بحران آب در ایران؛ تشنگی، مهاجرت، مرگ و دیگر هیچ
بحران آب در ایران عبارت جدیدی نیست و سالهاست که به گوشمان میرسد اما چارهای برایش اندیشیده نمیشود. در پی بحران کمآبی در ایران، کاهش ریزش برف و باران در سالهای اخیر و تغییر و تحولاتی که در مسیر رودخانهها ایجاد شده است، کشور عزیزمان در حال تجربه مشکلات جدی آب است.
با توجه به میزان منابع آب و سرانه مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد.
این گروه شامل کشورهایست که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این بدان معناست که حتی با بالاترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تأمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه هستند.
روزنامه واشینگتنپست در این رابطه در تیرماه ۱۳۹۳، اعلام داشت ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است.
در خرداد سال ۱۳۹۳ خورشیدی، خبرگزاری جهانی طبیعت با انتشار خبری، بحران شدید آب را برای ایران بزرگترین چالش در دوران معاصر خواند. در این گزارش آمدهاست که بر اساس مستندات راهبردهای بینالمللی آینده (FDI)، ایران از سالها پیش در معرض بحران آب قرار داشتهاست، اما در سه دهه اخیر برای آن گامی برداشته نشدهاست. این گزارش حاکی از آن است که ایران از مرحلهٔ آمادگی برای خطر عبور کرده و هماکنون در خطر قرار دارد.
در فروردین ۱۳۸۷، علیمحمد نوریان رئیس سازمان هواشناسی ایران در بازدید از یکی از ایستگاههای هواشناسی به خبر وقوع خشکسالی و کاهش شدید بارندگی در زمستان ۱۳۸۶ را اعلام کرد.
سازمان هواشناسی ایران از ادامه یافتن خشکسالی برای ۴ سال، یعنی تا پایان سال ۱۳۹۰ خبر داد. این رویداد همچنان ادامه دارد و تاکنون خسارات بسیاری را به ایران وارد کردهاست. مقامات دولتی این خشکسالی را شدیدترین خشکسالی در ۴۰ سال اخیر ارزیابی کردند.
عوامل اصلی کاهش سرانه آب کشور
چالشها و مشکلات ناشی از کمبود آب و استفاده نادرست از منابع آب در کشور، ایران را در وضعیت نابسمانی قرار داده است که به وضوح میتوان در سراسر این کشور پهناورمان نشانههای آن را مشاهده کرد. از خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین و تخریب کیفیت آب گرفته تا فرسایش خاک، بیابانزایی و طوفانهای گرد و غبار همگی نشانههای بحران آب در ایران هستند.
مهمترین عامل کاهش سرانه آب کشور در قرن گذشته، رشد سریع جمعیت بوده است. جمعیت ایران در طی این هشت دهه، از حدود ۸ میلیون نفر در سال ۰۶–۱۳۰۰ به ۷۸ میلیون نفر تا پایان سال ۱۳۹۲ رسیدهاست. بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از میزان حدود ۱۳ هزار متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود یکهزار و ۴۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۹۲ تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد.
از دیگر عوامل بحران آب در کشورمان باید به کشاورزی ناکارآمد و سوء مدیریت و عطش توسعه اشاره کرد. سازمان محیط زیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی در ایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر تخمین میزند. این برداشت بیرویه عامل خشکیدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران است.
مطابق گزارش شرکت آب و فاضلاب، دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تا تاریخ شهریور ماه سال نود و چهار ۴۰٪ از شبکه آب کشور فرسوده اعلام شد. ۱۳٪ از کل هدر رفتن آب ایران تا این تاریخ به موجب همین فرسودگی بودهاست.
بیشتر بخوانید: تمام شدن ذخایر آب شیرین جهان چه بلایی بر سر انسان میآورد؟
وضعیت شهرهای مختلف ایران بدنبال بحران آب
جدیدترین آمارهای وزارت نیرو حاکی از آن است که در استانهای فارس، خراسانجنوبی و اصفهان نهتنها سفرههای زیرزمینی آب تهی شدهاند که ذخایر سدها نیز کاهش ٢٥ تا ٥٠درصدی را نسبت به سال گذشته تجربه میکنند.
بحران آب در ایران به دلیل متفاوت بودن اقلیم و عدم توازن در بارندگیها در تمام استانهای کشور یکسان نیست؛ بهگونهایکه شرایط آبی برخی استانها مساعد و شرایط برخی دیگر وخیم است.
