دختر استیو جابز در کتابی جدید از بدرفتاریهای پدرش میگوید
دختر استیو جابز در کتاب جدیدش بهنام Small Fry از بدرفتاریهایی که پدرش در حق او انجام داده، سخن گفته است.
طی چندین سال اخیر، بارها گزارشهایی را دیدهایم که در آنها از خشونت، بیادبی و خساستی که استیو جابز در حق کارگران شرکتش، شرکای تجاری و حتی اعضای خانواده و دوستانش انجام میداد، حرفهایی بهمیان آمده بود.
با همهی اینها، اخیرا لیزا برنان جابز، دختر مدیرعامل فقید اپل، اتوبیوگرافی خودش را در کتابی به نام Small Fry منتشر کرده و در بخشهایی از آن، از رفتاری که پدرش با وی میکرده، پرده برداشته است. طبق مطالب منتشرشده در این کتاب، استیو جابز نهتنها شخصیتی خودمحور و بدجنس داشته، بلکه انسان بسیار هولناکی نیز بوده است.
مدتها است که همه میدانند استیو جابز در زمان حیاتش، ابتدا داشتن نسبت پدر و دختری با برنان جابز را تکذیب کرد و از دادن هزینههای زندگی دختر واقعیاش امتناع ورزید؛ تا اینکه پس از انجام تست DNA مشخص شد که استیو، پدر واقعی برنان جابز است. در پی انتشار این خبر، دادگاه استیو جابز را به پرداخت هزینههای زندگی دخترش مجبور کرد. جابز حتی برای سالهای سال انکار کرد که نام کامپیوتر Lisa (که پس از مکینتاش معرفی شد) را از روی نام دخترش برگرفته است؛ مدتها بعد این حقیقت هم برملا شد.
کتابی که برنان جابز نوشته، جزئيات تازهای را در مورد بیمهریهایی پدرش نسبت به او در دسترس عموم قرار میدهد. ظاهرا هنگامی که برنان کودکی خردسال بوده، پدرش بهندرت به دیدن او میرفته است؛ حتی پس از اینکه مشخص شد استیو جابز پدر واقعی برنان است. گرچه جابز مدتها بود که در اپل کار میکرد و پول خوبی هم درمیآورد، اما از دیدن دخترش و دادن هزینههای زندگی او امتناع میکرد. این موضوع باعث شده بود که لیزا برنان جابز بههمراه مادرش در فقر و فلاکت زندگی کنند و حقوق کم مادرش نمیتوانست کفاف زندگی آنها را بدهد. بههمین دلیل بخش عظیم هزینهی زندگی آنها از سوی موسسات خیریه پرداخت میشد. جابز چندین روز قبل از عمومیکردن Apple و تبدیلشدن به فردی مولتیمیلیونر، بههر کاری دست زد تا مطمئن شود که این پرونده در دادگاه مختومه اعلام شده است تا کسی از آن باخبر نشود.
ظاهرا حتی پس از اینکه استیو جابز به دخترش توجه بیشتری میکرده، مادر لیزا یعنی کریسان برنان، ترجیح میداد اجازه ندهد که این دو با یکدیگر تنها باشند؛ چرا که استیو جابز در زمانی، با تندی از دخترش سوالاتی جنسی پرسیده بود.
بعدها، زمانی که لیزا بهعنوان یک دختر نوجوان با استیو جابز زندگی میکرد؛ پدرش بیتوجه به اینکه کریسان برنان برای سالهای سال تنها کسی بوده که لیزا در زندگیاش با او احساس نزدیکی میکرده، بهمدت ۶ ماه اجازهی دیدن مادرش را از او گرفت. لیزا پس از شروع زندگی در کنار پدر و نا مادریاش یعنی لورن پاول جابز احساس تنهایی میکرده و از آنها خواسته است که قبل از خواب، به او «شب بخیر» بگویند؛ نامادریاش بهجای توجه به احساسات این دختر نوجوان و قبول درخواست او، بهسادگی در جوابش گفته است:«ما انسانهای سردمزاجی هستیم.»
لیزا برنان جابز
اما ماجرا بههمینجا خلاصه نمیشود. لیزا برنان جابز ادعا کرده است که پدرش تا مدتها به او پول نمیداد و میگفت که از ثروتش برای او به ارث نخواهد گذاشت. جابز در اتاق خواب دخترش حتی دستگاه گرمایشی هم نصب نکرده بود.
وقتی لیزا در دبیرستان محصل تحصیلش به دانشآموزی فعال تبدیل شد و با دوستانش در گروههای مختلف عضو میشد و وقت میگذراند؛ استیو جابز، همان پدری که بارها داشتن نسبت فامیلی با او را تکذیب کرده بود و در دوران بچگیاش بهندرت او را میدید، بهیکباره دخترش را بهخاطر نگذراندن وقت کافی با خانواده بازخواست کرد و به او گفت «رفتارت اصلا مثل کسی که عضو این خانواده باشه، نیست».
شدت بیمهری جابز نسبت به دخترش بهحدی رسیده بود که باعث نگرانی همسایهها نیز شده بود؛ همسایههای خوشقلبی که به لیزا کمک کردند از آن خانه خارج شود. آنها همچنین به او برای پرداخت هزینههای دانشگاه یاری رساندند.
بدرفتاری با کارمندان و اطرافیان، به خودیِ خود کار ناپسندی است؛ چه برسد به اینکه کسی بخواهد چنین رفتارهای وحشتناکی را با دختربچهای معصوم انجام دهد. جابز علاقه داشت نسبت به بیشتر انسانهای اطرافش بداخلاق و قلدر باشد و ظاهرا دختر کوچکش نیز جزو همین افراد بوده است.
تاکنون تنها گزیدههایی از کتاب Small Fry منتشر شده است و تا زمان عرضهی رسمی آن در چهار سپتامبر ۲۰۱۸ (۱۳ شهریور ۱۳۹۷) نمیتوان بهجزئيات بیشتری در اینرابطه دسترسی پیدا کرد. لورن پاول جابز و خواهر استیو جابز در اطلاعیهای در واکنش به این کتاب گفتهاند «مطالب عنوانشده در کتاب Small Fry فرسنگها از خاطراتی که ما از این صحنهها داریم، فاصله دارند [و بیانگر حقیقت نیستند.]»
جالب است بدانید که هدف برنان از بهمیان آوردن این مباحث، محکوم کردن استیو جابز نبوده؛ وی گفته است که با همهی اینها، پدرش را میبخشد و از این ماجرا عبور میکند.