تریتا نیوز

منو اصلی

  • صفحه اصلی
  • اقتصاد
  • واریته
  • سلامت
  • درباره ما

logo

  • صفحه اصلی
  • اقتصاد
  • واریته
  • سلامت
  • درباره ما
  • تفاهم‌نامه احداث ۵۰۰ مگاوات نیروگاه خورشیدی میان استانداري خراسان رضوي، موسسه اعتباری ملل و شرکت‌های برق خراسان امضا شد

  • مرحله اول تسهیلات قرض الحسنه بازنشستگان تامین اجتماعی واریز شد

  • سه پنل تخصصی با حضور چهره‌های برجسته دانشگاهی و اقتصادی در حاشیه اینوکس و ماينكس ۱۴۰۴؛ از هوش مصنوعی تا تأمین مالی با رتبه‌بندی اعتباری

  • امکان صدور اجراییه در ضمانت‌نامه‌های بانکی؛ دستاوردی از شرکت وابسته به بانک آینده

  • بانک آینده با هوش مصنوعی به استقبال آینده می‌رود

  • نحوه فعالیت شعب كشیك بانك صنعت و معدن در روزهای پنجشنبه تا پایان تابستان

  • آمار شكایات بیمه‌ای در فروردین‌ماه ۱۴۰۴ منتشر شد

  • رفع سو اثر چک با واریز مابه‌التفاوت مبلغ چک به حساب جاری

  • نمایش توانمندی های بانک شهر در نمایشگاه بورس، بانک، بیمه و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در مشهد

  • پرداخت سود ۱۲۴۹۵ میلیارد ریالی صندوق گنجینه زرین شهر در اردیبهشت ۱۴۰۴

سلامت
صفحه اصلی›سلامت›اهدا یا خاکسپاری عضو؟

اهدا یا خاکسپاری عضو؟

توسط مهناز خدادوست
۱۴۰۱-۰۷-۲۸

به گزارش تریتا نیوز به نقل ازشرق ، سمیه جاهدعطائیان ،روزنامه نگار ،مردی جوان با همسر، مادر و خواهرش از اتوبان قم به سمت تهران راهی می شوند که تصادف می کنند. مادر به خاطر شکستگی هر دو لگن در بیمارستان بستری می شود. دخترش بعد از تصادف فوت می کند. پسرش مرگ مغزی می شود. عروسش به خاطر پارگی طهال در بیمارستان بستری می شود. حالا یک متخصص اهدای عضو باید بر بالین این مادر در بیمارستان حاضر شود، به این مادر خبر فوت دختر و مرگ مغزی پسرش را بدهد و همزمان از او رضایت بگیرد که اعضای بدن پسرش را به چند بیمار نیازمند دیگر ببخشند. امید قبادی، متخصص اهدای عضو حدود یک ساعت وقت می گذارد که خبر فوت دخترش را بدهد. بعد از آن یک ساعت هم طول میکشد تا خبر مرگ مغزی پسرش را بگوید و بعد از آن متوجه ش کند که پسرت این فرصت را دارد که به بیماران دیگر حیات دوباره ببخشد. مادر سخت گریه می کند و در نهایت قرآنش را باز می کند، تسبیحش را به دست می گیرد و اینطور پاسخ می دهد که اگر واقعا در کار اهدای عضو تا این حد ثواب و خیر دارد، کاش دخترم هم به جای مرگ قلبی، مرگ مغزی شده بود و می توانستیم اعضای بدنش را ببخشیم…

این خاطره و خاطره های شیرین و تلخ زیادی را «امید قبادی» که حالا نایب رییس هیات مدیره انجمن اهدای عضو ایرانیان است تعریف می کند. او بعد از سالها کار در حوزه اهدای عضو و تخصص در حوزه رضایت گرفتن از خانواده های داغدار برای اهدای عضو، خودش را یک متخصص می داند. بخشی از مصاحبه در ادامه می آید..

آخرین آمار از افرادی که در لیست انتظار پیوند هستند و فوت می کنند، دارید؟

هر ۲ تا ۳ ساعت یک ایرانی یا سالی ۳ هزار بیمار که در لیست انتظار پیوند قرار دارند فوت می کنند. بیمارانی که حقشان مرگ نیست و با پیوند یا عوض کردن یک عضو می توانند به آغوش خانواده برگردند. به موفقیت های تحصیلی و علمی برسند. ممکن است این سوال پیش آید که چرا چندین سال است که این آمار ثابت بوده و کم یا زیاد نمی شود. این آمار در بحرانی مثل کرونا تقریبا ۲ برابر شده بود اما حدود آن همین آمار است. به این دلیل که لیست انتظار پیوند در بیشتر کشورها به خصوص ایران به بیماران نیازمند کلیه اختصاص دارد. یعنی نزدیک به ۸۵ تا ۹۰ درصد لیست های انتظار پیوند تمام کشورهای جهان را بیماران نیازمند کلیه تشکیل می دهد. چون در ایران بیماری رایج مرض قند و فشار خون داریم که انسان با مراعات نکردن یا مشکلات ژنتیکی بعد از مدتی از لیست بیماران تحت دیالیز خارج و در لیست انتظار پیوند کلیه قرار می گیرند. در واقع بیش از ۸۵ تا ۹۰ درصد بیماران نیازمند پیوند کلیه، افرادی هستند که از لیستهای تحت دیالیز وارد این لیست شدند.

الان چه تعداد بیمار تحت دیالیز داریم که باید پیوند شوند؟

در ایران حدود ۳۳ هزار بیمار تحت دیالیز داریم که ۹۰ درصد از آنها یعنی حدود ۲۷ هزار نفرشان می توانند پیوند کلیه شوند. اما ۷۰ درصد از این بیماران (۲۲ هزار بیمار) دیالیزی باید پیوند کلیه شوند تا جانشان نجات یابد. به این دلیل که مشخص است دیالیز یک فرایند نگهدارنده بوده و درمانی نیست یعنی بیماران کلیوی که به مرحله آخر بیماری می رسند تنها باید پیوند شوند و جایگزین موقت برای آنها دیالیز است. در نتیجه حدود ۲۲ هزار بیمار نیازمند پیوند کلیه داریم. و حدود ۳-۴ هزار بیمار هم در سایر پیوند ها در لیست انتظار قرار دارند و در مجموع حدود ۲۶ هزار نفر بیمار نیازمند به پیوند در لیست انتظار ثبت شدند.

