مثل عرضِ باند حافظه و سرعت ساعتِ کاری نیز بین آنها متفاوت بود. اما در نسلِ پاسکال اتفاقِ جدیدی افتاد و انویدیا با بهبودِ فناوریِ ساخت و کاهشِ مصرف توان و حرارت در تراشههای خود موفق شد که تفاوت ساختاریِ تراشههای موبایلی و دسکتاپیِ خود را از میان بردارد و قادر شود تراشههای دسکتاپیِ خود را برای استفاده در لپتاپها به محدودهی استانداردهای قابل قبول برساند (مدل GTX 1070 در این میان یک استثنا محسوب میشود و تعداد هستههای گونهی موبایلی ۱۲۸ واحد بیشتر از گونهی دسکتاپی است). تنها تفاوت در لپتاپهای مجهز شده به گرافیکِ نسل دهم در استفاده از فرکانسهای کاری متفاوت در بینِ سازندگانِ مختلف است که با توجه به سیستم تهویه و راندمانِ هدف در هر مدل متغیر است، اما همچنان در بازهی راندمانیِ مشخصی نزدیک به تراشههای دسکتاپی باقی میماند.
در سالِ ۲۰۱۷ میلادی برترین تراشههای گرافیکیِ موبایلی از نسلِ دهم انویدیا بودند و شامل تراشههای GTX 1050 تا GTX 1080 میشوند و به تازگی فناوری اختصاصیِ Max-Q هم به کمکِ سازندگان آمده که در ادامهی مقاله به آن خواهیم پرداخت. در اینجا بر اساس آزمونهای انجام شده بر روی مدلهای مختلف در طولِ یک سالِ گذشته، مشخصاتِ تراشههای گرافیکی، دقتِ نمایشگرِ متناسب و همینطور تنظیماتِ گرافیکی پاسخگو در بازیهای امروزی را توصیه میکنیم:
تراشههای گرافیکِ منتخب در بازیها و دقت و تنظیماتِ متناسب برای هر یک | |||
ردیف | تراشهی گرافیک | تعداد هستهها | دقت نمایشگر/ تنظیماتِ مناسب در بازیها/ نرخِ فریمِ هدف |
۱ | Nvidia GeForce GTX 1050 | ۶۴۰ | ۷۲۰p / تنظیماتِ متوسط / ۳۰ فریم
۱۰۸۰p / تنظیماتِ پایین / ۳۰ فریم |
۲ | Nvidia GeForce GTX 1050 Ti | ۷۶۸ | ۱۰۸۰p / تنظیماتِ متوسط / ۳۰ فریم |
۳ | Nvidia GeForce GTX 1060 | ۱۲۸۰ | ۱۰۸۰p / تنظیماتِ بالا / ۶۰ فریم |
۴ | Nvidia GeForce GTX 1070 | ۲۰۴۸ | ۱۰۸۰p / تنظیماتِ خیلی بالا / ۶۰ فریم
۱۴۴۰p / تنظیماتِ بالا / ۳۰ فریم |
۵ | Nvidia GeForce GTX 1080 | ۲۵۶۰ | ۱۰۸۰p / تنظیماتِ خیلی بالا / ۱۰۰ فریم
۱۴۴۰p / تنظیماتِ خیلی بالا/ ۶۰ فریم ۲۱۶۰p / تنظیماتِ بالا/ ۳۰ فریم |
در این جدول رزولوشن یا دقت نمایشگر در ترکیب با نرخِ فریمِ هدف توصیه شده است. در اینجا ملاک، متوسطِ نرخ فریمِ تولیدی و الگوی کلی در اجرای بازیهای جدید است و ممکن است تراشهای بتواند یک بازی خاص را در تنظیمات و نرخِ فریمِ بالاتری اجرا کند و در یک بازی سنگین و غیر بهینه هم در تنظیماتِ پایینتر و نرخ فریمی کمتر از مقداری که توصیه شده ظاهر شود.
