ترافیک در قله اورست؛ عامل افزایش مرگ کوهنوردان
دولت نپال بدون درنظرگرفتن پیامدهای افزایش تعداد کوهنوردان در اورست، هر سال مجوزهای بیشتری صادر میکند که به اعتقاد بسیاری از کوهنوردان، عامل اصلی افزایش مرگ کوهنوردان است.
همهی ما یادگرفتهایم که کوه اورست با ۸,۸۴۸ متر ارتفاع از سطح دریا، بلندترین کوه دنیا است؛ اما درواقع بلندترین قلهی دنیا در وسط اقیانوس آرام قرار دارد. «مائونا کیا» (Mauna Kea) در جزیرهی هاوایی، آتشفشانی خاموش با ارتفاع ۴,۲۰۷ متر از سطح دریا است که اگر ارتفاع آن از کف اقیانوس تا قلهی کوه را محاسبه کنیم، حدود ۱۰,۲۱۰ متر میشود. اورست حتی دورترین نقطه از مرکز زمین نیز نیست و این افتخار به کوه چیمبورازو در اکوادور با ارتفاع ۶,۲۶۷ متر از سطح دریا تعلق دارد، چراکه زمین در منطقهی استوا کمی ضخیمتر است و قلهی چیمبورازو در مقایسه با اورست، بیش از ۲,۰۷۲ متر از مرکز زمین دورتر است.
دکتر اد دورینگ از آریزونا، در تمام عمر خود آرزوی صعود به قلهی اورست را داشت؛ اما وقتی چند روز قبل موفق به تحقق رویایش شد، با واقعیتی شوکهکننده برخورد کرد. در بخش مسطح قله که حدوداً بهاندازهی دو میز پینگپنگ وسعت دارد، ۱۵ تا ۲۰ کوهنورد ایستاده بودند و برای گرفتن سلفی در قلهی اورست یکدیگر را هل میدادند. او برای رسیدن به این بخش باید ساعتها در صفی طولانی و پشت سرهم، روی لبهی صخرهای و یخیِ کوه و در اتفاع چندهزارمتری میایستاد و حتی مجبور شد از کنار جسد کوهنورد زنی که بهتازگی جان خود را از دست داده بود، عبور کند. او میگوید:
وحشتناک بود، فکر میکردید که اینجا یک باغوحش است.
از زمانیکه ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای برای اولینبار در سال ۱۹۵۳ قلهی اورست را فتح کردند، ماجراجویان سراسر دنیا سعی کردهاند که همین تجربه را تکرار کنند. تعداد کوهنوردانی که امسال سعی در صعود داشتند، رکورد زده و همین موضوع باعث ترافیک در قله شده است. صعود به اورست مثل پیادهروی در پارک نیست و دمای سردهوا، بادهای شدید و محدودیت اکسیژن، صعود به اورست را دشوار و خطرناک میکند. از سال ۱۹۲۲ تاکنون بیش از ۲۰۰ نفر جان خود را در اورست از دست دادهاند. باوجودی که نرخ موفقیت فتح اورست برای کوهنوردان فقط ۲۹ درصد است؛ اما صدها نفر هر سال مجوز صعود به آن را میگیرند که حدود ۱۱ هزار دلار برایشان هزینه برمیدارد. جالب است بدانید، از سال ۱۹۲۲ تا ۲۰۰۶ حدود ۱۱ هزار تلاش برای صعود انجام شده و بازه سنی کوهنوردان وسیعتر از حد تصور بوده است، بهطوری که مسنترین صعودکننده به اورست، پیرمردی ۸۰ ساله از ژاپن در سال ۲۰۱۳ و جوانترین، نوجوان ۱۳ سالهی آمریکایی بود که همراه با پدرش در سال ۲۰۱۰ موفق به این صعود شد.
این فصل از کوهنوردی در اورست، با دستکم ۱۱ کشته جزو مرگبارترین فصلها بوده، درحالیکه تعداد کشتههای سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ فقط ۶ نفر بوده است؛ هرچند که میشد از مرگ برخی از آنها جلوگیری کرد. علت این مرگها بهمن، کولاک یا بادهای شدید نبود، بلکه کوهنوردان حرفهای و رهبران این صنعت، بهطورکلی علت این پیامد را تعداد زیاد کوهنوردان، بهخصوص کوهنوردان بیتجربه میدانند. شرکتهای ماجراجوی سودجو با آوردن کوهنوردان آموزشندیده، جان همهی کسانی که در کوه هستند را به مخاطره میاندازند.