بیمارانی که درانتظار پیوند هستند و امکان دریافت یک عضو برایشان وجود دارد، چرا پیوند نمی شوند؟

در درجه نخست، مهم‌ترین و تنها راه نجات جان بیمارانِ نیازمند پیوند و در لیست‌های انتظار،استفاده از اعضای بدنِ افراد مرگ مغزی شده است و در درجه دوم در مورد کلیه و بخشی از ریه و کبد (فقط بخشی از ریه و کبد)، نه به‌طور کامل، استفاده از اعضای بدن افراد زنده است که افراد زنده حدود ۵ تا ۷ درصد پیوند در کشور را تشکیل می‌دهند و بالای ۹۰ درصد این پیوند باید از افراد مرگ مغزی دریافت شود.

 

 

یعنی تعداد افراد مرگ مغزی در ایران پایین بوده که نمی‌توان از اعضایشان استفاده و بیماران را نجات داد؟ آماری از این تعداد دارید؟

در پاسخ به سوال اول، خیر؛ برای این‌ که فردی مرگ مغزی شود، ۱۷ دلیل مهم در دنیا وجود دارد که مهمترین آن به ویژه در ایران ضربه به سر ناشی از تصادفات است. سالانه ۱۶ تا ۲۰ هزار نفر بر اثر تصادفات جاده‌ای جان خودشان را از دست می دهند. به‌همین دلیل است که تعداد قابل‌توجهی ازاین‌ها در اثر مرگ مغزی جان خود را از دست می‌دهند. در ایران سالانه ۵ تا ۸ هزار نفر با مرگ مغزی فوت می‌کنند که نیمی از این‌ها یعنی حدود ۳ هزار نفر قابلیت اهدای عضو دارند ولی با کمال تاسف فقط ۳۰ درصد از آنها یعنی حدود یک هزار نفر به اهدا می‌رسند و حدود ۷ هزار عضو قابل پیوند مثل کلیه، کبد، ریه و قلب متعلق به ۲ هزار نفر خاکسپاری می شود. یعنی در ایران سالانه ۳ هزار انسان نیازمند به پیوند فوت شده و سالانه ۷ هزار عضو قابل پیوند خاک می‌شود که اگر نیمی از اینها به بیماران نیازمند می‌رسید، آنها زنده می ماندند.

با این شرایط که تعداد مرگ مغزی در ایران به حدی بوده که باعث نجات جان بیماران بشود، پس تکنولوژی پیوند در ایران هنوز رشد نکرده است؟

ایران در سال حدود ۸۰۰ پیوند کبد انجام می‌دهد که حدود ۷۰۰ پیوند را در یک مرکز پیوند یعنی در بیمارستان «بوعلی» شهرک صدرای شهر شیراز با همت پروفسور دکتر سیدعلی ملک حسینی نام‌آشنای جهان در در پیوند اعضا و تیمشان انجام می دهد. رتبه بعدی به یکی از ایالت‌های آمریکا در کالیفرنیا اختصاص دارد که ۴۸۰ پیوند را انجام می‌دهد. یعنی پیوند کبد ایران در یک مرکز ِپیوند کبد انجام می شود. ایران رتبه هجدهم پیوند کبد در دنیا را دارد اما پیوند کبدش در یک مرکز رتبه نخست جهان را دارد. ایران سالانه حدود ۳ هزار پیوند کلیه انجام می‌دهد. همچنین ایران پیوند کلیه لاپاراسکوپی انجام می دهد. یعنی عمل پیوند بدون انجام جراحی بزرگ انجام می شود.

پیوند تمام اعضای افراد مرگ مغزی شامل کلیه، کبد، قلب، ریه، روده کوچک و لوزالمعده در ایران انجام می‌شود. ایران تنها کشوری است که کار پیوند تمام اعضا را در خاورمیانه انجام می‌دهد. در حالیکه پیوندی مثل روده به‌ دلیل سختی و عوارض زیاد، در بسیاری از کشورهای دنیا انجام نمی‌شود اما در ایران پیوند روده نیز در شهر شیراز انجام می‌شود.

از پیوند و اهدای عضو در ایران تاریخچه کوتاهی می دهید؟

اولین فتوای مجاز بودن پیوند عضو از اعضای افراد مرگ مغزی شده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۸ توسط پرفسور دکتر «ایرج فاضل» پدر اهدای عضو ایران از امام خمینی رحمت الله علیه گرفته شد که این فتوای تاریخی امام، بزرگ‌ترین فتوای تاریخ نظام سلامت در ایران بوده و باعث تحول بسیار عظیم شده است. در علم پزشکی دنیا و در نظام سلامت، کشوری که برنامه پیوند اعضا دارد به قله پیشرفت رسیده است چرا که این کشور در ابتدا باید تعداد زیادی زیر ساخت اهدای عضو مثل پاراکلینیک، سونوگرافی، سی‌تی‌اسکن، متخصصین مختلف و … داشته باشد و بعد بتواند تعامل میان این زیر ساخت ها را به خوبی ایجاد کرده باشد. به‌ همین دلیل است که در تمام دنیا تنها۷۹ کشور از ۱۹۵ کشور موجود در دنیا اهدای عضو دارتد که ایران در این کشورها رتبه نخست کل کشور های آسیایی را داشته و بعد از آن با فاصله بسیار زیاد، فلسطین اشغالی رتبه دوم را دارد. با فتوای تاریخی امام که باعث تحول بزرگ در نظام سلامت شد و ۲ هفته قبل ‌از رحلت ایشان مانع شرعی پیوند عضو از افراد مرگ مغزی در ایران مرتفع شد. به ‌همین‌ترتیب مراجع دیگر نیز برای حمایت از این فرآیندِ بزرگ نظام سلامت همراه شدند به طوریکه تا به امروز ۹۲ درصد از علمای مراجع تشیع کل دنیا با اهدای عضو مواق هستند و تمام علمای تسنن نیز با این تصمیم در دبیرخانه اهل تسنن اعلام موافقت کردند. مجلس شورای اسلامی ۱۱ سال بعد از فتوای تاریخی امام در مورد اهدای عضو، یعنی در سال ۱۳۷۹ با این فتوا موافقت کرده و آن را در قوانین تصویب کردند. ۲ سال بعد نیز آیین نامه اجرایی هیات دولت نیز ارایه شد و در نهایت سیستم پیوند و اهدای عضو از افراد مرگ مغزی به صورت رسمی و قانونی با ۳ واحد اهدای عضو (۲ واحد در تهران و یک واحد در شیراز ) از سال ۱۳۸۱ در ایران شروع به کار کرد.