ترکیب واحدِ گرافیکی و پردازنده
بسیاری از لپتاپهای فعلی به دلیل تراکمِ قطعات در محفظهی شاسی، از طراحی فشردهای برخوردار هستند که بخشِ قابل توجهی از فضای داخلی دستگاه را اشغال میکند. بخشی از فضای داخلی هم به سیستم خنک کننده، لولههای ناقل حرارتِ مسی و فنهای دفع کنندهی حرارت برای تهویه اختصاص پیدا میکند. در این میان لپتاپ یک برد یا مدارِ چاپی اصلی دارد که پردازنده یکی از بزرگترین تراشههای آن است و تراشهی گرافیکی بسته به تصمیم سازنده به دو شکل پیاده سازی شده است:
۱- از واحدِ گرافیکی مجتمع در داخل پردازنده استفاده میشود که در واقع همان گرافیک آنبردِ سابق و یکپارچهی فعلی است و خروجیهای تصویر و نمایشگر هم به پردازنده متصل است. این ترکیب، قیمتِ تمام شدهی پایینی دارد و معمولا برای بازیهای سبکِ دو بعدی یا بازیهای قدیمی در دقتِ پایین مناسب است. دستگاههای مشمولِ این حالت به گرافیک اینتلی مشهور هستند.
۲- به جز واحدِ گرافیکیِ پردازنده، از تراشهی گرافیکیِ مجزایی هم استفاده شده که یا به صورت BGA روی برد اصلی لحیم میشود و یا به صورت خشابی با بردِ مجزا و استانداردِ MXM به برد اصلی قابل اتصال است. تراشههای گرافیکی مجزا در لپتاپهای امروزی در بیشترِ موارد ساخت شرکت Nvidia و برخی موارد هم ساخت AMD هستند. تراشهی گرافیکیِ پردازندهی اینتل از طریق نرم افزار یا درایورِ مربوطه با تراشهی گرافیکی مجزا ارتباط برقرار میکند و سپس در حین کاربری بسته به نوع نرم افزار و سنگینی بار پردازش، وظیفهی اجرای دستوراتِ گرافیکی بین این دو تراشه جابجا میشود. بروز رسانیِ درایورهای گرافیکی و تشخیصِ اجرای بازیها و استفادهی بهینه از توان تراشهی گرافیکیِ متناسب با برنامهی در حال اجرا در این دستگاهها از اهمیت بسیار بالایی در راندمانِ نهایی برخوردار است.
در اینجا قصد داریم قطعات توصیه شده در هر ردهی بودجهای را با چیدمانی تازه و بر اساس تراشهی گرافیک و پردازندهی متناسب با آن فهرست کنیم تا همان اطلاعات در قالبی متفاوت و با تمرکز بر پیوندِ دو قطعهی اصلی و تاثیرگذار در لپتاپهای مخصوص بازی قابل گزینش و ارزیابی باشند:
بهترین ترکیبِ تراشهی گرافیک و پردازندهی متناسب برای بازی در هر ردهی بودجهای | |||
تراشهی گرافیک | پردازنده | رده بودجهای | |
GeForce GTX 1050 | Intel Core i5-7300HQ | پایین | |
GeForce GTX 1050 | Intel Core i5-7440HQ | متوسط | |
GeForce GTX 1050Ti | Intel Core i5-7440HQ | متوسط | |
GeForce GTX 1060 | Intel Core i5-7440HQ | بالا | |
GeForce GTX 1060 | Intel Core i7-7700HQ | بالا | |
GeForce GTX 1070 | Intel Core i7-7700HQ | بالا | |
GeForce GTX 1080 | Intel Core i7-7700HQ | حرفهای | |
GeForce GTX 1080 | Intel Core i7-7820HK | حرفهای | |
GeForce GTX 1080 | Intel Core i7-7920HQ | حرفهای |
در هر ردهی بودجهای ابتدا بهترین تراشهی گرافیک گزینش میشود و در قدمِ بعدی هم حداقل پردازندهی متناسب با توجه به قیمت و راندمان انتخاب و توصیه میشود. پردازنده به گونهای انتخاب شده که برای کارتِ گرافیکِ توصیه شده گلوگاه نشود یا کمترین تاثیر را در نرخِ فریمِ خروجی آن در آزمونها داشته باشد. البته پردازنده در لپتاپهای گیمینگ معمولا از سریهای قوی انتخاب میشوند و کمتر مدلِ گیمینگی را میتوان پیدا کرد که پردازندهی ضعیفی در آن بکار رفته باشد.
