با پنج بیماری شایع اعصاب و روان آشنا شوید
رایجترین بیماریهای روانی را میشناسید؟ پنج مورد از بیماریهای شایع در حوزهی سلامت روان عبارتاند از: افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردوخوراک، اختلال کمتوجهی و اختلال نقص توجه یا بیشفعالی. میلیونها نفر در سرتاسر کرهی خاکی به اختلالات روان دچارند. برخی از افراد که با چندین مورد از بیماریهای این فهرست مواجه هستند، احساس تنهایی میکنند و در میدان نبرد با بیماریها، خود را تنها میبینند. دستیافتن به روشهای درمانی در حذف این عوارض ناخوشایند تأثیرگذار است. در روشهای نوین، شخص بیمار در شبکهی ارتباطی منابع دردسترس قرار میگیرد و از تجربیات مشابه سایر مبتلایان بهرهمند میشود.
رایجترین بیماریهای اعصاب و روان را بشناسید
در ایالات متحدهی آمریکا، سالیانه بهطور متوسط از هر پنج نفر بزرگسال یک نفر با بیماریهای شایع اعصاب و روان دستوپنجه نرم میکند که در میانگین آماری رقم تقریبی ۴۳.۸ میلیون فرد مبتلا گزارش شده است. بیماریهای روان در اشکال مختلف ظاهر میشوند. برخی از اختلالات فعالیتهای روزانه فرد را تحتتأثیر قرار میدهند. از هر ۲۵ بزرگسال در آمریکا، یک نفر و درمجموع حدود ۱۰ میلیون نفر با آسیبهای اختلالات روان درگیر هستند و با کاهش در میزان کارایی و اثربخشی بخشهای مختلف زندگی روبهرو میشوند. خبر خوشحالکننده این است که تمامی اختلالات یادشده درمانپذیر هستند. ازآنجاکه سابقهی اغلب بیماریها به قدیم بازمیگردد و تاکنون پژوهشهای مختلفی در بررسی جزئیات هرکدام از امراض مختلف انجام شده است، میتوان امیدوار بود با بهکارگیری فرمولهای دقیق، ترکیبات دارویی کارآمد، روشهای درمانی و آموزشی با دست پر به مقابله با بیماری رفت. اولین گام در درمان هر بیماری، ارزیابی همهجانبهی متخصص حرفهای مرتبط است. اغلب روانپزشکان در تشخیص بیماری و توصیههای دارویی خبره هستند. روانشناس یا مشاور حرفهای مهمترین شیوههای درمان و آموزشهای لازم را برای مقابله با هر نوع اختلال ارائه میدهد.
۱. افسردگی
افسردگی را با تعابیری مانند حزن و اندوه، غم، احساس سردی و بیروحی مترداف میدانند. امروزه در ذهن مردم، افسردگی معانی مختلف دارد و اغلب افراد کموبیش با افسردگی در سطوح خفیف یا شدید مواجه شدهاند. برخی از انواع افسردگی، مانند احساس رنج ازدستدادن یکی از عزیزان، مقطعی و کوتاهمدت هستند و برخی دیگر از انواع افسردگی بلندمدت و فلجکننده هستند. انجمن روانپزشکی آمریکا افسردگی یا اختلال افسردگی ماژور را بهعنوان نوعی بیماری پزشکی توصیف کرده که احساس شادابی را از فرد میگیرد و انگیزهی شخص برای انجام فعالیتهای مختلف را تحتتأثیر قرار میدهد.
امروزه، دانشمندان گونههای مختلف از این بیماری را شناسایی کردهاند. افسردگی مزمن، افسردگی پس از زایمان، افسردگی روانی یا سایکوتیک و اختلالات عاطفی فصلی از انواع شایع افسردگی هستند. بنابر گزارش انجمن ملی بیماریهای روان، نشانههای افسردگی از کاهش اشتها گرفته تا نبود تمرکز، کمبود انرژی، احساس ناامیدی و حتی در مواقعی احساس درد جسمانی متغیر هستند. درمانهای رایج از فردی به فرد دیگر باتوجهبه نشانههای دیدهشده متفاوت خواهد بود. روش درمانی جامع شامل تیمی حرفهای از روانپزشکان و مشاوران است. تشخیص بهموقع نشانههای اختلال از تشدید بیماری جلوگیری میکند و بخت موفقیت درمان را افزایش میدهد.