کار اهدای عضو در ایران قبل از این فتوا و حمایت قانونی چگونه بود؟

قبل ‌از سال ۶۸ و فتوای امام خمینی (ره)، هر بیماری که در ایران به پیوند نیاز داشت، باید ۴۰ هزار دلار هزینه می کرد و یا برای عمل پیوند به سایر کشورها به خصوص انگلستان می رفت. ایران هم در این زمان در بحبوحه جنگ قرار داشت و امکان دادن یارانه به این افراد وجود نداشت در نتیجه بالغ بر ۹۵ درصد از بیماران نیازمند به پیوند در لیست‌های دیالیز و صف‌های پیوند فوت می‌کردند. پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی شده از سال ۶۸ و بعد از فتوای امام خمینی تا امروز، دستاورد بزرگ نظام سلامت در انقلاب اسلامی است که باید از آن مراقبت شود اما نمی‌دانیم چرا آن طور که باید و شاید بر روی آن تمرکز نشد و البته بدون شک کشورهای دیگر به‌ ویژه کشورهای پیشروی اروپایی و آمریکایی تمایل ندارند کشوری مثل ایران در مقوله پیوند اعضا زبانزد خاص ‌و عام شود. در عین حال ما نیز تلاش نکرده ایم که فعالیت های درخشان در حوزه اهدای عضو را به جهان نشان دهیم.

تا به امروز چه تعداد بیمار در ایران پیوند شده و چه تعداد در لیست انتظار قرار دارند؛ ایران در زمینه اهدا عضو چه تحولاتی داشته؟

تا به امروز ۷۰ هزار نفر در ایران پیوند عضو شده و به زندگی برگشتند. ۱۰ هزار نفر هم در لیست انتظار سامانه ثبت شدند و بقیه هم دارن به مرور زمان ثبت می‌شوند. در واقع حداقل ۳- ۴ نفر باید از فردی که در لیست انتظار برای پیوند بوده، مراقبت می کردند. یک بیمار دیالیزی، بیمار نیازمند قلب یا ریه، سرپا نیست و به افرادی برای کمک نیاز دارند. مهم تر آنکه از محل این اهدایعضو تا به امروز ۲۵۰ هزار میلیارد تومان ذخیره ارزی صورت گرفته است. بیماران برای پیوند به خارج از کشور نرفتند. در حال حاضر هزینه پیوند ریه در امریکا، یک و نیم میلیون دلار، پیوند قلب یک میلیون دلار و پیوند کلیه حدود ۲۰۰ هزار دلار هزینه دارد. در حالیکه یکی از افتخارات در کشور ما این است که ایران تنها کشور جهان است که کار اهدای عضو و پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی را به صورت رایگان انجام می دهد و کشور دومی پس از آن وجود ندارد.

در ایران داشتن پول، پارتی یا جایگاه اجتماعی در پروسه اهدا و پیوند عضو چقدر تاثیر دارد؟

باید گفت که ۷۵ درصد از هزینه پیوند بیماران نیازمند در کشور آمریکا توسط ۲ بیمه پرداخت می شود و ۲۵ درصد از آن بیاد از جیب بیمار پرداخت شود. تمام هزینه پیوند عضو در کشور چین باید توسط بیمار پرداخت شود. در واقع در بسیاری از کشورها مثل چین، هند، پاکستان و … افرادی می توانند پیوند عضو شوند که پول دار و سرمایه دار هستند. درصورتی‌که در ایران، فقیر و غنی برای اهدای عضو، در یک سطح و در یک صف با یکدیگر به صورت برابر قرار می‌گیرند. فرایند تخصیص عضو در ایران فرآیندی کاملاً الکترونیکی و غیرقابل نفوذ یا ‌دسترس برای اپراتور بوده و هیچ کس نمی تواند بر روی آن تسلط و نفوذ داشته باشد. در فرایند تخصیص عضو در ایران پارتی بازی یا خرید و فروش صورت نمی گیرد. فراموش نکنید که من در انجمن اهدای عضو کار می‌کنم، در ستاد، دولت و در وزارتخانه نیستم؛ من مطالبه‌گر اهدای عضو از ستاد هستم. من مردم و انجمنی هستم. در ایران کسی که پول، ثروت یا پارتی و آشنای بیشتری داشته باشد نمی‌تواند زودتر از کسی که پول یا پارتی ندارد، پیوند قلب بشود. در ایران همه با عدالت در لیست انتظار قرار می گیرند. محال ممکن است فردی قلب یا ریه ای خارج از نوبت پیوند کند. ایران تنها کشوری است که در آن در پیوند مرگ مغزی، یک ریال پول به اهداکننده عضو داده نمی‌شود و یک ریال پول هم از گیرنده دریافت کند.

