ترومای روحی ارغوان در “قطب شمال”
تریتانیوز/مهناز خدادوست: سریال “قطب شمال” از محصولات فیلیمو تصویری متفاوت از یک زن ارائه میدهد؛ زنی که بناست مستقل و خودرای باشد اما گرفتار توطئه ای میگردد که او را به ترومای روحی میرساند…
فیلم و سریال دیدن همیشه سرگرمی خوبی است، تا بتوان برای چند ساعت از زندگی و مشغلههایش فاصله گرفت و وارد دنیای رویاها شد. آثار نمایشی دنیایی از اتفاقات تلخ و شیرین هستند ،که میتوانند به عنوان منبع الهام برای آدمها، مخصوصا برای زنان، مفید باشند. با دیدن آثاری که قهرمان آنها یک زن است و با تمام محدودیتها و مشکلاتی که بخاطر زن بودنش را دارد، باز هم به موفقیت میرسد میتواند الهام بخش باشد.
توجه به شخصیتهای زن در آثار شبکه خانگی رو به فزونی است. شاید فکر کنید آثاری که با موضوع زنان ساخته میشوند، تنها به مضامینی همچون عشق میپردازند، اما آثار بسیاری نیز در این باره ساخته شدهاند که معضلات و مشکلات جامعه زنان در زمان ساخت فیلمها را بهمنظور آگاهسازی جامعه بیان میکنند.
یکی از موضوعات جذاب برای سرگرمشدن و بالابردن آگاهی از مسیر سخت زنان ،تماشای سریال های خانگی با محوریت زنان است؛ فیلم و سریال زنانه یا فیلم درباره زنان، موضوع خاصی از فیلم هست که به طور ویژه روی مشکلات، دغدغهها و حتی روزمرگی زنان تمرکز کرده است.
ما میتوانیم با تماشای آثار ساخته شده درباره زنان تجربه کنیم، فرهنگ و جایگاه زنان را در موقعیت های مختلف ببینیم و با الهامی که از به نتیجه رسیدن تلاشهای زنان میگیریم، باانگیزه بیشتری برای اهداف و خواستههایمان بجنگیم.
برخی از این آثار به روابط عاطفی زنان و حسادتهای زنانه اختصاص دارد؛ برخی به شکل جدیتر به جایگاه آنها و تلاششان برای رشد کردن و رسیدن به حقشان. برخی در چارچوب دردها و شکستهای زنان در یک جامعه مردسالار میپردازند و تعدادی دیگر خیلی ساده روابط عاطفی زنان را دستمایه کار قرار دادهاند. در چنین چارچوبی، آن چه که چنین فیلمهایی را ارزشمند میکند، نزدیکی یا دوری آنها از مناسبات واقعی دنیا و هم چنین پرداختن صحیح به مسائل جهانشمول است.
زنان و دختران در سینما و تلویزیون و شبکه خانگی ایران نقش بسیار مهمی دارند. نقشی غیرقابل انکار و تاثیرگذاری که اهمیت آن در بسیاری از فیلم ها و سریال های نمایش خانگی هم ثابت شده است تولید فیلم هایی است با موضوع زنان که دغدغه های جدی آنها را داستانی کند. نمونه بارز چنین زنانی در سریال” قطب شمال ” است. زنی به نام ارغوان که میخواهد خودش برای زندگیاش تصمیم میگیرد پس با جرأت عاشق میشود، و می تواند بر بقیه شخصیتها نیز تأثیر بگذارد ولی گرفتار توطئه یک نارفیق شده و هم همسر از کف میرود و هم رویاها و اینجاست که ترومای روحی به سراغش میاید ولی او باز هم باید بایستد و جلو رود.
سریال “قطب شمال” با وجود آن که یادآور سریال ترکی “ایزل” است ولی یک گرته برداری روان برای مخاطب وطنی است و از چند نقطه مهم قابل توجه است. داستان به صورت روشن و بدون پیچیدگی روایت میشود؛ اتفاقات در آن به ترتیب رخ میدهند و شوکهای دراماتیک، به خوبی در داستان نشان داده شدهاند و این، خود میتوان نقطه قوتی باشد برای سریالی که میخواهد اول عوام را جلب کند.
سریال “قطب شمال” سعی کرده پر از شوکها و رازهایی باشد که مخاطب را به ادامه تماشای آن مجذوب کند.
زنی که در این سریال به تصویر کشیده میشود، فارغ از این که از نظر ساختار درام و شخصیتپردازی چقدر قابل قبول است، زنی مستقل و مقتدر است. او در پیشبرد داستان مؤثر بوده و در بسیاری موارد خودش تصمیم میگیرد و هیچ بعید نیست ورق را به سود خود برگرداند و نقطه عطف را بسازد.
در مجموعه سریال های اخیر شبکه نمایش خانگی مانند همین “قطب شمال” که بیشتر بینندگانشان هم زنان هستند، زنان از آشپزخانه بیرون آمدهاند و حتی کمتر آنها را در خانه میبینیم و البته که این، نافی حضور موثر زنان در خانه و خانواده نیست اما به هر حال بسیاری زنان این روزگار حتی اگر در خانه باشند باز به صورت دورکاری و آنلاین، در حال استفاده از تخصص خویش بوده و در عین کمک به جامعه، بخشی از هزینه های زندگی را پوشش میدهند. ارزش واقعی هم همین است؛ زنی که بتواند هم خانهدار خوبی باشد و هم بتواند از تخصص خود برای کمک به اقتصاد خانواده، بهره ببرد.
مهناز خدادوست / روزنامه نگار