رواندرمانی یا سایکوتراپی از روشهای برتر درمان افسردگی است. اغلب روانپزشکان قبل از شروع دارو روشهای جانبی را توصیه میکنند و حتی در موارد الزام به مصرف دارو، رواندرمانی را درکنار مصرف دارویی پیشنهاد میکنند. رواندرمانی روشی گفتوگومحور با تحلیل شناختی رفتاری است. در جلسات مشاوره، رواندرمانگر متخصص و آموزشدیده برمبنای ارتباطات و امکانات موجود بیمار افسرده را در قدمهای درمانی همراهی میکند. اگر درمان دارویی لازم باشد، روانپزشک دُز دارویی مشخص را تعیین و نسخه تجویز میکند. داروهای رایج ضدافسردگی پروزاک و زولوفت و لکساپرو (از خانوادهی سیتالوپرام) هستند. همراهی تیم پشتیبان نقش مهمی در رهایی از افسردگی ایفا میکند. افراد پشتیبان میتوانند از اعضای خانواده یا دوستان یا هر شخصی باشد که بیماری افسردگی را تجربه کرده است.
۲. اضطراب و استرس
مؤسسهی ملی سلامت روان اضطراب را استرس و مجموعهای از ترسها معرفی میکند که شخص مبتلا را رها نمیکند و موجب اخلال در عملکرد روزانه میشود. بیماری اضطراب انواع مختلفی دارد؛ اما رایجترین اختلال «اضطراب فراگیر» است. علایم این بیماری واکنشهای مختلفی مانند نبود تمرکز، احساس خستگی مفرط، زودرنجی، تپش قلب و احساس تشویش است.
اضطراب و استرس مانند افسردگی ازطریق مشاوره و دارو درمانپذیر است. انجمن اضطراب و افسردگی روش درمان جانبی را پیشنهاد کرده که بهنام روش «تحریک مغناطیسی فراجمجمهای» شناخته میشود. در این روش درمانی، امواج الکتریکی به قسمتهای خاصی از مغز ارسال میشوند. قرصهای ضد استرس و اضطراب از گروه بنزودیازپینها مانند زاناکس و آتیوان و کلونوپین اعتیادآور هستند. این داروها را پزشک تجویز میکنند و مصرف آنها باید طبق دُز مشخص باشد. افکسور (نام تجاری ونلافاکسین) و سیمبالتا (نام تجاری داروی دولوکستین) از داروهای بهینه و کمخطر در درمان استرس هستند که اعتیاد دارویی بهدنبال ندارند.
اختلال اضطرابی هراس و فوبیا
انواع مختلفی از بیماری اضطراب اعم از اختلال هراس و وسواس فکری و فوبیای ترس در بین مبتلایان دیده میشود. اختلالات اضطراب موجب بُروز مشکلات متعددی در محیط کار و زندگی شخصی هستند؛ اما بهوسیلهی قرصهای دارویی و مشاوره مهارشدنی هستند. اختلال ترس بیماری مزمن نیست و در فواصل زمانی مختلف، بهسراغ فرد میآید و تا پایان زمان حملهی ترس فعالیتهای روزانهی فرد را مختل میکند.
انواع اختلالهای اضطراب آزاردهنده هستند و در مواقعی شخص را با سرگیجه و تنگی نفس و حتی دردهای قلبی و قفسه سینه روبهرو میکند. فوبیای ترس مدل اضطرابی است که بهطور مشخص به ترس فرد بیمار از موضوعی خاص اشاره میکند؛ مانند ترس از عنکبوت و پرواز با هواپیما و میکروبها. فوبیا موجب اخلال در انجام کامل کارهای شخصی است و حتی در برخی مواقع که بهصورت تشدید یافته بُروز میکند، ممکن است فرد خانه و زندگیاش را هم ترک کند.