می گویید فرایند اهدای عضو در ایران الکترونیکی است. این مساله در جلب رضایت خانواده ها برای اهدای عضو تاثیر دارد؟

عموما در فرایند تخصیص عضو مهمترین شک و شبه ای که برای یک مادر و پدر و در ذهن تمام مردم دنیا وجود دارد این است که عضو اهدایی فرزندشان به نیازمند ترین فرد جامعه برسد پس حق خانواده این است که به اعتماد قلبی برسند تا رضایت دهند. البته با نگاه معنوی به این مساله متوجه هستند که مثلا وقتی پولی را به نیازمندی می دهند دیگر پیگیری نمی کنند که این پول کجا صرف شده است. بلکه ثواب و عذاب استفاده صحیح و نا صحیح از از آن پول را به همان فرد واگذارمی کنند. قدم بعدی این است که تخصیص عضو در ایران به ‌صورت الکترونیک توسط سامانه‌ای به نام «ثبت ملی اطلاعات اهدا و پیوند اعضای ایران» صورت می‌گیرد.

اطلاعات افراد به چه صورت در این سامانه الکترونیک، ثبت و مورد بهره برداری قرار می گیرد؟

پزشکان پیوند اعضای ایران، پزشکان پیوند کبد، قلب، کلیه و ریه هر کدام مشخصات و اطلاعات بیماران نیازمند پیوند تحت نظر خود را در لیست انتظار این سامانه که کاملا تحت نظارت وزارت بهداشت است، وارد می کنند. وقتی فرذی مرگ مغزی می شود، به هماهنگ کننده اهدای عضو از هر بیمارستان (پرستار یا پزشکی که دوره های مختلف در این زمینه را گذرانده است) اطلاع داده شده و این فرد با اعزام به محل فوت، بررسی های لازم را اعمال می کند که این فرد قابلیت اهدای عضو داشته، مرگ مغزی بوده و تمام احتمالات و جوانب کار را بررسی می کند. در واقع در یکی از بیمارستان های علوم پزشکی استانها واحد اهدای عضو مستقر است و در این واحدها فرد هماهنگ کننده اهدای عضو صرف نظر از اینکه بیمارستان دولتی، خصوصی، نظامی، خیریه و … است، بر سر بالین فردی حاضر می شود که مرگ مغزی او تایید شده است. در آنجا معاینات لازم را انجام می دهد تا شک به مرگ مغزی برایش مسلم شود.

قبل از اعزام هماهنگ کننده اهدای عضو به بیمارستان، یک بیمار چطور و با چه فرایندی تایید مرگ مغزی می شود؟ هر متخصصی این مجوز را دارد؟

در ایران ۴ متخصص شامل جراح اعصاب، داخلی اعصاب، متخصص داخلی و بیهوشی که آموزش های حرفه ای تایید مرگ مغزی را دیده اند، باید از نظر بالینی مرگ مغزی را تایید کنند. هر متخصصی هم این مجوز را ندارد. این متخصصان از جانب وزیر حکم تایید کننده مرگ مغزی را دریافت کردند. تایید بالینی مرگ مغزی آنقدر مهم است که حکم تایید کننده آن از سوی وزیر صادر می شود. ممکن است در شهری یک هزار جراح مغز و اعصاب وجود داشته باشد که تنها ۳ نفر از این متخصصان حکم تایید مرگ مغزی را داشته باشند. این پزشکان موظف هستند با فاصله ۴۰ دقیقه تا یک ساعت از یکدیگر برای معاینه اقدام کرده و نتایج معایناتشان را در برگه تایید مرگ مغزی که مهر وزارت بهداشت دارد ثبت و مهر کنند. اگر حتی یکی از متخصصان مرگ مغزی را تایید نکند، این برگه وجاهت قانونی و اعتبار ندارد.

این روال در کشورهای دیگر چگونه است؟

جالب این است که تنها در ایران و ترکیه برای ایجاد اعتماد بیشتر، ۴ پزشک برای تایید مرگ مغزی اعزام می شوند و در کشورهای دیگر تنها یک یا ۲ پزشک این کار را بر عهده دارند. بعد از تأیید بالینی به تایید قانونی هم نیاز است یعنی یک پزشک از سازمان پزشکی قانونی به عنوان نماینده قوه قضاییه تمام موارد از جمله تایید هویت فرد مرگ مغزی شده و تطابق با شناسنامه، رضایت و اعتماد قلبی خانواده به اهدای عضو، حضور متخصصان تایید مرگ مغزی به صورت منظم و در فاصله زمانی تعیین شده و تمامی موارد لازم و ممنوعیت های قانونی را بررسی و مهر نهایی را می زند.

در برخی برنامه ها می بینیم که می گویند، عزیزشان مرگ مغزی شده، پیشنهاد اهدای عضو را نپذیرفتیم و حالا او به زندگی برگشته است. اظهارات این افراد بقیه را دچار شک نمی کنند؟ چرا این اتفاق رخ می دهد؟

در تمام دنیا این موضوع اتفاق نیافتاده که فرد بعد از تایید رسمی مرگ مغزی، برگردد. سلولهای مغزی تنها سلولهایی هستند که قابل برگشت نیستند. در عین حال فردی که این صحبت را می کند هم دروغ نمی گوید. اما باید از این فرد در خواست کرد که آن برگه تاییدیه بالینی و قانونی ۴ پزشک معتمد برای تایید مرگ مغزی را نشان دهد که محال ممکن است همچین برگه ای داشته باشد و دلیل دوم این است که متاسفانه در برخی موارد پرسنل بیمارستان راجع به مرگ مغزی اظهار نظر می کنند که در این زمینه تحت پیگرد قانونی هم قرار می گیرند چرا که از نظر قضایی و قانونی وظیفه ای ندارند که در این ارتباط صحبت کنند. پس ممکن است در بیمارستان به آنها اطلاعات اشتباه داده و آن فرد اصلا مرگ مغزی نشده باشد.