ازطرفی، دولت نپال بهدنبال کسب درآمد مضاعف، مجوزهای بیشتری صادر کرده که همین موضوع، مدیریت امنیت اورست را دچار مشکل کرده است. علاوهبراین، افزایش تعداد کوهنوردان اثرات منفی زیادی روی محیط آسیبپذیر اورست داشته، بهنحوی که درعملیات پاکسازی کوه اورست، بیش از ۳۰۰۰ کیلوگرم زباله فقط در دو هفتهی اول جمعآوری شد که شامل قوطی کنسروهای خالی، بطری، پلاستیک و تجهیزات کوهنوردی میشد.
این واقعیت را نیز نباید فراموش کنیم که نپال یکی از کشورهای فقیر دنیا با سابقهای طولانی در قوانین ضعیف، سوءمدیریت و فساد بهحساب میآید. علاوهبراین، بیهمتابودن اورست باعث شده است که بر تعداد ماجراجویان عاشق صعود به این قله اضافه شود و ازآنجاکه بخش اعظمی از کوهنوردان از این منطقه اقدام به صعود میکنند، نتیجهای جز شلوغی و ازدحام بیشازحد کوهنوردان در ارتفاع ۸,۸۴۸ متری نداشته و بهنوعی رمان ارباب مگسها را در ذهن تداعی میکند. مطمئناً در این ارتفاع هیچ جایی برای خطا وجود ندارد و این نوعدوستی است که به بوتهی آزمایش گذاشته میشود.
کوهنوردان برای صعود باید تاحد ممکن از بار کولهی خود کم کنند و فقط کپسول اکسیژن کافی برای صعود و بازگشت از قله با خود همراه داشته باشند. کوهنوردان میگویند که درست فکرکردن در ارتفاع بالا دشوار میشود و تأخیر یک یا دو ساعته حکم مرگ یا زندگی را دارد. طبق گفتهی شرپاها (کوهنوردان راهنمای اورست) و کوهنوردان، برخی از مرگومیرهای امسال دراثر گیرافتادن افراد در صفهای طولانی در ۳۰۴ متری پایانی مانده به قله بوده است یا اینکه کوهنوردان برای پرکردن کپسول اکسیژن خود نتوانستهاند باسرعت کافی به قله صعود کنند و برگردند؛ برخی هم اصلاً تجربهی کافی برای صعود نداشتهاند. شرپاها میگویند:
عدهی از کوهنوردان حتی نمیدانستند چطور یخشکن (کرامپون) بپوشند.
نپال نهتنها قانون سختگیرانهای برای کوهنوردان اورست ندارد، بلکه هیچ کوهنوردی را ملزم به گذراندن ساعات خاص آموزشی قبل از صعود نمیکند؛ به اعتقاد کوهنوردان باسابقه، همین موضوع عامل افزایش مرگومیر شده است. چندین آژانس کوهنوردی در نپال در قبال دریافت هزاران دلار، به کوهنوردان آموزشهای آمادگی لازم را میدهند که این آموزشها در آژانسهای مختلف، تفاوت دارد. همچنین کوهنوردان را تشویق میکنند تا چندین ماه قبل از صعود، یک برنامهی ورزشی فشرده برای رسیدن به تناسب اندام مطلوب داشته باشند. کسانی که به فکر فتح اورست میافتند، باید در اولین قدم وضعیت سلامتی خود را بررسی کنند. بهاینترتیب درصورت وجود بیماری پیشزمینهای که در اثر ارتفاع بالا تشدید میشود، پزشک متوجه آن خواهد شد. جان کردوسکی، جغرافیدان و کوهنوردی که در سال ۲۰۱۲ موفق به فتح اورست شد، میگوید چنانچه قصد هدایت یک گروه به قله را داشته باشد، پس از گزینش افراد گروه، برنامههای آموزشی برای آمادگی در این سفر را تدارک میبیند. او معتقد است باتوجه به ارتفاع، ورزشها بهجای تقویت جسمانی، باید روی قلب تمرکز داشته باشند.