سندرم وسواس فکری
وسواس فکری نوعی از اختلال اضطرابی مزمن و واکنشهایی تکرارشونده است؛ بهطوریکه فرد تا وقتی احساس امنیت کند، رفتارهای خود را همراهبا ترس تکرار میکند. فرد مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی ممکن است چراغی را بارها روشنوخاموش کند؛ چراکه با خود تصور میکند این حرکت از بروز تصادف ماشینها مانع میشود. اگر از مبتلایان این اختلال نباشید، ممکن است واکنشهایی ازایندست را عجیب و درکناپذیر توصیف کنید؛ اما وسواس فکریعملی واقعیتی است که با نگاهی به جامعه و اطرافیان خود مثالهای زیادی را پیدا میکنید. بااینحال، نگران نباشید؛ چراکه این بیماری نیز با کمکهای حرفهای درمان میشود.
۳. اختلال خوردوخوراک
شروع این سندرم ممکن است به دوران کودکی یا بزرگسالی مربوط باشد. اختلالات خوردوخوراک دلایل مختلفی دارد. داشتن سابقهی اضافهوزن یا کمبود وزن، درمعرض انتقاد شدید کلامی یا تهدید فیزیکی قرارگرفتن یا حتی حملهی ذهن بیمار با عقاید اصولی و مذهبی از عوامل اصلی این سندرم روان است. اختلال خوردوخوراک دربرگیرندهی احساسات شدید و رفتارها و نگرشهایی است که با مسائلی مانند غذا و وزن و داشتن تصویر ذهنی از اندام ایدهآل مرتبط است. شایعترین انواع این اختلال کماشتهایی عصبی و پرخوری عصبی (بولیمیا) است.
کماشتهایی عصبی
نشانههای کماشتهایی عصبی محدودیت شدید در مصرف موادغذایی و کالریها است؛ تاحدیکه فرد بیمار ظاهری نحیف و ناتوان پیدا میکند. از علائم دیگر این اختلال، ترس از افزایش وزن و موارد مرتبط با سوءتغذیه اعم از ریزش مو و شکنندگی ناخنها است. درمان کماشتهایی عصبی شامل برخی درمانهای فردی و فرایندهای کنترل وزن و درمانهای گروهی و خانوادگی است.
پرخوری عصبی (بولیمیا)
بولیمیا پرخوری عصبی است و در بین افرادی رایج است که با مشکلات وزن و دستیابی به اندام دلخواه دستوپنجه نرم میکنند. مبتلایان به سندرم پرخوری عصبی نمیتوانند حجم غذایی مصرفیشان را مهار و بهراحتی سفرهی غذا را ترک کنند و درنهایت، برای رفع حس ناخوشایند زیادهروی در خوردن به واکنش تهوع مصنوعی متوسل میشوند. بولیمیا میتواند بهشدت به بدن آسیب بزند و عامل عوارض ناخوشایندی مانند گلودرد، ورم چهره، پوسیدگی دندان و خشکی پوست است.
بولیمیا و کماشتهایی عصبی درمانشدنی هستند؛ اما فرایندهای درمانی این دو به زمان نیاز دارد. دراینبین، روشهای درمانی اعم از تغذیهدرمانی و دارو توصیه میشود. در مواقعی میبینیم که اختلالات خوردوخوراک با افسردگی و اضطراب همراه میشود. بنابراین، ضروری است هرکدام از بیماریها تخصصی و با صرف زمان لازم بررسی و درمان شوند تا از بُروز علائم شدید پیشگیری شود.