با تمام افتخاراتی که گفتید و نداشتن مشکلات شرعی یا قانونی، چطور هر ۲ تا ۳ ساعت یک ایرانی که در لیست انتظار پیوند قرار دارد، جانش را از دست می دهد؟

بزرگ‌ترین علت مرگ ‌و میر بیماران نیازمند به پیوند و در لیست‌های انتظار که تنها راه نجاتشان پیوند اعضای مرگ مغزی بوده، عدم رضایت خانواده‌هایی است که عزیزانشان مرگ مغزی شدند و به اهدای عضو نرسیدند. پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی در تمام دنیا تنها شاخه پزشکی است که این‌قدر اجتماع در او نقش دارد. اهدای عضو در دنیا سه‌شاخه اصلی دارد؛ شاخه اول علم که ۲۰ درصد نقش را ایفا می‌کند. یعنی اگر تمام پزشکان درجه یک و جراحان پیوند در ایران و خارج از ایران هم جمع شوند تنها ۲۰ درصد در نجات جان بیماران نقش خواهند داشت. شاخه دوم ساختار بیمارستان و امکانات است که ۳۰ درصد نقش آفرین است و شاخه آخر به فرهنگ و نقش اصحاب رسانه مرتبط است که نقش ۵۰ درصدی دارد. یعنی اصحاب رسانه ۲ و نیم برابر پزشکان در نجات جان بیماران نیازمند به پیوند موثر هستند.

چطور یک ایرانیِ نوع دوست حاضر به خاک سپاری اعضای بدن بدون اهدا می شود؟

تمام مردم دنیا می دانند که ایرانی‌ها مردمی بسیار احساساتی، نوعدوست و مهربان هستند. حالا چطور می شود که بین خاکسپاری یا اهدای یک تا ۸ عضو سالم از بدن، خاکسپاری را انتخاب می کند و رضایت به اهدا نمی دهد؟ به این دلیل که شعار «عدم باور مرگ مغزی مساوی با مرگ» را باور نکرده است. ما در پزشکی ۲ نوع مرگ داریم؛ مرگ قلبی یا همان مرگ معمولی که هر وقت کسی از جایش بلند نمی‌شود می گوییم مرگ قلبی داشته که ۹۹ درصد از مرگ های جامعه در تمام دنیا را این نوع مرگ طبیعی و قلبی تشکیل می دهد. اما در مرگ مغزی، مغز به‌ طور کامل از بین رفته و قبل از اینکه قلب بایستد، با لوله اکسیژن ‌رسان مصنوعی به نام ونتیلاتور، اکسیژن مصنوعی به گره ضربان ساز قلب رسانده می شود. گره ضربان‌ساز قلب، ضربان ایجاد می‌کند و به ما در نهایت ۱۴ روز فرصت می دهد تا قبل از این که تمام اعضا بر اثر سموم مغز از بین برود، کار رضایت گیری برای اهدا عضو انجام شود و جان چند بیمار نیازمند به پیوند نجات یابد.

رضایت گیری از خانواده ای که مرگ مغزی را قبول ندارد به صفر می رسد؟

مادری را تصور کنید که نه تنها مرگ مغزی را باور ندارد بلکه حرکات قفسه سینه فرزندش را به واسطه اکسیژن مصنوعی گره ضربان‌ساز قلب دیده است و بعد قرار است به او خبر فوت فرزند را بدهیم. معلوم است که باور نمی کند. از همه مهم‌تر این ‌که حالت بسیار مشابهی در پزشکی به نام کما وجود دارد که از نظر ظاهری شبیه به مرگ مغزی بوده و تشخیص آن از یکدیگر کاری تخصصی و پزشکی است. پس به مردمی که نتوانند با یک نگاه تفاوت بین کما و مرگ مغزی را تشخیص دهند حق می دهم.

خانواده هایی که رضایت به اهدای عضو نمی دهند، بعد از خاکسپاری پشیمان هم می شوند؟

این نکته را بدانیم که از هر ۱۰۰ نفر تنها یک نفر با مرگ مغزی از دنیا می رود که می تواند یک تا ۸ نفر را از مرگ نجات دهد. ۹۹ نفر دیگر با مرگ معمولی فوت می کنند. وقتی به خانواده یا مادری این جمله را می گوییم، یکی از اطرافیانشان می گوید که نمونه ای را سراغ داشته که بعد از چند سال برگشته است. این فرد درست می گوید اما او کما را با مرگ مغزی اشتباه گرفته و باعث می شود که خانواده یا مادر به بیراهه رفته و نتواند تصمصم درستی بگیرد. علت این‌که رضایت نمی‌دهند این هست که باور «مرگ مغزی مساوی با مرگ» در ایران نهادینه نشده است.

یک نکته مهم اینکه بر اساس یک پژوهش معتبر، ۸۵ درصد عامل عدم رضایت خانواده ها به اهدای عضو به دلیل تاثیر افراد و اطرافیانی است که اطلاعات یا آگاهی کافی ندارند که به آنها افراد منفی تاثیر گذار گفته می شود. در همین پژوهش آمده است که حدود ۸۰ درصد از افرادی که به اهدای عضو رضایت نمی‌دهند، ۶ ماه بعد از خاک‌سپاری عزیزشان به‌شدت دچار پشیمانی می‌شوند که چرا از فرصتی که می توانست برای عزیزشان ثواب جاری باشد، نام نیک و یادگارهایی از او باقی گذارند و خانواده های دیگری عزادار نشوند، استفاده نکردند.

خانواده ها بعد از رضایت دادن هم پشیمان می شوند؟ آن زمان توسط انجمن حمایت می شوند؟

حدود ۱۰ -۱۵ درصد بعد از اهدای عضو پشیمان می شوند که علت آن می تواند عدم رویارویی درست و تکنیکی مادر توسط رضایت گیر باشد. زمانی هست که مادری سراغ انجمن اهدای عضو می آید و می گوید از اهدای اعضای فرزندم پشیمان شدم؛ دلم برای بچه م تنگ شده. همیشه در تدریس کار رضایت گیری از سندرمی به نام «نکند» مثال می زنم. مادر با خودش میگوید، «نکنه اعضای بدن بچه م را فروخته باشند. نکنه بچه من زنده بوده » و نکند های مختلف که باعث میشود به ما مراجعه کند. مددکاران در انجمن اهدای عضو به ترمیم و بهبود این مادر کمک زیادی می کنند. در انجمن به صورت مستمر جلسات سوگ درمانی برای خانواده های اهدا مننده عضو در کل کشور برگزار می شود . همچنین علاوه بر مراقبت های روحی، از خانواده های نیازمند حمایت مالی می شود.