آلن آرانته، یکی از کوهنوردان و وقایعنویسان مشهور، میگوید:
برای مردان آهنین باید واجد شرایط باشید؛ اما برای صعود به بلندترین قلهی دنیا نباید هیچ صلاحیتی داشته باشید؟ مشکل از کجا است؟
آخرین بار در سال ۲۰۱۵ بود که حداقل ۱۱ نفر یا بیشتر جان خود را در اورست از دست دادند؛ اما طبق برخی برآوردها، ماشین اورست از کنترل خارج شده است. سال گذشته کوهنوردان مجرب، شرکتهای بیمه و سازمانهای خبری از تبانی گستردهی راهنماها، شرکتهای هلیکوپتر و بیمارستانها پرده برداشتند، آنها با انتقال کوهنوردانی که علائم جزئی ارتفاعزدگی داشتند، میلیونها دلار از شرکتهای بیمه کلاهبرداری کرده بودند. علاوهبراین، کوهنوردان از سرقت و حجم انبوهی از زباله در کوه اورست شکایت داشتند و اوایل امسال بود که بازرسان دولت، مشکلاتی جدی در برخی از سیستمهای اکسیژن مورد استفادهی کوهنوردان پیدا کردند. کوهنوردان میگفتند که کپسولهایشان نشتی داشت، منفجر میشد یا در بازار سیاه بهدرستی پر نشده بود؛ اما باوجود شکایتها از مشکلات امنیتی، دولت نپال بهعنوان بخشی از فشار بیشتر برای تجاریسازی اورست، در سال جاری ۳۸۱ مجوز صادر کرد. به گفتهی کوهنوردان، تعداد مجوزها هر سال بیشتر میشود و بههمین دلیل ازدحام جمعیت امسال بیشتر از همیشه بود.
لوکاس فورتنباخ، راهنمایی که بهخاطر ازدحام جمعیت و افزایش تعداد کوهنوردان بیتجربه اخیراً کوهنوردهای خود را به بخش چینی اورست منتقل کرده است، میگوید:
وضعیت بهتر نخواهد شد. فساد زیادی در دولت نپال وجود دارد و آنها فقط بهدنبال کسب درآمد بیشتر هستند.
مقامات نپال هرگونه تخلف را تکذیب میکنند و معتقدند که شرکتهای کوهنوردی مسئول امنیت در کوه هستند. داندوراج گیمیر، مدیرکل سازمان گردشگری نپال، میگوید:
اکثر مرگومیرهای امسال هیچ ربطی به ازدحام جمعیت نداشته، بلکه کاهش تعداد روزهایی که هوا برای صعود امن به قله خوب بوده، به افزایش تلفات منجر شده است و دولت هیچ تصمیمی مبنی بر تغییر تعداد مجوزها ندارد. اگر واقعاً میخواهید تعداد کوهنوردان محدود شود، پس باید کلیهی سفرها به کوه مقدسمان را متوقف کنیم.
زمان صعود به اورست به وضعیت آبوهوا بستگی دارد. ماه مه بهترین زمان سال برای صعود بهحساب میآید؛ اما حتی آن زمان نیز فقط چند روز هوا به اندازهی کافی صاف است و باد ملایمی میوزد و میتوان اقدام به صعود کرد. اما به گفتهی کوهنوردان مجرب، مشکل اساسی امسال ظاهراً تعداد افرادی بود که سعی داشتند همزمان قله را فتح کنند و ازآنجا که هیچ پلیس دولتی در ارتفاعات اورست وجود ندارد، تصمیمگیری دربارهی اینکه کدام گروهها صعود نهایی خود را انجام دهند، به شرکتهای کوهنوردی محول شده است. خود کوهنوردان، فارغ از باتجربه و بیتجربهبودن، اغلب بهحدی تشنهی صعود هستند که شاید باوجود افزایش خطرات باز هم به مسیر خود ادامه دهند.
تاچند دهه قبل صعوکنندگان به اورست، اکثراً کوهنوردان باتجربهای بودند که بهراحتی پول زیادی پرداخت میکردند؛ اما در سالهای اخیر اپراتورهای ارزانتر جلوی مغازههای کوچک کاتماندو، پایتخت نپال، مشغول فعالیت هستند و حتی شرکتهای گرانتر خارجی که تامین امنیت برایشان اهمیتی ندارد، نیز وارد بازار شدهاند و هر فرد مشتاقی را با خود به بالای کوه میبرند. گاهی اوقات این سفرها طبق برنامه پیش نمیرود. مصاحبههای تعدادی از کوهنوردان اینطور نشان میدهد که ظاهراً با نزدیکشدن گروهها به قله، فشار افزایش مییابد و برخی کوهنوردان هوشیاری خود را از دست میدهند.