امکاناتِ جانبی
- کیفیت پنل نمایشگر
کیفیت نمایشگر در لپتاپها یکی از ملاکهای مهم در هنگامِ خرید برای کاربران است و مشخصا برای گیمرها هم از اهمیت بالایی برخوردار است. اولویتِ انتخاب برای گیمرها دارا بودنِ یک پنل با زمان پاسخگویی سریع و تاخیرِ پایین است. هنوز هم برخی از محصولات از پنلهای TN برای مدلهای رده میانی و رده بالای خود استفاده میکنند که نسبت به پنلهای IPS کیفیت رنگ پایینتر و زاویه دیدِ کمتری دارند و به همین دلیل اگر مدلی با پنل TN را انتخاب کردهاید، باید در بررسی شاخصههای کیفیِ آن نهایتِ دقت را به خرج دهید. پنلهای TN هم در بسیاری جوانب پیشرفت داشتهاند، ولی هم مدلهای عالی دارند و هم مدلهای معمولی و کم کیفیت با زاویهی دید محدود. پنلهای IPS و VA هم در ابتدا تاخیرِ بالایی داشتند و در حرکاتِ سریع باعثِ ایجاد دنباله در اشیای متحرک یا اثرِ Ghosting میشدند، اما امروزه کمتر مدلی را میتوان یافت که دارای این عارضه باشد و زمانِ تاخیرِ مناسبی نداشته باشد.
برای استفادههای گیمینگ هم خرید دستگاههای دارای پنلِ ۴K را فراموش کنید. این نوع پنلها کاری جز اتلاف منابعِ سخت افزاری و راندمانِ پایین و ناسازگاری در بازیها انجام نمیدهند. توصیهی ما برای لپتاپهای ۱۵ و ۱۷ اینچی، انتخابِ پنلهای با دقتِ Full HD و نهایتا ۲K است.
- نرخ بازسازی تصویر یا Refresh Rate
نرخِ بازسازی تصویر در پنلهای معمولی ۶۰ هرتز است و کاربرانِ عادی هم نیازی نیست به آن توجه کنند، اما گیمرها به این شاخصه هم به عنوان یکی از ملاکهای انتخاب در خرید توجه دارند. نرخ بازسازیِ تصویرِ نمایشگر هر چقدر بالاتر باشد، بازیکن قادر خواهد بود تا نرخِ فریمِ بالاتری را در بازی تنظیم کند و صحنههای بازی را روانتر و با تاخیرِ کمتر شاهد باشد. این قضیه به خصوص در بازیهای رقابتی و آنلاین اهمیتِ دوچندانی دارد و میتواند یکی از عواملِ تصمیمگیریِ سریع و برتری بر حریفان محسوب شود.
امروزه برخی لپتاپهای مخصوصِ بازی به پنلهای ۱۲۰ هرتزی مجهز میشوند که در کنار واحدهای گرافیکی رده بالا قادر خواهند بود نرخِ فریمِ بالاتر و تصاویرِ طبیعیتری را در بازیها به نمایش گذارند. دستگاههای واجدِ این شرایط در واقع از امتیازِ بیشتری برای انتخاب شدن برخوردار بوده و به مدلهای دیگر ارجح هستند.
- فناوری G-Sync
یک فناوری همسان سازیِ اختصاصی ساخت انویدیا است که نرخ بازسازی تصویر در نمایشگر را به صورت خودکار با نرخِ فریمِ خروجی واحدِ گرافیکی مطابقت میدهد. در این حالت دیگر نیازی به استفاده از Vsync در تنظیماتِ بازی نخواهد بود و در نتیجه افتِ فریم ناشی از آن را هم در بازی نخواهیم دید. هدفِ اصلی از بکارگیری G-Sync پرهیز از بریده شدنِ صحنههای متحرک در بازیها یا اصطلاحا Screen Tearing بوده که با این فناوری کاملا حذف میشود و تصاویرِ روانی را مخصوصا در نرخِ فریمِ بالا شاهد خواهیم بود. فناوری رقیب هم FreeSync ساختِ ایامدی است که قابلیتهای مشابهی دارد، اما در لپتاپها قابل استفاده نیست چون تراشهی گرافیکی اکثرا ساخت انویدیا است.