 

پذیرفتن «مرگ مغزی مساوی با مرگ» کافی است تا خانواده رضایت به اهدای عضو دهد؟

خیر کافی نیست اما درصد بالایی از خانواده‌هایی که مرگ مغزی را مساوی با مرگ می‌دانند رضایت می‌دهند. مساله بعدی این است که وقتی خانواده مرگ عزیزش را می‌پذیرد و ازش می‌خواهیم که به اهدای عضو رضایت دهد، می گوید که نمی‌تواند و نمی داند که اگر عزیزش در قید حیات بود، در این زمینه چه دیدگاه و خواسته ای داشت. اگر در این زمان فرد فوت شده، کارت اهدای عضو داشته باشد همراه با تعدادی از فیلم های ویدئویی به مادر نشان داده شود، صد در صد با اهدای عضو موافقت خواهند کرد. اعضای افراد مرگ مغزی به ۲ دلیل اصلی موجب نجات جان بیماران لیست انتظار پیوند نمی‌شوند. اول اینکه «مرگ مغزی مساوی با مرگ» در ایران نهادینه نشده و بعد این ‌که در ایران تعداد افراد واجد شرایطی که کارت اهدای عضو دارند تنها ۸ درصد است.

در کار فرهنگ سازی برای رسیدن یه این باور که «مرگ مغزی همان مرگ» است چه محدودیت هایی وجود دارد؟

کار اهدای عضو برای پیشرفت در هر کشور به یک هم افزایی نیاز دارد. نقش من و همکارانم این است که فرد مرگ مغزی شده را شناسایی و اعضایش را استخراج کنیم. اعضای استخراج شده را سلامت نگاه داریم و به بیمار نیازمند به پیوند برسانیم. در نهایت کار پیگیری درمانی ِبیمار پیوند شده را سال های سال انجام دهیم. آیا پزشک در این زمان بحرانی که مادر تا شب قبل فرزندش را که شاهد تکان خورد قفسه سینه اش بوده و در آغوش داشته، می تواند به او در مورد فرهنگ اهدای عضو و باور مرگ مغزی صحبت کند؟ اینجا نقش و پای نام آوران، سازمان های فرهنگ ساز و رسانه ها به میان می آید.در کنار تقویت زیر ساخت ها، فرایند اهدای عضو و دریافت کارت باید توسط این نهاد ها در جامعه تقویت و اطلاع رسانی شود.

پس سختی کار کجاست؟ نهاد های فرهنگی مثل رسانه ها از زمان آیین نامه ای قانونمند شدن در مجلس تا الان چه عملکردی در این زمینه داشتند؟

کشورهایی با پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی موجب نجات جان افراد در لیست انتظار شدند که دارای نقشه راهبردی بودند. باید بگوییم که آمار رضایت به اهدای عضو در سال ۸۴، تنها ۵ درصد بوده و این آمار در حال حاضر به ۷۰ درصد رسیده و ۱۴ برابر شده است. همچنین شاخص اهدای عضو در ایران یعنی (تعداد سالانه اهدای عضو به ازای هر یک میلیون نفر در هر سال) که در تمام دنیا یکسان است، در ایران در سال ۱۳۷۹ از ۲ دهم به ۳.۱۴ دهم در سال ۹۸ رسید یعنی ۷۰ برابر رشد کرد. تمام این رشد به دلیل فعالیت موثر اهالی رسانه بود که فرهنگ مردم را در این حوزه افزایش داد. در ایران هیچ سازمان و نهاد دولتی، حاکمیتی و غیردولتی وجود ندارد که در طول ۲۰ سال گذشته با اهدای عضو همراهی نکرده باشد. همچنین هیچ نام‌آور یا شخصیت معروفی در رشته‌های فرهنگ و هنر، ورزش و … وجود ندارد که در حوزه اهدای عضو حمایت نکرده باشد.

مشکل اصلیِ دیگر کجاست که هنوز بیمارانِ لیست انتظار فوت می کنند؟

مشکل اصلی این است که در کار فرهنگ سازی، نقشه راهبردی وجود ندارد. یعنی همه و همه هستند اما به صورت موردی کار می کنند. در حالیکه نهادینه شدن یک تفکردر جامعه مثل جریان بستن کمربند ایمنی یا توجه به مقوله نوپای درمان ناباروری در ایران به یک نقشه راهبردی نیاز دارد. روزهای اول در حوزه درمان ناباروری اعتراض و مقاومت های زیادی داشتیم به طوریکه اهدای جنین کاری ناپسند بود اما حالا می بینیم در تمام بیمارستان های ایران بخش هایی برای درمان ناباروری افتتاح شده است. با توجه به اینکه ضرورت تلاش برای ارتقای اهدای عضو در راستای نجات جان بیماران و ذخیره ارزی، برای تمام مسئولان، هنرمندان و نام‌آوران ایرانی ثابت شده استپس در این زمینه به یک نقشه راهبردی برای همکاری سازمان و نهادهای دیگر نیاز داریم.

کار تدوین این نقشه راهبردی زمانبر است؟

باید این نوید را بدهم که پیش نویس آن توسط انجمن نوشته شده و کار تدوین آن از ۴ ماه گذشته با کمک نهاد ریاست جمهوری شروع شده و قرار است در این زمینه با معاونت اجتماعی ریاست ‌جمهوری جلسه‌ای گذاشته شود و سازمان ها ونهادهای مد نظر در این نقشه راهبردی دور هم جمع و تعامل برقرار شود تا نقش سازمان ها و وظایفشان تعریف و ابلاغ شود. سازمانها بعد از تهیه نقشه، اطلاع رسانی و فرهنگ سازی در حوزه اهدای عضو را وظیفه ذاتی خودشان دانسته و به عنوان نمونه صدا و سیما برای فرهنگ سازی اهدای عضو از تهران خارج شده و در مراکز استانی نیز برای فرهنگ سازی اقدام کند.