۴. سوءمصرف موادمخدر
سوءمصرف مواد یا بهزبان خودمانیتر «اعتیاد»، به اختلالی اشاره میکند که در آن، فرد در دنیایی از قمار و افراط در نوشیدن و مصرف موادمخدر غرق میشود و تا وقتی بهطور جدی هشدارها و تأثیرهای مخرب و منفی اینگونه سبک زندگی را دریافت نکند، از خواب بیدار نمیشود. اعتیاد رفتارهایی مضر و بیاختیار را شامل میشود که گویا مهارناپذیر هستند. امکان وابستگی فرد به انواع موادمخدر وجود دارد. اعتیادهای رایج شامل موادی مانند ماریجوانا، قرصهای دارویی، هروئین و کوکائین است. اعتیاد میتواند فراتر از مادهی مخدر و وابستگی به فعالیتی خاص باشد. وابستگیهایی ازقبیل غرقشدن در کازینو و قمار، افراط جنسی، وقت گذرانی بیشازحد در دنیای اینترنت و شبکههای مجازی مانند فیسبوک و…، نمونههایی رایج از فعالیتهای اعتیادآور هستند. تمامی این موارد با کمک برنامهی منسجم درمانشدنی هستند که آموزشهای لازم را برای غلبه بر بیماری دراختیار فرد قرار میدهد. پزشکان روشهای درمانی متنوعی برای درمان وابستگیهای اعتیادآور پیشنهاد میکنند.
سمزدایی موفق در درمان اعتیاد
از شیوههای درمانی میتوان به شیوهی سمزدایی (دتاکس) اشاره کرد که معمولا حدود یک هفته زمان میبرد. سمزدایی مانند دستیاری جانبی به فرد بیمار کمک میکند نتایج تلاش پزشکان و تیم درمان در متوقفکردن مصرف موادمخدر و الکل افزایش یابد. بعد از اتمام مرحلهی سمزدایی، درمانهای بستری و سرپایی دنبال میشوند و به فرد بیمار این فرصت داده میشود از یک هفته تا چند ماه را دوران ریکاوری سپری کند. در این مدت، بیمار تحتدرمان در کلاسهای ارتقای سطح مهارتهای اجتماعی و فردی شرکت میکند. برنامههای مشاورهی فردی نیز پس از دوران ترخیص فرد را طی مسیر درمان همراهی میکنند.
دارودرمانی
دراینبین، داروهایی که اثربخشی آنها ثابت شدهاند، برای درمان و جلوگیری از بازگشت به مرحلهی وابستگی مصرف میشوند. پزشکان برای درمان بیماران الکلیسم داروهای دیسولفیرام و نالتروکسان را تجویز میکنند. این داروها تأثیر الکل بر بدن فرد بیمار را متوقف میکند و حتی درصورت مصرف همزمان دارو و نوشیدن الکل، عوارضی مانند حالت تهوع شدید به فرد دست میدهد. برای سایر بیماران مبتلا به موادمخدر افیونی مانند تریاک و هروئین، دارو و قرصهایی از خانوادهی متادون و ویویترول و سابوکسون تجویز میشود. نتایج پژوهشها نشان میدهد این داروها تأثیرات مثبتی میگذارند؛ اما در برخی افراد، مشکل جدیدی ایجاد میکنند و پسازمدتی، همان قرص بهعنوان مادهی اعتیادآور جدید جایگزین میشود.
دلیل عارضه میتواند ناشی از باقیماندن بر دُز زیاد دارو در مدت نسبتا طولانی باشد که نظر پزشک بوده و درحقیقت، کمکی به خروج بیمار از بیماری نبوده است. بهطور مثال، سابوکسون دارویی تجاری شناختهشده در بین بیماران معتاد است که بهدلیل وابستگی دارویی بسیاری از افراد این دارو را خریدوفروش میکنند. بدیهی است بهترین روش درمان جایگزینی مادهی مخدر با دارویی دیگر نیست که احتمال ایجاد وابستگی بههمراه دارد؛ اما برخی اوقات بهتر است برای حفظ جان بیمار داروی مخدر مرگبار را با قرصهایی جایگزین کرد که عوارض جانبی کمتر دارند. استفاده از دارو برای طی مرحلهی ترک اعتیاد، آسانتر از مجابکردن فرد برای مصرفنکردن موادمخدری مانند هروئین است. این واقعیتی است که بهنظر بسیاری از بیماران، یکباره ترککردن مصرف مواد و الکل ممکن نیست؛ چراکه علائم ترک بسیار دردناک و طاقتفرسا هستند.