در حال حاضر سه سد کشور واقع در استانهای اصفهان، فارس و خراسان رضوی وضع بحرانی دارند؛ به طوریکه در سال آبی جاری ورودی آب سد زایندهرود در استان اصفهان با کاهش ۵۰درصدی و سدهای درودزن در فارس و سد دوستی در خراسان رضوی با کاهش ۲۵درصدی روبهرو است.
همچنین باید گفت كه میزان ورودی آب در سد کرخه حوزه خلیجفارس که در گذشته بحرانیترین سد بود، امسال به دلیل افزایش بارندگیها و توزیع نامناسب آن ۵۰۰درصد افزایش داشته است.
اصفهان
این موضوع در حالی رخ میدهد که معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای اصفهان میگوید كه کمبود آب در حوضه زایندهرود نزدیک به یکمیلیارد مترمکعب در سال است. به گفته علی بصیرپور در حال حاضر ذخیره آب در مخزن سد زایندهرود حدود ٢٠٠میلیون مترمکعب است و بیش از یکمیلیارد مترمکعب حجم سد خالی است؛ حجم سد زایندهرود نسبت به زمان مشابه در سال گذشته حدود ٥٠درصد کاهش داشته است.
خوزستان
همچنین، وزیر نیرو، اردکانیان درخصوص مشکلات کمبود آب شرب در استان خوزستان گفت: دو استان تحت تاثیر مشکل آب هستند، ما در آبادان و خرمشهر مشکل شوری آب داشتیم چون در حالت مد بودیم آب شور بیشتر وارد رودخانه می شد تمهیداتی داشتهایم و با انتقال آب تونل غدیر این مشکلات حل میشود و انشاءالله تا ۱۵ تیرماه طرح آبرسانی غدیر به بهره برداری میرسد.
تهران
با وجود اینکه ۷۰ درصد از ذخایر آبی شهر تهران از منابع سطحی تامین میشود اما در فصول گرم و سالهای کمباران ۵۰ درصد آب این شهر از منابع زیرزمینی تامین میشود. این در حالی است که مصرف بیشاز اندازه منابع زیر زمینی و کم شده آب این ذخایر، خطر آلودگی این آبها را افزایش میدهد.
سهم سرانه آب در شهر تهران به ۳۵۰ متر مکعب در سال رسیده است و همین موضوع باعث شده تا کمبود آب آشامیدنی در این شهر از وضعیت بحران عبور کند.
تبعات خشکسالی و کمآبی
خشکسالی منجر به وارد آمدن آسیبهای جدی به محیط زیست ایران شده است. وقتی سفرههای زیرزمینی خشک میشود، طبقات خاک نشست میکند و محل ذخیره آب از بین میرود. از اینرو، اگر بارندگی ١٠ برابر قبل هم شود باز آب روی سطح زمین جاری میشود و نمیتواند به داخل خاک نفوذ کند.
شبکه برق ایران دست کم با کمبود ۵۵۰۰ مگاوات برق مواجه شده و احتمال قطع برق افزایش یافته است. همچنین از کیفیت آب آشامیدنی در شهرها نیز کاسته شده و دولت نیز ناچار به بهرهبرداری بیشتر از منابع آب زیرزمینی، برای تأمین آب کشاورزی و آب آشامیدنی است.
بد نیست بدانید که ۷ درصد از برق ایران از سدها تأمین میشود. نبود برنامهریزی استراتژیک برای آب و تصمیمات شتابزده بر آثار خشکسالی میافزاید.
بعلاوه، اگر وضع فعلی مصرف آب در بخش کشاورزی ادامه داشته باشد در کمتر از ٢٥سال دیگر شرق و جنوب کشور کاملا خالی از سکنه خواهد شد.
مشاور معاون اول رئیسجمهوری در امور آب، کشاورزی و محیطزیست هشدار میدهد که اگر فکری برای بحران آب نکنیم ٢٥سال دیگر، باید ٥٠میلیون ایرانی از کشور مهاجرت کنند و مهاجرت تبعات وحشتناکی دارد تا جایی که شاید چیزی به نام ایران دیگر وجود نداشته باشد.
تالاب اق گل در جنوب شرقی روستای اسلام اباد از توابع شهرستان ملایر با وسعتی افزون بر ۸۳۰ هکتار یکی از تالابهای مهم کشور و بزرگترین تالاب طبیعی استان همدان است.
این تالاب به دلیل چرای بیرویه، تبدیل اراضی تالاب به زمینهای زراعی، شکار غیرمجاز، خشکسالی، عدم تخصیص حق آب اکولوژیکی از سال ۸۸ به بعد، زهکشی و برداشت بیش از حد آب از تالاب و همچنین نبودن بارش ها در سال جاری به طور کامل خشک شده است.