بعد از تایید مرگ مغزی، چه مدت زمانی فرصت هست تا رضایت گیری انجام شود؟

یک تا ۱۴ روز فرصت هست. اما این مساله عنوان می شود که مادر و خانواده ظرف ۱۴ روز رضایت خواهند داد؛ نه. ما باید کمتر از ۲۴ ساعت، مرگ مغزی را به مادر اطلاع دهیم. چون اعضای بدن ساعت به ساعت از بی می روند. ریه فقط در ۲۴ ساعت اولیه قابلیت اهدا دارد. قلب ۴۸ تا ۷۲ ساعت و به همین ترتیب مدیریت زمان در کار رضایت گیری بسیار نقش آفرین است. مادری که در ساعت اولیه پس از مرگ مغزی می تواند مرگ را باور و نسبت به اهدا تصمیم گیری کند، می تواند ۷-۸ نفر را از مرگ حتمی نجات دهد در روز دوم ۵-۶ نفر و در روز سوم می تواند ۲ تا ۳ نفر را به زندگی برگرداند.

در ایران عموما بعد از اطلاع دادن به خانواده در مورد مرگ مغزی، چه قدر طول می کشد تا رضایت دهند؟

بحث رضایت گرفتن از خانواده بسیار مهم است. در اسپانیا زمان رضایت دادن مادران برای اهدای عضو ۳ تا ۵ دقیقه است که ۹۱ درصد از خانواده ها هم رضایت می دهند. در ایران زمان رضایت دادن مادران ۶ تا ۹۰ ساعت پس از زمان مرگ مغزی طول می کشد و تنها ۳۰ درصد از مادران می دانند که مرگ مغزی برابر با مرگ است. در نتیجه در شان نوع دوستی مردم خوب ما نیست که این زمان انقدر طولانی باشد. پس به همین دلیل است که می گوییم اصحاب رسانه باید برای درک و پذیرفتن این باور که مرگ مغزی با مرگ برابر است تلاش کنند.

بعد از کار رضایت گیری چه اقداماتی برای اهدا عضو انجام می شود؟

بعد از رضایت گیری، اعضا مطابق با انچه که در سامانه تخصیص عضو وزارت بهداشت مشخص شده، برداشت و بر اساس برنامه این سامانه ارسال می شود. ممکن است سامانه تخصیص مشخص کند که به عنوان نمونه قلب به شیراز، کبد به مشهد، کلیه راست به فلان بیمارستان دولتی که حتما باید یک بیمارستان دولتی دانشگاهی باشد و به همین صورت برنامه ریزی می شود. اعضا با وسایل مختلف مثل بالگرد، جت یا آمبولانس فرستاده می شود و تیم پیوند در مرکز پیوند منتظر هستند تا بیمار را بیهوش کرده و قلب یا دیگر اعضا را پیوند بزنند.

 

کار تیم رضایت گیری برای اهدای عضو با کار رضایت گیری از خانواده های مقتولان برای بخشش شباهت دارد؟

خانواده مقتول از خانواده فرد مرگ مغزی ناراحت تر هستند چون عزیزشان توسط یک نفر کشته شده است. اما از طرف دیگر رضایت دادن برای خانواده های مرگ مغزی بسیار دشوار تر است. چون تصور می کنند که فرزندشان فوت نکرده است. سختی کار ما در این بخش این است که به آنها ثابت کنیم مرگ مغزی برابر با مرگ بوده و در جای بعدی سختی کارمان ایت است که ثابت کنیم بالاتر از گذشت چیزی نیست.

تیم رضایت گیری باید چگونه به مادر داغدار پیشنهاد اهدای عضو بدهند؟ آنها چه آموزش هایی دیدند؟

اعضای تیم رضایت گیر حدود ۶۰ تا ۹۰ ساعت دوره تخصصی می گذرانند. آنها در اوج بحران با تکنیک هایی که در این دوره ها آموزش می بینند به مادر ثابت می کنند که عزیزشان با مرگ مغزی فوت شده و بعد از آن باید بتوانند این نکته کلیدی را اعمال می کنند و مادر را به این تفاهم برسانند که اهدای عضو فرزندش می تواند بهترین تصمیم برای فرزند باشد. چرا که همه می دانیم مادرها کاری را که به ضرر بچه شان باشد انجام نمی دهند. رضایت گیرانی می‌تونند مادر را به سمت این تصمیم برای اهدای عضو سوق دهند که به مادر در این بحران ثابت کنند که اهدای عضو بهترین تصمیم برای فرزندش است نه برای دیگرانی که درلیست انتظار برای دریافت عضو هستند. عموما در این بحران مادر قدرت تفکر انتزاعی و حل مساله را از دست می دهد به همین خاطر وقتی به یک مادر می گوییم که فرزندش مرگ مغزی شده است از اطرافیان سوال می کند که چه دارد می شنود. در نتیجه در این بحران که مادر تفکر را از دست داده است نمی توان به او گفت که جان چند نفر با اهدای عضو فرزندش نجات می یابد. رضایت گیر باید مادر را از انکار به باور برساند که فرزندش فوت شده و دلش را قرص کند که اهدای عضو جگر گوشه اش به نفع خود فرزند است یعنی منافع چشمگیر آن فرد به او گوشزد شود. مادر در این لحظه حیاتی ۲ تصمیم می تواند بگیرد. یا باید خاک کند و یا به یادگار حفظ کند.

