تربيت جنسى كودكان را از چه سنى آغاز كنيم؟
پایگاه خبری تریتا نیوز ، دكترپروانه صفايى مقدم روانشناس بالينى ، تربيت جنسى كودكان راازچه سنى آغاز كنيم؟محتوای تربیت جنسی به فرهنگ، آداب و رسوم و مذهب برمی گردد و حتی در کشور ما ایران نیز آموزش این مسأله منطقه به منطقه فرق می کند. اشتباه افکار عمومی در مورد تربیت جنسی!
براساس مطالعاتی که در ایران در خصوص لزوم وجود تربیت جنسی انجام شده، به نظر می رسد بحث آموزش”تربیت جنسی” ضروری است . : متأسفانه عموم مردم فکر می کنند تربیت جنسی یعنی آموزش رفتارهای جنسی، در صورتی که تربیت جنسی مفهومی فراتر دارد و به نوعی پیشگیری از بروز بیماری و صدمه در حیطه رفتارشناسی جنسی و به بیانی اصلاح رفتار جنسی است. بهترین سن برای شروع تربیت جنسی. در مطالعاتی که در دنیا صورت گرفته گفته می شود تربیت جنسی باید از بدو تولد صورت گیرد اما اصل این مسأله از سه سالگی است یعنی در واقع زمانی که کودک متوجه هویت جنسیتی خود می شود. تربیت جنسی را با چه محتوایی آغاز کنیم؟. محتوای تربیت جنسی به فرهنگ، آداب و رسوم و مذهب برمی گردد،محتواى نخستين اموزش تربيت جنسى:در ابتدا محتوا باید با شناخت بدن و احترام به بدن شروع شود و تفاوت دختر و پسر و تفاوت های جسمی و به مرور هویت جنسیتی زن و مرد باید آموزش داده شود. بعد روانشناختى آزار جنسى كودكان: بايد اشاره كرد كه نقش واالدين ونظام اموزشى درپيشگيرى دروقوع كودك ازارى بسيار حائز اهميت هست.متاسفانه به دلایل مختلف از جمله مسائل فرهنگی، والدین با وجود همه زحمت هایی که برای تربیت فرزندانشان می کشند، در مورد تربیت جنسی آنها برنامه ای ندارند. ایجاد فضای امن در خانواده و برقراری ارتباط دوستانه با فرزندان می تواند در جلوگیری از وقوع این حوادث بسیار موثر باشد و چه بسا اگر کودکان این موضوعات را بیان کنند از وقوع حوادث مشابه برای دیگران ممانعت می شود. از سوی دیگر از شدت آسیب دیدگی کودک کم می شود چون تکرار این مساله و دفعات آن در درمان و بهبود آسیب های ناشی از کودک آزاری موثر است.
افراد متجاوز در ارتباط مستقیم با کودک قرار دارند. فرد متجاوز مشخصه ظاهری برای شناسایی ندارد بنابراین غفلت والدین می تواند موجب بروز تجربه تلخی برای کودک و همه اعضای خانواده باشد. درباره آسیب های روانی به کودک قربانی آزار جنسی باید گفت: زمانی که قربانی آزار جنسی این مساله را در ذهن خود مرور می کند با خود می گوید چرا من از خودم دفاع نکردم و احساس ناتوانی و بی عرضه بودن می کند و دچار عذاب وجدان می شود. بسیاری از قربانیان از خودبیزار، دچار اختلالاتی چون وسواس فکری و عملی، اضطراب و افسردگی می شوند.
آزارهای کودکی می تواند مقدمه ای برای آلوده شدن افراد به مواد مخدر، الکل، قماربازی، بزهکاری، انحرافات اجتماعی و بروز رفتارهای پرخطر در جامعه شود. کسانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند بیشتر در معرض این هستند که با هدف انتقام در فکر آسیب رساندن به دیگران بر آیند و در واقع چرخه سوء استفاده های جنسی در جامعه باز تولید می شود و ادامه می یابد. يك نكته بسيار مهم:
وقتی کودک سوال می پرسد باید سوال او را حتما با گشاده رویی پاسخ داد و بهتر است که ابتدا سوال کودک با سوال جواب داده شود تا در واقع میزان اطلاعات او یا منظورش از طرح سوال مشخص شود؛ به عنوان نمونه گفته شود که خودت درباره این مساله چه فکر می کنی. گاهی کودک سوالاتی درباره نحوه متولد شدن خود میپرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که میداند باشد و برای پاسخ دهی به سوال او ابتدا باید دانست که این سوال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد سپس بر اساس دانسته های کودک به او جواب میدهیم.»
البته این قضیه فرهنگی است و بسته به فرهنگ هر جامعه و خانواده نحوه پاسخ دهی و آشنایی کودک و نوجوان با مسائل جنسی متفاوت است.معمولا در فرهنگ جامعه ما نوجوانان اطلاعات خود را در خصوص بلوغ و مسائل جنسی از طریق منابع غیر والدینی نظیر دوستان ورسانه ها نظیر اینترنت و … کسب می کنند و متاسفانه منابع رسمی برای اطلاع رسانی در این خصوص غفلت کردهاند.