۵. اختلال کمتوجهی و اختلال نقص توجه (بیشفعالی)
پیمایشهای طولانی، علاقهی شدید به سبکهایی از موسیقی مانند راک، زلزدن به پنجره و اخلال در کار دیگران بهنحوی که حواسشان پرت شود و کارشان نیمهتمام بماند، همگی مثالهایی هستند که بهگفتهی یکی از معلمان شاکی، در بین دانشآموزانی بسیار شایع است که با اختلال کمبود توجه روبهرو هستند. اختلال کمبود توجه (ADD) و اختلال بیشفعالی یا نقص توجه (ADHD) بهعنوان اختلالات عصبی شناخته شدهاند که ممکن است در دوران کودکی فرد شکل بگیرند؛ اما تنها به این زمان محدود نیست و در بسیاری از بزرگسالان نیز شایع است.
نداشتن تمرکز و توجهنکردن و احساس بیقراری و پریشانحواسی علائم اختلال کمتوجهی است. نشانههای اختلال نقص توجه یا بیشفعالی نیز مشابه است؛ اما بیمار بیشفعال توانایی کنترل واکنشهای خود را ندارد و رفتارهایی برپایهی هویوهوس بُروز میدهد. برای درمان اختلال کمتوجهی و بیشفعالی حضور متخصص حرفهای برای بررسی جوانب بیماری لازم است.
درمان دارویی و مشاورهای
شایعترین درمان مصرف دُز داروی ریتالین است. برای این بیماران خواب عامل حیاتی است؛ چراکه به توقف عامل تحریککنندهی مغزی این اختلال کمک میکند. ازاینرو، استفاده از قرصهای خواب و برخی داروهای ضدافسردگی توصیه میشود. رواندرمانی و درمانهای خانوادگی و گروهی برای بیماران مبتلا به اختلالات توجهی بسیار مهم است. علاوهبراین، برنامههای ساختاریافته و سازمانی روزانه به فرایند درمان کمک فراوان میکند.
بُروز رفتارهای ناشی از اختلال کمتوجهی و بیشفعالی بدینمعنی نیست که فرد بیمار رفتار اشتباهی انجام میدهد. رفتارهای این بیماران دلایل مختلفی دارد و در قسمت توجه مغز و عواملی مانند وراثت و ژنتیک ریشه دارد. آسیب مغزی یا مصرف غذایی خاص موجب تشدید علائم بیماری میشود. باید توجه کرد افراد مبتلا به این اختلال بهتر است مصرف غذاها و نوشیدنیهای حاوی کافئین و شکر را بهحداقل برسانند. فرایند درمانی به برنامهریزی مشخص شامل موادغذایی و داروهای متناسب با شرایط فرد نیاز دارد. اختلالهای کمتوجهی و بیشفعالی اگرچه اسامی پیچیده دارند، با پیگیری برنامهی درمانی و نسخههای تجویزی با درصد موفقیت زیاد درمانپذیر هستند.
پیشرفتهای علمی و روانشناسی نویدبخش درمانهای قطعی
افراد زیادی در سراسر دنیا به بیماریهای یادشده اعم از افسردگی تا اختلالات توجهی اعصاب و روان مبتلا هستند. اولین گام در درمان «درخواست کمک» است. باید بدانید اگر مبتلا به هرکدام از این اختلالها هستید، در ابتدا بیماری را باید بهرسمیت بشناسید و با سازوکار بیماری و روش درمانی مختص به آن آشنا شوید و راهنمایی پزشکان و مشاوران و روانکاوان حرفهای را با دستورالعملها و داروهای تجویزی دنبال کنید و پیشرفتهای درخورتوجه در روند درمان خود را شاهد باشید.
فرایند درمانی برمبنای وضعیتهای مختلف اعم از محیط زندگی و مسائل مالی و گذشتهی هر فرد پیشنهاد میشود که در بُروز بسیاری از بیماریهای سلامت روان دخیل هستند. بنابراین، جمعآوری اطلاعات و سرنخهای اساسی از وضعیت بهوسیلهی متخصص حرفهای مهم و کاربردی است. باید بدانید انواع بیماریهای اعصاب و روان بهناگهان در زندگی شما بُروز نکردهاند و راه درمان طولانی و دشوار است؛ اما پایانی خوش و آرامشبخش دورازانتظار نیست.