زمانی صحبت از اهدای عضو از افرادی که در زندان به سر می برند و اعدام می شوند، شده بود، به جایی رسید؟

در دنیا ۲ نوع اهدای عضو داریم. اهدای عضو از افراد مرگ مغزی که ۸۰ درصد از کشورها فقط همین اهدا را دارند و دیگری اهدای عضو از افراد مرگ قلبی که تنها ۲۰ درصد از کشورها علاوه بر مرگ مغزی، این نوع را هم تجربه می کنند. منطقی به نظر می آید اگر بگویید که وقتی در ایران تعداد ارگان هایتان کم است، پس از اعضای بدن مرگ قلبی ها هم استفاده و از آنها نیز رضایت بگیرید. اما لازم است بدانید که کیفیت ارگان مرگ قلبی از کیفیت ارگان افراد مرگ مغزی شده پایین تر است؛ میزان نیاز به تکنولوژی و هزینه در اهدای مرگ قلبی بسیار بالا تر است و کشورهایی که آمار مرگ مغزی و آمار مرگ و میر تصادفات جاده ای شان پایین است، به سراغ اهدای عضو از افراد مرگ قلبی شده می روند و چاره ای هم ندارند.

پس اهدای عضو در ایران تنها از افراد مرگ مغزی است؟

بله؛ از هر ۱۰۰ نفری که فوت می کند یک نفر مرگ مغزی می شود و حالا از هر ۱۰۰ نفری که محکوم به اعدام یا حبس در زندان بوده ممکن است یک نفر مرگ مغزی شود که مشخص نیست بتوان از خانواده اش رضایت گرفت یا نه و کاری هم نداریم که اصلا اعضای بدن آن فرد به خاطر حبس در زندان قابل استفاده بوده یا نه. تنها به خاطر فرهنگ سازی منفی آن در کشور و تفاهم تمام کشورها بر روی این فرهنگ سازی منفی، ارزش ندارد سراغ آن برویم. ضمن اینکه ما در زمینه اهدا و پیوند عملکرد قابل افتخار زیادی داریم و رسانه های غربی هم منتظر هستند تا یک سوژه را به شکل منفی منعکس کنند. پس در این حوزه اقدامی نمی شود. البته ما فرد زندانی داشتیم که از زندان مرخص شده و بین راه تصادف کرده و مرگ مغزی شده است. خانواده هم با اهدا موافق و اعضا پیوند شده است.

لینک کوتاه مطلب: https://tritanews.ir/?p=155543
تگ ها اهدا عضواهدا یا خاکسپاری عضو؟پیوند اعضامرگ مغزی

مطالب مرتبط درباره نویسنده

  • واریته

    «زرد»؛نمونه‌ای موفق از داستان پردازی پزشکی+تبلیغی موثر برای اهدای عضو بیماران مرگ مغزی

    ۱۳۹۶-۰۷-۱۹
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    شاید روزی گیرنده یا اهدا کننده عضو بودیم !

    ۱۴۰۱-۰۷-۲۸
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    نقش الکل در ایجاداختلالات روان پزشکی

    ۱۳۹۷-۰۷-۰۹
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    گاف های بزرگ دو فیلم مرتبط با پیوند اعضا علیرغم دریافت کمک/ ژن خوب کافی نیست تحقیق خوب می‌خواهد

    ۱۳۹۶-۰۵-۲۷
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    رنگ «زرد» بخشش؛ دست‌اندرکاران جامه پزشکی این فیلم را ببینند

    ۱۳۹۶-۰۸-۰۵
    توسط مهناز خدادوست
  • سلامت

    مشکلات شایع مثانه در زنان را بشناسید

    ۱۳۹۶-۰۹-۱۲
    توسط اپراتور خبر

پاسخ دادن لغو پاسخ

تبلیغات

  • آخرین

  • محبوب

  • دیدگاه ها

  • تفاهم‌نامه احداث ۵۰۰ مگاوات نیروگاه خورشیدی میان استانداري خراسان رضوي، موسسه اعتباری ملل و شرکت‌های ...

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۳-۰۲
  • مرحله اول تسهیلات قرض الحسنه بازنشستگان تامین اجتماعی واریز شد

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۳-۰۲
  • سه پنل تخصصی با حضور چهره‌های برجسته دانشگاهی و اقتصادی در حاشیه اینوکس و ماينكس ...

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۳-۰۲
  • امکان صدور اجراییه در ضمانت‌نامه‌های بانکی؛ دستاوردی از شرکت وابسته به بانک آینده

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۳-۰۱
  • بانک آینده با هوش مصنوعی به استقبال آینده می‌رود

    توسط مهناز خدادوست
    ۱۴۰۴-۰۳-۰۱
  • عفونت بند ناف نوزادان را جدی بگیرید

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۳-۲۰
  • کوالکام می گوید در صورت پیوستن به برادکام، دو مشتری مهم خود را از دست ...

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۱۱-۲۳
  • خون دماغ یعنی ….

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۲-۲۳
  • تبلیغات محیطی جذاب و بی‌نقص با نمایشگرهای حرفه ای Outdoor سامسونگ

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۷-۲۹
  • بهترین زمان برای خرید لپ‌تاپ چه زمانی است؟

    توسط اپراتور خبر
    ۱۳۹۶-۰۳-۱۶
  • مریم نجفی رحیمیان
    در
    ۱۴۰۱-۰۳-۱۸

    مهدی احمدی رییس اداره کل روابط عمومی خبرداد: اعلام اسامی برندگان جوایز قرعه کشی در ...

    سلام خسته نباشید سوال ...
  • قیمت آهن انبار مشهد
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۱۷

    بیماری‌هایی که کلیه را عفونی می‌کنند

    با سلام ممنون از ...
  • آهن مشهد
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۱۷

    با کفش Futurecraft 4D آدیداس آشنا شوید؛ کتانی ساخته شده با فناوری چاپ سه بعدی

    خیلی مقاله عالیی بود ...
  • مهناز خدادوست
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۰۶

    ۱۳۸۸ فقره وام ازدواج توسط بانک قرض‌الحسنه مهر ایران پرداخت شد

    با سلام و ارادت ...
  • مهناز خدادوست
    در
    ۱۴۰۱-۰۲-۰۶

    ۱۳۸۸ فقره وام ازدواج توسط بانک قرض‌الحسنه مهر ایران پرداخت شد

    با سلام و ارادت ...
  • خانه
  • واریته
  • سلامت
  • اقتصاد
  • درباره تریتا
  • تبلیغات در تریتا
  • درباره ما
تمامی حقوق این وبسایت برای تریتانیوز محفوظ است