آنچه كه والدين بايد به آن اهميت بدهند: اگر فرض بر را بر این بگذاریم که نوجوانی در مورد این مسائل از والدین خود پرسشهایی را می پرسد والدین بایستی با ظرافت با این مسئله کنار بیایند و نباید به انکار سوالاتی که برای وی بوجود آمده بپردازند و نه به آن دامن بزنند. گاهی والدین ترجیح میدهند تمام مسائل را در زمان ازدواج فرزندشان مطرح کنند اما باید بدانند اگر با برنامهریزی درست و بلند مدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.». نکته بسیار مهم در این میان این است که والدین و معلمان باید گام به گام با بچه ها بزرگ شوند و اطلاعاتی که در خصوص مسائل جنسی در اختیار کودک ۳ ساله قرار داده می شود بسیار متفاوت با دختر ۱۳ ساله است از طرفی عدم آگاهی دادن و طفره رفتن از پاسخ به مسائل بلوغ و سوالات جنسی باعث می شود به کنجکاوی های نوجوان تازه بالغ شده دامن زده شود، بنابراین خانواده مهمترین موقعیتی است که بایستی اطلاعات لازم و کافی را به نوجوانش بدهد و آرام آرام به راهنمایی وی بپردازد.».
خانواده وسلامت جنسى:
نوجوان زمانی که میخواهد مسائلی در این خصوص را با والدینش در میان بگذارد بایستی احساس امنیت کند از طرفی خانواده باید با او صحبت کرده و به او بگویند اگر احساساتی وجود دارد برای من هم در زمان نوجوانی وجود داشته و نباید ذهن خودت رو زیاد درگیر این مسئله کنی و اطلاعاتی که در اختیار نوجوان خود قرار می دهد نباید به گونهای باشد که باعث کنجکاوی های شدید او شود تا جایی که تحریک شده و به سمت تجربه کردن و فهمیدن مسائل بیان شده روی بیاورد.»
نحوه پوشش در هر خانوادهای بسته به فرهنگ آن دارد گاهی برخی پوشش راحتی در حضور فرزند خود دارند و وی به دیدن این گونه پوشش و لباس عادت دارد اما تغییر ناگهانی پوشش و نحوه لباس پوشیدن در حضور فرزندی و یا برادری که تا به حال با این موضوع برخورد نداشته است کار درستی نیست و تشخیص در خصوص این موضوع به عهده والدین است و گاهی ممکن است والدین به دلیل اینکه شخصیت فردی را می شناسند و می دانند که وی فردی است که سوء نیت دارد پوشش فرزند خود را در حضور وی کنترل می کنند.».
صفات ثانویه جنسی و سن رشد تحولات شناختی:
وجوانی سن شروع صفات ثانویه جنسی و سن رشد تحولات شناختی گسترده در فرد است و نوجوان ناگهان از نظر توانائی شناختی توانمند می شود و گاهی برخی از نوجوانان تازه بالغ شده با دیدن برخی فیلمها و یا پوشش نامناسب تحریک شده و خیال پردازی میکنند گرچه همین توانائیهای شناختی و توانائی خیالپردازی در نوجوان میتواند به شرایط غیر تحریک کننده هم تسری یابد . بهترین روش برای کنترل این موقعیتهای ناخواسته سرمایه گذاری ورزشی – تحصیلی – شرکت در فعالیت های گروهی و ارائه آزادی های مجاز فردی در حد چهارچوب خانواده می باشد و به هرحال انضباط و انعطاف پذیری در روند آموزش و تربیت جنسی مولفههای اصلی هستند.»
اما آموزش جنسی باید از آغاز پیدایش علائم دوران بلوغ شروع و ادامهدار شود. این آموزش شامل آگاهی از نشانههای بلوغ، آشنایی با بیماریهای مقاربتی همچون ایدز (آگاهی به نوع انتقال و درمانپذیر نبودن آن)، آشنایی با وسایل پیشگیری از بیماریهای مقاربتی همچون غلاف پوششی (کاندوم)، خطرات همجنسگرایی، پیامدهای دوستیهای دوران نوجوانی و روابط نامشروع، سوءمصرف مواد مخدر و… است که به تناسب سن نوجوان همراه با رعایت ارزشهای دینی و اخلاقی باید توسط والدین و مشاوران مدارس صورت گیرد. ه تعریف سازمان جهانی بهداشت، رده سنی ده تا ۱۹ سال را دوره نوجوانی می گويند،وران بلوغ دگرگونیهای مهم جسمی و روحی اش را به این دوره مربوط میداند. بهترین سن برای شروع آموزش مسائل جنسی به دختر نوجوان از سنین نه و ده سالگی و در پسر نوجوان از دوازده سالگی است. والدین قبل از شروع علائم بلوغ باید فرزندشان را تا حدودی با نشانههای آن آشنا سازند چرا که طبق آمار به دست آمده ۱۱ درصد پسرها و ۳۶ درصد دخترها با شروع علائم بلوغ دچار سردرگمی و گم گشتگی هویت شده و احتمال خودکشی در آنها بالاست.