- فناوری Max-Q
مجموعهای از راهکارها در جنبههای طراحی، سیستم خنک کننده، قطعات الکترونیکی و نرم افزار است که اجازه میدهد لپتاپهای مخصوصِ بازی در عینِ داشتنِ ابعادِ کم و باریک بودن، به تراشههای گرافیکیِ قدرتمندی مثل GTX 1080 مجهز شوند. تراشههای پشتیبانی شده در این فناوری شامل GTX 1060، GTX1070 و GTX 1080 میشوند. در حال حاضر دستگاههای معدودی به این فناوری مجهز هستند که از برخی مدلهای مذکور میتوان ASUS ROG Zephyrus و MSI GS63 Stealth Pro را نام برد. نویزِ تولیدی ناشی از کارکردِ این محصولات حینِ پردازشهای سنگین بسیار کمتر از مدلهای مشابه بدون بهرهگیری از این فناوری است.
- ذخیرهسازِ SSD
برخورداری از یک ذخیرهسازِ جامد از نوع Nand-Flash مدتی است که به یکی از ارکانِ اصلی و ضروری برای هر سیستمِ گیمینگ تبدیل شده است. چه خریدارِ پیسی باشید و چه یک لپتاپِ قابل حمل، بررسی دارا بودن یک SSD پر سرعت و ترجیحا از نوع سریعترِ M.2 در انتخابهای مدنظرِ خود را هرگز فراموش نکنید. از SSD برای نصبِ سیستم عامل استفاده خواهد شد و به همین دلیل ظرفیتهای ۱۲۰ و ۲۵۰ گیگابایتی هم برای آن کفایت خواهد کرد.
جمع بندی
در این مطلب سعی کردیم با یادآوری محدودیتهای یک دستگاهِ لپتاپ، ملاکهای بررسی و انتخابِ محصولِ مطلوب را به ترتیبِ اولویت بازگو کنیم. همچنین پیشنهادهایی را در موردِ انتخابِ تراشهی گرافیکی و ترکیبِ آن با پردازندههای مناسب بر اساس تجربیات کسب شده از بررسیهای قبلی ارائه کردیم که احتمالا کارِ گیمرها را برای انتخابِ مدلهای مطلوب در ماههای آتی آسانتر خواهد کرد.
همچنین در مورد واحدهای گرافیکیِ مدرن در لپتاپهای امروزی هم عنوان شد که راندمان تراشههای جدید به همردههای دسکتاپیِ آنها بیش از گذشته نزدیک شده و در بسیاری موارد بنچمارکهای اجرا شده بر روی کارتهای گرافیکی پیسی را میتوان به عنوانِ معیارِ خوبی از راندمانِ تراشههای همردهی موبایلی در دستگاههای قابل حمل قلمداد کرد. البته در نظر داشته باشید که این عامل دلیلی بر یکسان بودنِ راندمانِ مدلهای مشابه از برندهای مختلف در بازیها نیست، چرا که فرکانسِ کاری همچنان در مدلهای مختلف متغیر است و بر اساس شاخصههای مختلفِ بازدهی و حرارتی تعیین میشود، اما در بازهی مشخصی نوسان دارد.
وقتی از انتخابِ درست واحدِ گرافیکی و پردازنده در خریدِ آینده مطمئن شدیم، نوبت به گزینههای مهمِ دیگری مثل انتخابِ نمایشگر و فناوریهای مرتبط با آن و ذخیرهسازِ مناسب میرسد. در اختیار داشتنِ فناوریهای نوینی مثل G-Sync و Max-Q در ابزاری که قرار است مدتِ زیادی را در آینده با آن سپری کنیم، تجربهای لذت بخشتر از همیشه را در بازیها فرآهم خواهد کرد، اما از طرفی قیمتِ تمام شدهی محصول نهایی را هم تا حدِ زیادی افزایش خواهد داد و شاید موردِ تاییدِ تمامِ کاربران نباشد. با این توضیح میتوان در انتخاب پنلهای مناسبِ بازی گزینههای مهمی مثل کیفیتِ بصری پنل و نرخ بازسازی تصویرِ ۱۲۰ هرتزی را ملاکِ برتری در نظر گرفت و بعد از آن در صورتِ باقی ماندنِ بودجه به سراغ مدلهایی با G-Sync یا Max-Q رفت که البته تاثیری کمتر از داشتنِ ذخیرهسازِ SSD در یک محصولِ مخصوصِ بازی ایجاد نمیکنند.