فاطیما دريان، کوهنورد باتجربهی لبنانی، اخیراً هنگام صعود به اورست، شاهد غشکردن کوهنوردان کمتجربه در مقابل خود بود. در این سطح، دمای هوا به منفی ۳۰ درجه میرسد و مخزنهای اکسیژن روبه اتمام است، درحالیکه حدود ۱۵۰ نفر بههم فشرده شدهاند تا در یک خط امن باقی بمانند. در چنین شرایطی بسیاری از افراد وحشتزده میشوند و هیچکس به فکر کوهنوردانی که درحال غشکردن هستند، نیست. فاطیما دروان میگوید:
این مسئلهای اخلاقی است. همهی ما اکسیژن داریم و میدانیم که اگر به کسی کمک کنیم، جان خود را از دست خواهیم داد. من به برخی از کوهنوردان کمک کردم، اما بعد دیدم که خود را در معرض خطر قرار دادهام و بههمین دلیل به صعود ادامه دادم. هنگام بازگشت بهسختی مسیرم را از میان ازدحام جمعیت پیدا کردم. واقعاً وحشتناک بود.
ریزا آلیز، کوهنوردی ۱۸ ساله از کشمیر، در همین بازهی زمانی اقدام به صعود به اورست کرد و از میزان سنگدلی کوهنوردان نسبت به سایر افرادی که برای صعود مشکل داشتند، شوکه شد. او میگوید:
افرادی را دیدم که ظاهراً هیچ احساسی نداشتند. از سایر کوهنوردان تقاضای آب کردم و هیچکس به من اعتنایی نکرد. کوهنوردان واقعاً غرق صعود به اورست هستند و حاضرند حتی خود را در این راه به کشتن دهند.
ریزا آلیز واقعاً خوششانس بود؛ چراکه از بیماری قلبی رنج میبرد و دربارهی وضعیت جسمانی خود به شرکت مسافرتیاش دروغ گفته بود.
آقای دورینگ، پزشکی آمریکایی است که جنبهی دیگری از صعود به اورست را به ما نشان میدهد. او که ۶۲ سال سن دارد، تمام قلههای دنیا را فتح کرده است. زمانیکه کودک بود، راجع به جهانگردها مطالعه میکرد و همیشه دوست داشت در جایی از دنیا بایستد که بالاتر از همهی نقاط روی زمین باشد. او برای اینکه آمادهی این صعود شود، در خانهی خود در چادری میخوابید که شرایط ارتفاعات بالا را شبیهسازی میکرد و کل هزینهاش برای فتح اورست معادل ۷۰ هزار دلار بود. ماه گذشته او خود را به کمپ اصلی در ارتفاع بیش از ۵ هزار متری اورست رساند و از صحنهای که میدید، حیرتزده شد. او میگوید:
قلههای اورست را دورتادور و بالاتر از خودت میبینی و فکر میکنی که من اینجا چه کار میکنم؟
او به مسیر خود ادامه داد و پس از روزها کوهنوردی سرد و طولانی، به مسیری دشوار رسید و با جمعیتی برخورد کرد که برای عکسگرفتن از خودشان بهشدت به یکدیگر تنه میزدند. او میگوید:
وحشت کرده بودم و برای اینکه تعادلم را از دست ندهم، خود را روی برف انداختم و درحالیکه نوشتهی کوچکی با مضمون «سلام مامان دوستت دارم» را در دست داشتم، از راهنمایم خواستم از من عکس بگیرد. هنگام پایینآمدن، دو جسد دیگر در چادرهایشان را دیدم. اصلاً آمادگی دیدن کوهنوردان بیماری که توسط شرپاها به پایین منتقل میشدند یا تجربهی فراواقعی پیداکردن جسد مردهی کوهنوردان را نداشتم.
بالاخره او موفق شد خود را به کمپ اصلی برساند و از آنجا با هلیکوپتر به کاتماندو برگردد. در هتل محل اقامتش درحالیکه تاولهایش را میشمرد و به درمان آنها مشغول بود، خود را به یک استیک و نوشیدنی خوشمزه مهمان کرد.