متاسفانه ارتباط نداشتن صحیح والدین با فرزندان و عکسالعملهای نادرست آنها موجب شده است که فرزندان برای یافتن پاسخ پرسشها و مشکلات جنسی خود کانالهای ماهوارهای، فیلمها، مجلات مبتذل و غیراخلاقی، برخی سایتها و بخصوص دوستان ناباب را که خطر شیوع ایدز و دیگر بیماریهای ناشی از رفتارهای پر خطر را افزایش میدهد، منبع اطلاعاتی خود قرار دهند که این موضوع میتواند جوان و شریک آینده زندگیاش را در معرض بیمارییهای مقاربتی قرار داده و حتی به مشکلات روانی مربوط به رفتارهای ناهنجار جنسی دچار کند. در واقع باورهای غلط درخصوص موضوعات جنسی از دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و بر عملکرد جنسی در دوران بزرگسالی تاثیر میگذارد. يك نكته مهم:با اشاره به آمار به دست آورده از منابع معتبر، دستیابی نوجوانان به اطلاعات جنسی از طریق دوستان را ۴۴درصد، کتب مختلف ۲۰درصد، والدین ۱۳درصد، مربیان آموزشی ۱۱درصد و رسانههای تصویری را ۹ درصد بیان میکند که نقش اطلاعرسانی والدین کمرنگ به نظر میرسد. متاسفانه دانشآموزانی در مقاطع دبستان هستند که با ترس و وحشت، خود را قربانی سوءاستفادههای جنسی از سوی غیرهمجنسان معرفی میکنند و از پیامدهای زیانبار تکرار روابط نادرست و نامشروع جنسی میپرسند و اینکه چگونه این موضوع را با خانواده خود در میان بگذارند. در واقع اینها فرزندان همان خانوادههایی هستند که بهدلیل شرم و حیای نابهجا پرسش و کنجکاوی جنسی فرزندشان را بی پاسخ گذاشته و یافتن جواب را به خود آنها واگذار کردهاند. حالا این خانوادهها فرزندان قربانی شدهای دارند که خود از آن بیاطلاع هستند! فرزندانی با روحیهای بیمار و آیندهای نامعلوم. بسیاری از والدین گمان میکنند که آموزش مسائل جنسی را میتوان در گفتوگویی کوتاه و در یک مرحله خلاصه و بازگو کرد. اما باید بدانید ارائه آگاهیهای جنسی به فرزندان باید آرام آرام و از دوران کودکی و به تناسب سن فرزند در اختیارش قرار گیرد. وقتی نوجوانی در مورد این مسائل از والدین خود پرسشی دارد ، والدین همجنس باید بدون نگرانی و خجالت با ظرافت به گفتههای نوجوان گوش داده و نه آن را انکار کنند و نه به آن دامن زنند، بلکه پاسخی منطقی دهند. لازم است بدانید شرم و حیای نابجای والدین در حین پاسخ به سوالات جنسی نوجوان موجب خجالت فرزند و مانع ادامه پرسش و پاسخ میشود. نوجوان در دوران بلوغ از نظر شناختی توانمند میشود و گاهی برخی از نوجوانان تازه بالغ شده با دیدن برخی فیلمها یا پوشش نامناسب تحریک شده و خیالپردازی میکنند. در این مواقع والدین باید صادقانه با نوجوان صحبت کرده و به او بگویند اگر مشکل یا احساسی در تو ایجاد شده برای هر انسانی در این سن اتفاق میافتد و اگر سوالاتی درباره بلوغ جنسی یا جسمیاش داشت به تناسب سن برایش تشریح کنند و این را بدانند وقتی فرزند پرسشی دارد، آمادگی شنیدن پاسخی صحیح دارد و نباید در این مورد طفره رفت. البته نوع پاسخ نباید کنجکاوی نوجوان را تحریک کرده و او را به مرحله تجربه بکشاند. بلوغ زود رس:گر در سن مناسب نوجوان را به مسائل جنسی آگاه نسازیم، احتمال بروز مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی افزایش یافته و در آینده مشکلات زناشویی و در نهایت طلاق و متارکه رخ خواهد داد و اگر زودتر از موعد فرزندمان را در جریان این نوع مسائل قرار دهیم، زمینه بروز بلوغ زودرس جنسی او را فراهم کردهایم. امااگر فرزندمان خجالتی بود و پدر و مادر توان برقراری ارتباطی صمیمانه با او را نداشتند بهتر است از یک روانشناس کمک بگیریم.